سال ۱۳۸۵ خورشیدی و اوجِ کوششهای گروهی از دوستان در جلوگیری از آبگیری سدی بود که بر روی تاریخ بسته میشد: سیوند. در آن هنگامه، به پیشنهاد و یاری دوستی، نشستهایی را برای شناخت بیشتر از پیر رندان، حافظ، و گزارش غزلهایش، که بازتابدهندة بخشی از شخصیت پیچیدة منِ ایرانی است، در منزلش برپا کردیم. تا پیش از آن، تنها یک بار پای درس استاد دادبه نشسته بودم؛ آنهم هنگامی که از ایشان برای سخنرانی در انجمنمان دعوت کرده بودیم. افراز (انجمن فرهنگی ایرانزمین) انجمنی در زمینة شناخت و شناسایی تاریخ و فرهنگ ایران بود و سخنان استاد، با عنوان «سعدی؛ فردوسی دوم»، نگاه تازهای را برای اعضای انجمن گشود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید