اواخر آبانماه ٣٢، بعد از حدود سهماه که از کودتا میگذشت و شاه و درباریان و دولت دستنشانده زاهدی خود را مسلط بر اوضاع میدیدند، در سالن آیینه مرکز نظامی سلطنتآباد، دادگاه تجدیدنظر شادروان دکتر مصدق تشکیل شد. او با لباده خاکستری تیره، درحالیکه دو افسر زیر بازوی او را گرفته بودند، با عصا و با متانت کامل وارد سالن شد و همه به احترام او برخلافنظر دادگاه بر خاستند. او را به دادگاه سازمانیافتهای آورده بودند تا پاسخگوی سیاستی باشد که خواب را بر بزرگترین امپراتوری جهان و ارتجاع داخلی حرام کرده بود. نگارنده در کنار هزاران مطلب، تحقیق و تحلیلی که در رابطه با دلایل برکناری دولت ملی، چاپ و منتشر شده است،
مهمترین اتفاق در طول سالهای تلاش ملیون ایران برای ملیکردن صنعت نفت، قیام 30تیر سال 1331 است که نقش اجتماعی و سیاسی مردم در این دوره بسیار موثر و در ضمن موید حضور توام با شور در عرصه سیاسی و درک موقعیت و شرایط خاص منطقه است. در این رابطه، کماکان گروهی که منکر حمایت واقعی و مستمر مردم از رهبرشان در دهه30 هستند، میگویند در روز 28مرداد32 گروهی در یک مسیر از دکترمصدق حمایت میکردند و در مسیری دیگر علیه او شعار میدادند و این ضربالمثلی شده است که توده مردم حاضر در صحنههای سیاسی ایران ثبات رفتاری ندارند و این حالت برآمده از شر و شور و فاقد بینش حداقلی سیاسی- اجتماعی بوده که پیوسته میتواند بهصورت ابزاری مورد سوءاستفاده فرصتطلبان قرار گیرد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید