در حیطه فلسفه یا سیاستنامهنویسی در دوره قاجار همچنان همان کارهای تکراری تولید میشد و دایره بستهای شکل گرفته بود که خروج از آن ممکن نبود. این ترجمه و آشنایی و انتقال میراث غربی است که این چرخه را شکست و تکانهای در عرصه فکر و اندیشه ایجاد کرد. بهخصوص در دوره حکومت ناصرالدینشاه تحرک بزرگی هست که من از آن با عنوان رنسانس ناصری یاد میکنم.
اکبرزاده معتقد است فرایند مدرنیته ایرانی اساساً نوعی جنبش ترجمه در تمام سطوح بود و فکر میکنم همچنان تا حدی هست. برگرداندن دانش عموماً غربی در حوزههای مختلف باعث شکلگیری گفتمانهای مختلفی شد که بهصورت مشخص در علوم انسانی تا جایی پیش رفت که برخی را نگران این رویه کرد.
عبدالله کوثری با تاکید بر اینکه قاضی برای کسانی که اهل بودند با هر اثر خود یک مکتب جدید ارائه میکرد، گفت: یقین دارم که خواندن مستمر ترجمههای قاضی حتماً روی من تاثیر داشته و علاقه مرا به ادبیات بیشتر کرده است. کسی که ترجمه بد بخواند، نهتنها از آن کتاب و آن نویسنده دلزده میشود، بلکه علاقهاش به کل ادبیات لطمه میبیند.
یکصد و هفتاد و پنجمین نشست مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب با موضوع رونمایی از مجلدات جدید «کتابشناسی آثار فارسی چاپ شده در شبهقاره» روز چهارشنبه ۱۱ مهرماه برگزار میشود.
۳۰ سپتامبر برابر با ۹ مهر روز جهانی ترجمه نامگذاری شده است. این روز به افتخار سنت جروم که انجیل را ترجمه کرد، توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد به عنوان روز جهانی ترجمه درنظر گرفته شد تا فرصتی باشد برای ادای احترام به کار ارزشمند متخصصان زبانی در سراسر جهان که نقش بسزایی در گردهم آوردن ملتها، سهولت گفتوگو، تفاهم و همکاری و کمک به توسعه و تقویت صلح و امنیت جهانی ایفا میکنند.
نگاه به ترجمه و مترجم در کشور ما مانند بسیاری از کشورهای دیگر یکسان نبوده و نیست. در کنار انبوه جملههای پرطمطراق و قضاوتهای دلگرمکننده دربارهی جایگاه مترجمان در اجتماع و تشبیههایی از قبیل «پل میان تمدنها» و «سفیران فرهنگی»، هرگاه نظرهایی نیز ابراز میشود دربارۀ آنکه رونق گرفتن ترجمه در حیات فرهنگی جامعه ممکن است به ضرر تولید اندیشۀ بومی تمام شود، دانش و هنر بومی را از سکه بیندازد، ازخودبیگانگی فرهنگی را دوچندان کند و موجب ضعف هویت ملی شود.
استاد اسوار در بین مترجمان روزگار ما جایگاه بلندی دارد و این مرتبت، نتیجۀ قریحۀ ادبی و چند دهه کوشش و تجربهاندوزی پیوستۀ اوست. مراقبت او در گزینش آثاری کیفی برای ترجمه ز یک سو، و احاطهاش به ادبیات کهن و معاصر ایران و بهرهگیری از فنّ ترجمه برای افزایش توانمندیهای زبان فارسی معاصر از سوی دیگر، از او مترجمی توانا ساخته است.
بیتردید، ترجمه صرفاً انتقال واژگان از زبان مبدأ به مقصد نیست و در پس آن، مترجم نوعی فکر، فرهنگ و اندیشه را از جامعه مبدأ به جامعه مقصد منتقل میکند. نفس این انتقال مفاهیم، فکر و فرهنگ، اغلب جریانساز بوده است، شاهد این مدعا، جریان نهضت ترجمه در اواخر نیمه اول قرن دوم هجری در جهان اسلام و نهضت ترجمه در غرب پیش از رنسانس است.
ترجمه از آثار غربی برای جامعههایی که تاکنون در حوزههای مختلف فرهنگی نتوانستهاند پدیدآورنده یا آفریننده باشند و دست به ابداع و ابتکار بزنند و در عرصههایی حتی نتوانستهاند روش پژوهش غربی را یاد بگیرند کاری است اجتنابناپذیر.
ترجمۀ آثار کهن فارسی به انگلیسی در یک تقسیمبندی کلی شامل دو گروه میشود: اول، گروهی از متون که هدف از ترجمۀ آنها انتقال اطلاعات موجود در متن اصلی است که مفیدترین ابزار برای ترجمۀ نثر یا شعر روایی و نه لزوما «ادبی» است. دوم، ترجمههایی که هدفشان انتقال عناصر صوری یک متن ادبی است؛ یعنی ظرایف آن، وزن و آهنگ و روابط بین اجزای اثر که رویهمرفته ساختار پیچیده معنا را به وجود میآورد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید