در دموکراسی آتن باستان و جمهوری روم کهن، تنها افراد اندکی آزاد بودند. بردگان، خدمتکاران و زنان باید زحمت میکشیدند تا مردان آزاد بتوانند افکارشان را بپرورانند، در اداره دولت شرکت کنند و از برترین نیکیهای زندگی انسانی لذت ببرند. در یک جمله آنان میتوانستند رشتههای فرهنگی را بیاموزند و تمرین کنند.
یکبار در هوایپما به کسی گفتم من در دانشکده عمومی فلسفه درس میدهم، برگشت و گفت: «پس شما به لولهکشها، افلاطون درس میدهید؟» گفتم آره، اما به کمکپرستاران، سربازان، کلاهبرداران پیشین، آموزگاران موسیقی پیشدبستانی، سرایداران، پناهندگان سودانی، تکنسینهای توربینهای بادی آینده و یکعالمه دانشجویان دیگری که احساس میکنند به دیپلمی بهعنوان بلیت ورودی به کارناوال اقتصادیمان نیاز دارند. بهخاطر کارم، موقعیتی بیهمتا دارم تا به گفتوگوهای کنونی درباره ارزش علومانسانی- که به گمانم راهش را گم کرده- بیندیشم. طبق معمول، برای دلنگرانی، چیزهای فراوانی هست: دودشدن یکریز موقعیتهای آموزشی تماموقت،
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید