فریدریش روکرت،شیفته حکمت ایرانی / دکتر اسماعیل آذر

1392/10/22 ۰۸:۵۵

فریدریش روکرت،شیفته حکمت ایرانی / دکتر اسماعیل آذر

در قرن هفدهم گروهی از دربار شلویک – هولشتاین آلمان به ایران آمدند و به دربار شاه صفی در اصفهان راه یافتند. مترجم گروه شخصی بود به نام آدام اولئاریوس. او سفرنامه مفصلی دارد که در دو جلد به زبان فارسی توسط آقای حسین کردبچه در سال 9631 ترجمه شده و انتشارات «کتاب برای همه» آن را منتشر کرده است.

 

در قرن هفدهم گروهی از دربار شلویک – هولشتاین آلمان به ایران آمدند و به دربار شاه صفی در اصفهان راه یافتند. مترجم گروه شخصی بود به نام آدام اولئاریوس. او سفرنامه مفصلی دارد که در دو جلد به زبان فارسی توسط آقای حسین کردبچه در سال 9631 ترجمه شده و انتشارات «کتاب برای همه» آن را منتشر کرده است.

 این سفرنامه اطلاعات مهمی از ایران در اختیار اروپائیان قرار داد چرا؟ برای آن که در گروه نخستین سفرنامه‌ها قرار می‌گرفت. بعد از آن بود که نویسندگان و شاعران آلمانی به ایران اقبال کردند.

 البته قبل از گوته مارکوپولو، آنتونی جنکینس، شارون و تاورنیه مطالبی با مجذوبیت تمام در سفرنامه‌های خود نوشتند ولی زمانی که ایران‌شناسی به صورت گرایش‌های مختلف مطرح شد طبعاً هرکدام از صاحبنظران براساس دانش و قوت معلومات خود کتاب‌هایی را پیرامون ایران نوشتند.

برای نمونه «آنک تیل دوپرون» (Duperron) ادبیات قبل از اسلام ایران را نوشت. پروفسور ژزف مارکوآرت آلمانی جغرافیای تاریخی ایران را تدوین کرد. کنت ژزف آرتور دو گوبین به مذاهب ایران پرداخت و گروهی مثل گوته به ادبیات بعد از اسلام پرداختند.

 از اوایل قرن هجدهم که سایه‌های رمانتیسیزم از دور پیدا شد و تخیل در شعر اروپایی مطرح و مورد تأکید واقع شد شخصیت‌هایی مثل شاتوبریان و ویکتورهوگو قطعاتی از مضامین شرق خاصه ایران را در آثار خود داخل کردند. قطعاتی چون «خاندان بنی‌سراج» شاهکار «شاتوبریان» و قطعات شرقی ویکتورهوگو محصول تفکر ایرانی است. پس از این که «سیلوستر دوساسی» فرانسوی تاریخ ادبیات ایران را نوشت.

فیلسوفی به نام «فریدریش روکرت» که شاعر هم بود اشعار رستم و سهراب را از شاهنامه استخراج و به زبان آلمانی فصیح ترجمه کرد «فون هامر پورگشتال» اطریشی هم «حافظ» را به زبان آلمانی ترجمه کرد. به محض این که غربیان به عظمت آثار و افکار ایرانیان از طریق ترجمه پی بردند موجی از ترجمه آثار به وجود آمد.

همه مشتاق بودند زبان فارسی را بیاموزند. بازار زبان‌های فارسی، عربی، ترکی و عبری چنان داغ شد که شخصیت‌هایی مثل همین «روکرت» شبانه‌روز تلاش کردند تا با فارسی به طور کامل آشنا شوند. اینجا بود که ادبیات فارسی به آلمان راه یافت و بخشی از تاریخ ادبیات را به خود اختصاص داد. در همین زمان بود که قرآن مجید و شخصیت حضرت پیامبر اعظم(ص) تمام وجود گوته را فتح کرده بود. او راه ادبیات فارسی به آلمان را گشود.

 گوته درباره دین اسلام، تاریخ و جغرافیای ایران، آداب و رسوم، شرح حال زرتشت، سعدی، فردوسی، انوری، مولوی و نظامی تحقیقات کاملی انجام داد و آنگاه اطلاعات وسیعی در اختیار اروپائیان گذاشت.

روکرت سعی می‌کرد دیوانی از اشعار فارسی خودش برای آیندگان به جا بگذارد. در پایان این یادداشت نظر شما را به یک قطعه شعر به زبان فارسی از «فردریش روکرت» جلب می‌کنم؛

گفت آن رومی استاد سخن

نغمه ساز است همان باب‌العدن

گفت در آن بین ابله اینچنین

خوش نباشد غژغژی چون سهمگین

پاسخی آمد همی زان فر دین

نغمه ساز است مفتاح‌العدین

کیت بر روی تو ای ابله‌ترین

بسته باشد دائماً بابی چنین

روکرت خود را مرید و شاگرد مولانا می‌داند و خود می‌گوید از نظر اندیشه و تفکر تمام عمرم مدیون مولوی ایرانی بوده‌ام. در سراسر این یادداشت شما به شخصیت‌های بسیار معروف جهان برمی‌خورید که همه شیفته شده حکمت ایرانی هستند و با تمام شهامت شیفتگی خود را ابراز کرده‌اند.

 از طرفی دیگر این داد و ستدها نشان می‌دهد که شخصیت‌هایی مثل گوته و روکرت هم کوه موج‌های ادبیات جهان و به ویژه ادبیات آلمانی بوده‌اند.

 

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: