فرهنگستان علوم و آینده‌اش / دکتررضا داوری اردکانی ـ بخش اول

1394/9/8 ۱۰:۱۵

فرهنگستان علوم و آینده‌اش / دکتررضا داوری اردکانی ـ بخش اول

اگر از ما بپرسند که فرهنگستان علوم تا چه حد در ادای وظایف خود موفق بوده و چه می‌توانسته است بکند که تاکنون نکرده است و هم‌اکنون چه می‌تواند بکند چه پاسخی می‌دهیم؟ نظر بعضی از همکاران این است که اگر سازمان‌های دولتی و مراکز علمی و فرهنگی آشنایی بیشتر و رابطه نزدیکتری با فرهنگستان داشتند منشأییت اثر این مجمع علمی در گردش بهتر چرخ کارها و توسعه علمی ـ تکنیکی کشور بیشتر می‌شد با این رأی خیلی زود نباید موافقت یا مخالفت کرد بلکه باید قدری درباره آن اندیشید تا شاید بتوان مسئله را به صورتی دقیقتر طرح کرد و با تأمل و تحقیق به نسبتی که میان فرهنگستان و دولت و مؤسسات اقتصادی و فرهنگی وجود دارد یا باید وجود داشته باشد، پی‌برد. در کار پژوهش و تحقیق، رسیدن به طرح درست مسئله، شرط اصلی و اساسی حل آن است. مسئله‌ای که بد و نادرست مطرح شده باشد، پاسخ ندارد و اگر به چنین مسئله‌ای پاسخ بدهند چه بسا که این پاسخ مایه گمراهی شود. راست می‌گویند که فرهنگستان چنانکه باید شناخته شده نیست.

 

 

1ـ اگر از ما بپرسند که فرهنگستان علوم تا چه حد در ادای وظایف خود موفق بوده و چه می‌توانسته است بکند که تاکنون نکرده است و هم‌اکنون چه می‌تواند بکند چه پاسخی می‌دهیم؟ نظر بعضی از همکاران این است که اگر سازمان‌های دولتی و مراکز علمی و فرهنگی آشنایی بیشتر و رابطه نزدیکتری با فرهنگستان داشتند منشأییت اثر این مجمع علمی در گردش بهتر چرخ کارها و توسعه علمی ـ تکنیکی کشور بیشتر می‌شد با این رأی خیلی زود نباید موافقت یا مخالفت کرد بلکه باید قدری درباره آن اندیشید تا شاید بتوان مسئله را به صورتی دقیقتر طرح کرد و با تأمل و تحقیق به نسبتی که میان فرهنگستان و دولت و مؤسسات اقتصادی و فرهنگی وجود دارد یا باید وجود داشته باشد، پی‌برد. در کار پژوهش و تحقیق، رسیدن به طرح درست مسئله، شرط اصلی و اساسی حل آن است. مسئله‌ای که بد و نادرست مطرح شده باشد، پاسخ ندارد و اگر به چنین مسئله‌ای پاسخ بدهند چه بسا که این پاسخ مایه گمراهی شود. راست می‌گویند که فرهنگستان چنانکه باید شناخته شده نیست.

اکنون فرهنگستان بیست و پنج سال عمر دارد. آیا گذشت بیست و پنج سال کافی نیست تا یک سازمان و مؤسسه علمی که جمعی از بزرگان و نخبگان دانش کشور در آن گرد آمده‌اند، شناخته شود. اگر حقیقتاً سازمان‌های علمی و فرهنگی و اقتصادی و صنعتی کشور، فرهنگستان را نمی‌شناسند و نشناختنشان از بی‌خبری است، لابد علاقه و نیازی به شناختن ندارند و اگر اطلاع و خبری هم به آنها داده شود اعتنا نمی‌کنند ولی اگر مقصود از نشناختن ناچیز دانستن نام و وجود فرهنگستان است، دولت که بودجه آن را تأمین می‌کند و مقام‌های دولتی که در هیأت امنای آن هستند و دانشگاه‌هایی که استادانشان عضو فرهنگستانند چگونه می‌توانند وجود و کار و بار آن را به چیزی نگیرند. آنها اگر قصوری در کار فرهنگستان می‌بینند باید تذکر دهند و مگر تاکنون نظری یا مشورتی خواسته‌اند که بی‌جواب مانده باشد.

اگر مراد از نشناختن این باشد که ندانند این سازمان چه توانایی‌هایی دارد به صرف اینکه وظایف و اعضای فرهنگستان معرفی شوند، شناسایی حاصل نمی‌شود. پس چگونه می‌توان و باید فرهنگستان و توانایی‌های آن را شناساند. مسلماً قصد همکاران در شناساندن فرهنگستان معرفی سازمان و تشکیلات و اعضاء نیست. فرهنگستان اگر می‌خواهد خود را بشناسد و به دیگران بشناساند کافی نیست که بگوید مجمع دانشمندان ممتاز است و چند عضو دارد و تخصص هر یک از اعضاء چیست بلکه باید بگوید چه کرده است و چه می‌تواند بکند و از کاری که کرده است و می‌خواهد بکند، بگوید. من از سال‌ها پیش به این می‌اندیشیده‌ام که فرهنگستان چه می‌تواند بکند و کشور از کارش چه بهره‌هایی می‌تواند ببرد. شاید بعضی دیگر از اعضاء نیز به این پرسش اندیشیده باشند و به پاسخی رسیده یا در طلب پاسخ باشند.

ما تا زمانی که برای این پرسش پاسخی نیافته‌ایم هر چه بکنیم در حد ادای وظایف شغلیمان است اما برای اینکه بتوان به پاسخ این پرسش رسید به پرسش دیگری باید اندیشید. آیا وقتی فرهنگستان تشکیل شد ما چه نیازی به آن داشتیم؟ فرهنگستان را دولت تأسیس کرده و از ابتدا سازمانی وابسته به دولت بوده است. آیا دولت احساس کرده بود که جای سازمانی به نام فرهنگستان خالی است و مسائلی هست که فرهنگستان با ترکیبی از دانشمندان همه رشته‌های علمی می‌تواند آنها را حل کند؟ به نظر نمی‌رسد که دولت چنین نیازی احساس می‌کرده است. زیرا در طی این بیست و چند سال هیچ نظر مشورتی از فرهنگستان نخواسته و گاهی هم که در نشریات فرهنگستان بعضی سیاست‌های علم نقد شده به آن وقعی نهاده نشده است. البته در این اواخر در مورد سیاست علم و تدوین برنامه توسعه صنعت و فناوری و مشکل آب و خاک و هوا و جنگل و… نظرهایی از سوی اعضاء و گروه‌های علمی فرهنگستان اظهار شده است که باید دید آن نظرها تا چه اندازه به کار دولت می‌آید تا اینجا بنا براین بود که حکومت و دولت نیاز مشخصی به فرهنگستان نداشته است و ندارد.

پس چرا آن را تأسیس کرده است؟ می‌دانیم که در کشورهای اروپایی از چند قرن پیش آکادمی‌ها یا سازمان‌های مشابه آن با نام‌های دیگر وظیفه نظارت بر علم و فرهنگ کشور را بر عهده داشته‌اند. این آکادمی‌ها به نحو کم و بیش خود به خودی و طبیعی پدید آمده و وابستگی چندان به دولت و حکومت نداشته‌اند. ما هم وقتی به فکر تأسیس آکادمی افتادیم که پژوهش در دانشگاه‌ها و مراکز علمی کم و بیش آغاز شده بود و طبیعی بود که از علم و پژوهش در تدوین و اجرای برنامه توسعه استفاده شود.

پس وظیفه ما معلوم بوده است و نمی‌توانیم بگوییم که چون دولت از ما درخواستی نداشته است ما هم طرحی پیشنهاد نکرده‌ایم. ما به حکم وظایف مقرر در اساسنامه می‌بایست راه توسعه علم را بیابیم و نشان دهیم. این کار آسان نبود ولی ما دشواری و اهمیت آن را چنانکه باید درک نکردیم.

سازمانی هم که در اساسنامه طراحی شده بود برای این کار مناسب نبود. صرفنظر از اینها فرهنگستان یک سازمان نوبنیاد بود و مدتی می‌بایست بگذرد تا بتواند جایگاه خود را پیدا کند و دریابد که علم در کشور چه جایگاهی دارد و راه آینده‌اش کدامست. ما اگر می‌خواهیم خود را بشناسیم و بشناسانیم باید وضع علم کشور و مشکل‌های راه آن را بشناسیم. فرهنگستان سازمانی برای درک شرایط توسعه و پیشرفت علم کشور است.

۲ـ بیست و پنج سال پیش که فرهنگستان علوم تأسیس شد نظمی شبیه به نظم دانشگاه برای آن در نظر گرفته شد ولی وظیفه فرهنگستان چیز دیگری بود و میان وظیفه و سازمان تناسبی باید وجود داشته باشد. کار دانشگاه آموزش و پژوهش است و این هر دو را متخصصان به عهده می‌گیرند. دانشگاه گروه‌های تخصصی علمی و استادان متخصص دارد که درس تخصصی خود را تدریس می‌کنند، پژوهششان هم در مسائل تخصصی است. فرهنگستان نه مؤسسه آموزشی است و نه وظیفه پژوهشی دارد. پس چرا باید سازمان و ترتیبی مثل دانشگاه داشته باشد و اعضایش عضو گروه‌ها و شاخه‌های تخصصی باشند.

شاید آن زمان که اساسنامه نوشته می‌شد فراموش شد که سازمان هر مؤسسه هر چه باشد باید متناسب با اهداف و وظایف آن باشد تا از عهده ادای وظایف مقرر برآید. وقتی وظیفه فرهنگستان یافتن راه‌های ارتقاء سطح علم و آینده‌نگری توسعه جامع کشور است، دانشمندان همه رشته‌های علم باید در آن حضور داشته باشند تا علاوه بر نظری که احیاناً‌ درباره علم و دانشگاه دارند وضع علم تخصصی خود و مشکلات آموزش و پژوهش و نیز تفاوت آن مشکلات با مشکلات علوم دیگر را در وقت ضرورت بگویند ولی برای رفع این نیاز تشکیل گروه‌های علمی تخصصی لازم نیست.

کار اصلی فرهنگستان تحقیق و تأمل در شرایط علمی و فرهنگی و مادی و اقتصادی کشور و شناختن نیازها و اولویت‌ها و تدوین برنامه مناسب برای توسعه علم کشور است. در واقع اعضای فرهنگستان باید به آینده کشور بیندیشند و ببینند که علم در جلوگیری از آسیب‌ها و خطرها و برآوردن نیازها و سامان بخشیدن به کارها و روابط و مناسبات چه مددی می‌تواند برساند. پس فرهنگستان گرچه به نظارت متخصصان همه علم‌ها نیاز دارد از گروه‌های تخصصی چندان بهره‌ای نمی‌برد. در آغاز کار هم فکر کردیم که بهترین کاری که گروه‌های تخصصی می‌توانند انجام دهند تهیه گزارشی از وضع علم و دانشگاه و رشته‌های علمی در کشور است. کوشش‌هایی که در این راه شد بی‌نتیجه نبود اما انتظارها را برآورده نکرد.

گروه‌های علمی و متخصصان باید کار علمی و پژوهشی بکنند و توقع کار برنامه‌ریزی علم از آنها نباید داشت مگر اینکه فرهنگستان دیوار تخصص را بردارد و دانشمندان رشته‌های گوناگون بنشینند و با مطالعه و همفکری راه بجویند. در فرهنگستان مجال و فرصت خوبی پیش آمده است که گفتگویی میان علم‌ها (و نه فقط میان عالمان) آغاز شود. پیداست که دولت و کشور در اتخاذ تدابیر و تصمیم‌ها، کمتر به دقایق علوم که در تخصص دانشمندان است نیاز دارد و هر وقت چنین نیازی پیدا شود، بی‌واسطه و بدون اینکه به دانشگاه و فرهنگستان و پژوهشگاه کاری نداشته باشد مستقیماً به متخصصان رجوع می‌کند وانگهی دولت معاونت علمی و فناوری،‌وزارت علوم و وزارت بهداشت دارد و ارتباطش با دانشمندان هم از طریق آنهاست.

گروه‌های علمی در دانشگاه‌ها هست و به نظر نمی‌رسد تکرار آنها در فرهنگستان لازم باشد و اگر لازم باشد کافی نیست. گمان نشود که شأن و مقام فرهنگستان را نادیده گرفته‌ام. قصد من روشن کردن جایگاه فرهنگستان و درک توانایی‌های آن در رفع نیاز کشور است. در این کار باید مواظب باشیم که بر اثر تعلق خاطر به فرهنگستان قصورها را توجیه نکنیم و سخنمان صرفاً در دفاع از فرهنگستان نباشد. اگر می‌خواهیم فرهنگستان جایگاه خود را در کشور پیدا کند باید توانایی و جایگاهی را بشناسیم و حد آن را بدانیم. درست است که دولت به فرهنگستان نیاز صریح و روشن نداشت اما آن را به قصد تفنن و بازی هم تأسیس نکرد، بلکه درختی را کاشت و نهالی را غرس کرد به این امید که پس از گذشت زمان تنومند و استوار شود و بر و بار دهد.

۳ـ در باب معنی نیاز به علم و درک چند و چون آن نیز باید توضیحی داده شود. نظر شایع و رایج و البته تا حدی مبهم و مجمل این است که علم باید مفید باشد مراد از فایده معمولاً فایده برای زندگی هر روزی است یا درست بگویم تلقی این است که علم باید کاربردی باشد و مشکلی از مشکل‌های زندگی را رفع کند. کاش می‌توانستیم فکر کنیم که ما از علم مفید تا چه اندازه استفاده می‌کنیم و می‌توانیم استفاده کنیم. در هر صورت مقام علوم پزشکی و مهندسی معلوم است و در جهان توسعه نیافته و در حال توسعه جوانان و به‌طور کلی مردم هم بیشتر به این علوم اقبال می‌کنند.

در مفید بودن و مؤثر بودن علوم فیزیک و بیولوژی و شیمی و زمین‌شناسی و کشاورزی هم تردید نیست اما اثر و تأثیر این علوم از طریق مهندسی و پزشکی صورت تحقق پیدا می‌کند. در مورد علوم انسانی قضیه قدری دشوار است زیرا هیچ کس به آسانی نمی‌توند بگوید که تاریخ و فلسفه به چه کار می‌آیند. شاید در مورد روان‌شناسی و حقوق و جامعه‌شناسی و بخصوص اقتصاد مشکل چندان شدید نباشد. این تقسیم علوم به اعتبار مفید بودنشان به‌طور کلی و البته در ظاهر درست است ولی باید توجه کرد که اولاً فایده محدود به فایده مستقیم و ظاهر نیست. ثانیاً صاحبان علم کاربردی در همه جا یکسان مفید نیستند. فیلسوفان و مورخان و دانشمندان علوم انسانی هم که در ظاهر در هیچ جا به کار نمی‌آیند باید دید که اگر نباشند چه می‌شود. اگر وجود اینها زائد است پس وجود و نفوذشان در دانشگاه و مراکز علمی و سازمان‌های برنامه‌ریزی و اداری اروپای غربی و ژاپن و آمریکا چه وجهی دارد؟ می‌دانیم که زندگی باید نظامی داشته باشد تا بتوان از دانش و مهارت پزشک و مهندس و شیمیدان و جامعه‌شناس بهره برد. از ابتدای آشنایی با تجدد معلوم بوده است که کشور به پزشک و مهندس نیاز دارد اما نکته‌ای که به آن توجه نشده است و هنوز هم نمی‌شود این است که اولاً به صرف وجود مهندس، تکنولوژی توسعه نمی‌یابد. ثانیاً نمی‌شود گفت که چون به مهندس نیاز داریم پس به هیچ علم دیگر نیاز نداریم زیرا علوم اگر وحدت نداشته باشند لااقل در تناسب و تعامل با یکدیگر بسط می‌یابند.

دانشمندان و مهندسان همه باید در نظام علمی ـ تکنیکی در جایگاه خود قرار گیرند تا وجودشان منشاء فایده شود. کشور ما نه فقط در قیاس با کشورهای در حال توسعه از حیث داشتن مهندسان ممتاز پیش است بلکه بیش از بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته مهندس پرورش می‌دهد ولی آیا ما از توانایی‌ها و مهارت‌های همه مهندسانمان در جای خود استفاده می‌کنیم؟ ما در شبیه‌سازی هم موفقیت‌هایی داشته‌ایم. با آن موفقیت‌ها چه کرده‌ایم؟ آیا ما از پژوهش‌های خوبی که در سلول‌های بنیادی کرده‌ایم چنانکه باید بهره‌ می‌بریم؟ و آیا این همه مهندس ممتاز که داریم همه در سطح شایستگی‌شان به کار مهندسی مشغولند؟ مطلب به همین جا ختم نمی‌شود زیرا همه علوم سودمندند و هیچ علمی برای تفنن به وجود نیامده است منتهی در بعضی علوم فایده در تعریفشان ذکر می‌شود یعنی ذاتشان در کاربردی بودنشان است. در تعریف بعضی دیگر از علوم (مثل علوم اجتماعی) می‌کوشند فایده را در ضمن تعریف بیاورند که البته این کار آسان نیست و چون به فلسفه می‌رسیم فیلسوف به صراحت می‌گوید که کار او هیچ سود ندارد ولی به راستی علمی که صاحبش می‌گوید سود ندارد چرا باید باشد؟

مراد از سود نداشتن فلسفه این است که فلسفه وسیله‌ای برای رسیدن به مقاصد زندگی هر روزی و حل مشکلات معیشت نیست و مثل علوم رسمی کارسازی ظاهر و آشکار ندارد ولی آیا آدمیان در زندگی صرفاً به وسایل نیاز دارند و کار علم محدود به وسیله‌سازی است؟ آدمیان به فضای مهر و دوستی و همزبانی و امنیت خاطر در زندگی و امید به آینده و هوای پاک برای تنفس نیز نیاز دارند.

هیچ‌یک از اینها وسیله نیستند و کسی درباره سودمندیشان هم بحث و چون و چرا نمی‌کند زیرا اینها شرط زندگی درستند و نه وسیله آن. در طرح این پرسش که هر علمی چه سودی دارد اشتباه این است که علم وسیله انگاشته می‌شود و می‌پندارند که هر علمی که کاربردش وسیع‌تر و برای رفع نیازهای روزافزون مؤثرتر باشد، اولی و مقدم است و حتی می‌تواند ما را از علم‌های دیگر هم بی‌نیاز کند. نکته‌ای که به آن توجه نمی‌شود این است که علم‌های وسیله‌ساز هم وقتی کارگشایی می‌کنند که در شرایط و جایگاه مناسب قرار داشته باشند. در اینجا لازم نیست دوباره توضیح داده شود که علوم کاربردی در همه جا به یک اندازه مفید نیستند و تا در سازمان خاص و شرایط مناسب قرار نگیرند سودی که باید از آنها عاید نمی‌شود زیرا…

ادامه دارد

منبع: روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: