1394/8/20 ۰۹:۵۰
وقتی عصر ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کودتاچیان حکومت دکتر مصدق را سرنگون کردند و مراکز دولتی را تصرف نمودند و شب با رؤیای اتمام کار به خانه رفتند، تصور نمیکردند که این قصه سر دراز داشته باشد. تصور آنها این بود که بعد ازتصرف مراکز قدرت و بازداشت تعدادی از عناصر طرفدار دکتر مصدق و نیز فعالان سایر احزاب و گروههای سیاسی همچون تودهایها، غائله به پایان خواهد رسید و همه چیز به خوبی و خوشی به نفع کودتاگران و حامیان آمریکایی ـ انگلیسی آنها پایان خواهد یافت.
گزارش یک واقعه: تظاهرات ۲۱ آبان ۱۳۳۲
اما این تصور خام دولت برآمده از کودتا که برخاسته از عدم شناخت و آگاهی آنها از جامعه ایرانی و مردم این سرزمین بود، خیلی سریع هنگامی رنگ باخت که به فاصله چند روز پس از ۲۸ مرداد، در خانههای خیابانهای مرکزی شهر همچون خیابان شاهپور، منیریه، خیابان فرهنگ و… اعلامیههایی با این مضمون پخش شد: «نهضت ادامه دارد».
مبتکر توزیع این اعلامیهها کسی نبود جز آیتالله حاج سیدرضا زنجانی، یکی از علمای مطرح و بانفوذ تهران که دو روز بعد از کودتا، با دعوت از چند از هواداران مصدق همچون حسین شاهحسینی و عباس رادنیا و با استفاده از کاغذ کاربن، اعلامیههای مزبور را نوشتد و تکثیر و توزیع کردند. آیتالله زنجانی در ادامه این اقدام، با دعوت از عدهای از یاران و هواداران و همکاران سابق دکترمصدق، تشکیلاتی را برای مقابله با رژیم کودتا بنیان گذاشت که پس از چندی نام «نهضت مقاومت ملی» برآن نهاده شد و در طول دهه ۱۳۳۰ تأثیر مهمی بر فضای سیاسی ایران بر جای گذاشت.
نهضت مقاومت ملی در طول سالهای فعالیت خود با انتشار اطلاعیه، برگزاری جلسات سخنرانی، نشریههای راه مصدق، مکتب مصدق، درخواست تظاهرات از مردم و دانشجویان، و ترتیب دادن اعتصابهای دانشجویی و تعطیل بازار توانست گامهای زیادی در راه افشای شاه و رژیم کودتا بردارد. از جمله اقدامات تأثیرگذار نهضت مقاومت، برگزاری دو اعتصاب و تظاهرات مهم در۱۶ مهر و۲۱آبان ۱۳۳۲ در اعتراض به کودتا و برگزاری محاکمه ناعادلانه دکترمصدق بود.
نخستین اقدام در این زمینه در ۱۶مهر۱۳۳۲ صورت گرفت. به دنبال فراخوان نهضت مقاومت ملی، بازار تهران با بستن مغازهها و تظاهرات علیه رژیم و شعار به نفع مصدق، نارضایتی مردم و اصناف را از محاکمه دکترمصدق به نمایش گذاشتند. به گزارش روزنامه اطلاعات: «دیروز عصر دو اعلامیه یکی از طرف جمعیت مقاومت ملی و یکی دیگر از از طرف دانشگاه در بازار به طور مخفی منتشر شد. مضمون این اعلامیهها این بود که باید فردا دکاکین بازار بسته شود و بر له دکتر مصدق تظاهراتی صورت گیرد واگر چنانچه دکاکین بازار بسته نشود و باز باشد، آتش خواهیم زد.» (اطلاعات ۱۶مهر۱۳۳۲ـ ص۱۲)
با این حال در روز ۱۶ مهر به رغم تمهیدات نیروهای نظامی و انتظامی و حضور شخص سرلشکر دادستان فرماندار نظامی تهران در بازار تهران و گفتگو با سران بازار که در تجارتخانه حاج حسینعلی جواهریان انجام گرفت، تقریباً کلیه بازار تهران (اطلاعات، همان، ص۱۲) به جز بازار زرگرها و جواهرفروشها با تعطیل مغازههای خود به دعوت نهضت مقاومت پاسخ مثبت دادند. از سوی دیگر بازاریان به همراه مردمی که از گوشه وکنار شهر به بازار آمده بودند و بهویژه دانشجویان دانشگاه تهران علیه شاه و کودتاگران تظاهرات کردند. این تظاهرات در حالی انجام گرفت که به گزارش اطلاعات، از صبح آن روز مأموران به هر کسی که در بازار وحوالی آن مشکوک میشدند، بازداشتش میکردند. (اطلاعات، همان تاریخ)
بهرغم تلاش مأموران فرمانداری نظامی و بازداشتهای وسیع، در تظاهرات آن روز دو نفر کشته و عدهای مجروح شدند. مأموران نظامی با استفاده از زور اسلحه توانستند به تظاهرات خاتمه دهند. به گفته آقای حسین شاهحسینی: «در روز ۱۶ مهر مأموران فرمانداری نظامی کرکره مغازههای بازار را علامتگذاری کردند تا با صاحبان آنها برخورد شود. بخشی از سقف بازار توسط مأموران تخریب شد و اموال بعضی مغازهها به غارت رفت.» ( درجستجوی آزادی؛ خاطرات در دست انتشار حسین شاهحسینی)
فردای آن روز عدهای از سران بازار و از جمله حاج ابوالقاسم عظیمی، حاج غلامحسین اتفاق، حاج حسن شمشیری، حاج اصغر جهان، حاج محمدحسین راسخ افشار، حاج تقی انوری و… جمعی دیگر از بازاریان سرشناس بازار تهران دستگیر و روانه زندان شدند و از این میان، کسانی همچون شمشیری، انوری، حاج محمود مانیان و… بعد از چندی به جزیره خارک تبعید شدند و بیش از شش ماه در آنجا به سر بردند. (اطلاعات، همان تاریخ) بقیه بازداشت شدگان نیز با تهدید مجبور به امضای متنی در محکومیت بازار و پشتیبانی از رژیم شدند که در روزنامهها منتشر گردید و آنگاه آزاد شدند.
با این همه و بهرغم فشارهای شدید علیه بازاریان و مردم، تجربه موفق این تظاهرات موجب شد تا یک ماه بعد، بار دیگر در اعتراض به محاکمه دکتر مصدق و بازگشایی سفارت انگلستان در تهران، تصمیم به تکرار تجربه ۱۶ مهر گرفته شود. به گفته آقای شاهحسینی، آیتالله زنجانی با انتشار اعلامیه شخصاً از بازاریها و دیگر اصناف درخواست کرد تعطیل عمومی اعلام کنند. از سوی دیگر با هماهنگیهای به عمل آمده با سایر احزاب وگروههای عضو نهضت مقاومت و نیز حزب توده، نهضت مقاومت با صدور اطلاعیهای روز ۲۰ آبان را روز برگزاری تظاهرات عمومی علیه بازگشایی سفارت انگلستان اعلام کرد و از مردم و دانشجویان خواست در این تظاهرات شرکت کنند. بر اساس برنامهریزیهای انجام شده، قرار بود تا در صبح روز ۲۱ مهر در چهار نقطه بازار تهران و از جمله چهارسوق بزرگ و کوچک، سخنرانیهای کوتاهی برگزار و سپس تظاهراتی انجام شود.
برای سخنرانیها، آقایان حاج سیدمهدی حاج قوام، شیخ باقر نهاوندی، امامی کاشانی و حسین صالحی در نظر گرفته شده بودند. به گفته شاهحسینی که خود از ترتیبدهندگان تظاهرات بود و در آن روز در بازار حضور داشت: «در آن روز آقا سیدمهدی حاج قوام که از واعظان معروف و از اندیشمندان عارف و عضو جامعه علمیه تهران بود، در محل چهارسوق بزرگ بازار تهران روی چهارپایه به منبر رفت…او به استناد آیات قرآن گفت: «اختیارتان را به دست اجنبی وسایر ادیان ندهید. آنها به هیچ وجه نمی توانند با شما ارتباط دوستانه داشته باشند. آنها منافع شما را به خطر میاندازند.» من پای همان چهارپایه ایستاده بودم و به سخنرانی گوش میدادم که ناگهان پلیس از طرف چهارسوق کوچک و از طرف بازار آهنگرها حمله کرد وآقای قوام و پسر آقا سیدصادق رضوی را دستگیر کردند و به زندان مهرآباد بردند؛ زیرا در زندانهای دیگر جا نبود. در آن روز تمام بازارهای مرتبط با چهارسوق بزرگ نظیر بازار آهنگرها و بازار نجارها به تعطیلی کشیده شد.(در جستجوی آزادی)
گزارش خلاصه شده روزنامه اطلاعات از تظاهرات روز ۲۱ آبان را در زیر مرور می کنیم: «اولین قسمت تظاهرات امروز از خیابان شاهرضا شروع شد. باید دانست که این تظاهرات جزئی و موضعی بود و به محض رسیدن مأمورین، تظاهرکنندگان متفرق میشدند. وهردفعه تظاهری رخ می داد چند نفر دستگیر شده و به فرمانداری نظامی منتقل میشدند… چون متظاهرین مرتباً شعار می دادند و متفرق نمیشدند، از طرف مأمورین اقدام به تیراندازی هوایی و بعد تیراندازی به سوی متظاهرین گردید که بر اثر آن یکی از متظاهرین مجروح شد و گلوله به شکم او اصابت کرد. همچنین در خیابانهای نادری و شاهآباد نیز جمع ضمن تظاهرات، اعلامیه پخش کردند که پخشکنندگان اعلامیه بلافاصله دستگیر شدند… مقارن ساعت ۹ ونیم صبح آقای سرلشکر دادستان شخصاً به بازار آمد و به صاحبان مغازهها و بازاریان اطمینان داد که کسی حق تعرض و منع از کسب آنها را ندارد… مقارن این تذکر در ساعت ۱۰ آقای سرهنگ شاهخلیلی… به اتفاق چند نفر از مأمورین در حالی که مقداری رنگ سیاه حمل میکردند، به بازار آمدند و هر دکان و مغازهای را که بسته بود، در کنار آن یک علامت ضربدر میزدند تا بعد از صاحب مغازه به علت عدم اشتغال به کار بازخواست شود…
در همین احوال در مقابل بازار عدهای اجتماع کرده بودند که مأمورین آنها را متفرق می ساختند و چون اجتماع کنندگان گاهگاه شعار میدادند، چند نفر از آنها دستگیر گردیدند. همچنین دو نفر دختر همراه چهار نفر پسر در مقابل بانک ملی اعلامیههایی بین عابرین پخش میکردند که مأمورین مطلع شده، آنها را بازداشت کردند. برای حفظ انتظامات بازار ۱۲ کامیون سرباز و دو زرهپوش به علاوه عدهای از مأمورین شهربانی در میدان سبزهمیدان و مقابل مسجد شاه و وزارت کشور گمارده شده بودند… از دبیرستانها و دبستانهای تهران نیز امروز مراقبت زیادتری به عمل میآمد و دانشآموزانی که وارد مدارس میشدند، از خروج آنها جلوگیری به عمل میآمد. در دانشگاه هم به همین ترتیب عمل میشد…
مراقبت از مدارس: شاگردان اغلب مدارس مشغول کار بودند؛ ولی در بعضی از آنها دانشآموزان به کلاسها نرفته و یا درخارج از مدرسه اجتماع کرده بودند. در دانشگاه هم اکثر کلاسها تعطیل بود.
در کاخ دادگستری: از صبح امروز عده ای از زنان دراطراف کاخ دادگستری اجتماع کرده و دستههای کوچک چند نفری تشکیل داده بودند. مقارن ساعت ۱۱ این زنان به دور یکدیگر جمع شده، یکی از آنها شعارهایی داد که دیگران گفتههای او را تأیید نمودند و بر عده آنها مرتباً افزوده می شد….
تظاهرات علیه بیگانهپرستان: با اینکه اقدامات کسانی که قصد اخلال داشتند بر اثر مراقبت مأمورین انتظامی به جایی نرسید، ولی دستههای دیگری از قبیل افراد حزب سومکا، جمعیت قیام ملی ۲۸مرداد و حزب آریا برای خنثی نمودن دستههای مخالف شروع به گردش در خیابانها و دادن شعار نمودند. افراد حزب آریا در چند اتومبیل جیپ سوار شده در خیابانهای بوذرجمهری و ناصر خسرو و سایر خیابانها مرتباً رفت و آمد کرده و عکسهای اعلیحضرت را بین مردم پخش میکردند و شعارهای زندهباد شاهنشاه میدادند. همچنین افراد حزب سومکا با لباسهای مخصوص در خیابانها حرکت کرده و شعارهایی مبنی بر میهنپرستی و شاهدوستی و مبارزه با عناصر بیگانهپرست میدادند. افراد جمعیت قیام ملی ۲۸ مرداد هم در اتومبیلهایی سوار شده در خیابانها به تظاهرات ملی مبادرت ورزیدند.
مقارن ظهر امروز دو اتومبیل جیپ متعلق به فرمانداری نظامی حامل بلندگو به خیابان ناصرخسرو و سبزهمیدان و بازار اعزام گردید. در این جیپ مأمورین به وسیله بلندگو صاحبان مغازهها را به بازکردن دکاکین ترغیب میکردند و اعلام مینمودند که چنانچه دکانهایی که بستهاند از بازکردن خودداری کنند، علاوه بر اینکه علامت بر دکانهای آنها گذارده میشود، قفل دیگری نیز روی قفل دکان زده میشود و به این وسیله از بازکردن دکان تا یک ماه جلوگیری به عمل میآید.
دستگیر شدگان: تا ظهر امروز عده دستگیرشدگانی که به فرمانداری نظامی تحویل داده شده بودند، ۹۰ نفر بودهاند.
مجروح شدگان: علاوه بر مجروحینی که بر اثر تیراندازی یا اصابت سرنیزه در خیابان شاهرضا وبازار مجروح شده بودند، در خیابانهای نادری و اسلامبول نیز ۸ نفر مجروح شدند. این جراحات همگی جزئی بوده. شخصی که گلوله به شکمش اصابت کرده بود، از بیمارستان شهربانی به بیمارستان سینا منتقل گردید.
دستگیری روزنامهفروشها: مقارن ساعت یک بعدازظهر نیز دو نفر را که دربازار به طور مخفی روزنامههای مردم و صرصر را میفروختند، دستگیر ساختند. (اطلاعات، ۲۱آبان ۱۳۳۲) در پایان این گزارش، اسامی تعدادی از بازداشتشدگان درج شده بود.
روز ۲۳ آبان روزنامه اطلاعات تکمیلی این واقعه را در صفحات اول و هشتم خود منتشر کرد. به نوشته روزنامه اطلاعات مقامات فرمانداری نظامی به دنبال تظاهرات ۲۱ آبان تصمیم گرفتند تا برای رعب و وحشت بازاریان، سقف بازار تهران را تخریب کنند. در روز جمعه ۲۲ آبان این اقدام شروع ودر نتیجه ۶ طاق ضربی و ۷ طاق شیروانی از طاقهای بازار تخریب شد. بازاریان که با این اقدام غافلگیر شده بودند، با مراجعه به روحانیت ودرخواست از آنها برای بازداشتن مقامات از این کار، به مقابله برخاسته و تلاش کردند که از ادامه آن جلوگیری کنند. این اقدام موثر واقع شد و دولت از ادامه تخریب سقف بازار خودداری کرد.
به نوشته روزنامه اطلاعات تعداد دستگیرشدگان تظاهرات روز ۲۱ آبان ۲۶۸ نفر بود که از این تعداد، ۲۱۸ نفر آنها همان صبح روز جمعه ۲۲ آبان به خارک تبعید شدند. علاوه بر آنها در روز شنبه ۲۳ آبان نیز ۵۰ نفر از کسبه بازار به دلیل تعطیل کردن مغازه خود دستگیر و تحویل مقامات فرمانداری نظامی شدند.(اطلاعات ۲۳ آبان ۱۳۳۲)
بدین ترتیب رژیم کودتا موفق شد تا یک بار دیگر مخالفان را بر سر جای خود بنشاند؛ ولی برخلاف تصور مقامات کودتا که میپنداشتند از طریق ایجاد رعب و ترس در دل مردم قادر به ساکت کردن آنها هستند، سیاست هراس و سرکوب نتیجهای برایشان در بر نداشت. کمتر از یک ماه بعد، در جریان سفر ریچارد نیکسون ـ معاون ریاست جمهوری آمریکا ـ به تهران، تظاهرات گسترده دانشجویی علیه رژیم آغاز شد. تظاهراتی که به حادثه ۱۶ آذر دانشگاه تهران و رسوایی هرچه بیشتر رژیم شاه، کودتاچیان وحامیان امپریالیست آنها منتهی شد.
منبع: روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید