گفت‌وگو وخشونت‌پرهیزی؛ دو ابتکار جهانی ایرانی / محمد صادقی

1394/6/30 ۰۹:۱۲

گفت‌وگو وخشونت‌پرهیزی؛ دو ابتکار جهانی ایرانی / محمد صادقی

خداد غم‌انگیز 11 سپتامبر در آغاز قرن بیست‌ویکم، تاریخی را رقم زد که اگر بر اساس نظریه «برخورد تمدن‌ها»ی ساموئل هانتینگتون به آن نگاه کنیم گریزناپذیر بود و اگر سخن مشهور آندره مالرو (قرن بیست‌ویکم یا وجود نخواهد داشت یا اگر وجود داشته باشد قرن معنویت است) را در نظر داشته باشیم، باز هم گریزناپذیر بود! زیرا در جهانی که روز به روز کوچک‌تر می‌شود و با تشدید روزافزون روابط اجتماعی در آن مواجه هستیم، از یک سو، رقابت‌های اقتصادی و تلاش برای دستیابی به توسعه اقتصادی، بزرگترین هدف پنداشته شده و در این مسیر خسارت‌های روزافزونی به محیط زیست وارد می‌شود که گاهی جبران‌ناپذیر است و از سویی، رقابت‌های سیاسی و برتری‌جویی‌های قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای نیز توسعه نظامی را در محور تلاش‌های این قدرت‌ها قرار داده است و ساخت و تولید روزافزون سلاح‌های کشتار جمعی نیز محصول نهایی این رقابت‌ها است که در نهایت، جان و جهان انسان‌ها را تهدید می‌کند.

 

 

1. رخداد غم‌انگیز 11 سپتامبر در آغاز قرن بیست‌ویکم، تاریخی را رقم زد که اگر بر اساس نظریه «برخورد تمدن‌ها»ی ساموئل هانتینگتون به آن نگاه کنیم گریزناپذیر بود و اگر سخن مشهور آندره مالرو (قرن بیست‌ویکم یا وجود نخواهد داشت یا اگر وجود داشته باشد قرن معنویت است) را در نظر داشته باشیم، باز هم گریزناپذیر بود! زیرا در جهانی که روز به روز کوچک‌تر می‌شود و با تشدید روزافزون روابط اجتماعی در آن مواجه هستیم، از یک سو، رقابت‌های اقتصادی و تلاش برای دستیابی به توسعه اقتصادی، بزرگترین هدف پنداشته شده و در این مسیر خسارت‌های روزافزونی به محیط زیست وارد می‌شود که گاهی جبران‌ناپذیر است و از سویی، رقابت‌های سیاسی و برتری‌جویی‌های قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای نیز توسعه نظامی را در محور تلاش‌های این قدرت‌ها قرار داده است و ساخت و تولید روزافزون سلاح‌های کشتار جمعی نیز محصول نهایی این رقابت‌ها است که در نهایت، جان و جهان انسان‌ها را تهدید می‌کند. این وضعیت، در حالی رو به رشد است که اگر چاره‌ای برای آن اندیشیده نشود، زندگی بشر روی کره زمین را ناامن و شاید حتی غیرممکن خواهد کرد. 2. در چنین وضعیتی پیشنهادها و راهکارهایی نیز ارائه شده و می‌شود. برای نمونه، ایران هم دو پیشنهاد اخلاق‌گرایانه به جهان ارائه کرده است. یکی «گفت‌وگوی تمدن‌ها» و دیگری «جهان عاری از خشونت و افراطی‌گری» که هر دو نیز با استقبال جهانی روبه‌رو شده و البته بیش از هر چیز در عرصه سیاست جهانی برای کشورمان راهگشا بوده و ظرفیت‌هایی را ایجاد کرده تا مجالی برای برآمدنِ سیاست‌های عاقلانه و سودمند گشوده شود. اما واقعیت این است که این پیشنهادهای صلح‌گرایانه محصول تغییرات فصلی در سیاست هستند و در جهان سیاست پایدار به نظر نمی‌رسند. بنابراین برای اینکه ظرفیت‌های اجرایی این پیشنهادها بیشتر شناسانده و فهم گردند ابتدا ضرورت دارد که به لحاظ فکری و نظری تقویت شوند و در نتیجه از گرفتارماندن در سطح شعار، رهایی یابند بلکه سرانجام بتوان به عملی‌شدن و اجرایی‌شدن آنها امید بست.

زیرا ضعف اندیشه‌ورزی بیش از هر چیز موجب می‌شود که این پیشنهادها و ایده‌ها چنانکه انتظار می‌رود، کارآمد به نظر نرسند و این مسأله مهمی است، زیرا همواره کم‌کاری‌ها، شتابزدگی‌ها و روی‌آوردن به اقدام‌های تزئینی و تشریفاتی به جای جدی‌گرفتن کارهای پژوهشی و علمی، موجب شده که چنین پیشنهادها و ایده‌هایی که برای حل مسائل ارائه می‌شوند، کم‌رمق و ناتوان جلوه کنند! نقش رسانه‌ها نیز در پیشبرد چنین نگرش‌هایی بسیار مؤثر است و شوربختانه رسانه‌ها در این زمینه چنان که باید نقش خود را نمی‌شناسند. در حالی که امروزه، رسانه‌ها در جهت‌دادن به افکار عمومی و مهم و غیرمهم جلوه‌دادن هر موضوعی نقشی بسیار تعیین‌کننده دارند. 3. اما راهکار عملی و اساسی‌تر برای تقویت و استقرار مفاهیمی مانند «گفت‌وگو» و «خشونت‌پرهیزی» و فرهنگ‌سازی برای نهادینه‌شدن این مفاهیم، جدی‌گرفتن کارهای آموزشی در این زمینه است. از این رو جا دارد، به این پرسش نیز بیندیشیم که نظام تعلیم و تربیت ما (با توجه به اینکه چنین پیشنهادهایی را مطرح کرده‌ایم و مدعی چنین راهکارهایی برای حل مسائل جهانی هستیم) چه برنامه‌هایی را برای ترویج و تقویت این پیشنهادها و ایده‌ها در نظر گرفته است؟ به لحاظ آموزشی و در تدوین کتاب‌های درسی چه تدابیری اندیشیده شده تا کودکان، نوجوانان و جوانان با مفهوم «گفت‌وگو» و «خشونت‌پرهیزی» بهتر و بیشتر آشنا شوند؟ اگر به زیستن در جهانِ گفت‌وگو و جهانی به دور از خشونت می‌اندیشیم، به نظر می‌آید این آرزو زمانی به حقیقت می‌پیوندد که از کارهای آموزشی غفلت نکنیم و تعلیم و تربیت را جدی بگیریم.  در اینجا، وظیفه و مسئولیت شهروندان و بویژه روشنفکران نیز سنگین‌تر به نظر می‌آید زیرا هر چه آنها در زمینه انتقال دانش بشری و انتقال مفاهیم و دستاوردهای علوم انسانی به متن جامعه کوشاتر عمل کنند و با شناسایی ضعف‌ها و نقص‌های فکری، رفتاری و اخلاقی شهروندان، محصولات و تولیداتی را در اختیارشان بگذارند که از حجم ضعف‌ها و نقص‌هایی که آنها را گرفتار ساخته، رهایی یابند، امکان زیستی اخلاقی‌تر و عاقلانه‌تر نیز برای شهروندان فراهم خواهد شد.

 اگر مقصود از جهانی گفت‌وگومحور و به دور از خشونت، جهانی است که در آن افراد به سمت یکدیگر بیشتر قدم بردارند، درد و رنج یکدیگر را بیشتر فهم کنند، بخشنده‌تر و مهربان‌تر باشند و دست همدیگر را رها نکنند، این شاید ممکن نباشد مگر اینکه به جای دست‌گذاشتن روی اختلاف‌هایی که دیروز و امروز جهان را با جنگ و دیگرستیزی مواجه ساخته، به سمت یک اخلاق جهانی و فراخوانی برای تدوین یک چارچوب نظری و عملی فراگیر گام بردارند بلکه سامان‌دادن به وضع نامطلوبی که آینده کره زمین و زندگی ساکنان آن را به خطر انداخته به مسأله‌ای غیرقابل‌حل تبدیل نشود! به نظر می‌رسد، متنی همچون «اعلامیه به سوی یک اخلاق جهانی» که در کتاب «مهر ماندگار» ترجمه شده و انتشار یافته است، مجال بیشتری برای اندیشیدن در این باره می‌گشاید...

روزنامه ایران

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: