1394/6/25 ۰۹:۲۷
«ماناى قرقیز»ها داراى یک میلیون بیت شعر است. در این اثر، از تکوین عالم، اساطیر و از مجموعه افسانههاى محلى سخن به میان آمده و سه داستان جداگانه هم درباره سه نسل از پهلوانان: مانا، فرزندش سمتى و نوهاش سیتک، روایت شده است. مانا، قهرمانى است که به عنوان رئیس قبیله، قدرت کافى براى دفاع از قرقیزها را دارد و با متحد کردن آنان و اتخاذ روشى دوراندیشانه، سرتاسر سرزمینهاى مجاور را به تصرف افراد این قوم درمیآورد. مانا، با مشت بسته و پر از خون دلمه شده، و در حال نعوظ به دنیا آمده، و اینها همه نشانه و نماد مجسمى از قدرت و کمال مردانگى اوست. مادرش هم براى اینکه در حق وى سنگ تمام گذاشته باشد، در حین آبستنى دل ببر میخورده است.
قرقیزها
قرقیزها علیه اربابان خود شورش میکنند و «حماسه مانا» شرح این عصیان و جنگ است که دامنه آن از آسیاى مرکزى تا سرزمین چین کشیده میشود. مانا هر بار که زره و کلاهخود با خود دارد، مطلقاً دستنیافتنى است؛ اما سرانجام روزى که سلاح همراه ندارد و مشغول عبادت است، کشته میشود. این داستان را در آن سرزمین، اغلب همراه با سازى سیمدار به نام قپوز، در مجامع نقالى میکردند.
ژاپن
آثار حماسى ژاپن که در پایان قرن شانزدهم به چاپ رسیده، اما دست کم دو قرن پیشاز آن جامه تألیف بر خود پوشیده بودند، عبارتند از دو اثر کوتاه به نامهاى «هوژن» و «هییجى»، در داستانى مشتمل برسه بخش. در اثر اول، شرح جنگها و آشوبهاى اواسط قرن دوازدهم و در دومى، داستان به قدرت رسیدن یکى از اعضاى خاندان تائیرا (هایکه) و خلعید از خاندان گنجیها بیان شده است. حماسه هایکه، شاهکار مسلم ادبیات رزمى ژاپن است، و در آن به دنبال شورش گنجیها، پیشرفت کار و عروج تائیراها، و شکست و قتلعام هایکهها، و سرانجام، قدرت یافتن اولین شوگون۱ در پایان قرن دوازدهم توصیف شده است. خونبهاى این مسابقه یا رقابت در میان دو خاندان، عبارت از تصاحب قدرت در کشورى است که چرخهاى اداره آن با مشارکت و پایمردى مردان جنگى میچرخد؛ و این مردان، تا زمان انقلاب میجى۲ (۱۸۶۸) در رتق و فتق امور ژاپن نقش مهمى دارند.
حماسه هایکهها را نه فقط از دیدگاه ادبى صرف، بلکه دست کم بدین سبب که در شکلگیرى و ایجاد یک زبان مکتوب و ادبیات مدرن تأثیر مستمرى داشت، بدون تردید مهمترین اثر در ادبیات ژاپن باید به حساب آورد. افزون بر این، در فرهنگ عامیانه و ملى ژاپن هم این حماسه جایگاه بس رفیعى دارد. چکیده تراژدى هایکهها چنین خواهد بود: جایجاى آشوب و شورش، از اول تا آخر خشم و خونریزى. این حماسه، با عظمت غیرمتعارفى که دارد، واجد نکات برجستهاى است، از جمله در جاى جاى آن زیادهروى و کبر و خودبینى هایکهها، اهمیت حقانیت نظام خدایى یا زمینى، و همچنین تغییرناپذیرى سرنوشت، با ظرافت بیان شده است.
آفریقا
حماسه منظوم آفریقا، حتى در زمان ما هم بسیار ناشناخته مانده است. هیچ ترانه رزمى، مثلا ًاز ادبیات سومالى که به زبان فرانسه ترجمه شده باشد، در دسترس فرانسوى زبانان نیست، مگر چند اثر انگشتشمار که از انگلیسى به فرانسه ترجمه شده و از طریق آفریقاى انگلیسى زبان به دست ما رسیده است. بنابراین از سایر آثار رزمى آنان بهکلى بیخبریم. با وجود این، دو منطقه از قاره آفریقا از این حکم مستثناست و ما منظومههاى حماسى بخش غربى آن سرزمین را کم و بیش از میشناسیم. حماسه «مونزون و دوگا» شرح جنگهاى مونزون با دوگا، سلطان کره است و در این حماسه، دامونزون به علت همدستى با اولین همسر دوگا، که عاشق دامونزون شده است، بر دوگا پیروز میشود.
حماسه قوم ماندینگ مستقر در سونجاتا، شاید کاملترین اثر حماسى در میان داستانهاى رزمى مربوط به غرب آفریقا باشد. افسانه «ناپدیدشدن کوسا» در نوع خود متن زیبایى است و سیلاماکا و پولورى، حماسه دیگرى است که آن را فولاها (یا پولها) پدید آوردهاند. فولاها قومى هستند که در بخش اعظمى از غرب آفریقا پراکنده بوده، هم چوپانى میکردند و هم گروهى از آنان به تشکیل امپراتورى همت گماشته بودند.
آفریقاى مرکزى، دومین منطقهاى است در قاره آفریقا که از حیث دارا بودن آثار حماسى، بسیار غنى است. از جمله در میان قوم فان، داستان رزمى «آکومامبا»، که پهلوان داستان فرمانرواى مردمانى شده است که نظیر خود او شکستناپذیر هستند، شهرت دارد. در هر جنگى که روى میدهد، پیروزى با اوست. مردم زئیر هم داراى حماسههایى به شرح زیرند: حماسه «لیانجاى مونگو»ها، حماسه «موبیلاى باللا»ها، حماسه «کودوکزنامبا»ها، حماسه «لوفوک فوک مبول»ها. از تمامى اینها مهمتر، حماسهاى است به نام موویندوى بانیانگاها (قهرمانى از ساکنان زئیر مرکزى). از فرداى جنگ جهانى اول، عدهاى به ثبت و ضبط و بازنویسى حماسههاى آفریقایى پرداختند که شاعران ساحر، اغلب همراه با سازى زهى یا با حرکات و اشارات خاص، آنها را در گوشه و کنار آن سرزمین میخواندند. ساختار این داستانها معلوم میسازد که پدیدآورندگان این حماسهها اغلب به گروه شکارچیان آفریقا، یا به قشرى که پدران آنان فاتح و یا اهل کوچ و مهاجرت بودند، تعلق دارند.
پایان سخن
بسیارى از این آثار بزرگ در جامعههایى که چنین آثارى پدید آوردهاند، جنبه بنیادگذارى و فرهنگسازى دارد، در مجموع، بخش اعظم حماسههاى جهانى را در بر میگیرند. گیلگمش، اودیسه، مهابهاراتا، شاهنامه، و هایکهها، از امّهات ادبى و از آثار جاودانى جهاناند. آثار دیگرى در این زمینه، از قبیل شانسون دو رولان، یا مهمآلان، جزو جواهرات زمینى محسوب میشوند. در جامعههاى سنتى بیشتر و بالاتر از روح عدالت، قهرمانى و دلاورى مورد توجه است که فضیلت واقعى شمرده میشود و علت آن هم معلوم است؛ چون جنگ و جدال دائمى از مقتضیات تاریخى چنان جامعههایى است و در نتیجه، تکلیف مرگ و زندگى را هم در نهایت، این جنگ و جدالها تعیین میکنند. خلاصه به نسبت شمار کسانى که در آن جامعهها زنده میماندند و یا از امنیت مختصرى برخوردار میشدند، دل و جرأت داشتن براى اعضاى ذکور جامعه از ضروریات اولیه به حساب میآمد و محک واقعیت، راه فرار را بر روى همگان بسته بود. از این روست که در آن عصر، بهویژه در جاهاى خاص، از قبیل کوهستانها و جلگههاى علفزار، براى آنکه جوانان بر ترس درونى خود فایق آمده و مردان لایقى از آب درآیند، خود را در قالب قهرمان به دیگران نشان میدادند. ایفاى این نقش، وظیفهاى بسیار سنگین بود که عدم ثبات و ناپایدارى اوضاع بر آنان تحمیل میکرد و هدف و منظور نهایى، تحقیر ترس و ناچیز شمردن خطر بود.
براى رسیدن به این مقصود، تعلیم، از طریق نقل داستانها و مثالها صورت میگرفت و بدین ترتیب، ترسها میریخت و آنان با خطر مرگ از همان آغاز آشنا میشدند. مفهوم قهرمان شدن، به رغم آنان، عبارت از پذیرفتن و برعهده گرفتن مرگ بود و اطمینان کامل داشتن به این باور که چنین مرگى آنان را فناناپذیر و فراموش نشدنى خواهد کرد. در نظر آنان، مرگ زیبا، عبارت از آن مرگى بود که مورد ستایش همگان قرار گیرد و از جزئیات آن، نقلها و داستانها بسازند. روح و جوهره اصلى ترانههاى رزمى، در همین تحسینها و تقدیسها نهفته است.
*گنجینه حماسهها
پینوشتها:
۱ـ Shgun: شوگون عنوانى است که به مقتدرترین طوائف، و به فرمانده نظامى ژاپن داده بودند. م.
۲٫ Meije: «دوره امپراتورى موتسوهیتو، منظور از بازگشت میجى، انقلابى در دستگاه دولتى ژاپن است که رژیم شوگونى را که قرنها بر ژاپن حکمفرما بود، برانداخت و قدرت مطلق را به دست امپراتور داد.» دایرةالمعارف فارسى مصاحب. م.
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید