1394/5/24 ۰۹:۱۷
سلمان هراتی درسال ۱۳۳۸ شمسی در روستای «مَزَردشت» از توابع شهرستان تنکابن از استان مازندران چشم به جهان گشود . وی تحصیلات ابتدایـی را در همان روسـتا گذراند و برای دوره ی متوسطه به بخش مجاور روسـتا در «خرمآباد» تنکابن رفت . سلمان روزها در یک مغازهی خرازی کار می کرد و شبانه در رشته ی ادبی درس می خواند. بعدها به تهران عزیمت کرد و ضمن کار کردن دریک بیمارستان، به طـور متفرقه درامتحانات نهایـی ششم متوسطه شرکت کرد و قبـول شد. آنگاه در رشته ی هنرتربیت معلم پذیرفته شد و پس از دو سال تحصیل در این رشته ، مدرک فوق دیپلم را اخذ نمود.
نگاهی به زندگی، فعّالیّت های ادبی و ویژگی های شعری زنده یاد سلمان هراتی
* زندگی
وی از سال ۶۲ به عنوان معلّم در روستای «واجارگاه»، یکی ازروستاهای دورافتاده ی شهرستان لنگرود در استان گیلان ،به امرتدریس مشغول شد.
سلمان در سال ۶۱ ازدواج کرد و از او دو فرزند به نام های رابعه و رسول به یادگار مانده است . این شـاعر خوب معاصر در اواخرشهریور ۶۵ به اتّفاق همسر و یکی از دوستانش به کاشان سفر نمود و در آن جا از مزار سهراب سپهری، شاعر و نقّاش برجسته معاصر ، دیدن کرد .
همسر سلمان می گوید : « در کاشان سرِ قبر سهراب سپهری که رفتیم ؛ سلمان به دوستش گفته بود که ممکن است همین روزها برایم اتّفاقی بیفتد ، مرا بیاورید همین جا دفن کنید . حادثه درست یک ماه و نیم بعد اتّفاق افتاد.»
این معلّم خوش ذوق و شـاعر نام آشنای معاصـر، در روز جمعه نهم آبان ۱۳۶۵ هنگام عزیمت به شهرستان لنگرود در یک سانحه ی رانندگی در شهر رودسر جان خود را از دست داد و در زادگاهش به خاک سپرده شد . این دو بیت از سروده های سلمان بر سنگِ مزارش حک شده است :
هرچند هوای دل من طوفانی است
بنیاد دلـم نهـاده بر ویرانــی است
در من امّا پلی است از درد و نیـاز
می خوانَدَم آن سوی که آبادانی است
* فعّالیّت های ادبی
سلمان سـرودن شـعر را از سال های ۵۰ و ۵۱ آغاز نموده است . خودش در این باره می گوید : « چند بار تصمیم گرفتهام شعر را برای همیشه کنار بگذارم ، امّا این تصمیم زیاد دوام نیافته. راستش دلم ازحرف های تکراری خودم به هم می خورد.
وقتی چیزتازه ای نداشتم تصمیم می گرفتم شعرنگویم، امّا بعد ازمدّتی دوباره شاید یک تصویر،که دقیقا” زمینهی حسی قوی داشت، مرا دوباره به این میـدان می آورد و دوباره بعـد از مدّتـی خسته می شـدم . آشنایـی با بعضـی از شـاعران حوزه شـاید بزرگ ترین تاثیر را درمن داشت و من توانستم فضاهایی را وارد شـعرکنم که تا آن موقع حتّـی فکرش را هم نمی کردم …»
بله، همان طوری که خودِ سلمان اشـاره کرده است، آشنایی با شاعران حوزه ی اندیشه و هنر اسلامـی درتهران از جمله: دکتر قیصر امین پور ، دکتر سید حسن حسینی ، سـاعد باقری و دیگران تاثیر بسیار زیادی را در او گذاشته است. سلمان با شوق و اشتیاق فراوان در جلسات هفتگی شعر حوزه حاضر می شد و اشعار خود را قرائت می کرد .
علیرضا قزوه در «یادداشت های ساعت بیست و پنج» به ذکر خاطره ای از سلمان می پردازد : « داشتـی پیاده می رفتـی به جلسه ی هفتگـی، در خیابان ، بچّه ها را دیـدی که دارند می آیند . نیـکو بود و یوسـف و سـاعد ، و آن چهارمـی که نمی شناختیش؛ جوانـی محجوب بود و عینکی…. جلسه همین چند ساعت پیش تمـام شـد . مثل همیشه با برکت بود و امشب به برکت وجود آن جوان، حال و هوایـی دیگر داشت . ساعد شما را به هم معرفـی کرد، اصلا” فکر نمیکردی این آشنایـی آن قدرها مهم باشد .
در جلسه ، بغل دستی ات پرسید : هراتی است ؟ و تو گفتی : بله ، هراتی است . دیگران هم شـعر می خوانند، شاعرانی که شعرشان کپی خودشان است، بعضی شعرها آدم را به نفس تنگی می اندازد ؛ امّا این جوان دوست داشتنی… شعر این جوان حسابی مرا گرفت، چه اسم با مسمّایی داشت، سلمان ، چه اسم نازنینی … »
تخلّص شعری او« آذرباد » بود و در اشـعارش تاثیـر از سهراب سپهری و فروغ فرخزاد دیده می شود . سلمان حتّی یکی از شعرهایش را به سهراب سپهری تقدیم کرده بود. دوستی او با دکتر قیصر امین پور و دکتر سید حسن حسینی درجامعهی ادبی زبانزد بود و این سه شاعر، سه راس مثلث شـعرانقلاب را تشکیل می دادند. دکترسیدحسن حسینی بعد از درگذشت سلمان ، یکی از بهترین آثار ادبیش یعنـی کتاب «بیـدل ، سپهری و سبک هنـدی» را تقدیم او کرد و قیصر امین پور هم کلّیّات او را منتشر کرد .
** ویژگی های شعر هراتی
روانی زبان و بهره گیری و تاثیرپذیری از محیط و فضای معنوی انقلاب و اندیشه ی پویا از ویژگی های شـعر هراتـی است . وی چه در قالب سپید و چه در قالب های سنّتی توانسته است به راحتـی اندیشه های خود را به مخاطب ارائه دهد و ما در شعرهایش به ویژه در « نیایش واره هایش » شاهد لحظه ها و قطعه های درخشان و تاثیرگذاری هستیم .
در شعر هراتی ـ چه در مضمون و چه در زبان ـ نوگرایی را می بینیم . ترکیبات تازه و بدیع ، جور دیگر دیدن ، حرفی تازه داشتن و … از ویژگی های شـعر اوست. سلمان با نگاه تیزبین خود به صید لحظه های شفاف ذات زندگی می رفت؛ لحظه هایی که از برابرهمگان گذر داشت، ولی کمتر کسی به کشف آن ها توفیق می یافت . بسیاری از شـعرهای سلمان به ویژه «نیایش واره هایش» بیانگر پیوندی است که او با فرهنگ قرآنی و اسلامی دارد .
او به منظور تاثیرگذاری بر مخاطب از زبانـی سـاده و بی آلایش استفاده می کند و نمی خواهد چون فرمالیسم ها و سـایر نحله های ادبی غرب با واژگان ثقیل و دور از ذهن بازی کند و بخواهد از آن طریق فخرفروشی نماید .
سلمان پای بند رعایت اصـول اخلاقی و تعهدات اجتماعی است و از همگان میخواهد تا به هنجارهای اجتماعی، سنن و باورهای دینـی پای بنـد باشند . او در کوچه های شـهرش قدم می زند و با مردمی که درکنارش زندگی می کنند، ارتباط برقرار می سازد و از دنیای سادهی مردم تصویربرداری می کند. وی به انسانیّت انسان ارج مینهد و از دنیـای پُرزرق و برق صنعتی ِ امروز که پُر است از تجدّدخواهـی و تقدس زدایـی و بی اعتباری، بیزار است. سلمان را باید شـاعر احساسها و اعتراض ها نامید؛ چرا که در بحبوحه ی انقلاب هرگز در برابر بی عدالتیها خاموش ننشست و بیتفاوت نماند .
** سلمان و شعر او از نگاه دیگران
از خصوصیات اخلاقـی سلمان می توان به تواضع و افتادگی او اشـاره کرد و ما این فروتنـی را در نامهای که سلمان به دوستش نوشته است، به وضوح می بینیم :
« سلام دوست من !
گفتی شـاعر بزرگ ! هرچه این جمله را بیش تر میخوانم حقارتم بیش تر تجسّم پیـدا می کند؛ چه هنوز بر سرِ شاعربودن خود شک دارم چه رسد به بزرگش، قصد سرزنش و شماتت حضرت عالی را ندارم و نه اظهار فضل و فروتنیهایـی از آن دست که بیش تر دلالت بر ادّعا دارد تا تواضع٫ من چون شـما تازه راه افتادهام ؛ امّا شتابـی دارم که نمی دانم ازکجا ناشـی می شود و شاید یک جور خود کم بینـی باشد که به شکلی مودّب دهان باز کرده است ؛ امّا احساس می کنم از عاشق شدن ناگزیرم و از نوشتن و گفتن اجتناب نمی توانم ….»
بسیاری از بزرگان ادب ، زبان به ستایش از جایگاه شـعر و شاعری زنده یاد سلمان هراتی گشوده اند که در این جا به نمونه هایی از این سخنان اشاره می گردد :
« سلمان انس و الفتی با قرآن داشت . در طول چند سـال بعد از انقلاب هیچ گاه ندیدم او شبی را بدون تلاوت آیاتـی از قرآن سر به بالش بگذارد و اگر درشعرتوفیقی داشت از «دولتقرآن» است. سلمان فرزند بی ادعای انقلاب و اسلام بود. به ادبیّات انقلاب صمیمانه عشق می ورزید و با تمام وسعش در باروری و رشد این نهال می کوشید.»
(محمّد هراتی ، برادر سلمان )
«شـعر او مثل خودش سـاده بود و خودش مثـل شـعرهایش صمیمی . و هر دو ، موجودی یگانه که از هم جدا نمی شوند.
محروم شدن شعر جوان انقلاب، از برکت آثاری که سلمان می توانست درسال های بعد عمرخویش بسراید به راستی درد و دریغی همیشه است. در ذهن من، سلمان، تولّد دوباره ی سهراب بود ؛ با نگاهـی ژرف تر ، که حاصـل «فرزنـد زمان خویشتن» بودنِ او بود . شباهت های زبانی، سادگی و صمیمیّت آثار، و جوانمردی این دو شاعر خوب معاصر ـ از دو نسل پی درپی ـ باعث شده است که وقتی شـعرهای تاثیر گرفته ی شاعران جوان را می خوانم ، بگویم : باید شـاگرد دبستان سلمان سپهری باشد یا دانش آموز کلاس سهراب هراتی! »
( جواد محقّق )
«شـعر سلمان ، معرّف صـادق فرهنگ اسلامـی و شیعی است و زبان صمیمی ، اندیشه ی روان و نمادین او، کلام او را در ادبیّات امروز شاخص کرده است.»
( دکتر محمّد رضا سنگری )
«لمان را ، مثل هر شاعر خوب دیگری، باید از شعرهایش شناخت؛ چرا که شعر هر شاعری ، اگر شـعر باشد، بی گمان جز زبان دلش نیست و نمی تواند خود او نباشد. سلمان شاعری بود که تمام صداقت و صمیمیّت خود را درقالب شعرهایش می ریخت و با اشعارش دریچه ی دل ما را به سمت خورشید می گشود.»
( بیوک ملکی )
«سلمان هراتـی از شـاعرانـی بود که برخلاف بعضـی ها به آن چه می گفت و می نوشت اعتقادی عمیق داشت و اهل ظاهرسازی و ریاکاری نبود . »
( عباس براتی پور )
« سلمان از معـدود شـاعرانی است که درکتاب اوّل خود درخشیده است و بسیار هم ، که انصافا” درکارنامه ی بسیاری از شعرای نامور معاصر از این سـابقه ی زلال خبری نیست . اگر نبود دست های خشن مرگ که چشم های خورشیدی اش را از ما دریغ کرد ، به شهادت کارنامه ی درخشانش ، میهن ما یکی از فرزانه ترین شاعرانش را می توانست در نگاه آسمانـی « سلمان» به تماشا بنشیند تا دری دیگر به خانه ی خورشید بگشاید . »
( عبدالرضا رضایی نیا )
«سلمان را باید یکی از آغازگران شـعراعتراض درایران دانست ، چرا که او دارای سبک و زبانـی ویژه است و نگاه واقع گرایانه به مسایل اجتماعی دارد. هراتی شاعری مرگ آگاه است.»
( علیرضا قزوه )
« سعی بسیار سلمان هراتی همه آن بود که برگنجینهی پُربار مذهب چنگ برده و آن را با مسایل امروز پیوند دهد. حتّی در حادثههای سیاسیای که بر ملل دیگر می رود، نگاهش برگشت می خورد به اسوه های مذهبی.»
( مجید زمانی اصل )
** آثار سلمان هراتی
۱ ـ از آسمان سبز ( اوّلین مجموعه شعر سلمان)، ۱۳۶۴ ، حوزه ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی
۲ ـ از این ستاره تا آن ستاره ( مجموعه شعر نوجوانان)، ۱۳۶۷ ، حوزه ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی
۳ ـ دری به خانه ی خورشید ( مجموعه شعر ) ، ۱۳۶۸، انتشارات سروش
۴ ـ گزیده ادبیّات معاصر ۲ ( مجموعه شعرسلمان هراتی ) ، ۱۳۷۸ ، انتشارات نیستان
۵ ـ مجموعه ی کامل شعرهای سلمان هراتی ، ۱۳۸۰، انجمن شاعران ایران
** تحـــلیل و زیبا شناسی شعر « قرآن مصوّر » سرودهی سلمان هراتی
جهان قرآن مصوّر است
و آیه ها در آن
به جای آن که بنشینند ، ایستاده اند
درخت یک مفهوم است
دریا یک مفهوم است
جنگل و خاک و ابر
خورشید و ماه وگیاه
با چشم های عاشق بیا
تا جهان را تلاوت کنیم
شعر اشاره شده یکی از نیایش واره های مرحوم سلمان هراتی است که در عین رعایت ایجاز ، از مفاهیم والایـی برخوردار می باشد . این شعر سپید در نُه مصراع ارائه شده است و از همان آغاز شعر ، شاعر ما را به تأمّل در جهان و تفکّر در پدیده های خلقت دعوت می کند .
شاعر جهان را به مانند قرآنی رنگارنگ می داند که روبه روی ما گشوده شده است و تمامیِ آفریده های طبیعی ، آیات آن هستند که نگاه های عمیق و ژرف بین ما را به مطالعهی خویش می خواند. پدیده هایی که درجهان زنده هستند و عینیت دارند . شـاعر درخت ، دریا ، جنگل ، خاک ، ابر ، خورشید ، ماه و گیاه را نشانه ای از قدرت خداوند و همگی را آیات الهـی می داند و ازما می خواهد که با نگاهی عاشقانه و پُراز شوق به این پدیده ها بنگریم تا با مشاهده ی این آفریدههای جهان به معشوق برسیم .
در شـعرشاعران معاصر چون سهراب سپهری، سلمان هراتی و دیگران ، این نوع سیرو سلوک عرفانی از زاویه ی تازهای مطرح می گردد که با گذشته تفاوت دارد. در شـعر شاعران گذشته با سـیر و سلوکی مستقیم مواجه هستیم ولی امروزه شاعر از ما می خواهد تا با مشاهده و تأمّل در پدیدههای خلقت به معشوق ازلی برسیم .
در ضمن در شـعر بالا شاعر با بهره گیری از عناصـر خیـال هم چون: تشبیه، تضاد و به ویژه مراعات نظیر به زیبایـی و تاثیـرگذاری شـعر خود افزوده است.
یک سلسله از تناسب را در واژگانـی چون: درخت، خاک، گیـاه، جنگل و دریا و زنجیـری دیگر از تناسب را در کلمات: خورشید ، ماه و ابر مشـاهده می کنیم . ولـی بهتر بود که شـاعر کلمات «ابر» و «گیاه» را در مصراع های ششم و هفتم جا به جا می کرد یعنـی کلمه ی «گیاه» را در مصراع ششم و واژهی «ابر را در مصراع هفتم به کار می برد تا تناسبِ بینِ کلمات در همنشینی یکدیگر در محور افقی بیشتر به چشم آید .
سخن آخر این که : مفاهیم والا، رعایت ایجاز، آهنگ و موسیقی در همنشینی کلمات، تناسب در واژگان و برخورداری از زبانی ساده و روان از ویژگی این شعر زنده یاد سلمان هراتی است .
سرگروه و دبیر دبیرستان های شهرستان رودسر
منابع :
۱ ـ شفیعی ، سیدضیاء الدین ، سـرود مرد غریب ( یادنامه ی زنده یاد سلمان هراتی ) ، چاپ اوّل ، حوزه ی اندیشه و هنر اسلامی ،
۱۳۷۳
۲ ـ هراتی ، سلمان ، دری به خانه ی خورشید ، چاپ اوّل ، انتشارات سروش ، ۱۳۶۸
۳ ـ سنگری ، محمّدرضا و دیگران ، کتاب درسـی زبان و ادبیّات فارسی ( ۱ ) و( ۲ ) عمومی پیش دانشگاهی ، چاپ هشتم ، شرکت
چاپ و نشرکتاب های درسی ایران ، ۱۳۸۱
۴ ـ احمدی ، احمد و دیگران ، کتاب درسـی ادبیّـات فارسـی (۳) عمومـی ، چاپ اوّل ، شـرکت چاپ و نشر کتابهای درسـی
ایران، ۱۳۷۸
۵ ـ سایت های اینترنتی
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید