1394/5/21 ۰۹:۱۲
آثار حماسى و رزمى، در آغاز پیدایش و تکوین ادبیات اغلب زبانها آمده است و از لحاظ قدمت زمانى، تنها متنهاى مقدس را سراغ داریم که برآنها تقدم دارند. در واقع حماسهها و به عبارت کلیتر، نحوه بیان تکوین عالم و کیهانزایى هسته خلاقة یک جامعه را بهتر از هر مطلب دیگر توصیف و تشریح میکنند. هر داستان رزمى که بر محور زمینههایى از پیکار و ستیزهجویى ساخته و پرداخته شده و قهرمان آن رو در رو و تنگاتنگ، در برابر خطر مرگ ایستاده است،
آثار حماسى و رزمى، در آغاز پیدایش و تکوین ادبیات اغلب زبانها آمده است و از لحاظ قدمت زمانى، تنها متنهاى مقدس را سراغ داریم که برآنها تقدم دارند. در واقع حماسهها و به عبارت کلیتر، نحوه بیان تکوین عالم و کیهانزایى هسته خلاقة یک جامعه را بهتر از هر مطلب دیگر توصیف و تشریح میکنند. هر داستان رزمى که بر محور زمینههایى از پیکار و ستیزهجویى ساخته و پرداخته شده و قهرمان آن رو در رو و تنگاتنگ، در برابر خطر مرگ ایستاده است، بر جامعهها ارزشهایى ارزانى میدارد که آن جامعهها را باید در چارچوب آن ارزشها توصیف کرد و یا بازشناخت. حماسهها بر بنیاد سرگذشتهاى دلاورانه و سرشار از گذشت و قهرمانى استوار شدهاند و خارج از روایات مذهبى، در سپیدهدم تاریخ ظهور پیدا میکنند و در خلال آن، عدهاى معین شاخص و ممتاز میشوند و نمونهها و سرمشقها را به وجود میآورند و مورد تحسین و ستایش قرار میگیرند. اینظهور، در دنیایى رخ میدهد که در آن مدام جنگ و پیکار در کار است.
حماسه، جاى جاى، آداب و ترتیب زیستن و سرانجام، چگونگى مردن یک جامعه را در خلال جملات خود بازگو میکند. حماسه نوعى آغازگرى است. آفرینش کم و بیش بینام و نشانى که در لابلاى آن، تنها رویدادهایى را روایت میکنند که درخور روایت کردن هستند. گفتنى است که این رویدادها براى عصر و زمانهاى طرحریزى شدهاند که در آن زمانها، زور بازو و نیروى جسمانى، یا به عبارت دقیقتر قدرتهاى رزمى به شدت شایان توجه مردم و لازمه اصلى کار بوده، و این شرایط، هالهوار در چهره پهلوان متجلى میشده است.
تولد دور از عرف و عادت، دوران کودکى استثنایى، تقریباًً برخوردارى دائمى از یک نیروى فوق طبیعى یا توسل به امداد جادوگونه، همگى از خصوصیات پهلوانى شمرده میشود که از بوته سلسله آزمونهایى که در طى آنها بر حریفان و هماوردان غولآسا و عجیبالخلقه، یا خائن و نابکار چیره و پیروز گردیده است، روسپید و سربلند بیرون میآید. پهلوان با بینظمى و هرج و مرج به نبرد میپردازد، نظم را دوباره برقرار میکند و سرانجام به شکل فاجعهآمیزى از پا درمیآید. اگر بخواهیم مجملى از مفصل را در این مورد بیان کنیم، آغاز و انجام زندگى یک پهلوان حماسه، همهاش همین است و از این چارچوب، مطلقاً بیرون نیست. حتى اگر خطوط زندگى پهلوانان را منحصراً از دیدگاه فلسفى بنگریم، حماسهها معمولاً حامل ارزشهاى معنوى و یا اخلاقى خاصى هستند، و این ارزشها ارتباط بسیار نزدیک با جامعههایى دارند که چنین حماسههایى را به وجود آوردهاند. موضوع حفظ آبرو و شرف، یکى از ارکان اصلى پهلوانى است.
اگر آثار حماسى را در خارج از محدوده اروپایى و در سطحى وسیعتر و در دورهاى طولانیتر بررسى کنیم، گاهى حتى از حدود بیان رزمى یا روایت نحوه تکوین عالم هم فراتر میروند. مهابهاراتا که در هر حال حماسهاى مختلط است، با وداها فرق دارد. بیان مضمون با آنکه در آن حماسه با موضوعات معنوى و فلسفى، غنیتر و پررنگتر شده است، درضمن همواره پیرامون پیکارهاى زمینى دور میزند. گیلگمش، قدیمیترین حماسه جهان هم، در وراى ماجراهاى خطرناکى که پهلوانان آن حماسه، با آنها روبرو هستند، در قالب جستجوى ناممکن فناناپذیرى، محصور و محدود میماند. بسیار نادرند جامعههایى که در عصرى معین، فاقد آثار حماسى باشند. به استثناى آمریکاى پیش از کشف کریستف کلمب که احتمالاً اینگونه آثار در قرنهاى گذشته از میان رفته و به دست ما نرسیده است، یا ویتنام که با وجود جامعهاى جنگجو، و حتى شاید چین که به رغم داشتن داستان سه قلمرو پادشاهى که حاوى ماجراهاى جنگى و فوت و فن فراوان درباره مبارزه با دشمن است، ولى آنگونه که باید و شاید مشخصات یک حماسه ناب را ندارد، از داشتن آثار حماسى محرومند. با وجود این، ناگفته نباید گذاشت که داستان سه قلمرو پادشاهى در تاریخ چین همان نقشى را ایفا میکند که به عنوان مثال، هایکه موناگاتورى در فرهنگ ژاپنى، یا شاهنامه در میان ایرانیان و همچنین رامایانا، در گستره فرهنگ هندى یا هندویى شده، دارند.
از آثار حماسى دیگر، چه آنها که سینه به سینه نقل شدهاند که البته از اینگونه حماسهها در جامعههاى مختلف زیاد پیدا میشوند و چه آنها که روى کاغذ آمده، ولى بعد از روزگارى به بوته فراموشى سپرده شدهاند (نظیر مورد شانسون دو رولان [ترانه رولان]، که در قرن نوزدهم دوباره کشف شد) در شکوفایى آغاز عصر رمانتیسم تأثیر فراوان داشتند. شیفتگى در برابر آثار قرون وسطى و ظهور ملیگرایى نو در سرتاسر اروپا، حماسه را ناگهان به ارج و اهمیتى والا رسانید و آن را به صورت آینهاى درآورد تا چهره واقعى گذشتگان در آن تماشا شود.
شناخت هویت و خطوط و مشخصات اصلى حماسه ملى، در طول این صد و پنجاه سال اخیر، یکى از جلوههاى عمده پیدایش فرهنگهاى ملى در جاى جاى جهان است. لوسید (Lecid)، از دیدگاه اسپانیاییها به قهرمان پیروزى (و مظهر دفاع از حیثیت و ناموس دختران) مبدل شده است. اثر حماسى کوزوو (Kosovo) پیش صربها، شرحى از مصائب و دلاوریهاى سال ۷۹۱م [۱۳۸۹ق] است که طى آن، سوارهنظام آنان که از مسیحیان بالکان ترتیب یافته بود، در صحراى سارها مغلوب قشون عثمانى گردید. پس از این واقعه، وقفهاى طولانى در مسیر تاریخ اسلاوهاى جنوبى به وجود آمد و مدت شش قرن، این سرزمین استقلال و عظمت دیرین خود را از دست داد. کوزوو، امروز، بازتاب زندهاى از رویدادهاى حماسى آن روزگار است.
نیبلونگن (Le Nibelungenlied ترانه نیبلونگها) که روایتى از شکوه گذشته بخشى از سرزمین آلمان است، در واقع براى تحریک و تحریض ذوق عظمتگرایى سروده شده است. علاوه برمردم سرزمینهایى که از قدیم بخت این را داشتند که آثار حماسى خود را بهصورت امانتى مکتوب همواره در دسترس خود داشته باشند، در صد و پنجاه سال اخیر، عدهاى دست به کار بسیار مهم جمعآورى روایتهاى شفاهى زده و به خصوص در قرن بیستم، بخش عمده آن را به انجام رساندهاند. در این زمینه، الیاس لونروت نه تنها در جمعآورى اینگونه آثار از آغاز ثلث دوم قرن نوزدهم، متحمل زحماتى شده، بلکه به خاطر گردآورى و تدوین کالوالا (Kalevala) موجب گردیده است که ملت کوچک فین،۱ که سالیان دراز تحت استیلا و حاکمیت سوئد بود، به استناد آن اثر، زبان و میراث ملى مدتها از یاد رفته و مورد تحقیر قرار گرفتة خود را بازیابد. بیلینیهاى روسى یا ترانههاى رزمى اسلاوهاى جنوبى، حماسههاى ترکزبانان، از قبیل آثار مربوط به دوره قرقیزهاى مانا و روایتهاى دهان به دهان گشته، توسط نقالان و شاعران حماسىخوان، یا در آفریقا توسط ساحران شعرپرداز، حفظ شده و به دست ما رسیده است. این نکته نیز گفتنى است که تقریباً این نوع ادبیات تا سالهاى اخیر به هیچ زبان دیگرى ترجمه نشده بود.
این آثار هر فرقى که با هم داشته باشند، البته وجوه اشتراکشان خیلى بیشتر از جنبههاى افتراق است در تمامى آنها، تقریباً بدون استثنا، نشانههاى شور و حال، جوش و خروش نیروى زندگى و آثار شجاعت و دلاورى براى چیره شدن بر دنیایى که از سوى نیروهاى ظلمانى احاطه شده است، و توسل به قدرت فوق طبیعى، به گونه کم و بیش مشترک دیده میشود. پهلوان حماسه، در ضمن داشتن شجاعت و فراست ذاتى، علاوه بر پادرمیانى خدایان، به استمداد از نیروى جادویى هم نیاز دارد. تقریباًً در تمامى حماسهها، پهلوانان به گونه نیمهخدا، و یا از سلاله خاندان اشراف و عالیتبار هستند. براى پهلوانان، تولد و کودکى غیر متعارف، نشاندهندة سرگذشتى شگفت و اعجازآمیز است. همراه با آزمونها و هفتخانهایى پیدرپى، مبارزهجوییها و جنگ و جدال پرمخاطره. سرانجام مرگى مصیبتبار و معمولاً نابکارانه و خیانتآمیز، به زندگى پهلوان خاتمه میدهد.
براى کتابخوان غربى، این میراث از هومر باقى مانده است که ایلیاد و اودیسه را از ارکان و عناصر اساسى سازنده فرهنگ خود به شمار آورد. این دو اثر حماسى که به نام هومر منسوب شده است، هشت قرن پیش از میلاد مسیح پدید آمده، و از نظر تمامى کسانى که میراثخوار فرهنگ و ادب یونانى هستند، آثارى معروف و سخت پرآوازه است.
میانرودان
قدیمیتر از این دو منظومه، حماسهاى است مربوط به سرزمین بینالنهرین که تاریخ آفرینش آن در سومر و بابل به هزاره سوم تا اول پیش از میلاد میرسد. در این منظومه حماسى، داستانهایى درباره انمرکار (Enmerkar) و لوگالباندا (Lugalbanda) از سومر آمده است. دو قهرمان عمده حماسه انمرکار، عبارتند از خود انمرکار، حاکم اوروک۲ و ارباب و صاحب اختیار آراتا (واقع در ایران). دعوایى آن دو را در برابر هم قرار میدهد و ایزدبانو اینانا (Inanna) زمینه آشتى آنان را فراهم میکند.
حماسه لوگالباندا شرح حماسه دیگرى است که برسر سنگها و فلزات بهادار، دو حاکم اوروک و آراتا به جان هم میافتند. لوگالباندا، پهلوان حماسه است و برادرانش چنین تصور میکنند که او در حین رفتن به آراتا کشته شده است؛ اما خدایان به این پهلوان، پرندهاى جادویى عطا میکنند و پرنده به او پیشنهاد میکند که هر درخواستى دارد، با او بگوید تا برآوردهاش کند. لوگالباندا از پرنده میخواهد که داراى چنان قدرتى باشد که با سرعت استثنایى و تصورناپذیر بدود. این آرزو همان دم برآورده میشود؛ ولى با این شرط که راز آن را برهیچ کس فاش نکند. بعد از بازگشت از این سفر، به پیش برادرانش که از مراجعت او شگفتزده شدهاند میرود؛ ولى مطلبى با آنان در میان نمیگذارد. از سوى انمرکار، به عنوان فرستادهاى سریعالسیر انتخاب میشود تا در اوروک نزد ایزدبانو اینانا رفته، اجازه ترک محاصره را از او طلب کند. اینانا این درخواست را نمیپذیرد؛ ولى وسیله تسلط بر آراتا را در اختیار لوگالباندا میگذارد. بر اثر مداخله و پادرمیانى آن ایزدبانو، شهر به دست انمرکار میافتد و او همراه با غنیمت فراوان، به اوروک بازمیگردد. حماسههاى مربوط به گیلگمش شامل موضوعهاى متنوعى است: گیلگمش و «آگا»ى کیش، که مربوط به دعوایى است میان دو شهر اوروک و کیش، مرگ گیلگمش، که به صورت تکهتکه آمده است، و…
هند
تألیف مهابهاراتا را گاهى به بیاس۳ نسبت میدهند؛ اما آفریننده رامایانا را به طور قطع والمیکى۴ میدانند. این هر دو اثر، به زبان سنسکریت است. مهابهاراتا (از قرن اول مسیحى) مشتمل بر هجده دفتر و مجموعاً داراى ۴۴۱ هزار بیت است. یک سوم از مطالب مهابهاراتا،درباره مبارزه مسلحانه میان «پانداوه»ها و «کوروه»هاست. چهار دفتر اول، راجع به حوادثى است که منجر به این پیکار گردیده و همچنین درباره شجره انساب پهلوانان و گزارش ماجراهاى پهلوانى است. پاندوها، پنج برادرند و همگى یک زن مشترک دارند.کوروهها، صد برادر و یک خواهرند؛ اما تنها دو برادرشان نقش مهمى در این حماسه برعهده دارند. پاندوها پیش از آنکه در پیکار پیروز شوند، مدت دوازده سال در تبعید به سر میبرند و در جنگلى سرگردان هستند. این موضوع، با شاخ و برگ فراوان، بخشهاى فرعى حماسه را تشکیل میدهد. پس از آن، باید از سرود ارباب بزرگ: بهاگاواد گیتا۵ نامبرد.
رامایانا حماسهاى یکدستتر و سرراستتر از مهابهاراتاست و برخلاف آن حماسه پر پیچ و خم، میشود آن را به سادگى تلخیص نمود. رامایانا در مجموع متضمن پنج بخش است: تولد و کودکى راما، تبعید راما و همسرش سیتا. راما مدتى سیتا را گم میکند و بعد به کمک همدستانش (میمونها) او را دوباره مییابد؛ راوانا پادشاه لانکا که برخلاف میل سیتا میخواهد با او ازدواج کند، بعد از یک پیکار همهجانبه، سرانجام به دست راما کشته میشود؛ پادشاهى راما و درگذشتش. رامایانا در مجموع از هفت دفتر تشکیل میشود و شرحى است از پیکار راما، کمانگیر نظرکردة خدایى و همدست بوزینهها، در برابر پادشاه لانکا. تصویر سیتا، نمونه و نمادى از یک زن وفادار در تصور برهمنى است و به موجب آن، مرگ شوهر بایست قربانى شدن همسر را به دنبال داشته باشد.
اسکاندیناوى
در میان حماسههاى غربى، از همه قدیمتر، احتمالاًً حماسه انگلوساکسونى بیوولف (Beowulf) است که بیشتر جزو حماسههاى زبان ژرمنى محسوب میشود و مواد و موضوعهاى آن از اساطیر و افسانههاى اسکاندیناوى گرفته شده است و تمامى رویدادهاى داستان در آن سرزمین میگذرد. این حماسه که داراى ماجراهاى نسبتاً خشنى است درباره سه پیکارى است که به پهلوانى بیوولف انجام میگیرد.
شانسون دو رولان (La chanson de Roland) یکى از زیباترین منظومههاى رزمى و یکى از شاهکارهاى ادبیات اروپایى در قرون وسطى است. البته یک رشته حماسههاى بسیار غنى دیگر هم در زبان فرانسه وجود دارد؛ از جمله شانسون دوگیوم، کهنترین حماسه مربوط به دوران گیوم درانژ، که روایتى است از پیکار فرانسة جنوبى با سارازنها.
از آثار حماسى این دوران، باید از محموله ارابه نیم، تصرف اورانژ، و موانیاژ گیوم نام برد. در میان منظومههاى حماسى دیگر: گارن دومونگلان، ژیرار دو وین، و امرى دوناربون شایان یادآورى هستند. شورش علیه مالکان بزرگ و تیولداران، موضوع و زمینه اصلى بسیارى از حماسهها را تشکیل میدهد. ژیراردو روسیون علیه پادشاه فرانسه طغیان میکند و رنو دوکانبره، در دعوایى ارثى به سبب تیولدارى و به ویژه علیه چهار پسر ایمون، سر به شورش برمیدارد. منظومهاى که نام آن را در آخر آوردیم، روایتى است از جنگ و گریز چهار برادر در جنگل آردن و خشم شارلمانى. به این نوع حماسهها میتوان نام چند حماسه دیگر را هم، از قبیل اوژیه، شهسوار دانمارکى، و هوئون بوردویى که به علت کشتن فرزند شارلمانى با ماجراهاى فراوان روبرو میشوند افزود. با توجه به شیوه بیان و جملهبندى پررمز و رازى که منظومه رزمى نیبلونگن یا حماسه نیبلونگها دارد، هیچ حماسهاى در حد مقایسه با آن نیست.
در اسکاندیناوى تمامى روایتهاى حماسى، پیرامون سرزمین ایسلند متمرکز شده است و در قالب دو بخش: یکى مربوط به افسانه پادشاهان که اختصاص به شاهان نروژ دارد و دیگرى درباره افسانههاى خانوادگى (در حدود چهل منظومه از قرن دهم تا دوازدهم میلادى) خلاصه میشود. افسانه نیال (Nials) یکى از معروفترین آنهاست. البته در این زمینه، منظومههاى افسانهآمیزى را هم که مربوط به تاریخ مؤخرترى است، و همچنین منظومه مربوط به شهسواران را باید به آن آثار اضافه نمود.
ایرلند
ایرلند در میان سرزمینهایى که ساکنانشان از نژاد سلت هستند، از دیدگاه دارا بودن مواد حماسى، جزو یکى از غنیترین کشورها شمرده میشود. دوران اساطیرى این سرزمین، با کات میج توئیرد۶ آغاز میگردد که در آن به ویژه پیکار مویتورا (Moytura) از نمونههاى شاخص آن اسطوره است و داستان آن عبارت از روایتى است از دعوایى میان توآتاددانان (پیروان ایزدبانو دانو) و فومورهها که در واقع به منزله پانتئون یا مجموعه خدایان ایرلندیها هستند.
آثار منظوم آلستر، از آثار قهرمانى ایرلند و نام پهلوان آن کوکولین است. در میان تمامى حماسههاى ایرلند، حماسه شبیخون کوالنژه۷ از همه معروفتر است. از دیگر آثار حماسى این سرزمین، باید از دو داستان دیگر هم با عنوانهاى «جشن بریکریو» و داستان خوک «مک داتو» نام برد که هر دو مربوط به سلسله آثار منظوم آلستر هستند. کوکولین، در داستان اول حضور دارد و پهلوان دیگرى با نام کونال سرناک در وسط داستان دوم ظاهر میگردد. بر خلاف روال داستانهاى حماسى، در این حماسهها، شوخ طبعى و ریشخند هم نقش عمدهاى در تار و پود و ساختمان داستان دارند. ضمناً منظومههاى رزمى مربوط به دورههاى دیگر، از قبیل دوره پادشاهان (فنگال روندن) و فیون، از جنبه حماسى اصالت کمترى برخوردارند.
مابینوژیون گالى (Les Mabinogion gallois) گلچینى از دوازده داستان قرون وسطایى (قرنهاى ۱۲ و ۱۳) است که در خلال آنها نه تنها قصههاى مربوط به دوران «آرتور شاه» و داستانهاى اساطیرى، بلکه داستانهاى حماسى دیگر را هم مانند شرح جنگهاى ایرلند و گال میتوان یافت.
کالوالا از روى قطعاتى که به ویژه در سرزمین کارلیا۸ بر جاى مانده بود با کوشش الیاس لونروت گردآورى گردید. این حماسه ملى، حکایتى است مبتنى بر بنیاد مذهب شمنى که در آن آهنگرها نقش عمدهاى ایفا میکنند. حماسه وا ایناموئینن در باره آهنگرى است که در هواى ازدواج با پوهژولاى باکره، به فکر ساختن وسیلهاى جادویى است. دو نفر از قهرمانان این حماسه، در جستجوى آن وسیله ناپدید شده هستند و نفر سومى که نقش مهمى در این داستان به عهده دارد، به آن دو ملحق میگردد. تأثیر حماسه کالوالا در پهنه سرزمین لاپلاند، ظاهراً شگرف بوده است و داستان کالویپوگ (پسر کالوا)، که حماسه ملى استونیها شمرده میشود، از همان حماسه الهام گرفته شده است.
حماسه کالویپوگ، فرزند کالو (Kalev) و پادشاه استونى که بر اثر مساعى دو تن از پژوهشگران استونیایى، در آغاز نیمه دوم قرن نوزدهم (۱۸۵۱ـ ۱۸۶۱) گردآورى شد، در بیدار کردن احساسات ملیگرایانه مردم استونى نقش بس عظیمى داشته است. این حماسه از بیست ترانه تشکیل شده و مجموعاً داراى حدود بیستهزار بیت شعر است.
روسیه
بیلینیهاى روسى (Les Bylines) به سه منظومه بزرگ تقسیم میشوند. عمدهترین بخش آن مربوط به کییف ـ پایتخت بسیار قدیمى آن سرزمین ـ است که حتى خیلى پیشتر از هجوم و تصرف آن از سوى مغولان، مدام مورد تهدید و حمله قبایل چادرنشین قرار میگرفت. این اقوام چادرنشین با تاخت و تاز دائمى خود، روسها را مجبور ساختند که در نواحى شمالیتر و در پناه جنگلها سکونت گزینند و به حوالى استپهاى آسیایى، مطلقاً نزدیک نشوند. ساکنان آن نواحى به دور ولادیمیر اول و ولادیمیر دوم شاهزاده کیف گرد آمدند و آثار حماسى آن زمانها همهاش مربوط است به پیکار ولادیمیر اول با این اقوام و تمامى این ترانههاى حماسى احتمالاًً در قرنهاى ۱۳ و ۱۴ خطاب به تاتارها (نامى که بعد از تسلط قوم مغول بر کلیه چادرنشینان ساکن بیلین داده شد) سروده شده است.
بیلینیهاى مربوط به کیف، در مدح و ستایش پیروزیهاى درخشان بوقاتیر (Bogatyr)ها یا قهرمانانى سروده شده است که از مرزهاى سرزمین خویش دفاع میکنند. پهلوان اصلى این منظومه، روستایى قزاقى است که ایلیا مورومه نام دارد. او قبل از آنکه بهدست حضرت مسیح و دو تن از حواریان (یا به روایتى، قدیسان دیگر) شفا حاصل کند، مدت سى و سه سال فلج و بسترى بود؛ اما پس از بهبود، با برخوردارى از امداد غیبى، داراى نیروى فوقالعادهاى میشود. دشوارترین بوته آزمایش که از آن سربلند و پیروز بیرون میآید، دست و پنجه نرم کردن با تزار کالین، رئیس قبیلههاى چادرنشین پچنگ، است که ولادیمیر را سخت در تنگنا گذاشته تا شهر کییف را به آن چادرنشینان تسلیم کند.
پینوشتها
۱٫ مردم سرزمین لاپلاند.م.
۲٫ Ourouk: نام شهرى باستانى که در میان دو رود فرات و دجله واقع شده و پایتخت گیلگمش بود. این شهر، اکنون وجود ندارد. م.
۳٫ Vyasa: بیاس، یا ویاسا، نام یکى از عارفان و فرزانگان هندى است.م.
۴٫ Valmiki: نام یکى از شاعران بسیار قدیمى هند است.م.
۵٫ La BhagavadـGtچ: اشعارى متضمن تعالیم فلسفى کریشنا و فلسفه وداست که شش ترجمه فارسى از آن موجود است. نک: دایرهالمعارف فارسى مصاحب. م.
۶٫ Le cath Maige Tuired 7. La Razzia de Cualng
8. از سرزمینهاى باستانى فنلاند که بعد از جنگ جهانى دوم جزو یکى از جمهوریهاى شوروى گردیدم.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید