1394/5/18 ۰۹:۵۰
ما نتوانستیم کرامت هنرمندان را حفظ کنیم اما در شرایط موجود چکار میتوان کرد هدف پالایش هم همین بود که خدمات به اعضای واقعی اختصاص یابد و حتی بتوانیم با کمک نهادهای دیگر در بودجه تسهیلات بیشتری را قرار دهیم
مسیر اقتصاد خلاق از فرهنگ میگذرد
نرگس عاشوری: ادبیات اقتصادی جهان در یک دهه گذشته تحت تأثیر آن جریان اقتصادی قرار گرفته است که از پیوند هنر و فناوری پیشرفته سرچشمه گرفته است. در سالهای اخیر منابع طبیعی و تحولات صنعتی نقش تعیینکننده خود را در صحنه رقابتهای اقتصادی به خلاقیتها و ابتکارهای هنری و فرهنگی واگذار کرده است. بر همین اصل کارشناسان مربوطه امروز گسترش کاربرد ایده و پرورش خلاقیت در حوزه اقتصاد را ملاک توسعه میدانند. رویکرد دولت یازدهم در اولویت قرار دادن ساماندهی اقتصاد کشور و همچنین ابلاغ سیاستهای اجرای اصل 44 قانون اساسی و تبیین سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی توسط رهبری زمینهساز آن شد تا در کشور ما هم موضوع اقتصاد فرهنگ و هنر و اهمیت اقتصاد خلاق مورد توجه متولیان فرهنگی قرار گیرد. «اقتصاد خلاق» شاخهای از اقتصاد جهانی است که مبتنی بر خلاقیتها و ابتکارهای هنری و فرهنگی جریان دارد و به طور متوسط حدود پنج درصد از تولید ناخالص داخلی کشورهای صنعتی و پیشرفته را شکل میدهد. در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی و با توجه به اهمیت پیگیری موضوع «اقتصاد خلاق» و تأکید ویژه رئیس جمهوری مبنی بر عملیاتی شدن آن چندی پیش علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حکمی به مشاور اقتصادی خود غلامرضا خلیل ارجمندی مأموریت داد تا بسترهای لازم در این زمینه را فراهم کند. به همین بهانه گفتوگوی روزنامه ایران با غلامرضا خلیلارجمندی مدیرعامل صندوق اعتباری هنر را در ادامه میخوانید:
*****
بحث اقتصاد در فرهنگ و هنر از جمله مباحثی است که در بسیاری از کشورهای پیشرفته مطرح بوده است و به تازگی در کشور ما هم این بحث با رویکردی جدید بخصوص در زیرمجموعه فرهنگی مورد توجه مضاعفی قرار گرفته است. حتی بارها در صحبتهای وزیر ارشاد به اهمیت اقتصاد خلاق اشاره و بر بسترسازیهای لازم برای تقویت بخشهای مولد فرهنگی تأکید شده است. به نظر شما اقتصاد خلاق در اقتصاد جهانی دارای چه جایگاه و موقعیتی است؟
مجموع پدیدههای مالی و اجرایی که در کشور اتفاق میافتد یک نظام اقتصادی را به همراه دارد که ناشی از عرضه، تقاضا، بازار، نیروی انسانی و مواد اولیه است. مبنای مکاتب اقتصادی در هر کشوری متناسب با مزیتهای نسبی و پتانسیلهای موجود آن کشور است مثل مکتب کینز(نظریه حمایت از فعالیت دولتی در بخش عمومی)، نئوکلاسیکها(مکتب روابط انسانها)، مکتب آدام اسمیت(از نظریهپردازان اصلی نظام سرمایهداری مدرن).
بر این اساس در کشوری مثل کشور ما که پتانسیل آن نفتی است، اقتصاد نفتی شکل میگیرد و در کشوری که زمینه زراعت دارد، پتانسیل اقتصادیاش کشاورزی میشود و... اما بتدریج برنامهریزان حوزه اقتصاد به این باور و نتیجه رسیدند که در یک نظام اقتصادی نمیتوان صرفاً به منابع زیرزمینی و طبیعی اکتفا کرد و موفق هم بود. بنابراین دولتها باید برای کسب درآمد در تدارک سیستم تازهای باشند. عمده روشهای کسب درآمد کشورها از مالیات است اما پیشنیاز دریافت مالیات ایجاد کسب و کار است. از سوی دیگر با گسترش عرصه ارتباط، رقابت و همچنین پیچیدگی و درهم تنیدگی صنایع، اداره اقتصاد کشور سختتر شده است. ممکن است شما روزگاری در صنعت نساجی پیشگام باشید اما با ورود رقیبی مثل چین به خاطر مؤلفه قیمت تمام شده، تمام پتانسیل و سرمایه خود را از دست بدهید. برای همین منظور دنیا باید بهجای اتکا به صنایع سخت بهفکر اقتصاد نرم باشد. در شرایطی که کشورهای جهان سوم کماکان در حوزه صنایع سخت مثل معادن و صنایع سنگین با تکیه بر نیروی کارگری فعالیت میکنند کشورهای پیشرفته سیستم اقتصادی خودشان را در حوزه فناوری و دانشبنیان هدایت و رهبری میکنند. مجموع مؤلفههایی چون ارزش افزوده بالا، زودبازده بودن و یکسری مؤلفههایی که بتواند زاییده خلاقیت باشد، اقتصاد خلاق را شکل داده است مثل طراحی، فیلم، مد و لباس، معماری، رسانه، توریسم و گردشگری و... که از سال 2001 توسط جان هاوکینز معرفی شود. آنچه در اقتصاد جدید مدنظر است ساختار متکی بر دانش و خلاقیت است. امروزه جوامع علمی و صنعتی به این نتیجه رسیدهاند که بنگاهها و سازمانها با تکیه بر خلاقیت، تقویت و ترویج فعالیتهای نوآورانه میتوانند برتری خود را در عرصه رقابتی حفظ کنند. در حال حاضر بهطور متوسط پنج درصد تولید ناخالص داخلی(GDP) اقتصاد کل دنیا از اقتصاد خلاق بهدست میآید و سهم اقتصاد نفت7 درصد و واردات و صادرات حدود 6 درصد باشد. نکته دیگر اینکه اقتصاد خلاق مبتنی بر اقتصاد سبز است یعنی به محیط زیست آسیب نمیرساند ضمن اینکه درکشور ما در راستای کامل با اقتصاد مقاومتی است که مورد تأکید رهبر معظم انقلاب است. اقتصاد خلاق پدیدهای است برونگرا، بشدت ثروتآفرین و در عین حال استهلاکپذیر نیست. در پاسخ به سؤال شما هم باید بگویم همه آن چیزی که ناشی از فکر، ذهن و خلاقیت است بهواسطه ارزش افزودهای که ایجاد میکند اقتصاد خلاق را شکل میدهد بنابراین اقتصاد خلاق یک اقتصاد تکبعدی و تکمحوری نیست که یک متولی خاص داشته باشد و تنها یک وزارتخانه روی آن کار کند. بلکه همه بخشها باید مشارکت داشته باشند.
اقتصاد خلاق مباحث فرهنگی و هنری را هم در برمیگیرد. در شرایطی که ما مدعی هستیم در سالهای اخیر در عرصههای مختلف فرهنگی و هنری پیشرفتهای تأثیرگذاری داشتهایم، پس چرا سهم هنر ایران از اقتصاد خلاق و همینطور اقتصاد جهانی هنر ناچیز است؟
این اتفاق دو دلیل عمده دارد. اول اینکه اقتصاد فرهنگ و هنر وجود دارد اما در حسابهای ملی بدرستی احصا نشده و سرفصل ندارد یعنی بهصورت مشخص سهمی از تجارت کتاب، تجارت موسیقی، تئاتر و... نداریم و معمولاً این موارد در اقتصاد ملی و در گزارش بانک مرکزی در ذیل سایر خدمات میآید. دومین دلیل این است که این عرصه در کشور ما متولی مشخصی ندارد، بنابراین در گزارشهای آنکتاد(کنفرانس توسعه و تجارت متحد ملل) برای سهم اقتصاد خلاق ایران جای خالی و خط تیره لحاظ میشود. در حالی که اگر از منظر جمعیتی حساب کنیم یک درصد از جمعیت جهان را داریم و اگر مساحتی حساب کنیم، حدود دو درصد از مساحت جهان را داریم و اگر با ملاک فرهنگ و هنری حساب کنیم، دارای تمدن عظیم و فرهنگی کهن هستیم بنابراین باید سهم بیشتری داشته باشیم در مقابل کشورهای حوزه خلیج فارس که تلاش میکنند برای خود تمدن و آثار باستانی بسازند. متأسفانه در کشور ما توجه زیادی به درآمدزایی فرهنگ نشده است و همیشه فرهنگ و هنر را هزینهای دیدهاند. ضمن اینکه نتوانستهایم عرصهای برای عرضه حوزه فرهنگ و هنر کشورمان در داخل و خارج ایجاد کنیم. خیلی از کشورها از پتانسیل فرهنگی ما شناخت ندارند. سهم اقتصاد ما از اقتصاد فرهنگ و هنر بشدت ناچیز است اما در عین حال هم بهشدت پتانسیل دارد؛ هم قدمت دارد، هم تاریخ دارد و هم فرهنگ دارد و اگر روی آن کار شود، میتوانیم جایگاه مناسب را کسب کنیم. این امر مشارکت مردم و دولت را میطلبد و اینکه حاکمیت روی آن فکر کند. همه باید بهصورت زنجیره وقت بگذارند و کمک کنند. هنرمند باید به دولت کمک کند و دولت هم به هنرمند فضا بدهد. بخش خصوصی شکل بگیرد و نهادهای بینالمللی حمایت کنند. همه اینها باید در کنار هم شکل بگیرد اگر دولت به تنهایی بخواهد فرهنگ را عرضه کند، یک فرهنگ ساختگی دولتی است که قابل ارائه به دنیا نیست. بخش خصوصی اگر بخواهد این کار را کند و بسترش را دولت فراهم نکند، آسیب میبیند.
این امر نیازمند یکسری بسترسازیهاست از جمله ساماندهی صنایع فرهنگی، اصناف فرهنگی، نهادهای مالی، عرضه بینالمللی محصولات و... که نیازمند همکاری نهادهای مختلف است. چقدر دست شما برای این همکاری باز است؟
بخش عمده این اتفاق خارج از حوزه ماست. نگاه دولت و نگاه وزیر محترم ارشاد به این موضوع کاملاً جدی است، اما تمامی این زیرساختهایی که اشاره کردید باید فراهم شود و هرکدام از اینها زمان و کار میبرد هرچند که ما یکسال است کار را تا جایی که مربوط به حوزه ماست شروع کردیم و این قول را میدهم به صورت ملموس بعضی از کارها را عملیاتی شده تا پایان سال تحویل بدهیم. هرچند ممکن است سهم آن در اقتصاد خلاق کم باشد ولی مؤثر است. بهعنوان مثال همین حراجیهایی که در یک سال گذشته برگزار شده است بالاخره پولی را در حوزه نقاشی، هنرهای تجسمی و گالریداری وارد کرده است. ما الان درصدد تشکیل کنفدراسیون فرهنگ و هنر هستیم که انشاءالله در آینده به اتاق فرهنگ و هنر کشورتبدیل شود.
با وجود این برخی حواشی و محدودیتها وجود دارد که بهنظر میرسد از عهده وزارت ارشاد هم خارج است. فعالیت بخش خصوصی در این حوزه نیارمند امنیت است در حالی که هنوز هم فیلمهای ما مشکل اکران دارند یا لغو کنسرتها همچنان پابرجاست. از سوی دیگر زمانی ایده و خلاقیت در تولید آثار فرهنگی و هنری معنا پیدا میکند که فضا باز باشد. ضمن اینکه مشکلاتی مثل قانون کپیرایت همچنان گریبانگیر آثار هنری و ادبی ماست. بهنظر میرسد مسیر ایجاد بسترهای لازم چندان هم هموار نباشد.
بله امروزه مشکل رعایت نکردن قانون کپیرایت از مشکلات بزرگ کشور است که اغلب موجب زیان دیدن جریان فرهنگ و هنر میشود. باید برای فرهنگ و هنر نشستهای زیادی برگزار شود. برگزاری همایش «حقوق مالکیت ادبی، هنری و حقوق مرتبط با آن» توسط وزارت ارشاد یکی از همین اقدامات است. اما در مورد مشکل دیگری که اشاره کردید خواهشمندم شما رسانهها به ما کمک کنید. اگر قرار است هنرمند در شکلدهی اقتصاد خلاق مؤثر باشد، نباید دغدغههای گذشته از منظر سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی خود را وارد این ماجرا کند. به عنوان مثال فیلمساز بگوید چون به فلان کار من مجوز ندادهاند پس من هم برای اقتصاد خلاق گامی برنمیدارم. ما که نباید و نمیتوانیم مشکل مجوز اکران فیلمها را برطرف کنیم. قصد ما این است که وحدت بازار شکل بگیرد مثل این است که شما بورس جدیدی را راهاندازی کنید کسی بگوید من چون در بورس قدیمی ضرر دادهام دیگر سرمایهگذاری نمیکنم. باید تلاش کنیم تا اقتصاد فرهنگ و هنر از روی اعداد و ارقام نتیجهگیری نشود، بلکه باید نتایج فرهنگ و هنر را در مسائل دیگر بررسی کرد و اندازه گرفت. تلاش ما باید بر این اصل باشد که زیرساختها را درست کنیم. بهعنوان مثال به همین آموزشگاهها که اشاره کردید. این آموزشگاهها باید هدفمند شوند. ما تعدادی هنرمند تئاتر داریم اما در بهترین حالت شاید فقط یک میلیون نفر تئاتر ببینند، چون کمبود سالن تئاتر داریم. باید اول سالنسازی تئاتر توسعه پیدا کند. باید همه نهادها همکاری کنند تا ساختارها اصلاح شوند به عنوان مثال اگر شهرداری مجوز ساخت مجتمع اداری - تجاری میلیاردی میدهد، الزام کند که در دو طبقه آن فعالیتهای فرهنگی صورت گیرد. وقتی فضا درست شد، فیلم هم درست میشود. وزارت مسکن تسهیلات ویژه قرار دهد. وزارت نفت بخشی از سرانه نفت را به توسعه کارهای فرهنگی و هنری اختصاص دهد که در گذشته هم همینطور بوده است و... اگر همه نهادها بسیج شوند، درست میشود اما اگر این امر فقط به وزارت ارشاد اختصاص پیدا کند، نمیتوان کاری از پیش ببرد.
وضعیت شورایعالی اقتصاد که وزیر ارشاد به رئیس جمهوری پیشنهاد دادند، به کجا رسید؟
دکتر روحانی با کلیات موضوع موافقت کردند و آن را به کمیسیون اقتصادی ارجاع دادند. ما در جلسات کمیسیون اقتصادی هم شرکت کردیم راجع به ساختار آن بحث شده است اما بهنظر میرسد با توجه به اینکه نگاه دولت نسبت به ایجاد شوراهای جدید مثبت نیست و ایراد تکثر شوراها بر دولت قبلی هم وجود داشت شاید چیزی به نام شورا در دولت شکل نگیرد، اما دپارتمان خاصی برای اقتصاد فرهنگ و هنر شکل خواهد گرفت. ممکن است تشکیلاتی زیر نظر وزارت ارشاد با عنوان مرکز اقتصاد خلاق شکل بگیرد که ریاست آن بر عهده وزیر ارشاد باشد و سیاست و برنامهریزیهای آن بهطور حتم در دولت مطرح شود.
با رفع تحریمها شاید نخستین انتظار عامه مردم گشایش در امر اقتصاد باشد. آیا اقتصاد فرهنگ و هنر هم متأثر از این مقوله است.؟رفع تحریمها چه پیامدهایی در این خصوص دارد؟
رفع تحریمها بهطور حتم بر اقتصاد خلاق تأثیر بسزایی دارد. از دو منظر این مقوله تأثیرگذار است. ابتدا اینکه فضاسازی جدیدی ایجاد میشود تا همه بازیگران اقتصاد خلاق در محیطی آرام حضور پیدا کنند. دومین منظر ایجاد فرصت برای عرضه است. هرچند پیش از این هم اعلام میشد هنر تحریمپذیر نیست اما تجربه نشان داد که اقتصاد هنر تحریمپذیر است. شاید فیلمهای ما مجوز نمایش در دیگر کشورها را دریافت میکردند اما چون بانکها تحریم بود به لحاظ اقتصادی ضربه میخوردیم یا اینکه برای اجرای یک نمایش برای برخی عوامل اصلی مجوز و ویزا صادر میشد اما دیگر اعضا اجازه حضور نداشتند.
الان که تحریمها برداشته شده ما فرصت داریم که در محافل بینالمللی حضور پیدا کنیم. با لغو تحریمها شما براحتی یک تئاتر خصوصی را میتوانید در سراسر دنیا نمایش بدهید. در گذشته کشورهای بزرگ اروپایی و امریکایی در حراجهای مختلفی که داشتیم شرکت نمیکردند ولی الان که این تحریمها برداشته شده است، شرکت میکنند. اینها تفاوتهای جدی است که در حوزه فرهنگ و هنر حتماً اتفاق میافتد. این یک بعد قضیه است. بعد دوم وظیفه فرهنگ و هنر در این ایام است که سنگینتر میشود. باید با ساخت فیلم با کمک رسانه و هنرمندمان یک تصویر درست و منطقی از ایران به نمایش بگذاریم. پس از این، رسالت فرهنگ و هنر کشور آنقدر رشد پیدا میکند که باید برای فرهنگ سیاسی، فرهنگ شهروندی، فرهنگ میهمانداری، فرهنگ مذاکره، فرهنگ بازاریابی، فرهنگ بازارشناسی، فرهنگ اسکان و... حتی فرهنگ ترافیک برنامه داشته باشیم. همه اینها مسئولیت ذاتی وزارت ارشاد است هرچند اساساً قدرت اینکار را ندارد اما ذاتاً باید این فرهنگها را رشد بدهد! شما اگر کار فرهنگی را انجام ندهید و فضا را برای حضور گردشگران خارجی باز کنید مثل این است که کلی میهمان دعوت کرده باشید اما طراحی لازم را برای میهمانها نداشته باشید مسلماً این ارتباط آسیب میبیند بخصوص با موج تبلیغات منفی که پیش از این در رسانههای خارجی حاکم بوده است.
دو حوزه مسئولیت شما یعنی اقتصاد خلاق و صندوق اعتباری هنر قرار است چه تعاملی داشته باشند؟
اولاً صندوق اعتباری هنر غیر از اینکه وظیفه ذاتی حمایت از هنرمندان، نویسندگان و روزنامهنگاران را دارد به عنوان مرکز فعالیتهای اقتصادی وزارتخانه کار میکند. این تعریفی است که از زمان تأسیس این صندوق برای این مؤسسه صورت گرفته و همه مقولههای اقتصادی به صندوق ارجاع میشود. مسئولیت توأمان مشاور اقتصادی و مدیرعاملی صندوق این وظیفه را دو برابر میکند که در همین صندوق بستر را ایجاد کنیم. البته در حوزه حسابداری و مالی این دو بخش کاملاً تفکیک وجود دارد. ما نمیتوانیم پولی که بابت بیمه هنرمندان پرداخت میشود را صرف اقتصاد خلاق کنیم اما در عین حال این صندوق نقطه شروع، بستر و دستمایه فعالیتهای اقتصاد خلاق است.
در دولت یازدهم با 35 میلیارد تومان بدهی به سازمان تأمین اجتماعی مسئولیت صندوق را به عهده گرفتید. پرداخت بدهی صندوق هنر به سازمان تأمین اجتماعی در چه مرحله است؟
در مرحله اول از دریافتهایی که داشتیم یک بخش از بودجه را به سازمان تأمین اجتماعی دادیم پیشبینی میشود این پول بدون وقفه توسط دولت در اختیار وزارت ارشاد قرار بگیرد تا ما بتوانیم در موعد مقرر مابقی بدهیها را پرداخت کنیم.
این بدهی باعث پالایش جدی در اعضای صندوق هم شد. نتیجه خانهتکانی سه گروه عضو صندوق هنر چه بود؟
ما پیش از این حدود 24 هزار عضو داشتیم اما در مرحله جدید فقط 18 هزار نفر برای عضویت در صندوق احراز صلاحیت شدهاند و حدود نزدیک به 6 هزار نفر هم از فهرست خارج شدند.
اما این پالایش چندان برای اعضای صندوق کمدردسر هم نبود. قرار نیست که همه هنرمندان، نویسندگان و روزنامهنگاران به صورت دائم خود را به صندوق اعتباری هنر معرفی کنند.
در همهجا اگرکسی بخواهد از جایی خدمات و تسهیلات دریافت کند اول باید برای عضویت اقدام کند. شما حتی زمانی از یک فستفود کد اشتراک میگیرید که حداقل یکبار از آن خرید کرده باشید و اطلاعاتتان را ثبت کرده باشید. ما کار سختی نخواستیم فقط از متقاضیان درخواست کردیم تقاضای خودشان را برای عضویت اعلام کنند. در هرسه گروه اینقدر تعداد اعضا زیاد است که ما نمیتوانیم برای هر رستهای آدم بگذاریم تا صحت شرایطشان تأیید شود بنابراین این وظیفه را به ارگانهای مربوطه سپردیم و از معاونتها خواستیم که آنها تأییدکننده صلاحیت اعضا باشند. معاونتها هم ساختارسازی کردند و این مسئولیت را در اختیار نهادها قرار دادند مثلاً معاونت فرهنگی اعلام کرد که هر آنچه خانه کتاب و سرای اهل قلم تأیید کنند مورد موافقت ماست، معاونت سینمایی هم خانه سینما را نهاد مورد تأیید خود برای عضویت اعلام کرد. مضاف بر این ما روند عضویت را نسبت به قبل تسهیل کردیم و بهجای اینکه اعضا در ساعت کاری برای پر کردن فرمهای مربوطه وقت صرف کنند همه مراحل را به صورت IT انجام دادند یعنی نیاز نبود هیچ هنرمندی حتی برای یکبار هم به صندوق مراجعه کند. تلاش ما این است که خدمات را به کسی بدهیم که ذیحق است.
اما انتظار میرفت با پالایش اعضا حداقل بازنگری در خصوص برخی قوانین هم انجام شود. یکی از مقولههای مورد اعتراض اعضا نسبت به وضعیت بلاتکلیف خبرنگاران و روزنامهنگاران آزاد است که با وجود سالها فعالیت در این عرصه مشمول قوانین عضویت نمیشوند.
اول اینکه الان دولت با مطبوعاتی که خبرنگاران را بیمه نکردهاند برخورد جدی میکند. با این حال اگر به هر دلیلی مؤسسه مربوطه از مسئولیت خود شانه خالی کرده باشد ما مسئولیت خدمات بیمهای آنها را به عهده گرفتهایم منتها نه تحت عنوان خبرنگار بلکه با سرفصل فعالان غیر حرفهای. در حال حاضر هم حدود 760 نفر با این سرفصل عضو هستند. تسهیلات برای همه اعضا یکسان است فقط بیمه اجتماعی گروه خبرنگاران به عهده معاونت مطبوعاتی گذاشته شده است.
در اساسنامه صندوق بر واژههایی چون حفظ کرامت انسانی تأکید ویژه شده است اما روند اداری و اجرایی و بعضاً تسهیلات آن مغایر با این تأکیدات است بهعنوان مثال 180 هزار تومانی که برای تکریم هنرمندان درجه یک هنری در نظر گرفته شده است آیا واقعاً درشأن این عنوان است؟
در سالی که این طرح تصویب شد هزینه در نظر گرفته شده برابر با حداقل پایه حقوق روز بود و باید با گذشت زمان افزایش پیدا میکرد و بهعنوان مثال امروز حدود 600هزار تومان میشد که این اتفاق نیفتاد. البته این نوع خدمات یک قانون مالی نیست بلکه یک سیاست است مثل هدفمندی یارانهها که به هر دلیلی و اتفاقی اگر دولت صلاح بداند میتواند آن را حذف کند و مثلاً در شرایطی مثل پیشامدها و حوادث غیرطبیعی برای این امر هزینه کند. یعنی اگر زمانی منابع مالی تأمین نباشد میتوان این هزینه را خرج هنرمندان بیبضاعت کرد اما حذف این خدمات بار منفی دارد و شما مطبوعاتیها آن را تیتر میکنید. همین عددی که شما میگویید کم است درمجموع حدود 4 میلیارد تومان برای صندوق هزینه دارد.
اما در میان هنرمندانی که مشمول این طرح هستند شاید تعداد محدودی باشند که روی آن برای گرهگشایی مشکلاتشان حساب باز کردهاند. شاید بتوان با حذف برخی از اعضای این سرفصل به افراد ذیحق خدماترسانی بهتری ارائه داد حتی میشود اختیار انصراف را به خود اعضا سپرد البته بهشرط اینکه صندوق بهبود خدماترسانی را تضمین و اعتماد اعضا را جلب کند خیلی از همین هنرمندان در کمپین انصراف از یارانهها پیشقدم بودند.
متأسفانه اطلاعات جامع اقتصادی درباره افراد جامعه وجود ندارد و اطلاعات واقعی نیست. در همین صندوق افرادی را داریم که واقعاً 120هزار تومان هم برایشان مهم است و در مقابل اعضایی هم داریم که به عنوان مثال ساکن ونکوور است و همچنان متقاضی! تا جایی که اطلاعات داشته باشیم عضویت این دست افراد را لغو میکنیم اما همانطور که شما نمیتوانید اثبات کنید تمام افراد گواهینامه رانندگیشان را بر اساس صلاحیت نگرفتند من هم نمیتوانم تضمین بدهم که همه اعضای این صندوق صلاحیت عضویت دارند شاید اتفاقاتی افتاده که خارج از عهده من است. در مجموع با کلیات صحبت شما که این طرح ضعیفی است موافقم، ما نتوانستیم کرامت هنرمندان را حفظ کنیم اما در شرایط موجود چکار میتوان کرد هدف پالایش هم همین بود که خدمات به اعضای واقعی اختصاص یابد و حتی بتوانیم با کمک نهادهای دیگر در بودجه تسهیلات بیشتری را قرار دهیم.
طبق موازین صندوق وضعیت مستمریبگیران هم قابل قبول نیست. مستمری شما ظاهراً حداقلی است و بسیاری از تسهیلات را نمیدهد؟
ما حدود 2300 نفر مستمریبگیر داریم که اطلاعاتشان بعضاً ناقص است. تقریباً از ابتدای مردادماه اطلاعرسانی و تقاضا برای تکمیل اطلاعات مستمریبگیران آغاز شده است. پیشبینیمان این است که درصدی از اعضای موجود حذف شوند تا بتوانیم تسهیلات بهتری قرار دهیم. اگر تعدادشان هم کم نشد در ردیف بودجه یک عدد بهتر بدهیم. میزان آن در حال بررسی است و تا پایان ماه اعلام خواهد شد. از همینجا اعلام میکنم در صورت اقدام نکردن برای تکمیل اطلاعات مجبور به حذف اعضا خواهیم بود.
به عنوان آخرین سؤال توضیحاتی در مورد وضعیت خدماترسانی به فعالان قرآنی بفرمایید؟ تکلیف آنها تا زمان تشکیل صندوق اعتباری جدیدشان چیست؟
پیشنویس صندوق فعالان قرآنی به وزیر ارشاد ارائه شده است و در حال بررسی است. با این حال ما تعهد کردیم تا زمان آغاز فعالیت این صندوق به همه فعالان قرآنی به عنوان سایر اعضا خدمات بدهیم. طبق توافقنامهای که با معاونت قرآنی داشتیم همه خدماتی که به اعضای دیگر صندوق ارائه میشود به آنها هم پرداخت خواهد شد.
روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید