بازتاب بحران اجتماعی زمانه در قلم نویسنده / دكتر رحمان مشتاق مهر

1394/5/13 ۰۹:۴۹

بازتاب بحران اجتماعی زمانه در قلم نویسنده / دكتر رحمان مشتاق مهر

دولت آبادی بی تردید، یكی از پركارترین و سخت كوش ترین نویسندگان دو دهه اخیر ایران است. او قبل از روی آوردن به رمان‌نویسی و خلق آثار بزرگی چون «جای خالی سلوچ» و«كلیدر» داستان های نسبتاً بلندی نوشته است كه در همان ها هم تمایل او به نوشتن رمان دیده می شود.

 

 

دولت آبادی بی تردید، یكی از پركارترین و سخت كوش ترین نویسندگان دو دهه اخیر ایران است. او قبل از روی آوردن به رمان‌نویسی و خلق آثار بزرگی چون «جای خالی سلوچ» و«كلیدر» داستان های نسبتاً بلندی نوشته است كه در همان ها هم تمایل او به نوشتن رمان دیده می شود.

اوبیشتر عمر خود را درجامعه شهری گذرانده و تنها سیزده سال نخست عمرش در جامعه روستایی كویری سپری شده است؛ آن هم در خانواده ای كه به سبب  داشتن دو مادر و یك پدر به دوگروهِ در حال ستیز تبدیل شده بود . طی این سال ها، جدا ل با كویر برای به دست آوردن لقمه ای نان چنان با پوست و گوشت او عجین شده بود كه زندگی طولانی در شهری مانند تهران نیز نتوانست سختی ها و مشكلات دوران كودكی اش را از یاد او ببرد. زمینه مشترك تمام آثار او بی شك، پرد اختن به زندگی مردما نی است كه وی در سال های نخستین عمر خود آ ن را تجربه كرده است . پرد اختن به زندگی و مشكلات طبقات فرودست جامعه در آثار دولت آبادی تنها متأثّر از تجربه دوران كودكی او نبود.

نخستین كنگره نویسندگان ایران در سال 1325 ش و با حضور نویسندگا نی چون صادق هدایت، جلال آل احمد، بزرگ علوی، كریم كشاورز ، پرویز ناتل خا نلری و ...تشكیل شد . در این كنگره به نویسندگان توصیه شد تا به خلق آثاری همت گمارند كه زمینه ساز انقلاب سوسیالیستی باشد . پس از سال 1325 ش، انگاره یادشده توسط نویسندگان ایرانی به صورت جدی دنبال شد . توجه به لهجه ها و فرهنگ اقوام مختلف ایرانی د ر كانون توجه نویسندگان قرار گرفت و زمینه ساز پیدایش شیوه ای با عنوان «ادبیات اقلیمی» در داستان نویسی ایران شد . بدین ترتیب، هر یك از نویسندگان به فراخور زادگاه خویش بازتاب فرهنگ مردم منطقه شان را عهد ه دار شدند . همان گونه كه احمد محمود به احیای فرهنگ خوزستانی  در آثار خود مبادرت كرد ، محمود دولت آبادی نیز فرهنگ، زبان و شیوه زندگی مردم خراسان را به نوشته های خود راه داد، دولت آبادی در نوجوانی و ضمن تجربه‌های كاری و نمایشی خود به خواندن

داستان های پلیسی علاقه د اشت. آشنایی با آثار چخوف و مؤثّرتر از آن آ ثار صادق هدایت او را به نوشتن برانگیخت. از آن پس بود كه حس كرد جرا ت دارد قلم به دست گیرد و سیا ه مشق‌هایی بنویسد .

برخلاف مضامین داستان های دولت آبادی كه بیشتر حول محوری واحد قرا ر دارند، نام گذاری داستان های او از این شیوه پیروی نمی كند . داستا ن های كوتاه او از لحاظ تعداد بسیار اندك‌اند. با این حال، در شیوه نام گذاری تنوع چشمگیری دارند.

دولت آبادی نویسند بسیار نویسی است؛ و لی برخلاف متن طولانی داستان هایش، آغازهای او از اطناب های مخلّ و توصیف‌های بیجا عاری اند. در بیشتر موارد وصف كوتاهی از محیط ارائه می شود كه هم زمان با آن،شخصیت اصلی نیز در صحنه داستان پای می گذارد.

در بیشتر موارد ، داستان پس از گریز شخصیت اصلی با توصیف جای خالی او ادامه می یابد. دولت آبادی به آینده چنین شخصیت هایی توجه چندانی ندارد . تنها دو شخصیت روستایی در آثار او دیده می شود كه پس از گریز از وضع موجود، جریان زندگی آ نها در داستان دنبال می‌شو د. یكی از آنان ذوالفقار در داستان «بیابانی» دیگری عقیل در داستان «عقیل عقیل» است.

دولت آبادی بر آن است تا نوشتن را جانشین تمام عوامل كمی و كیفی زمینة تئاتر كند .استفاده از توصیف در شخصیت پرد ازی با هر دو شیوه آن ، یعنی توصیف درونی شخصیت ها و توصیف قیافه ظاهری شان، در آثار دولت آبادی حضوری پررنگ دارد.

دولت آبادی استاد توصیف حالات درونی شخصیت هاست. در داستان های او ترس ها و دلهره ها، اضطرا ب ها، دغدغه ها، نفرت ها، خشم ها و عشق ها با مهار ت بسیار تشریح می شوند.

برخلاف توصیف حالات روانی شخصیت ها كه در جای جای آثار دولت آبادی گسترشی یكسان دارد، توصیف قیا فه ظاهری در آثار او از لحاظ كمیت سیری نزولی راطی می كند. دولت آبادی در آثار اولیه ، هر جا كه شخصیتی وارد عرصه د استان می شود نخست توصیفی مفصل از ظاهر او به دست می دهد. توصیف طولانی كریم در داستان «ته شب» به این صورت آمده است.

هرچه به داستا ن های اخیر دولت آبادی نزدیك تر می شویم، توصیف مستقیمِ قیافه ظاهری از لحاظ كمیت كوتا ه تر و از لحاظ كیفیت  هنری پخته تر می شود؛ به گونه ای كه در داستان های آخر او دیگر راوی توصیف ظاهر شخصیت ها ر ا بر عهده نمی گیرد، بلكه توصیف ها از زبان شخصیت های دیگرِ د استان بیان می شود و این شگر د خوبی است.

نثر دولت آبادی بدون مبالغه در اوج جذّابیت و زیبایی و سرزندگی است : نثری زنده، جذّاب، اثرگذار و با قدرت انتقالی شگفت و توصیف های واقع نما؛ چنا ن‌كه بعد از مطالعه، سیمای یكایك شخصیت ها و مناظر تا مدت ها در ذهن خوانند ه  می ماند و با وی زندگی می كند.

فضای وقوع داستان های دولت آبادی، روستا است و اگر گاهی عناصری از محیط شهری در آن خودی نشان می دهد، تا جایی است كه به روستا مربوط می شود.

دولت آ بادی با هدف به نمایش گذاشتن شرف و غرور آدمی، در دوران حقیر سازی انسان ها، به نگارش داستان پرداخت . توجه به ارتباط پیچید ه ای كه میان فرد و جامعه و میان انگیزه های فردی و ویژگی های یك عصر وجود د ارد او ر ا به توصیف موفّقیت انسان های قرارگرفته بر لبه سال های در حال تغییر دهه 1340 بر انگیخت؛ سال هایی كه جامعه سكون مرحله زمین داری را و امی نهاد تا پذیرای تحرّكی بورژوایی شود . اما چون این تحرّك ناشی از تحول درونی جامعه نبود و ریشه در وابستگی سرمایه داری حاكم به بیگانگان داشت، پریشانی ها و سردرگمی های بسیار پدید آورد. ساخت بحرانی داستان های دولت آبادی نیز بحران اجتماعی زمانه اش را بازتاب می دهد .

روزنامه قانون

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: