1392/8/13 ۰۹:۱۱
مشکل فلسفه مشکل همه اهل علم نیست. چراکه برای آنها آشکار است که علم شان به چه کار می آید و چه آثار و نتایج و برکاتی دارد. اما فلسفه اینگونه نیست. از ما میپرسند فلسفه چیست؟ و به چه كار ميآيد؟ تلقی غلط از فلسفه این است که برای آن کاربرد قائل شویم.
مشکل فلسفه مشکل همه اهل علم نیست. چراکه برای آنها آشکار است که علم شان به چه کار می آید و چه آثار و نتایج و برکاتی دارد. اما فلسفه اینگونه نیست. از ما میپرسند فلسفه چیست؟ و به چه كار ميآيد؟ تلقی غلط از فلسفه این است که برای آن کاربرد قائل شویم. این باوری موهوم است که انتظار داشته باشیم فلسفه مانند علوم دیگر در زندگی روزمره به کارآید. مشکل ما کارآمدی یا ناکارآمدی فلسفه نیست، مسأله تلقی نادرستی است که از فلسفه ارائه میشود. فلسفه یک جسم دارد و یک جان. فلسفه جان جامعه و جان زندگی است. این طور نیست که با خواندن چند صفحه فلسفه، بتوان آن را هر روز در زندگی روزمره بهکار گرفت. فلسفه به کار نمی آید، یعنی مصرف نمیشود و شأن آن از این امر مستثنی است. چراکه فلسفه تعیین میکند چه چیز مصرف کردنی است. فلسفه یعنی دوستی و دوستی، جان زندگی است، اگر دوستی نباشد تشتت و تفرقه بر جامعه حاکم میشود.فیلسوفان فقط مدرسان معلومات فلسفی نبودهاند، آنها به ما درس تفکر دادهاند. ما کتاب فلسفه میخوانیم و به آن میپردازیم تا چگونه تفکر کردن و طرح مسائل را بیاموزیم.علمی که امروز داریم علمی سودمند است و ملاک درستی آن منشأییت اثر آن است، ارسطو میگفت: «الهیات اشرف علوم است چرا که این علم آنچنان شرف دارد که قصد انتفاع از آن را ندارم». فلسفه را نمیتوان مصرف کرد زیرا آموزگار و معلم ماست. دو نوع معلم داریم، معلماني که معلومات میآموزند و معلمانی که راه را نشان میدهند. این افراد کسانی هستند که تعلیم را میسازند و اگر آنها نبودند تعلیم بعدی موجودیت نمییافت. فیلسوفان راهنمایان هر قومی هستند که هر یک در هر دورهای زبان و حرف و تعلیمشان متفاوت است.فلسفه را میآموزیم تا مشکلات را شناسایی کنیم و بدانیم چرا و چگونه به وجود آمدند و چگونه از این مشکلات میتوان راه برون رفت پیدا کرد، چرا که کار علوم حل مسائل است. فلسفه برای همه علوم مساله طرح کرده و برای حل آن راه حل پیشنهاد میکند. مسائل در فلسفه هیچگاه حل نمیشود و فلسفه همواره فلسفه خواهد بود. فلسفه توجه به افق آینده و دیدن آن از ورای ابرهای غبارآلود است، با کشف این افق همه چشمها و دستها همسو و یکجهت شده و اتحاد به وجود میآید. ٭ مكتوب حاضر متن ويرايش و تلخيص شده «ايران» از سخنراني دكتر رضا داوري اردكاني، رئيس فرهنگستان علوم است كه در همايش «آسيبشناسي فلسفه در جامعه» در بنياد حكمت اسلامي صدرا ارائه شد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید