شاهنامه و هویت ملی / پروفسور فضل‌الله رضا ـ بخش سوم و پایانی

1394/5/5 ۰۹:۴۹

شاهنامه و هویت ملی / پروفسور فضل‌الله رضا ـ بخش سوم و پایانی

آنگاه که یادداشتهای شاهنامه را می‌نوشتم و به چاپ می‌رسید، مصادف با فرمانروایی نخست‌وزیری بود که با زبان و فرهنگ غرب از کودکی الفت داشت، ولی با فرهنگ ایرانی کمتر آشنا بود. به شکوه ادب فارسی و ظرافت شاهنامه دلبستگی نداشت و شیفته صور ماشینی غرب بود.

 

 

آنگاه که یادداشتهای شاهنامه را می‌نوشتم و به چاپ می‌رسید، مصادف با فرمانروایی نخست‌وزیری بود که با زبان و فرهنگ غرب از کودکی الفت داشت، ولی با فرهنگ ایرانی کمتر آشنا بود. به شکوه ادب فارسی و ظرافت شاهنامه دلبستگی نداشت و شیفته صور ماشینی غرب بود. بعضی از دولتمردان غربزده آن روزگار، گهگاه کارهای نیم‌پخته دولت را در لفاف چاپلوسی و ظاهر آراسته به شاه و مردم می‌فروختند و اشکبوس‌وار تفاخر می‌کردند که با پیشرفتگان جهان همتراز شده‌اند. باری، نوشته طنزآلود نگارنده از خط قرمزها عبور کرد و به چاپ رسید. شاید معدودی از خوانندگان دریافتند اشکبوس مخاطب سخنم کیست. چند سالی بعد، درستی سخن استاد طوس آشکار شد. گردش روزگار و انقلاب مردم نشان داد که آن‌گونه تفاخرها، فرجام خوشی را در پی نمی‌آورد.

کُشانی هم اندر زمان جان بداد تو گفتی که او خود ز مادر نزاد جای شگفتی است که تا آن تاریخ، یعنی ۴۵۰ سال پس از اختراع چاپ، هیچ ‌یک از نویسندگان یا کارداران فرهنگ ایران «خلاصة شاهنامه» را در دسترس دانشجویان و جوانان نگذارده بود. دانشجوی جوان آن روزگار که طبعاً نمی‌توانست برگزیده‌های شاهنامه را تشخیص بدهد، در جزئیات داستانهای طولانی و اوراق شاهنامه سنگین و کمیاب چاپ سنگی گم می‌شد، و غالباً شوق و شور خود را از دست می‌داد. برگزیدة فروغی کار شاهنامه خواندن را برای ما دانشجویان آن ایام کمی آسان‌ کرد و این کتاب بزرگ را بیشتر در دسترس همگان گذارد.

چند سال بعد در تابستان سال ۱۳۲۳، در آخرین سال جنگ جهانی دوم به آمریکا برای ادامه تحصیل روان شدم. با دشواریهای جنگ و رفت‌و‌آمد باربری و رنج سفر دوماهه که سی و هفت روز آن به روی دریا آمیخته به بیم بمباران هوایی و حمله زیردریایی‌ها گذشت، آن دو جلد خلاصه شاهنامه فردوسی و دیوان حافظ و چند کتاب دیگر را که توشه روان من در راه آن سفر دراز بود، هیچ‌گاه از خود دور ننهادم. شناسنامه و گذرنامة حقیقی تابعیت ایران من اینها بود، نه آن اوراق چاپی که مقامات رسمی کشورها به دست هر کس برای عبور و مرور می‌سپارند[...]

شاهنامه از چند جهت به تداوم تاریخی زبان پارسی و هویت ملی ایرانیان خدمت کرده است. از دید ادبی و هنری، اکلیل مرصع زبان و ادب پارسی است. شاعران بزرگ ما عروس سخن خود را به انواع زیورهای شاهنامه‌ای آراسته‌اند. از نظر هویت ملی فردوسی بعضی از داستانهای مربوط به ایران پیش از اسلام را زنده کرده و بانی تداوم فرهنگی قوم ایرانی شده است. هرچند در روزگار ما اکنون مهاجرت و تغییر تابعیت‌ها و زبانها در گرو مسائل اقتصادی و سیاسی جهان روز است، ولی با این وصف توده مردم کشورها، همچنان به ناچار بر یک ناحیه پابرجای می‌مانند و با شور و شوق فرهنگ قومی خود را پاسداری می‌کنند؛ چنان که بعد از انقلاب اسلامی و هجرتها، بیش از ۹۵ درصد جمعیت ایران همچنان در درون مرز به سر می‌برند.

از سوی دیگر گروهی از ایرانیان تحصیل‌کرده افراط‌گرای، عقب ‌ماندن اقتصادی و مادی چندصد سال ما را از تمدن غربی، دنباله تأثیر حمله چهارده قرن پیش عربها و تسلط افکار اسلامی می‌انگارند. بعضی می‌پندارند اگر قوم ایرانی مسلمان نشده بود، امروز در دانش و فناوری با کشورهای پیشتاز همعنان می‌بود! این‌گونه داوریهای ابتدایی در مسائل پیچیدة چندبُعدی اجتماعی بسیار نارساست. فراموش نباید کرد که در دوران ایران اسلامی، ما همچنان در درازای چند قرن از پیشروان علم و فناوری و ادب و هنر در جهان بوده‌ایم و آنگاه در چهارصد سال گذشته عوامل بسیاری موجب افت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی ما شد.

به هر روی ملتی با فرهنگی چنین آبداده و والا نمی‌باید یک شکست رزمی در چهارده قرن پیش را بر اثر احساسات جوشان خام، سد راه پیشرفت خود بینگارد [...] بزرگانی مانند فردوسی و خیام و سعدی و مولانا و حافظ، پروردة همین فرهنگ اسلامی ـ ایرانی بوده‌اند. بسیاری از بزرگان هنر مانند نامبردگان بالا از چارچوب فرهنگ ملی فراتر پریده و با ارشاد از همان معارف، در آسمان عشق و عرفان جهان جلوه‌گری کرده‌اند. در میدان وسیع بحثهای دینی ـ اجتماعی که کارشناسان کتابها نوشته‌اند، نگارنده اگر بخواهد در این وادی به عقیده عاطفی خود، به دور از هرگونه بحث علمی و استدلالی اشاره کند، از این‌گونه جملات مبهم، ناگزیر کمک می‌طلبد: زبان‌فارسی فردوسی و سعدی و حافظ را در حد اعتدال دوست می‌دارم و آن ‌را بر سبک فارسی معرّب یا فارسی سره که با تکلف پرداخته شود، ترجیح می‌دهم. تا بتوانم، از ستایش بت‌تراشی و بت‌پرستی و نژادپرستی و بیدادگری و کشتار پرهیز می‌کنم؛ ولی با اندیشه‌های عاطفی جزمی دیگران نمی‌ستیزم. در هر فرهنگی بخشی خرافی نیز دیده می‌شود که گروهی بدان دل می‌بندند. خوش ندارم که با ابزار استدلال عقلی، به دل‌شکنی آنان بپردازم که «هر کس به قدر فهمش فهمید مدعا را». امیدوارم از همین فرهنگ ایرانی ـ اسلامی که داریم، باز گلهای رنگارنگ در جهان برویند. به قول اقبال:

زندگی در صدف خویش گهرساختن است

در دل شعله، فرورفتن و نگداختن است

عشق از این گنبد در بسته برون تاختن است

شیشه ماه ز طاق فلک انداختن است

مذهب زنده‌دلان خواب پریشانی نیست

از همین خاک، جهان دگری ساختن است

نگارنده چون در ایران زاده شده و دوستدار فرهنگ و ادب فارسی است، ناگزیر اعتراف می‌کند که تعصب به پاسداری این زبان و فرهنگ دارد. هرچند در روزگار ما که اقتصاد و فناوری غرب به‌ویژه آمریکا شکوفا شده، گروهی از ایرانیان مانند بسیاری از مردم جهان اشتیاق به مهاجرت آمریکا به امید امکان بهبود مادی و معنوی زندگانی خود دارند. طبیعی است که مهاجرت کنونی تحصیل‌کرده‌های ایران به غرب، به اقتصاد ایران زیان می‌رساند و بی‌شک ممکن است از شکوه زبان و ادب فارسی بکاهد. تحصیل‌کرده‌های ایرانی که به کشورهای توسعه‌یافته غرب مهاجرت می‌کنند، نوعاً زود در فرهنگ آنها حل می‌شوند. چون اقتصاد غرب با فرهنگ آن آمیخته شده و رشد یافته است.

نسل دوم مهاجران که در غرب به دنیا می‌آیند و در همان جاها تحصیل می‌کنند، دیگر با زبان و ادب فارسی و فرهنگ ایرانی چندان الفت نخواهند داشت. از ظرایف ادب فارسی و ژرفای سخنان والای بزرگان ایران غافل خواهند بود، ولو اینکه نوروز و مهرگان را جشن بگیرند و سینمای فارسی را هم بپسندند. نسل اولی‌های هجرت‌گزیده، چندان وقتی برای پرورش معنوی نسل بعد نداشتند، همه در تقلای معاش و ‌آموختن فرهنگ خانه جدید خود بودند. در میان نسل دومی‌ها، آنها که استعداد در سطح بالا داشته باشند، شاید به ریشه‌های زبان و فرهنگ غرب اشراف بیابند، ولی بعید به نظر می‌رسد که در عین حال به زبان و فرهنگ پارسی نیز تسلط پیدا کنند. دولت ایران می‌باید برنامه‌های زبان و فرهنگ ما را در آموزشگاهها و دانشگاههای ایران چنان تقویت کند و بر جاذبه هنری آن بیفزاید که کمبود رفاه مادی را تا اندازه‌ای جبران کند.

اکنون در روزگار انفورماتیک که مخابرات و اینترنت همه مردم جهان را به یکدیگر پیوند داده، همه چیزها مانند اقتصاد و تفوق کشورها و امنیت و تابعیت چندملیتی و آرامش و پریشانی، و نماد صلح و جنگ در ناحیه‌ها به شتاب تغییر می‌کنند، می‌توان گفت که در هر کشور کم یا بیش مردم گاه برخوردار از دادگستری و گاه دستخوش بیداد می‌شوند. رعایت حقوق بشر ظاهراً در همه کشورها مطرح است؛ ولی در همه زبانها کلمات با مفاهیم فاصله دارند. دستبرد کلان به ثروتهای ملی هیچ کشوری از چنگال راهزنان مست یا مستور رهایی نمی‌یابد. نیروی الکترومغناطیسی دستگاههای الکترونیک و اطلاع‌رسانی از مرزها می‌گذرد، به خزانه‌های بانکی سر می‌زند و حسابها را دگرگون می‌کند. به قول ناصرخسرو، به هر کشوری روی بیاورید، می‌بینید که یزدانیان و آهرمنان هر دو دست‌اندرکارند.

با این وصف در چنین جهان آشفته و به هم ریخته، گوهرهای ناب آیینهای روحانی و هنرها و معارف ادبی جهان درخشش جاودانگی خود را از دست نمی‌دهند. در آسمان فرهنگ ایران، در کنار خورشیدهای تقوا و عرفان، ستارگانی مانند فردوسی و مولانا و حافظ از پشت ابرها همچنان می‌درخشند. دانش ناب بزرگان علم هم جای خود را دارد. در همه کشورها آرمان آدمیت همان رهروی به صراط مستقیم است و گروه قلیلی در جستجوی آن خواهند بود.

گر همه عالم ز لوح فکر بشویند

عشق نخواهد شدن که نقش نگین است

حسن تو هر جا که طبل عشق فروکوفت

بانگ برآمد که: غارت دل و دین است

سیم و زرم گو مباش و دنیی و اسباب

روی تو بینم که ملک روی زمین است

سعدی از این پس که ره به سوی تو دانست

گر ره دیگر رود، ضلال مبین است

گرایش طبع نگارنده در شاهنامه، بیشتر به توصیفهای دقیق و زنده، تصویرها و تصورها، طبیعت پاینده نوآفرین پر شگفتی، دلیری و مردمی و پرواز روان آدمی، دانش و عرفان، به داستانهای پرشور و رنگارنگ (رودابه و زال، رستم و سهراب، رستم و اسفندیار، سیاوش و کیخسرو و فرود، و مانند آنها) بوده است. شاهنامه دریایی است پرگوهر شاهوار که شعر ناب پارسی در آن دریا موج می‌زند.

ز نیکو سخن بهْ چه اندر جهان؟ بر او آفرین از کهان و مهان

روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: