1392/7/14 ۱۳:۱۱
فرق بسیار است بین اقتصاد رقابتی انسانی و غیرانسانی. اقتصاد رقابتی انسانی ضمن اینکه راه را برای رشد و توسعه و تولید بیشتر هموار میکند در عین حال در اندیشه رفاه اقشار ضعیف جامعه است و برای این اقشار تدبیر درستی میاندیشد که اینان به متاعب فروافتادگی گرفتار نیایند و خانوادههایشان تأمین و تکریم شوند. در هر حال، شکی وجود ندارد که ایجاد اشتغال و تولید صنعتی و کشاورزی تحسین برانگیز است و کسانی که در این راه تلاش میکنند باید مورد احترام باشند
فرق بسیار است بین اقتصاد رقابتی انسانی و غیرانسانی. اقتصاد رقابتی انسانی ضمن اینکه راه را برای رشد و توسعه و تولید بیشتر هموار میکند در عین حال در اندیشه رفاه اقشار ضعیف جامعه است و برای این اقشار تدبیر درستی میاندیشد که اینان به متاعب فروافتادگی گرفتار نیایند و خانوادههایشان تأمین و تکریم شوند. در هر حال، شکی وجود ندارد که ایجاد اشتغال و تولید صنعتی و کشاورزی تحسین برانگیز است و کسانی که در این راه تلاش میکنند باید مورد احترام باشند. همچنین، کسانی که شرکتهای مقاطعه کاری را اداره میکنند باید مورد تکریم و تشویق باشند. همه اینان جزو معماران جامعهاند و جامعه به وجود اینان قوام یافته و رشد کرده است. همچنین، همه بازرگانان و همه صاحبان مشاغل و اصناف و هنرمندان و عموم کارمندان و کارگران و مزدبگیران که هر یک خدمتی را به جامعه عرضه میکند باید مورد احترام باشند. خدمات همه این گروهها باعث به حرکت درآمدن چرخهای جامعه است. اگر اینان نباشند یا باید به جامعهای با اقتصاد کاملاً دولتی تن داد که در آن رشد و تعالی و تکاملی متصور نیست و در عین حال منبع فساد و دزدی و تباهی است یا باید تن به اقتصاد ما قبل بردهداری داد که در آن مشاغلی وجود ندارد و همه به کار شکار و جمعآوری دانه مشغولند. اما آنچه در این بین اهمیت اساسی دارد و مسأله اقتصاد آزاد رقابتی انسانی را از اقتصاد آزاد رقابتی غیرانسانی متمایز میسازد مسأله عدالت اجتماعی است که اسلام بدان سفارش زیاد کرده است. مسأله محوری مربوط به تأمین گروههای فروافتاده است. در هر حال، همه مردم یکسان نیستند و روحیه افراد مختلف است و زیبائی جامعه نیز به همین تکثر و تنوع بستگی دارد. گروهی دل به تولید و مقاطعهکاری دارند و گروهی به تجارت و یا مشاغل مختلف و گروهی به هنر یا به علم و آموزش و تحقیق و گروهی نیز مزد بگیرند و خود زندگی خود را چنین ترسیم کردهاند. این تکثر و تنوع جامعهای را پدید میآورد که افراد با هم تعامل دارند و نهادهای زیاد به وجود میآید و دولت هم اگر از مسیر حاکمیت ملی مشروعیت پیدا کرده باشد طبعاً در خدمت همه بوده و نظارت و مدیریت کلی داشته و جامعه بدین طریق اداره میشود. آنچه در این بین بسیار مهم است زکاتی است که جامعه باید به گروههای ضعیفتر اختصاص دهد. این کار میباید بعنوان حقوق اجتماعی و بصورت یک شبکه ملی عمل کند و نه بصورت گدائی و مهرورزی این و آن و یا صدقات فلان رئیس دولت و غیره. بلکه سیستم ملی تأمین اجتماعی میباید بصورت یک تور گسترده وجود داشته باشد که هر کس و به دلیلی که از نردبان تلاش زندگی سقوط میکند در آن تور بیفتد و جامعه وظیفه دارد که به او فرصت دوباره و چند باره بدهد که از جای خود برخیزد و به خود بیاید و بر خود و گذشته و حال خود تأمل کند و شاید تجدیدنظر نماید و مجدداً از نردبان تلاش بالا رفته و در هر حال، خانواده او گناهی ندارند و باید از لحاظ زندگی و مسکن و بهداشت و تحصیل تأمین باشند و کرامتشان حفظ گردد. این همان زکات جامعه است که همه پرداخت کنندگان مالیات بودجه آن را به دولت میپردازند. وظیفه دولت است که برای این امر اهمیت ویژه قائل باشد. اتخاذ سیاست توسعه نباید به بهای زجر مزدبگیران تمام شود. به ویژه مزدبگیرانی که بیکار میشوند و شغل خود را از دست میدهند و یا به دلیل تقصیر شخصی یا ناتوانی جسمی و یا پیچ خوردگیهای روحی و بدفهمیها از همان نردبان تلاش سقوط میکنند و در تور حمایتی جامعه فعال و مسئول قرار میگیرند و جامعه از ایشان حمایت میکند. این حمایت نه بصورت تکدیگری و یا بازیهای سیاسی برای جمعآوری آراء است بلکه بصورت یک حقوق اجتماعی، به صورت یک سیستم ملی که قانون تعیین کرده عمل میکند و هیچ ارتباطی با این یا آن سیاستمدار و یا حتی حزب و گروهی ندارد. یعنی بصورت حقوقی است قانونی که نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی تدوین و تصویب کردهاند و طبعاً هر گونه تخلف دولتها از آن جرم قابل تعقیب به شمار میرود. اگر چنین سیستمی برقرار شد هیچ سیاستمدار مردم فریبی قادر به اجرای سیاستهای گداپروری پوپولیستی نبوده و عملاً و قانوناً جلو هر گونه شارلاتانیسم سیاسی گرفته میشود. البته ملت باید بداند که بدترین افراد جامعه شارلاتانهای سیاسی هستند که اگر ملت اعتنائی به اینگونه افراد نکند فجایعی که در هشت سال گذشته به وقوع پیوست تکرار نخواهد شد. در هر حال، اقتصاد رقابتی وقتی همراه با تأمین حقوق اجتماعی مزدبگیران باشد و بتوان در یک سیستم ملی از همه اقشار کم درآمدیابی درآمد حمایت مؤثر و سازمان یافته نمود به معنای اقتصاد رقابتی انسانی است و پیشرفت و اشتغال و تولید ثروت همراه با تحقق رفاه عمومی خواهد بود که طبیعی است در چنین سیستمی داشتن سرمایه در راه سازندگی و تولید نه فقط مذموم نیست که حتماً تحسین برانگیز است. در واقع سیستم اقتصاد آزاد رقابتی را باید با نظام اقتصاد دولتی یا به اصطلاح اقتصاد سوسیالیستی مقایسه نمود. در نظام سوسیالیستی به دلیل تمرکز غیررقابتی، پیشرفت جامعه غیرمقدور و انگیزههای تلاش برای تولید به شدت تضعیف میشود. در حالیکه در نظام اقتصاد آزاد رقابتی همه استعدادها با انگیزههای بسیار قوی شکوفا میشود و تعامل آزاد بین انسانها نه فقط توسعه اقتصادی که حتی توسعه فرهنگی و بسط دانائی را به ارمغان میآورد.
نتیجهای که از این بحث گرفته میشود این حقیقت است که تیم پرتوان اقتصادی دولت آقای روحانی در جهت اقتصاد آزاد رقابتی است و توصیه ما این است که با ایجاد تور حمایتی اجتماعی، پسوند انسانی به آن زده شود که جامعه اسلامی را به نمایش بگذارد که در آن هم توسعه پایدار تحقق پیدا کرده و هم رفاه عمومی به وجود آمده و هم اقشار کم درآمد مورد حمایت ملی و قانونمند قرار گرفتهاند.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید