کجاست فکر حکیمی و رای برهمنی / سعید حجاریان

1392/7/5 ۱۸:۱۳

کجاست فکر حکیمی و رای برهمنی /   سعید حجاریان

من معتقدم که در این هشت سال مزاج دولت و جامعه از اعتدال خارج شده بود و خلط سودا بر بقیه اخلاط غلبه پیدا کرده بود. فی‏الواقع، هم دولت سودایی شده بود و هم جامعه. دولت که پاک به پریشان‏گویی افتاده بود و در عرصه اقتصاد به جای تولید، سوداگری غلبه پیدا کرده بود. جامعه نیز به خاطر مشکلات معیشتی و ناامیدی از نجات، به فکر امور معجزه‌گونه افتاده بود

 

 

 

1- «اعتدال» موضوعی است که برای نخستین بار بقراط بدان پرداخته است. به اعتقاد او، انسان دارای اخلاط اربعه است و اگر هریک از این خلط‌ها غلبه پیدا کند، مزاج آدمی از حالت اعتدال خارج می‏شود.

در خبر خیرالاُمور اَوساطُها

نافع آمد ز اعتدال اخلاطُها

گر یکی خلطی فزون شداز عَرَض

در تن مردم پدید آید مرض

من معتقدم که در این هشت سال مزاج دولت و جامعه از اعتدال خارج شده بود و خلط سودا بر بقیه اخلاط غلبه پیدا کرده بود. فی‏الواقع، هم دولت سودایی شده بود و هم جامعه. دولت که پاک به پریشان‏گویی افتاده بود و در عرصه اقتصاد به جای تولید، سوداگری غلبه پیدا کرده بود. جامعه نیز به خاطر مشکلات معیشتی و ناامیدی از نجات، به فکر امور معجزه‌گونه افتاده بود. به قول مولوی:

آن که روزی نیستش بخت و نجات

ننگرد عقلش مگر در نادرات

بنابراین لازم بود تا دولتی بر سر کار آید که مزاج را به اعتدال برگرداند. به قول شاعر:

مزاج دهر تبه شد از این بلا حافظ!

کجاست فکر حکیمی و رای برهمنی

واقعا دولت برگزیده باید به‌عنوان حکیم و طبیب، مشفقانه و باتدبیر، آهسته آهسته مزاج دولت و جامعه را به حالت اعتدال برگرداند.

2 - می‏دانیم که در مشروطیت، حزبی به نام «اعتدالیون» پا به عرصه گذاشت که به‌خصوص در مجالس اول و دوم نقش مهمی بازی کرد. اعتدالیون در برابر دموکرات‏هایی قرار داشتند که رادیکال بودند و در آن زمان حزب اعتدالیون توانست بخشی از نیروهای رادیکال را به خود جذب کند، حتی باقرخان و ستارخان که در تبریز از نیروهای رادیکال بودند، وقتی به تهران آمدند به این حزب پیوستند. من گمان دارم بعد از وقایع مشروطه به‌خصوص بعد از بمب‏گذاری‏ها و ترورهایی که از طرف احزابی چون «اجتماعیون عامیون» و گروه‏های خودسری چون «کمیته مجازات» به‌وجود آمد، حزب اعتدالیون توانست جبهه محکمی برای خود پیدا کند. به این معنا، شاید بتوان دولت اعتدالی فعلی را میراث‏خوارِ ماترکِ حزب اعتدالیون دانست. البته باید این نکته را اضافه کنم که حزب اعتدالیون بعدها به واسطه نفوذ عناصر فرصت‏طلب به سکویی برای پرتاب به قدرت دولتی تبدیل شد و توانایی خود را دیگر از دست داد. ملک‏الشعرای بهار در وصف اعضای این حزب می‏گوید: «در سایه طبع اعتدالی/ پیرایه مختصر گرفتند!». امیدوارم در دولت اعتدالی فعلی، چنین اتفاقاتی نیفتد.

3 -  دولت منتخب با شعار «تدبیر و اعتدال» به صحنه آمده است. یک وجه اعتدال، عقلانیت و تدبیر است. اساسا دولت در فرهنگ سیاسی، با عقل و عقلانیت آمیخته است. چون وظیفه دولت تعیین مصالح عمومی و حفظ منافع عامه در مقابل منافع خاصه است. مثلا هگل قله و ذُروه سیرِ عقل در تاریخ را دولت می‏داند. به این معنا که روح یا عقل در گذر از مراحل مختلف چه خانواده، چه جامعه مدنی و چه اقتصاد در اوج تکامل خود در دولت متجلّی می‏شود. به جز هگل، اندیشمندان دیگری چون ماکس وبر نیز معتقد بودند که عقلانیت سنجش‌گر خود را در بروکراسی دولتی پدیدار می‏سازد و اساسا بروکراسی نماد «عقلانیت هدف-وسیله‌ای» است. از این رو لازمه مملکت‏داری مصلحت‏اندیشی، تدبیر و تأمل است. پس به این معنا می‏توان گفت که دولت تدبیر و تأمل، دولت عقل است. آنچه که در شخصیت رئيس‏جمهور منتخب هم در پروسه انتخابات بروز و ظهور بیشتری داشت، این بود که وی منادی تدبیر و تأمل بود به‌طوری که با کمترین هزینه بیشترین سود را به دست آورد.

4 - البته در این میان مهم است تا نسبت دولت اعتدال را با دولت‏های قبل یعنی دولت تعدیل، دولت اصلاحات و دولت عدالت‏محور سنجید. من گمان دارم که دولت منتخب با دولت سازندگی که شعار تعدیل سرلوحه کارش بود، همپوشانی‏هایی دارد، چه به لحاظ وجهه، که هر دو رئيس‏جمهور به هم شبیه‏اند، چه به لحاظ کارگزاران، که در هر دو به کار گرفته می‏شوند و چه به لحاظ آرمان‏های اقتصادی. اما به گمان من، دولت فعلی آنقدر گزینه‏هایش کم شده که نمی‏تواند مانند دور اول دولت آقای هاشمی سیاست تعدیل را به پیش ببرد. یعنی، دولت عدالت کاری کرده که به‏شدت دست و پای دولت اعتدال را بسته و آن را به‏ناچار در مسیری انداخته که محال است به این زودی بتواند به آزادسازی و خصوصی‏سازی تن در دهد و سیاست‏های تعدیل اقتصادی را به پیش ببرد. در رابطه دولت اعتدال با دولت اصلاحات نیز همپوشانی‏هایی وجود دارد. آقای روحانی در شعارها و سخنرانی‏هایش نشان داده است که تا حدودی به مسائلی از قبیل آزادی مجامع صنفی، حقوق شهروندی، تنش‏زدایی و تساهل سیاسی اعتقاد دارد. گمان دارم که در کابینه‏اش هم از بعضی از اعضای دولت اصلاحات استفاده کند اما به نظر می‏رسد با دولت عدالت‏محور هیچ نسبتی نداشته باشد. چون کاملا در تخالف با آن رأی آورده است و حتی ادعا داشته که عده‏ای بدون بلیت سوار اتوبوس دولت شده‏اند که باید پیاده شوند. یعنی، ایشان کاملا به راندمان و بهره‏وری بها می‏دهد و نمی‏خواهد دولت حجیم، لَخت و ناکارآمدی داشته باشد. البته، این کارِ مشکلی است، چون بسیاری بند نافشان به منابع رانت‏های دولتی وصل است و قطع کردن هرکدام از آنها باعث دردسر خواهد شد.

5 -  در اینجا می‌خواهم هشداری را نیز به دولت اعتدال بدهم و آن اینکه ممکن است این دولت تحت فشارهای جانبی قرار گیرد و باید تلاش کند تا با تسامح در حالت اعتدال باقی بماند. باز به قول مولوی:

ساعتی میزان آنی، ساعتی موزون این

بعد از این میزان خود شو، تا شوی موزون خویش

به عبارت دیگر می‏خواهم بگویم که دولت منتخب باید شاقول باشد و نه آونگ. اگر بنا باشد آونگ باشد، هر سو که جاذبه مغناطیسی‏اش بیشتر باشد به آن سمت میل کرده و حالت از اعتدال خارج می‏شود. در واقع، معنی لغوی اعتدال که مترادف با moderation است، یعنی همین شاقول بودن و نه آونگ بودن

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: