استاندارد آموزش و آموزش استاندارد / دکتر علی‌اکبر صالحی ـ بخش دوم و پایانی

1394/3/25 ۰۹:۴۵

استاندارد آموزش و آموزش استاندارد / دکتر علی‌اکبر صالحی ـ بخش دوم و پایانی

با توجه به تجارب اندوخته‌شده در عرصة جهانی و با در نظر گرفتن الزامات توسعة همه‌جانبة کشور بر پایة الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت، نظرات خود را جهت تدقیق و بررسی کارشناسانه توسط محققان و مجریان برنامة «استانداردسازی حوزة آموزش» به شرح ذیل ارائه می‌نمایم:

 

با توجه به تجارب اندوخته‌شده در عرصة جهانی و با در نظر گرفتن الزامات توسعة همه‌جانبة کشور بر پایة الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت، نظرات خود را جهت تدقیق و بررسی کارشناسانه توسط محققان و مجریان برنامة «استانداردسازی حوزة آموزش» به شرح ذیل ارائه می‌نمایم:

۱ـ تأکید بر ارزشهای دینی، ملی و انقلابی و همچنین عنایت ویژه به رهنمودهای مقام معظم رهبری (مد ظله ‌العالی) که همواره بر ایجاد تحول در تمامی ابعاد نظام آموزش و پرورش کشور ـ به عنوان مهمترین نهاد متولی تربیت نیروی انسانی و مولد سرمایة اجتماعی ـ پای فشرده‌اند. بر ما فرض است تا از مبانی فکری، هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی و انسان‌شناختی آیین مقدس اسلام و مکتب تشیع در تدوین استانداردهای حوزة آموزش بهره‌برداری نماییم.

۲ـ تدوین استانداردهای حوزة آموزش در سطح ملی باید به گونه‌ای صورت پذیرد که منجر به بروز و ظهور تحولات قابل مشاهده در نظام آموزشی شده و موجبات تقویت خلاقیت و ابتکار در میان دانش‌آموزان را فراهم آورد.

میراث گرانقدر فرهنگ و تمدن ایرانی ـ اسلامی مشحون از نمونه‌های ارجمندی است که در پرتو توجه خاص به خلاقیت و تفکر خلاق از رهگذر درآمیختن میراث گذشتگان و نیاکان و ابتکارات نوآورانه، به تربیت شاگردان خویش پرداخته‌اند؛ به عنوان نمونه می‌توان به شیخ‌الرئیس ابوعلی سینا، شیخ شهاب‌الدین سهروردی و نیز ملاصدرای شیرازی اشاره نمود که با ممانعت از انسداد اندیشه و جلوگیری از بسته شدن باب اجتهاد، در آموزشهای خود بر این مقولة مهم تأکید نمودند و طرحی نو درانداختند.

۳ـ ما باید نسبت به تدوین نقشة راه و ضوابط مربوط به اهداف کلان نظام آموزشی در پرتو توجه ویژه به موارد ذیل به عنوان هدفهای عمدة نظام آموزشی کشور همت گماریم:

ـ یاری رساندن به تحقق آرمانها و اهداف بلند اجتماعی از طریق فراهم آوردن فرصتهای برابر آموزشی.

ـ تأمین زیرساختها و بسترهای لازم تأمین نیازهای آموزشی متناسب با استعدادها، ویژگیها، انگیزه‌ها و انتظارات دانش‌آموزان و دانش‌پژوهان و نیز تسهیل فرآیند یادگیری مستمر و مادام‌العمر.

ـ پرورش نیروی انسانی متخصص مورد نیاز برای توسعة همه‌جانبه و بلندمدت کشور.

ـ زمینه‌سازی برای گسترش مرزهای دانش و تولید دانش نو.

ـ تشویق و ترغیب و نیز کشف استعدادهای نهفته در عرصه‌های مختلف در سطح جامعه.

ـ برنامه‌ریزی جهت ایجاد ساز و کارهای جبرانی برای افرادی که از بهرة هوشی و تواناییهای آموزشی کمتری برخوردار هستند.

ـ در دسترس قرار دادن آموزش برای همگان در پرتو اصل عدالت اجتماعی و تهیه و تدوین بسته‌های آموزشی برای گروههای مختلف سنی و سلایق گوناگون تا پایان عمر.

 

سه کارکرد اصلی نظام آموزشی

شایان ذکر است که سازمان علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) سه کارکرد اصلی نظام آموزشی هر کشور را تولید دانش (پژوهش)، انتقال دانش (آموزش)، و اشاعه و نشر دانش (ارائه خدمت) می‌داند. هر یک از این کارکردها و مأموریتها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و بی‌توجهی به هر یک از آنها ممکن است زیانهای جبران‌ناپذیری برای جامعه در پی داشته باشد. به عنوان نمونه، عدم تأکید بر تولید دانش، زمینه‌ساز تبدیل کشور به مصرف‌کنندة تولیدات علمی دیگران خواهد شد. در چنین اوضاع و احوالی، کشورهایی که به چنین مقولة مهمی، توجه نشان نمی‌دهند، به ناچار دانش نظری یا بنیادی تولید شده در خارج از مرزهای خود را همچون یک محصول وارداتی در اختیار فرزندان خویش قرار می‌دهند. همچنین عدم تأکید بر مقولة انتقال دانش، به عنوان یکی دیگر از کارکردهای نظام آموزشی، ممکن است به تربیت نیروی انسانی ناکارآمد و ناتوان در کاربرد آموخته‌ها منجر شود.

افزون بر این، بی‌توجهی به اشاعه و نشر دانش نیز ممکن است به عدم ایجاد پیوند میان اندوخته‌های دانش‌آموختگان دانشگاهی با نیازهای جامعه در بخشهای مختلف منجر شود.

۴ـ ضروری است تا به نحوه و چگونگی تعامل خود با سایر نظامهای آموزشی رایج در سطح جهانی توجه کنیم و به اتخاذ رویکردی هوشمندانه جهت ارتقای سطح همکاریهای بین‌المللی بیندیشیم. ما را از داد و ستد دائمی با جهان علم و دانشمندان و اندیشمندان در عرصة جهانی گریزی نیست. علم و دانش، متاعی نیست که به انحصار کسی درآید و یا در قفس و حبس امیال و اغراض گروهی گرفتار شود. البته در این میانه، یکی از بزرگترین مشکلات در مسیر ارتقای سطح تعاملات و تبادلات علمی و فرهنگی، محدود شدن امور به قالبها و سازوکارهای دولتی است. باید به تدوین سازوکاری نوین اندیشید که از رهگذر آن، میزان مشارکت بخشهای غیردولتی و سازمانهای مردم‌نهاد، گسترش یافته و موانع ساختاری بیش از پیش برطرف شود.

۵ـ در تدوین استانداردهای آموزشی در سطح ملی نباید از عنایت به این واقعیت غفلت ورزید که ایران کشوری است که از تنوع فرهنگی، قومی و زبانی برخوردار است. شایسته است تا بر اساس الگویی سنجیده، به گونه‌ای عمل شود تا این تنوع که خود از زیبایی‌های فرهنگ ملی است، با تکیه بر مبانی نظری مُتقن، مدیریت شود. اگر در تدوین استانداردهای آموزشی به این ابعاد، توجه لازم مبذول نگردد، باید انتظار داشت که اجرای آنها با مقاومتهایی روبرو شود.

۶ـ همان گونه که بر اهل فضل پوشیده نیست، برخی از استانداردهای آموزشی تطبیقی و برخی دیگر تدوینی هستند. به عبارت دیگر، برخی از آنها محصول مطالعات تطبیقی و برخی دیگر نشأت‌یافته از پژوهشهای ویژة یک منطقه و یا یک کشور است. این جانب بر این گمانم که تدوین استانداردهای ملی آموزش در کشورمان بر اساس مدل تحقیق و فلسفة مشارکتی، با توجه به شرایط و اوضاع ویژة ایران، مدلی راهگشا و قابل اجرا خواهد بود.

۷ـ این جانب بر این گمانم که جهت تضمین دستیابی به اهداف استانداردسازی آموزشی، باید ساز و کاری ایجاد شود که به موجب آن، اجرای استانداردهای ملی در حوزة آموزش الزام‌آور اعلام شود. البته اجرای این ساز و کار و عملیاتی نمودن آن در یک فرآیند گام به گام، نیازمند شجاعت، پشتکار و مداومت در این مسیر است.

۸ـ بی‌گمان، سرآمد شدن نظام آموزشی کشور، مستلزم تعامل پویا و هم‌افزایی همدلانه میان همة ارکان آموزش در سطح ملی است؛ از این رو ضروری است دامنه و حجم تعامل و هم‌کنشی دیگر نهادهای ذیربط مانند وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت آموزش و پرورش، سازمان فنی و حرفه‌ای کشور، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با سازمان ملی استاندارد در قالبی منسجم و نظام‌مند ارتقا یابد.

 

اعتبارسنجی

۹ـ شایسته است جهت ایجاد ضمانت اجرایی برای به‌کارگیری استانداردهای حوزه آموزش، از هم اکنون زیرساختهای قانونی و حرفه‌ای نظارت بر به‌کارگیری این استانداردها فراهم گردد. در این میان، ایجاد و استقرار یک نظام بروز و کارآمد جهت اعتبارسنجی از اهمیت فراوانی برخوردار است. اعتبارسنجی به عنوان شناخته شده‌ترین الگوی ارزیابی کیفیت نظام آموزشی، مبنای مؤثری برای سنجش میزان توجه مراکز آموزشی به رعایت استانداردهای لازم ایجاد نموده و با شفاف‌سازی هرچه بیشتر، این اطمینان را به وجود می‌آورد که برنامه‌ها، مطابق با معیارهای از پیش تعیین شده به مرحلة اجرا در‌آیند.

نگاهی به نظامهای آموزشی موفق در عرصة جهانی، بیانگر نهادینه شدن یک نظام کارآمد و اثربخش در حوزة ارزیابی کیفیت آموزش است. در اینجا باید به این نکته اشاره نمود که اعتبارسنجی به منظور ارزشیابی کیفیت یک نظام آموزشی، سالهاست که مورد توجه قرار گرفته و در حال حاضر، در کشورهای مختلف جهان، ساختارها و سامانه‌های اعتبارسنجی در حیطه‌های گوناگون از جمله حوزه‌های آموزشی و خدماتی به‌کار می‌رود. در اغلب کشورهای مغرب زمین، مؤسسات آموزشی توسط نهادهای اعتبارسنجی مورد ارزیابی دقیق قرار گرفته و رعایت الزامات استانداردهای مصوب به دقت، ضبط و مهار می‌شود.

خوشبختانه در ایران نیز گامهایی در این زمینه برداشته شده و توجه ویژه به ایجاد و کارآمد نمودن نظام ارزشیابی مؤسسات و نیز سنجش دوره‌های آموزشی قابل مشاهده است. البته باید به این نکته عنایت داشت که رسیدن به جایگاه و نقطة مطلوب در این عرصه و فعال شدن کمیته‌های تخصصی به منظور بازنگری مداوم و نظارت مستمر بر این فرآیند، سخت نیازمند همت والای تمامی فعالان و دست‌اندرکاران این حوزة راهبردی است.

*خبرنامه فرهنگستان

روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: