دینانی در کیمیای عشق اسرار عشق عارفانه مولانا را بسط می‌دهد

1394/3/16 ۱۱:۱۱

دینانی در کیمیای عشق اسرار عشق عارفانه مولانا را بسط می‌دهد

کیمیای عشق، تفسیر دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی است بر رباعیات شورانگیز مولانا که تا امروز کمتر مورد توجه قرار گرفته است. رباعیات مولانا عاشقانه ترین رباعیات موجود در زبان فارسی است که ما بین رباعیات عطار و رباعیات خیام قرار دارد. دکتر دینانی در این کتاب اسرار عشق عارفانه مولانا را بسط می دهد و پیش از آن ابیات نخست (مثنوی) را خواهید خواند در تفسیر فیلسوفی دقیق النظر و نکته یاب.

 

کیمیای عشق، تفسیر دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی است بر رباعیات شورانگیز مولانا که تا امروز کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

 رباعیات مولانا عاشقانه ترین رباعیات موجود در زبان فارسی است که ما بین رباعیات عطار و رباعیات خیام قرار دارد. دکتر دینانی در این کتاب اسرار عشق عارفانه مولانا را بسط می دهد و پیش از آن ابیات نخست (مثنوی) را خواهید خواند در تفسیر فیلسوفی دقیق النظر و نکته یاب.

این کتاب در ۴۷۱ صفحه، ۱۹ فصل، توسط انتشارات اطلاعات و با قیمت ۱۷ هزار تومان به چاپ رسیده است.

 

بخشی از مقدمه کتاب

جهان هستی یک متن است. کسی که درصدد فهم این متن بر می آید، باید به سخن آن گوش فرا دهد و سپس با آن وارد گفتگو گردد. تاریخ نیز به گذشته مربوط است، ولی مادام که به سخن گذشته گوش ندهیم، نمی توانیم با آن به گفتگو بپردازیم و البته کسی که نتواند با تاریخ گفتگو کند، نمی تواند از تاریخ سخن بگوید.

جهان هستی، صحنه گفتگوست و به همان اندازه که زبان جهان، رسا و بلیغ است، گوش آن نیز شنوا و گیرنده است. جهان در هر لحظه و آن، جدید و تازه است و جهان جدید و تازه، سخن تازه می گوید. این مسئله نیز مسلم است که سخن تازه گفتن، بدون شنیدن سخن تازه امکان پذیر نیست. براهین اثبات حرکت جوهری جهان، در اثبات این مدعا کمک کننده و مددکار است. توقف و ایستادن در جهان، جایگاهی ندارد و کسانی که در ایده های رنگارنگ و مختلف گرفتار می شوند و برای آن از کلمه فرنگی «ایسم» استفاده می کنند، در واقع به «هیچ» سرگرم شده اند و در پوچ گرایی به سر می برند. جهان، ایستگاه نمی شناسد و همواره به پویایی خود ادامه می دهد. در این پویایی دایمی و همیشگی، تکرار نیست و سخن مکرر نیز ملال آور و بدون معنی شناخته می شود. جلال الدین مولوی به این مسئله توجه داشته و همواره روی آن تاکید می گذارد. او در یکی از ابیات پرمحتوای خود چنین می گوید:

هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود       بگذرد از حدّ و جهان، بی حدّ و اندازه شود

تردیدی نمی توان داشت که وقتی مولوی دنبال سخن تازه می گردد و در جستجوی آن گام بر می دارد، از گوش دادن تازه نیز برخوردار است و به خوبی می داند که سخن تازه، گوش تازه می خواهد و آنجا که گوش تازه نباشد، سخن جایگاهی نخواهد داشت. در اثر سخن تازه گفتن و تازه شنیدن، حدّ اندیشه راکد و متوقف شکسته می شود و افق جدیدی به روی انسان گشوده می گردد.

خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم فرموده است: ما آیات و نشانه های خود را در «آفاق» و «انفس» به مردم نشان می دهیم. «آفاق» جمع افق است و افق هم در بیرون و هم در درون انسان وجود دارد و همیشه گشوده است و افق گشوده؛ راکد و متوقف نیست. گشودگی افق با گوش تازه و سخن تازه تحقق پیدا می کند. گوش تازه گوشی است که با وسعت و گسترش افق گسترش می یابد و البته برای گسترش افق، حد و اندازه ای نمی توان در نظر گرفت.

مهر

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: