شاخصه‌های عدالت قضایی از منظر امیرالمؤمنین(ع) / آیت‌الله سیدمحمد موسوی بجنوردی ـ بخش اول

1394/3/9 ۱۰:۴۸

شاخصه‌های عدالت قضایی از منظر امیرالمؤمنین(ع) / آیت‌الله سیدمحمد موسوی بجنوردی ـ بخش اول

عدالت از جمله مفاهیمی است که بشر در عمق فطرت خویش به ارزش و تعالی آن ایمان داشته و همواره به دنبال راهکارهایی برای اجرای آن بوده است. در نظام حقوقی اسلام نیز عدالت به عنوان یک اصل مهم و اساسی مطرح بوده تا جایی که تحقق آن در جامعه یکی از مهمترین اهداف بعثت انبیا برشمرده شده است. یکی از حوزه‌های مهمی که می‌تواند باعث تحقق این هدف شود اجرای عدالت و احقاق حق در مقام قضاوت و داوری است که از آن به «عدالت قضایی» تعبیر می‌شود.

 

طرح مسأله

عدالت از جمله مفاهیمی است که بشر در عمق فطرت خویش به ارزش و تعالی آن ایمان داشته و همواره به دنبال راهکارهایی برای اجرای آن بوده است. در نظام حقوقی اسلام نیز عدالت به عنوان یک اصل مهم و اساسی مطرح بوده تا جایی که تحقق آن در جامعه یکی از مهمترین اهداف بعثت انبیا برشمرده شده است. یکی از حوزه‌های مهمی که می‌تواند باعث تحقق این هدف شود اجرای عدالت و احقاق حق در مقام قضاوت و داوری است که از آن به «عدالت قضایی» تعبیر می‌شود.

عدالت قضایى یکى از محورى‏ترین پایه‏هاى عدالت اجتماعى در اسلام است، به گونه‏اى که دوام و زوال حکومت اسلامى در گرو آن بوده، و کارآمدى نظام نیز تا حد زیادى بدان بستگى دارد.

یکی از مسائل مهم که موجب تحقق عدالت قضایی مورد نظر اسلام می‌شود، آموزه‌های اخلاقی و رفتاری در حوزه قضا و دادگستری است که اهمیتی به‌سزا دارد. امروزه اسناد و میثاقهای فراوان ملی و بین‌المللی که مرتبط با اخلاق و رفتار معیار در امور قضایی فراهم شده است، گواه این مدعاست. این اسناد و میثاقها در دهه اخیر رو به تکمیل و تکامل بوده و فراگیری بیشتری داشته است که خود دلیلی بر نیازمندی سازمانهای قضایی به توجه هرچه بیشتر نسبت به تعریف و تعلیم آموزه‌های اخلاقی در حوزه قضا و دادگستری است.

در نظام قضایی اسلام آداب قضا و اخلاق و رفتار قضایی پیشینه‌ای همپای نهاد قضاوت دارد؛ حتی می‌توان گفت اولین و بیشترین آموزه‌های قضای اسلامی با گزاره‌های اخلاقی نظیر انصاف، عدالت، بی‌طرفی، خیرخواهی و برابری ارتباطی تنگاتنگ دارد. منابع اولی اسلامی سرشار از درون‌مایه‌ها و آموزه‌های ناب و اصیل و کاملاً فطری در حوزه اخلاق و رفتار معیار در امور قضایی است.

از آنجا که خداوند سبحان اجرای عدالت قضایی را از اهم وظایف قضات در دستگاه قضایی می‌داند، هدف اساسی در این جستار، پاسخگویی به این سؤال است که: شاخصه‌های عدالت قضایی از منظر امیرالمؤمنین علی(ع) کدام است؟ برای پاسخ بدین پرسش، نخست به تبیین مفهوم و معنای عدالت قضایی و سپس ضرورت و اهمیت قضا در اسلام پرداخته ‌شده و در نهایت شاخصه‌های عدالت قضایی و سیره عملی امیرالمؤمنین(ع) بیان شده است. از آنجا که امام ‌خمینی مفسّر اصلی سیره عملی معصوم است، از آرای ایشان در این خصوص استفاده شده است.

 

مفهوم شناسی عدالت قضایی

عدل و عدالت واژه‌ای عربی است و در لغت به معنای راستی، درستی، دادگری، داد، همتا، لنگه، میانه‌روی، مساوات، استقامت، حکم به حق، برابری و قراردادن هر چیز در جای خود آمده است (ابن منظور ۱۴۱۴ ج۱۱: ۴۳۰؛ فراهیدی ۱۴۱۰ج۲: ۳۹). چنانچه آن را به امر محسوس نسبت دهند (مثلاً چوب و غیره) مقصود مستقیم بودن ظاهری آن است، یعنی به چپ یا راست انحراف ندارد. در صورتی که آن را به امر معقول و معنوی نسبت دهند (مثلاً‌ ایمان و عقیده کسی را به عدل منسوب دارند) مقصود، راستی و استقامت معنوی آن است؛ یعنی به یمین و یسار انحراف ندارد. عدالت مطلقه در لسان شرع هم به همین معناست، یعنی انسان بر اثر پارسایی به مرحله‌ای رسیده که در جاده شرع استقامت دارد و از کژی و انحراف می‌پرهیزد (گرجی ۱۳۷۷ :۵۱۷).

ابن منظور در کتاب خود در باب مفهوم عدل بیان می‌دارد که آنچه در نفوس انسانی مایه اعتدال و استقامت و انتظام می‌شود، عدالت است و چنین انسانی مستقیم و راست و درست است (ابن منظور ۱۴۱۴ ج۱۱: ۴۳۳). با توجه به موارد استعمال این واژه و تعابیر و معانی گوناگونی که در کتب لغت ذکر شده است، جامع‌ترین و کامل‌ترین تعریف را می‌توان در بیان امیرالمؤمنین علی(ع) که معیار حق و عدالت است، یافت. ایشان در نهج‌البلاغه می‌فرماید: «عدالت قرار دادن هر چیز در جای خود است.»

 

اقسام عدالت

۱ ـ عدالت فردی: عدالت فردی همان معنایی است که در اصطلاح فقه به کار رفته است. عدالت فقهی ملکه‌ای است نفسانی که انسان را مصون از انحراف و ملتزم به دستورات شرع می‌کند و از ارتکاب کارهایی که به نظر عرف متشرع گناه کبیره و اصرار بر صغائر است، بازمی‌دارد. این معنا از عدالت همان است که در بسیاری از مسئولیت‌ها شرط لازم برای مرجعیت، قضاوت، شهادت، امامت و مانند اینها دانسته شده است (طباطبایی ۱۴۱۷ ج۶: ۲۰۶). بنا بر روایتی از عبدالله ‌بن أبی یعفور نقل شده که به امام صادق(ع) عرض کردم: «عدالت فردی میان مسلمانان با چه میزان شناخته می‌شود؟» فرمودند: «ظاهر نبودن عیبی که منافی عدالت باشد و پاکدامنی و خودداری در مقام خوردن و شهوت و دست نیازیدن به مال غیر و نگهداری زبان از ناشایست و نابایست و اینها همه شناخته می‌شود به ترک کبایری که خداوند وعده آتش بدان داده است، مثل شرابخواری و عمل منافی عفت و رباخواری و آزار پدر و مادر و فرار از جنگ بدون اذن امام و…» (شیخ صدوق ۱۴۱۳ ج۳: ۳۸).

۲ـ عدالت اجتماعی: آن است که انسان از این جهت که مدنی‌الطبع است برای ادامه حیات مادی خود نیازمند به تشکیل جامعه و حکومت می‌باشد و باید در پوشش اجتماع زندگی کند و لازمه زندگی بشری تنازع و اختلاف است، لذا ضرورت دارد قوانین و مقرراتی بر آنان حاکم باشد که هر کدام را بر حقوق و وظایف خود نسبت به جامعه آشنا سازند و این امکان را به وجود آورد که در مواقع تصادم، همه تا آن اندازه که ممکن است از حقوق حقه خود بهره‌مند شوند و در عین حال به وظایف خود در مقابل حقوق دیگران عمل نمایند (گرجی ۱۳۷۷: ۵۱۹). به بیان دیگر، عدالت اجتماعی عبارت است از اینکه حق هر صاحب حقی را به او بدهند و هر کس به حق خودش که لایق و شایسته آن است برسد، نه ظلمی به او شود و نه او به کسی ظلم کند (طباطبایی ۱۴۱۷ج ۱: ۳۷۹).

عدالت اجتماعی خود به عدالت سیاسی، اقتصادی، کیفری، اداری و قضایی تقسیم می‌شود. آخرین شعبه عدالت اجتماعی، عدالت قضایی است. مقصود از این عدالت، آن است که افراد جامعه انسانی از حیث انسانیّت و حقوق انسانی مساوی باشند، باید در مقام داوری، حق کسی که مورد تجاوز قرار گرفته، ستانده شود و هیچ‌گونه ملاحظات اعتباری و غیرارزشی مورد توجه قرار نگیرد (قربان‌نیا ۲۰۶:۱۳۸۱).

 

ضرورت و اهمیت قضا در اسلام

قضاوت در آیین مقدس اسلام از اهمیت به‌سزایی برخوردار است. در آیات و روایات متعدد به آن تأکید شده و ما را بر این واقعیت رهنمون می‌کند که اسلام به موضوع قضاوت و دادرسی، کوششی بلیغ و اهتمامی عمیق و همه جانبه داشته است که به جهت رعایت اختصار به یک آیه و روایت اکتفا می‌کنیم.

۱ـ «یا داودُ إنّا جعلناک خلیفه فی الأرض فاحکُم بین النّاس بالحقّ و لا تتّبع الهوى‏ فیُضلّک عن سبیل الله…» (ص:۲۶) فاضل مقداد در ذیل آیه مزبور می‌نویسد آیه بر امور سه‌گانه زیر دلالت دارد: الف) مشروعیت قضا و حکم؛ ب) وجوب قضاوت بر اساس حق، یعنی مطابق همان واقع و نفس الامری که دلیل یا اماره بدان رهنمون است؛ ج) بنا به مقتضای ادامه آیه شریفه «و لا تتّبع الهوى»، در قضاوت پیروی از هوای نفس و تمایلات و حظوظ نفسانی جایز نیست؛ بنابراین وجوب انصاف و مساوات در سلام و کلام و انواع تکریم و احترام میان متخاصمین استنباط می‌گردد، ولی مجرد میل قلبی به یکی از دو طرف با وجود حکم و قضاوت به حق حرام نیست، بلکه مکروه می‌باشد (فاضل مقداد بی‌تا ج۲: ۳۷۶).

 

۲ـ اسحاق بن عمار از امام صادق(ع) چنین نقل می‌کند: «قال أمیرالمؤمنین(ع) لشُریح: یا شُریحُ قد جلست مجلساً ما جلسهُ إلّا نبیٌّ أو وصیٌّ نبیٍّ أو شقی» (حرعاملی ۱۴۰۹ج۱۷: ۲۷؛ کلینی۱۴۰۷ ج۷: ۴۰۶؛ شیخ صدوق۱۴۱۳ج ۳ : ۵؛ شیخ طوسی ۱۴۰۷ج ۶: ۲۱۷). از این روایت مستفاد می‌شود که کرسی قضاوت محل جلوس پیامبر(ص) و اوصیای وی است و قضاوت از مناصب خاص آنان می‌باشد. پس بدیهی است که می‌توانند آن را به هر که واجد شرایط و اهلیت قضاوت باشد، واگذار نمایند.

در اهمیت و حساسیت موضوع با عظمت و خطیر قضاوت کافی است روایتی را که محمد بن ادریس حلّی در کتاب السرائر از رسول خدا(ص) نقل کرده، بیان کنیم: «یُؤتى بالقاضی العدل یوم القیامه فمن شدّه ما یلقاهُ من الحساب یودُّ أنّهُ لم یکُن قضى بین اثنین فی تمره» (ابن ادریس ۱۴۱۰ج ۲: ۱۵۲).

از این روایات وارده از اهل بیت(ع) درمی‌یابیم که مسئولیت قضا بسیار عظیم و خطیر است و هر فردی نمی‌تواند تصدی مقام قضاوت و داوری را به عهده گیرد و درباره اموال و نفوس و نوامیس بندگان خدا قضاوت کند، بلکه علما و فقهای پرهیزگار و صالحان متقی می‌توانند این مقام خطیر و پر مسئولیت را احراز نموده و به حق قضاوت کنند.

روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: