1394/2/20 ۱۱:۲۷
فروغ موسوی نجف آبادی: در طول تاریخ ایران، مراسم آیینی و مذهبی تشیّع در جلوهها و نمادهای گوناگونی ظهور یافتند. هر یک از این نمادها در بستر تفکرات، باورها و آداب و رسوم زمانهی خود شکل گرفته و بالنده شدند. ماه محرم و برگزاری مراسم عزاداری یکی از مهمترین آیینهای فرهنگی ایرانیان دورهی قاجار برای بزرگداشت امام حسین «ع» و یارانش بود که در خلال آن نذرهای بیشماری جان میگرفتند. سفرنامه نویسانی که در دورهی قاجار از ایران دیدن کردند به مراسم عزاداری ماه محرم بیش از سایر مراسمها و آداب و رسوم ایرانیان توجه نشان دادهاند. این سفرنامه نویسان در شرح مشاهدات خود به معرفی بسیاری از نذورات رایج مردم پرداختهاند که نشان از اهمیت آن در جامعه قاجار دارد.
از آنجایی که برپایی مراسم عزاداری در دههی محرم با مشارکت و شور و هیجان عامه مردم روبرو بود، بنابراین نذورات در اشکال و طیفهای متنوعی ادا میشدند. مشارکت در برپایی مراسم مذهبی در واقع راهی برای ابراز احساسات درونی خود نسبت به واقعه ی کربلا و نشان دادن یکپارچگی اجتماعی بود که نذورات در خلال چنین مراسم و احساساتی معنا مییافت. بدین ترتیب ادای نذورات نوع حاجتهای طلب شده، فوریتها، دغدغهها و ناپایداریهایی که در بطن جامعه ی دوره ی قاجار وجود داشته است را به تصویر میکشد. علاوه بر این در سطح فردی موجب آرامش و رضایتمندی مجدد شرکتکنندگان و در سطح اجتماعی باعث نگه داشتن افراد جامعه در کنار یکدیگر میشدند و همبستگی و همدلی را به همراه داشت.
تعاریف و اصطلاحات
نذر در لغت به معنای: «آنچه واجب گردانند بر خود یا آنچه واجب کنند بر خود به شرط چیزی. مثل آنکه بگوید اگر از مرض خود شفا یابم، ده تومان، در راه خدا بدهم» (دهخدا،1377: 22404) . همچنین از دیدگاه فقه، نذر یعنی اینکه نذر کننده برای انجام کاری، فقط در راه رضای خداوند، خود را به انجام آن کار ملزم کردن و یا برای ترک کاری، باز هم برای جلب رضای خداوند، خود را موظف دانستن (نجیب،20:1389)
کارکردهای نذر در جامعه
از آنجاییکه انجام مناسِک نذر از فردیترین حالتها تا جمعیترین اشکال را در بر میگیرد لذا میتواند کارکردی فردی و اجتماعی برای آن متصوّر شد.
کارکرد فردی: نذر از هر نوع که باشد و به هرگونهای که ادا شود، یک سوی آن خداوند متعال است و پس از جاری شدن صیغهی نذر ادای آن واجب میشود. در نتیجه ادای نذر مانند دیگر واجبات، نشانهی فرمانبرداری انسان از خداوند متعال محسوب میشود. دلیل اشتیاق نذردهندگان به اعمال نذری این است که باعث تقویت رابطهی انسان با خداوند و تقویت ایمان در فرد خواهد شد و بنابراین امید به گره گشایی، احساس رضایت، آرامش فردی و بهرهمندی از ثواب را به همراه خواهد داشت (پارسانیا و توکلی راد، 80:1390).
کارکردهای اجتماعی: نذورات که عموماً در خلال مراسم مذهبی شکل میگیرند باعث نگه داشتن افراد جامعه در کنار یکدیگر میشوند. مردمی که یک نماد را به طور مشترک حفظ میکنند ولزوماً تفسیر مفهوم آن، از نظر همهی آنها یکسان نیست با این حال این مراسم آنها را در یکجا جمع میکند و از آنها یک واحد همگون میسازد (مک لولین،86:1383). بنابراین مراسم مذهبی میتوانند بازتولید و تجدید همبستگی اجتماعی و تقویت روحیه مشارکت در افراد یک جامعه را رقم بزنند. از سوی دیگر هنگامی که جامعه در اوضاع و احوال غم انگیزی قرار میگیرد، بر افراد خویش فشار میآورد تا آنان در کنار یکدیگر با اعمالی معنادار غم و هراس و نیازهای خود را بروز دهند(دورکیم،571:1383). این مراسم در جامعه اتحاد و همدلی ایجاد میکند، ایمان مشترک در درون جامعه بازسازی و جان تازهای مییابد. در پرتو همین نذر و نیازها است که جامعه بار دیگر آرامشش را باز مییابد و افراد از زیر بار ترسها و فشارهایی که بر آنها وارد بود رهایی مییابند، ضمن آن به افراد شرکت کننده مقامی بالاتر از خود و نوعی تشخّص اجتماعی اعطا میکند (همان:574-572). بنابراین یکی از نتایج غیر مستقیم نذر کردن در مراسم مذهبی زمینهسازی برای ایجاد یک هویت اجتماعی جدید است. بدین صورت که نذرکننده ضمن مشارکت در مراسم مذهبی و به وسیلهی نذورات (از هر نوع و به هر شکلی) خود را در برابر کسانی که این باور را ندارند قرار میدهد و خویشتن را نسبت به دیگران به خداوند و اولیا الهی نزدیکتر مییابد این موقعیت با القای معنای دینی و قدسی به آن بر اعتبار و منزلت اجتماعی افراد میافزاید. (بهار،1383: 119)
نذرهای رایج در مراسم عزاداری امام سوم شیعیان در دورهی قاجار و کارکردهای فردی و اجتماعی آنها
با نگاهی به سفرنامههای اروپایی دورهی قاجار در مییابیم این نذورات در ایران دورهی قاجار، موکول به ماه محرم و به ویژه روزهای عاشورا و تاسوعا بودند و گستردگی آنها در این روزها به مرحله اوج خود میرسید.
نذر برای مشارکت در دستههای عزاداری و برگزاری مراسم
بخشی از آیینها و مراسم عزاداری امام حسین«ع» در قالب دستههای عزاداری برگزار میشد. در دوره قاجار هر شخص بر اساس توان جسمی و قابلیتهای خود، کاری را در دستههای عزاداری بر عهده میگرفت. حمل علامتهای بزرگ و پرچم ها، زنجیر زنی، سینه زنی و قربانی کردن حیوان پیشاپیش دستههای عزاداری از جمله نذرهای رایج در بین عزاداران بود. ( بروگش،225:1367)
از رایجترین نذرهایی که در حین برپایی مراسم عزاداری امام حسین «ع» صورت میگرفت نذر سقایی بود:
«...در فواصل پردهها، جوانانی که از خانوادههای متعیّن و معروفی بودند، در حالیکه همه به عنوان نشانه سوگواری لباس سیاه یا خاکستری پوشیده ویقه پیراهن خود را تا سینه باز گذاشته بودند، مجاناً به تماشاگران، شربت میدادند، بعضیها نیز مشکهای چرمی به پشت، به تشنگان آب میرساندند.» (اورسل،303:1353 )
احتمالاً مقدسترین نوع نذر در مراسم عزاداری امام حسین «ع» نذر سقایی بوده است. در حقیقت داستان حضرت ابوالفضل العباس به عنوان سقا و علمدار کربلا و تاثیر وفاداری وی در اذهان عمومی و فرهنگ مردمی ایرانیان قاجار باعث شکل گیری چنین نذری شده بود. نذر سقایی تا آنجایی قداست داشت که افراد طبقات بالای اجتماع، نیز با خلوص نیت در این نذر مشارکت میکردند زیرا سقایی و آب رسانی به تشنهلبان در فرهنگ شیعیان امری مقدس مینمود که در بخشی از فرهنگ عزاداری مردم متجلی میشد و فرد را در جامعه در جایگاهی ممتاز قرار میداد.
اما یکی از شاخصههای نذر برای عزاداری در دورهی قاجار نذر «قمه زنی» و «تیغه زنی» بود که طی مراسم عزاداری و در دستهها صورت میگرفت. این نذر در بین طبقات پایین اجتماع، شیوع بیشتری داشت. خشونت ذاتی در این مراسم، هر چند به هدف همدردی با امام حسین«ع» و یارانش بود و اجرای آن در بین مردم بلامانع می نمود؛ با این حال بسیاری از افراد متدیّن و متمول انجام این نذر را شایسته خود نمیدانستند و انجام آن را به افراد دیگری محول میکردند:
«مردها پابرهنه و کفن پوش، بر فرق سر از ته تراشیده شان، مرتباً با قمه ضرباتی را وارد می کنند. فوران خون، از شکاف سر، به سر و روی آنها سرازیر شده و همه جامههای سفیدشان را سرخ و خونین کرده است. قمه زنها به این ترتیب، نذری را ادا می کنند. همچنین بعضی از افراد متمول، با دادان پول ادای چنین نذری را به عهده کسان دیگری واگذار می کنند.» (اوبن،222:1391)
این نذر در بین افراد طبقهی پایین دست جامعه قاجار دیده میشد و افراد سرشناس، ترجیح میدادند با پرداختن مبلغی پول ادای نذرشان را به دیگران محول کنند، افراد متمول فکر میکردند با انجام این کار مرز بین خود و افراد طبقه پایین جامعه را از بین میبرند. بنابراین برای حفظ جایگاه خویش ادای نذر را به دیگری میسپردند تا تنها به نوعی آرامش درونی و رضایتمندی دست یابند.
گاه نیز مردم با اهدای نیروی کار خود و عرضه خدمت رایگان در برپایی مجالس و مراسم عزاداری به امام حسین «ع» متوسل میشدند و برای برآورده شدن حاجات خود از وی استعانت میجستند. این امور میتوانست به دست هر کسی با هر طبقه اجتماعی صورت بگیرد اما در تکیهها و در مراسمی که بانی آن شاه و یا درباریان بودند، افراد بلند پایه در آن شرکت داشتند. برای مثال ناصر الدین شاه برای آنکه اهمیت عزاداری ماه محرم و اعتقاد خود را به این رسم نشان دهد، دستور داده بود که عدهای از ایل قاجار که خویشان نزدیک وی بودند و مقامات مهمی را در دولت ایران بر عهده داشتند پای برهنه در مجلس عزاداری مشغول خدمت شوند. افراد محترمی نیز با لباسهای فاخر بودند که پای برهنه روی زمین راه میرفتند و چای و قلیان برای حضار میبردند و یا اینکه چماقی به دست گرفته بودند و مانند فراشان، انتظامات را بر عهده داشتند. ( بروگش،224:1367)
نباید از نظر دور داشت که ایرانیان دورهی قاجار نسبت به عزاداری امام حسین «ع» خود را متعصب و متعهّد میدانستند و مشارکت در آن را امری ثواب که بیانگر کارکرد فردی نذر است. هر چند نباید فراموش کرد که شاه و اطرافیانش برای پر کردن شکاف بین مردم و درباریان، کم و بیش به چنین اقداماتی مبادرت میورزیدند. آنها برای نشان دادن مشروعیت و دینداری خود میکوشیدند که از این طریق خود را صاحب مجلس عزاداری نشان دهند و در بین مردم به عنوان افرادی عدالت خواه، هویت اجتماعی جدیدی به دست آورند.
نذر مشارکت دادن کودکان در مراسم عزاداری
خدمت در مراسم عزاداری امام حسین«ع» از جمله امور پسندیده بود. خانوادهها در دورهی قاجار به دلیل نذری که داشتند کودکان خود را در مراسم عزاداری شرکت میدادند و یا نقشی را به آنها محول میکردند. معمولاً این نذر مربوط به سلامتی کودک بود. یکی از این نذرهای رایج، بستن پسر بچهها روی خیک آب و حمل آنها به روی شانه بود:
«...به دنبال این دو نفر، مرد دیگری به میدان آمد که خیک بزرگ آبی را بر دوش داشت و چهار پسر بچه را هم روی خیک بسته بود و بر شانه حمل می کرد و برای ما توضیح دادند که آنها بدین ترتیب خواستهاند بفهمانند که چگونه کودکان صحرای کربلا را در کنار آب تشنگی به هلاکت رساندهاند». (همان:225)
همچنین مشارکت دادن کودکان در شبیه خوانیها و محول کردن نقشهایی -هر چند خُرد- در تعزیه از جمله نذرهای شایع در بین خانوادههای دورهی قاجاربود:
« تعداد زیادی از کودکان را خوب لباس پوشانیده و در نقش فرشتگان یا پسران و دختران امام از وجودشان در صحنه استفاده میکنند. از نظر پدر و مادرها ایفای چنین نقشی کافی است که لطف و رحمت الله را شامل حال آنان گرداند.» (همان:169)
آمار بالای مرگ و میر نوزادان و کودکان در دورهی قاجار و نگرانی خانوادهها نسبت به این امر، اصلیترین دلیل آنها برای مشارکت دادن کودکانشان در مراسم عزاداری بود. در این دوره بسیاری از خانوادهها نذر میکردند که اگر فرزندشان به قول معروف پا بگیرد و بزرگ شود آنان را برای خدمت به مراسم عزاداری امام حسین «ع» بگمارند. بسیاری از خانواههای آن دوره برای سلامتی و تندرستی کودکانشان متوسل به امام حسین«ع» میشدند و فرزندانشان را نذر خدمتگذاری در ماه محرم و مراسم های عزاداری می نمودند.
از سوی دیگر مشارکت دادن کودکان در مراسم عزاداری و محول کردن نقشهای گوناگون به آنها، نوعی فعالیت اجتماعی محسوب میشد و جایگاه مذهبی خانوادهها را در جامعه برجسته میساخت. به نظر میرسد براساس این باور دینی، کودکان در متن چنین روزهایی، با شعائر مذهبی تشیّع آشنا میشدند و بستری مناسب برای تربیت دینی آنان فراهم میشد و در نهایت در برابر خدمترسانی به مردمی که برای عزاداری اما سوم شیعیان حضور مییافتند نوعی فروتنی و خضوع در کودکان پرورش مییافت.
نذر وقف و تامین هزینهها برای مراسم عزاداری امام حسین«ع»
وقفِ محلی برای برپایی مراسم عزاداری و روضهخوانی، همچنین وقف قطعه زمینی برای ایجاد تکیه، از جمله اموری بود که مردم تبرکاً، برای اجر یا پاداش اخروی و یا به نیت ادای نذرهایشان در آن مشارکت مینمودند. براین اساس، به دلیل موقوفات و اعانهی نذورات بر تعداد این محلها و به ویژه تکایا، روز به روز افزوده میشد (پولاک،67:1361). پرچمهای سیاه، عَلم و کُتل، آیینه و چراغ از جمله اشیا نذری که مردم برای تکایا و حسینیهها وقف میکردند و گاه مغازهها و زمینهای خود را برای ماه محرم در اختیار هیئتها قرار میدادند و حتی آنها را برای نشستن عزادارن فرش میکردند. ( بروگش،220:1367-221)
همچنین اطعام فقرا و عزاداران و پذیرایی از شرکتکنندگان در مراسم عزاداری و روضه خوانیها، از نذورات رایج و پسندیده در بین مردم به شمار میرفت. بیشتر این نذرها به صورت پخت غذا و از سوی گروههایی از مومنان و افراد خیّر صورت میگرفت. اغلب به هنگام غروب آفتاب و معمولاً بعد از مراسم عزاداری، غذای نذری تهیه شده بین عزاداران تقسیم میشد. (سرنا،169:1362) به دلیل مشارکت گستردهی مردم در عزاداری، هزینههای پذیرایی بسیار بالا بود. و این کار معمولاً از سوی گروهی از افراد متموّل و سرشناس و بر اساس نذری که داشتند تامین میشد:
«افراد متدیّن و سرشناس، هزینه تکایا را متحمل میشوند آنان نذر میکنند که در مجالس عزاداری به مردم چای و قلیان و شربت و غذا بدهند و بسیاری از آنان این کار را می کنند تا به مردم نشان دهند افرادی مومن و صحیح العمل هستند. »( بروگش،223:1367)
از آنجاییکه ایام محرم به عنوان روزهایی برای کسب ثواب و رسیدن به حاجات در بین مردم از اهمیت برخوردار بود، بسیاری از آنها به اندازه توانایی خود برای تامین هزینهها از جمله اجاره یا خرید زمین و اطعام عزاداران نذر میکردند. اما صرفنظر از این مورد، میتوان نذرهایی از این دست را دارای پیامدهایی اجتماعی دانست. کلیه این نذرها کاری گروهی محسوب میشد که در آن افراد زیادی، یا بانی تامین هزینهها و یا تهیه و توزیع آن میشدند. بنابراین نه تنها در افراد حس تقرب به خداوند و نزدیکی به اهل بیت را القا مینمود و افراد خود را از صاحبان عزا میدانستند، بلکه در افراد نوعی حس تعاون، اتحاد و همدلی در جامعه را باز تولید مینمود.
نذر برای برپایی مراسم تعزیه و نقش آفرینی
گزارش آیین تعزیه خوانی از نکات مشترک بسیاری از سفرنامهها است چرا که در دوره قاجار از جایگاه ویژهای برخوردار شد. این سنت تا آنجایی مورد استقبال مردم بود که در ماههای مختلف سال نیز مرتباً برگزار میشد :
«سنت برگزاری تعزیه، چندان عمومیت یافته است که هیچ یک از بزرگان یارای چشم پوشی از آن را ندارد، هرچند که انجام دادن آن متضمن تقبل هزینههای بسیار است. در سایر ماههای سال نیز برپاداشتن تعزیه، به علت قبول شدن نذری که شده است اندک نیست.»(پولاک،236:1361)
تعزیههایی همچون تعزیه حضرت سلیمان، تعزیه عروسی قاسم و تعزیه روایات واقعه کربلا از جمله تعزیههای بسیار مورد پسند عوام بود و افراد نذر میکردند که بانی برگزاری آن شوند و یا نقشی را در آن ایفا کنند. البته چنین تعزیههایی هزینههای سنگینی در بر داشت که معمولاً دولت مخارج آن را تامین مینمود. (بنجامین،460:1363)
در این دوره،تعزیه از چنان اهمیتی برخوردار بود که بانی تعزیه خوانی شدن یا کمک مالی کردن در برپایی آن؛ ایفای نقش در تعزیه خوانی، دادن اسباب مجلس تعزیه، آماده سازی مساجد و تکیه ها برای برگزاری تعزیه در واقع زمینهای آرمانی برای توسل به نیروهای مقدس دینی فراهم میکردند و باب توسل جویی و مراد خواهی را به روی آنها میگشود و نقش مهم و موثری را در آیین نذورات ایفا میکرد و مشارکت مردمی را میطلبید.
نذر برای آزادی زندانیان
یکی از نذرهای پسندیده ماه محرم، نذر وساطت برای مجرمین و رها کردن آنها از زندان بود. این نذر به صورت دسته جمعی و پس از اتمام مراسم عزاداری یا تعزیه صورت میگرفت. در این نذر طی مراسمی، دستجات به در زندان میرفتند و اسم فلان مقصر را برده و آنقدر به رئیس زندان اصرار میکردند تا مجرم آزاد شود. (بنجامین،463:1363)
همچنین شکل دیگری از این نذر بدین گونه بود که قمه زنها طی مراسم عزاداری، به سمت جایگاه رئیس شهربانی وقت میرفتند تا آخرین ضرب شست خویش را به او نشان دهند. در این حین مرتباً نام یکی از زندانیان مورد نظر اعضای دسته بود تکرار میکردند تا بالاخره به آزادی وی رضایت دهد. (اوبن،223:1391)
همبستگی و مشارکت گروهی ازمؤمنین کارکردهای اجتماعی این نذر را به تصویر میکشد. از آنجاییکه سیستم قضایی این دوره از قواعد ثابت و عادلانهای برخوردار نبود، مردم با مشارکت یکدیگر و در قالبی عملی دینی و نمادین، واسطهای میشدند برای آزادی زندانیانی که معمولاً امیدی به قضاوتی درست و رهایی نداشتند. فرد زندانی که برای رهایی وی تلاش مینمودند؛ جز افراد خوشنام و محبوب در بین مردم بود. از سوی دیگر، این حرکت با اصرار و پافشاری مردم عزادار تا جایی ادامه مییافت که بالاخره به هدف خود برسند و مستلزم تعاون و همکاری گروهی بود که همدلی قشر عظیمی از مردم را میطلبید و این عمل، مردم جامعه را برای رفع مشکلات خود به یکدیگر نزدیکتر مینمود.
نتیجه گیری
بسیاری از نذورات در دورهی قاجار توامان با برپایی مراسم عزاداری برای امام سوم شیعیان شکل میگرفت و معنا مییافت. از آنجایی که بسیاری از مراسم مذهبی نیاز به مشارکت همگانی دارد، در سفرنامههای دوره قاجار نیز شاهد مشارکت طبقات مختلف جامعه در مراسم عزاداری امام حسین «ع» هستیم. انواع نذورات در این مراسم در بستر جمعی معنا مییافت. با توجه به مواردی که ذکر شد، نذر و ادای آن در دورهی قاجار نتیجه00ی دو سویهای در برداشت. در حقیقت نذر در جامعهی قاجار دو کارکرد فردی و اجتماعی را در کنار هم بر عهده داشت. بنابراین اگرچه نذر در وهلهی اول، تنها رفتاری دینی بود که به منظور نزدیک شدن با روح جاری در جهان و ایجاد آرامش درونی و در نهایت رسیدن به خواستهای انجام میشد، امّا در وهلهی دوم عملی اجتماعی بود که باعث همبستگی، نوع دوستی، اتحاد و تسلّی خاطر در بین افراد جامعه میشد.
منابع
اوبن. اوژن، (1391).ایران امروز، ترجمه علی اصغر سعیدی، تهران: علم
اورسل، ارنست. (1353).سفرنامه اورسل، علی اصغر سعیدی، تهران: زوار
بروگش، کارل هنری.( 1367). سفری به دربار سلطان صاحبقران، مترجم مهندس کرد بچه، تهران: اطلاعات
بنجامین، ساموئل گرین ویلر. (1363). ایران و ایرانیان ، ترجمه آوانس خان تهران: گلبانگ
بهار، مهری. (1383).نذر و هویت اجتماعی زنان،مجله مطالعات جامعه شناختی، 24: 132-117
پولاک، یاکوب ادوارد. (1361). سفرنامه پولاک، مترجم کیکاووس جهانداری، تهران: خوارزمی
پارسانیا، حمید، توکلی راد، مهرداد. (1390). کارکردها و پیامدهای نذر در جامعه روستایی. توسعه روستایی. 2: 86-69
دورکیم، امیل.( 1383). صوربنیانی حیات دینی،مترجم باقرپرهام،تهران:مرکز
دهخدا، علی اکبر.( 1377) لغت نامه دهخدا، تهران:موسسه لغت نامه دهخدا
مک لولین، شون. (1383) .دین مراسم مذهبی و فرهنگ، مترجم افسانه نجاریان، اهواز: نشر رسش
نجیب محمد، سید حسین.( 1389).معجزه نذر بر اساس آیات قران و روایات اسلامی، ترجمه سید محمد صالحی، تهران:یاس بهشت
انسانشناسی و فرهنگ
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید