1392/4/1 ۱۲:۲۰
كسي كه وصيت ميكند آدم سادهيي نيست. بزرگترين مقامات علمي را گذرانده، سردي و گرمي روزگار را چشيده، از زيباترين و شديدترين عشقها برخوردار شده، از درخت لذات زندگي ميوه چيده، از هر چه زيبا و دوستداشتني است برخوردار شده، و در اوج كمال و دارايي همهچيز خود را رها كرده و به خاطر هدفي مقدس، زندگي دردآلود، اشكبار و شهادت را قبول كرده است. به خاطر عشق است كه فداكاري ميكنم.
كسي كه وصيت ميكند آدم سادهيي نيست. بزرگترين مقامات علمي را گذرانده، سردي و گرمي روزگار را چشيده، از زيباترين و شديدترين عشقها برخوردار شده، از درخت لذات زندگي ميوه چيده، از هر چه زيبا و دوستداشتني است برخوردار شده، و در اوج كمال و دارايي همهچيز خود را رها كرده و به خاطر هدفي مقدس، زندگي دردآلود، اشكبار و شهادت را قبول كرده است. به خاطر عشق است كه فداكاري ميكنم. به خاطر عشق است كه به دنيا با بياعتنايي مينگرم و ابعاد ديگري را مييابم. به خاطر عشق است كه دنيا را زيبا ميبينم و زيبايي را ميپرستم. به خاطر عشق است كه خدا را حس ميكنم، او را ميپرستم، حيات و هستي خود را تقديماش ميكنم... (بخشي از وصيتنامه شهيد چمران)
شهيد مصطفي چمران در سال 1311 در تهران چشم به جهان گشود. تحصيلاتش را در مدرسه انتصاريه آغاز كرد و در دارالفنون و البرز دوران متوسطه را گذراند؛ در دانشكده فني دانشگاه تهران ادامه تحصيل داد و در سال 1336 در رشته الكترومكانيك فارغالتحصيل شد و يكسال به تدريس در دانشكده فني پرداخت. چمران در همه دوران تحصيل شاگرد اول بود. در سال 1337 با استفاده از بورس تحصيلي شاگردان ممتاز به امريكا اعزام شد و پس از تحقيقات علمي در جمع معروفترين دانشمندان جهان در دانشگاه كاليفرنيا و معتبرترين دانشگاه امريكا –بركلي- با ممتازترين درجه علمي موفق به اخذ دكتراي الكترونيك و فيزيك پلاسما شد.
در درس تفسير قرآن مرحوم آيتالله طالقاني، در مسجد هدايت، درس فلسفه و منطق استاد شهيد مرتضي مطهري و بعضي از اساتيد ديگر شركت كرد و از نخستين اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران بود. در مبارزات سياسي دوران دكتر مصدق از مجلس چهاردهم تا ملي شدن صنعتنفت شركت داشت و از عناصر پرتلاش در پاسداري از نهضت ملي ايران در كشمكشهاي مرگ و حيات اين دوره بود. بعد از كودتاي ننگين 28 مرداد و سقوط حكومت دكتر مصدق، به نهضت مقاومت ملي ايران پيوست و سختترين مبارزهها و مسووليتهاي او عليه استبداد و استعمار شروع شد و تا زمان مهاجرت از ايران، بدون خستگي و با همه قدرت خود، عليه نظام طاغوتي شاه جنگيد و خطرناكترين ماموريتها را در سختترين شرايط با پيروزي به انجام رسانيد.
در امريكا، با همكاري بعضي از دوستانش، براي نخستين بار انجمن اسلامي دانشجويان امريكا را پايهريزي كرد و از موسسين انجمن دانشجويان ايراني در كاليفرنيا و از فعالين انجمن دانشجويان ايراني در امريكا به شمار ميرفت كه به دليل اين فعاليتها، بورس تحصيلي شاگرد ممتازي وي از سوي رژيم شاه قطع ميشود. پس از قيام خونين 15 خرداد سال 1342 و سركوب ظاهري مبارزات مردم مسلمان به رهبري امام خميني(ره) دست به اقدامي جسورانه و سرنوشتساز ميزند و همه پلها را پشت سر خود خراب ميكند و به همراه بعضي از دوستان مومن و همفكر، رهسپار مصر ميشود.
در مصر به مدت دو سال، در زمان عبدالناصر، سختترين دورههاي چريكي و جنگهاي پارتيزاني را آموخته و به عنوان بهترين شاگرد اين دوره شناخته ميشود و به دنبال آن مسووليت تعليم چريكي مبارزان ايراني به عهده او گذاشته ميشود.
شهيد چمران با پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي ايران، بعد از 23 سال هجرت، به وطن بازگشت. همه تجربيات انقلابي و علمي خود را در خدمت انقلاب گذاشت؛ خاموش و آرام ولي فعالانه و قاطعانه به سازندگي پرداخت. همه تلاش خود را صرف تربيت نخستين گروههاي پاسداران انقلاب در سعدآباد كرد. سپس در شغل معاونت نخستوزير در امور انقلاب شب و روز خود را به خطر انداخت تا سريعتر و قاطعانهتر مساله كردستان را فيصله دهد و بالاخره در قضيه فراموشناشدني «پاوه» قدرت ايمان و اراده آهنين و شجاعت و فداكاري او بر همگان ثابت گشت.
فعاليت سياسي قبل از انقلاب در امريكا، فعاليت نظامي در لبنان، معاونت نخست وزير در امور انقلاب دولت موقت، وزير دفاع جمهوري اسلامي ايران، نماينده مردم تهران در نخستين مجلس شوراي اسلامي، نماينده امام خميني(ره) در شوراي عالي دفاع و از جمله فرماندهان جنگهاي نامنظم، فعاليتهايي بود كه وي در زمان حيات خود انجام داد.
شهيد چمران بعد از به دست آوردن افتخارات زياد از جمله جلوگيري از سقوط پاوه، در جبهه دهلاويه با اصابت گلوله خمپارهيي مجروح و در بيمارستان سوسنگرد كه بعدا به نام شهيد دكترچمران ناميده شد، كمكهاي اوليهاش انجام شد و آمبولانس به طرف اهواز شتافت، ولي افسوس كه فقط جسم بيجانش به اهواز رسيد و روح او سبكبال و با كفني خونين كه لباس رزم او بود، به ديار ملكوتيان و به نزد خداي خويش پرواز كرد و نداي پروردگار را لبيك گفت كه: «ارجعي الي ربك راضيه مرضيه».
جنگ خيلي از نخبگان همراه با علم، هوش و استعداد را از ما گرفت و مصطفي چمران از جمله نخبگان ايراني بود كه جنگ، وي را از ايران گرفت و اگر مصطفي چمران زنده بود، شايد اوضاع كشور ما را دگرگون ميكرد. چمران پا به هر عرصهيي كه گذاشت در آن اول بود و مطمئنا در عرصه پيشرفت فكري، اقتصادي، سياسي و فرهنگي كشور ميتوانست از جمله نخبگان تاريخ ايران باشد. افسوس كه جنگ نگذاشت.
امام خميني درباره او ميگويد: «شهادت انسانساز سردار پرافتخار اسلام، و مجاهد بيدار و متعهد راه تعالي و پيوستن به ملأ اعلي، دكتر مصطفي چمران را به پيشگاه وليعصر ارواحنا فداه تسليت و تبريك عرض ميكنم. تسليت از آن رو، كه ملت شهيدپرور ما سربازي را از دست داد، كه در جبهههاي نبرد با باطل، چه در لبنان و چه در ايران، حماسه ميآفريد و سرلوحه مرام او اسلام عزيز و پيروزي حق بر باطل بود. او جنگجويي پرهيزگار و معلمي متعهد بود، كه كشور اسلامي ما به او و امثال او احتياج مبرم داشت. تبريك از آن رو كه اسلام بزرگ چنين فرزنداني تقديم ملتها و تودههاي مستضعف ميكند و سرداراني همچون او در دامن تربيت خود پرورش ميدهد. مگر چنين نيست كه زندگي عقيده و جهاد در راه آن است». (صحيفه امام، ج14، ص 478)
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید