1392/3/13 ۱۱:۱۰
گاهي عظمت يك موضوع مانع از بررسي تحليلي آن ميشود و ابعاد مختلف مطلب، آنگونه كه بايد و شايد مورد بررسي قرار نميگيرد. رهبري حضرت امام و شخصيت والاي آن بزرگ از اين گروه موضوعات است؛ به طوري كه تاكنون، حتي درصدي از حق مطلب ادا نشده و ناگفتهها و نانوشتهها در اين زمينه بسيار است.
گاهي عظمت يك موضوع مانع از بررسي تحليلي آن ميشود و ابعاد مختلف مطلب، آنگونه كه بايد و شايد مورد بررسي قرار نميگيرد. رهبري حضرت امام و شخصيت والاي آن بزرگ از اين گروه موضوعات است؛ به طوري كه تاكنون، حتي درصدي از حق مطلب ادا نشده و ناگفتهها و نانوشتهها در اين زمينه بسيار است. ازجمله مطالبي كه تاكنون مورد توجه واقع نشده، پاسخ به اين سوال است كه: چرا مردم امام را به رهبري برگزيدند و فرد يا گروه ديگري را به اين سمت انتخاب نكردند؟ به عبارت ديگر، امام داراي چه ويژگيهايي بود كه مردم او را بر همه مراجع، شخصيتها، گروهها و سازمانهاي سياسي و مذهبي موجود ترجيح دادند؟ در اين مقاله سعي بر اين است كه در حد توان به پاسخ سوال فوق پرداخته و ويژگيهاي رهبري حضرت امام را مورد بررسي قرار دهيم. براي پاسخ به سوال فوق بايد به بررسي شخصيت همهجانبه و تكامل يافته امام پرداخت و ويژگيهاي گوناگون و گاه به ظاهر متضاد ايشان را مورد بررسي قرار داد؛ ويژگيهاي مختلفي كه به ندرت در يك فرد جمع ميشود و از او شخصيتي ميسازد كه در تاريخ بعد از صدر اسلام كمنظير يا بينظير است.
روحاني بودن اولين ويژگي مهم كه بايد مورد توجه قرار گيرد، روحاني بودن امام است. روحانيت در جامعه ما از جايگاه خاصي برخوردار است و مردم با علم و تجربه دريافتهاند كه اين قشر هميشه حامي مظلومان و مخالف ظالمان بودهاند. مردم ما به خوبي آگاهند نهضتي در ايران به وقوع نپيوسته، مگر اينكه روحانيت رهبري آن را برعهده داشته يا اينكه به طور موثر در آن دخيل بوده است. اين خصوصيات باعث ميشود كه مردم به اين قشر اطمينان داشته و آنان را تكيهگاه خود بدانند. بنابراين اولين عاملي كه زمينه را براي رهبري حضرت امام فراهم كرد، روحاني بودن ايشان بود.
مرجعيت ويژگي دوم امام مرجعيت است. مرجع در بينش شيعه جانشين امام معصوم(ع) است و حكم او مانند امام و پيامبر براي امت تلقي ميشود. مردم مسلمان ايران حركات اجتماعي و سياسي خود را در چارچوب تكليف شرعي انجام ميدهند و از اين طريق دنياي خود را با آخرت پيوند ميزنند. آنها حاضر نيستند آخرت و قيامت خود را در اختيار فردي سياسي و غيرمذهبي قرار دهند؛ زيرا به خوبي ميدانند كه در چارچوب ولايت فقيه و اجتهاد است كه موضوع جنبه شرعي پيدا ميكند و تكليف به درستي انجام ميشود.
حكيم و فيلسوف ويژگي سوم امام فيلسوف بودن اوست. امام از اساتيد بزرگ فلسفه در حوزه علميه قم بود و آن را تدريس و ترويج ميكرد. اين اقدام امام در شرايطي صورت ميگرفت كه بعضي ديگر از فقها نه تنها با فلسفه مخالف بودند، بلكه مدرسان آن را تكفير ميكردند. بينش فلسفي امام و تبحر در آن، باعث پيچيدگي هرچه بيشتر ذهن امام شده و ايشان را از سادهانديشيها مصون ميداشت. برخورد صحيح امام با مسائل بغرنج سياسي در طول مبارزه و عدم ارتكاب اشتباهات فاحش از جانب ايشان از اين ويژگي امام نشات ميگرفت.
خلوص از ويژگيهاي ديگر امام كه بايد آن را مهمترين عامل موفقيت او به حساب آورد، خلوص است. امام بنده عابد و زاهد خدا بود و سالهاي طولاني در خلوت عبادتگاه، خود را خالص كرده بود. او تجسم عيني تسليم در مقابل خدا بود و به همين جهت بزرگترين اتفاقات، كوچكترين تاثيري براي او نداشت. امام موحدي بود كه با اتصال به خداوند متعال ديگر قدرتها را خرد ميديد و از اين بابت هيچ نگراني به خود راه نميداد. امام اول كسي بود كه به توصيه معروف خود (پيش از آنكه مردم به شما روي آورند، خود را بسازيد) عمل كرده و خود را آنچنان ساخته بود كه اقبال ميليونها انسان يا ادبار آنها در نظرش تفاوتي نداشت. در عين حال آنچنان براي اين بندگان خدا ارزش قائل بود كه حتي يكبار در طول عمرش به آنان دروغ نگفت و با آنان سياسيكاري نكرد و سرتاسر عمر پربركت و زندگي شريفش را در جهت رشد و نجات آنان صرف كرد. همين خلوص امام و درك عميق آن از جانب مردم باعث شده بود كه مردم در مواقع حساس، نداي امام را لبيك گويند و به ياري او بشتابند و كوچكترين شبههاي در ذهن خود نسبت به عملكرد او نداشته باشند. مردم به كرات ديده بودند كه امام براي نجات اسلام و مصلحت مسلمين حاضر به معامله با آبروي خود است و در اين راه ابايي از نابودي حيثيت خود كه به مراتب مهمتر از نابودي جسم مادي است، ندارد. خلوص امام در جميع جهات، عامل كمكها و راهنماييهاي خداوند متعال در مقاطع حساس بود و اين امر باعث ميشد كه با الهامات دريافتي، صحيحترين تصميمات سياسي را در حساسترين مقاطع اتخاذ كند.
نظم و انضباط پنجمين خصوصيت امام كه لازمه رهبري و مديريت در هر سطحي ميباشد، نظم و انضباط در امور است. حضرت امام در رعايت نظم و انجام منظم برنامهها بهگونهاي عمل ميكردند كه نزديكان از طريق انجام هر برنامه توسط ايشان، زمان را تشخيص ميدادند. آنان ميدانستند كه امام هر كاري را در چه ساعتي انجام ميدهند و از اين طريق وقت را مشخص ميكردند. رعايت نظم هم در كارهاي سياسي و اجتماعي و هم در مسائل عبادي و حتي ورزشي امام وجود داشت. اقامه منظم نمازشب و پيادهروي روزانه براي مدت پنجاه سال بدون هيچگونه تغيير شاهد اين مدعاست. امام در يكي از سخنرانيها عبارت «نظم ما در بينظمي است» را مورد انتقاد قرار داده و گفتند: نظم و انضباط از مهمترين اموري است كه بايد مورد توجه مسلمين قرار گيرد.
دشمنشناسي ويژگي مهم ديگر امام دشمنشناسي است. در هدايت يك نهضت، شناخت دوستان و دشمنان و درجهبندي آنها از امور بسيار مهم است. گاه حب و بغضها يا سادهلوحيها باعث ميشود جاي اين دو با يكديگر عوض شده و ضربهاي مهلك بر نهضت وارد شود. براي مثال در جريان نهضت اسلامي ايران خيلي از افراد، شوروي را به دليل كمونيست بودن بزرگترين دشمن انقلاب ميدانستند و امريكا را به دليل عدم مخالفت علني با دين، دوست ميپنداشتند. در صورتي كه امام از همان آغاز نهضت دشمن اصلي انقلاب و حامي شماره يك رژيم ستمشاهي را شناخت و آن را مورد حمله قرار داد تا بالاخره حاكميت امريكا را از ايران برچيد. نمونه ديگر در اين زمينه، شناخت منافقين است. اعضاي اين گروه در سال 1350 در نجف اشرف به حضور امام رسيدند و به دنبال دريافت تاييديه از امام بودند. اين موضوع در شرايطي بود كه اكثر مبارزان مسلمان و حتي روحانيان انقلابي آنان را تاييد ميكردند و از امام نيز ميخواستند كه منافقين را تاييد كند؛ اما امام با وجود اين سفارشها، هرگز آنان را تاييد نكرد و از همان ابتدا شناخت دقيق نسبت به ماهيت آنها پيدا كرد.
صبر انقلابي هفتمين ويژگي امام صبر انقلابي است. امام درحالي كه انقلابيترين فرد زمان خود بود، صبورترين افراد نيز به حساب ميآمد و اين دو ويژگي به ظاهر متضاد در شخصيت بزرگي چون امام به حد كمال وجود داشت. امام شناخت دقيقي نسبت به بنيصدر داشتند و ميدانستند كه او لياقت رياستجمهوري كشوري اسلامي و انقلابي را ندارد؛ اما به دليل مصلحت نظام با صبر و تحمل بسيار با او رفتار كردند تا مردم شناخت دقيقتري نسبت به او پيدا كنند، در صورتي كه اگر چنين فرصتي به مردم داده نميشد تا بنيصدر را به طور كامل بشناسند، ممكن بود گروهي به طرفداري از او برخيزند و درحالي كه كشور دچار جنگي خانمانسوز بود، گرفتار يك درگيري داخلي نيز بشود. در همان زمان عدهاي از افراد انقلابي كه واجد صبر انقلابي لازم نبودند و به همين دليل پيچيدگي برخورد امام با بنيصدر را درك نميكردند، اظهار داشتند كه امام از خط خود خارج شده است! آنان نميدانستند كه در جريان يك انقلاب همان اندازه كه افكار انقلابي ضروري و مهم است، صبر و حلم و تحمل نيز ضروري است و اگر اين دو خصوصيت همراه يكديگر نباشد، نهضت با شكست مواجه خواهد شد.
مردم باوري ويژگي مهم ديگر امام، مردمشناسي و مردمباوري است. امام با شناخت دقيق از روحيات، خواستهها و فرهنگ مردم خود، با آنها رابطهيي بسيار مستحكم و صميمانه ايجاد كرده بود. اين رابطه به گونهاي بود كه تكتك آحاد ملت او را همچون پدري مهربان و دلسوز ميپنداشتند و ميدانستند كه امام چيزي جز صلاح و مصلحت آنها را نميخواهد. رابطه صميمانه امام با مردم را ميتوان در مراسم ميليوني تشييع پيكر ايشان و با حضور دايمي مردم بر سر مزار شريف و حرم مطهرش مشاهده كرد. امام خود را خدمتگزار مردم ميدانست و به نظر و راي مردم با ديده احترام مينگريست. جمله معروف «ميزان راي ملت است» بيانگر توجه خاصي است كه ايشان به نظر مردم داشت. امام در پاسخ سوال يكي از مسوولان درباره پيشرفت امور فرموده بود: تا جايي پيش برويد كه بتوانيد مردم را قانع كنيد و اگر تشخيص داديد كه كاري براي مردم قابل توجيه نيست، از انجام آن خودداري كنيد.
عشق به مستضعفين ديگر خصوصيتي كه ميتوان براي امام ذكر كرد، عشق به مستضعفين و تنفر از سرمايهداران و مرفهين بيدرد است. امام با شناخت كامل از تاريخ صدر اسلام و پيروان صديق پيامبر اكرم(ص)، به خوبي ميدانست كه تنها مستضعفين به نداي انقلاب اسلامي لبيك گفته و جان خود را در طبق اخلاص ميگذارند. او دريافته بود كه مرفهين بيدرد نه تنها به دنبال ايجاد تغيير در جامعه نيستند، بلكه با تمام وجود با هر حركت حقگرايانه و عدالتطلبانهيي كه بخواهد بنيانهاي رژيم طاغوت را سست و پايههاي حكومت عدل اسلامي را مستحكم كند، مخالفت ميكنند. امام معتقد بود كه وابستگي مادي آنان به اندازهيي است كه حتي حاضر به برداشتن يك گام در جهت حق نيستند و منافع خود را به هر موضوع ديگري به ويژه اسلام و انقلاب ترجيح ميدهند. امام با توجه به اين تحليل، نظر خود را درباره سرمايهداران چنين بيان ميدارد: «من يك موي كوخنشينان را به تمامي كاخنشينان نخواهم داد.» ايشان در جايي ديگر نيز تحليل خود را از عملكرد مستضعفان و سرمايهداران چنين بيان كردند: «برويد خانواده شهدا را ببينيد، اكثر آنها از اقشار مستضعف هستند؛ زيرا اين گروه آماده فداكاري براي اسلام هستند و چنين خصوصيتي در سرمايهداران بيدرد وجود ندارد.»
اعتقاد راسخ به هدف ويژگي ديگر امام اعتقاد راسخ به هدف بود. واقعيت اين است كه در جريان يك نهضت به دليل صعوبت راه و مشكلات فراوان، بعضا تحمل مبارزان و مجاهدان كاهش مييابد و مقاومت آنها در مواجهه با مشكلات متزلزل ميشود. وجود چنين شرايطي گاه به قدري سخت و سنگين است كه اصل هدف مبارزه را زير سوال ميبرد. اين مساله درباره تمام نهضتها و طبعا درباره انقلاب اسلامي ايران نيز وجود داشته است. هدف امام از ابتداي نهضت، سقوط رژيم سلطنتي و برقراري حكومت اسلامي بود و با تمام وجود اعتقاد داشت كه چنين كاري شدني است. اين هدف به قدري عظيم بود كه عده زيادي از مردم و حتي مبارزان بزرگ نسبت به تحقق آن دچار شك و شبهه بودند. آنان اعتقاد داشتند كه رژيم شاه تا بن دندان مسلح است و از جانب تمامي قدرتهاي جهاني حمايت ميشود؛ بنابراين امكان سقوط رژيم وجود ندارد و بايد مبارزه را با هدفي ديگر دنبال كرد. در اين زمينه آيتاللهخامنهاي، رهبر معظم انقلاب اسلامي در يك سخنراني بيان داشت كه حتي آيتالله طالقاني كه از مبارزان قديمي و از بزرگان دين و سياست بود، سقوط شاه را عملي نميدانست و معتقد بود چنين واقعهيي رخ نخواهد داد؛ اما حضرت امام در تمام طول مبارزه و بهرغم مشكلات بسيار حتي يكبار هم درباره تحقق اين هدف ترديد به خود راه نداد و با صراحت اعلام داشت كه: شاه بايد برود. امام در اين راه تحت تاثير هيچ نظر ديگري قرار نگرفت و با جديت تمام هدف را دنبال كرد تا در نهايت به آن دست يافت.
انتخاب بهترين استراتژي ديگر خصوصيت امام انتخاب بهترين استراتژي جهت مبارزه بود. در دوران قبل از انقلاب جو غالب، مبارزه مسلحانه با رژيم را تجويز ميكرد. اين استراتژي به عنوان نتيجه بررسي و جمعبندي مبارزات گذشته و ماهيت استبدادي رژيم عنوان ميشد و به عنوان دستاوردي علمي به تمام مبارزان ارائه ميشد. طرفداران استراتژي مبارزه مسلحانه در انتقاد از استراتژي امام به اين نكته اشاره ميكردند كه: رژيم مسلح است و مستبد و تحمل هيچگونه حركت اعتراضي مسالمتآميز را ندارد و با كليه حركات مسالمتآميز مردمي برخورد قهرآميز دارد؛ بنابراين طبيعي است كه با چنين رژيمي و با چنان ماهيتي برخورد مسالمتآميز و غيرمسلحانه بينتيجه خواهد بود. در مقابل اين ديدگاه، استراتژي امام آگاهي دادن به تودههاي مسلمان و خيزش عمومي و يكپارچه بود. امام بهخوبي مي دانست كه اگر آگاهيهاي اسلامي و سياسي مردم بالا برود، آنان خود كار را تمام خواهند كرد. ايشان با انتخاب اين روش و با وجود انتقادهاي تمامي انقلابيون آن زمان، مبارزه را ادامه دادند تا پيروزي را براي ملت ايران به ارمغان آورد. استراتژي گل در مقابل گلوله كه از ابتكارات ناب حضرت امام بود، به هيچوجه نميتوانست در ذهن سازمانهايي كه شناختي از اسلام، مردم و فرهنگ ايران نداشتند، شكل بگيرد. عدهيي از طرفداران تز مبارزه مسلحانه با پافشاري بر عقايد خود، پيروزي انقلاب را نتيجه افتادن اسلحه به دست مردم ميدانستند. نظري كه مطابق واقع نبود؛ زيرا زماني كه اسلحه به دست مردم افتاد، رژيم سلطنتي شكسته شده بود. از اين گذشته، دسترسي مردم به اسلحه و مردمي شدن مبارزه مسلحانه كه عمدتا به دليل پيوستن نيروهاي مسلح به انقلاب اسلامي بود، در چارچوب استراتژي امام قابل تبيين است، نه در قالب استراتژي مبارزه مسلحانه بريده از مردم. خلاصه اينكه حضرت امام با انتخاب بهترين استراتژي براي رسيدن به هدف، روشهاي ديگر مبارزه را با وجود تهاجمي بودن آنها نفي كرد و ثابت كرد كه استراتژي انتخابياش بهترين روش مبارزات در ايران اسلامي است.
اعتقاد به نقش زن ويژگي ديگر امام كه نقش بسيار موثري در پيشبرد انقلاب و تبعيت مردم داشت، اعتقاد به نقش زن در فعاليتهاي سياسي و اجتماعي بود. در اين مورد ميتوان به اين نكته اشاره كرد كه امام تنها مرجعي بود كه اجازه ورود جدي زنان را به صحنه مبارزه صادر كرد و آنان را از عزلت خانه به ميدان سياست و انقلاب كشاند و از اين طريق بخش مهمي از جامعه اسلامي را در ارتباط با انقلاب فعال كرد. افكار امام موجب احساس استقلال سياسي و فرهنگي در زنان شد. ورود زنان به صحنه مبارزه مردان را به نحو موثرتري به صحنه مبارزه كشاند. اعتقاد حضرت امام به نقش سياسي و اجتماعي زن، عامل يك تحول اساسي در ذهنيت زن مسلمان ايراني شد و به او تفهيم كرد كه مسلمان بودن با فعاليت اجتماعي تناقضي ندارد. اين انديشه باعث شد تا زن مسلمان با پشت سر گذاشتن تفكرات غربي، وارد صحنههاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و علمي شود و با انتخاب پوشش اسلامي در اين صحنهها پيامي تازه براي تمامي زنان مسلمان جهان به ارمغان آورد. توجه حضرت امام به نقش زن در جامعه، در زمان ارسال پيام براي گورباچف ـ رييسجمهور شوروي سابق ـ به خوبي تجلي دارد. ايشان تاكيد داشتند كه حتما يكي از بانوان مسلمان هيات حامل پيام را همراهي كند تا از اين طريق پيامي ديگر براي جهانيان ارسال كنيم.
سرعت انتقال مطالب و مفاهيم ويژگي ديگر امام سرعت انتقال مطالب و مفاهيم است كه در هدايت نهضت و اداره امور كشور اهميتي خاص دارد. رهبر نهضت در صورتي كه نتواند مسائل را به سرعت درك كند و مشكلات را با تيزبيني خاص خود دريافت كند، نهضت يا حكومت را با معضل مواجه خواهد كرد. اين موضوع به ويژه در كشورهاي جهان سوم از اهميت بيشتري برخوردار است؛ زيرا در اين كشورها نقش فرد در اداره امور كشور بسيار بيشتر از كشورهاي غربي است و در آنجا سيستم بيش از فرد در پيشرفت امور موثر است. درباره اين ويژگي شايد بتوان ادعا كرد كه امام يك شخصيت منحصر به فرد بود و از كوچكترين خبر يا گزارش، بيشترين دريافتها را در حداقل زمان كسب ميكرد كه اين امر در سهولت كار مجريان سهم بسزايي داشت.
مجموعه اين ويژگيها به همراه خصوصيات ديگري از قبيل سيادت كه ريشه عميقي در اعتقادات مردم ما دارد، شرايطي را به وجود آورد تا مردم از ميان تمامي مراجع، شخصيتهاي مبارز روحاني، روشنفكران مذهبي، شخصيتها و گروههاي مليگرا، شخصيتها و گروههاي اسلامي -ملي، سازمانها و گروههاي چريكي، تنها و تنها امام را به رهبري برگزينند و جان و دل به نداي روحبخشاش بسپارند و در پي او بزرگترين انقلاب قرن حاضر را به منصه ظهور برسانند.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید