کتاب یا رساله دانشگاهی؟/ دکتر سید صادق سجادی

1392/2/24 ۱۱:۵۴

کتاب یا رساله دانشگاهی؟/ دکتر سید صادق سجادی

محققانی که می خواهند به خلیج فارس بپردازند، وارد جزئیات موضوع بشوند. مثلا اگر موضوع مربوط به رأس الخیمه باشد باید تک نگاری دقیقی درباره آن بیایید و توضیح داده شود که این جزیره از چه تاریخی دست شیوخ عرب افتاده است؟، چرا این اتفاق افتاده؟، چرا دولت ایران این جزیره را به آنها اجاره داده است؟



تعداد کتاب های منتشر شده در ایران و خارج از ایران درباره خلیج فارس به واسطه اهمیت امروزی این خلیج، در عرصه سیاست و اقتصاد بین المللی همواره رو به افزایش است. از این رو به ابتکار خانه کتاب وزارت ارشاد، هر ساله جشنواره ای تحت عنوان «جشنواره آثار مربوط به خلیج فارس» برگزار می شود که من هم ازجمله داوران آن هستم.


امسال هم چنین جشنواره ای برگزار شد و آثار مربوط به خلیج فارس که خوشبختانه تعدادشان هم کم نبود، مورد بررسی قرار گرفتند، به ویژه رساله های فوق لیسانس و دکتری درباره خلیج فارس و مسائل مربوط به آن نیز قابل توجه بودند. با داوری های منسجم و متعددی که روی آثار انجام شد به بهترین آنها جایزه ای تعلق گرفت.


تعدادی از محققان ایرانی همت خودشان را بر تحقیق پیرامون خلیج فارس مقصور کرده اند و از همین رو، غیر از رساله ها، تعداد قابل توجهی کتاب در این زمینه نیز به چاپ رسیده است. یکی از کتاب هایی که در داوری های کتب فصل مورد توجه قرار گرفت، کتاب «خلیج فارس در نیمه نخست قرن بیستم» نوشته امیرهوشنگ انوری بود.


از آنجایی که این کتاب یک رساله دانشگاهی بوده، طبیعی است که قسمت هایی از کتاب منطبق با ضوابط ساختار رساله های دانشگاهی باشد. اما سوال و نقد اصلی بنده به کتاب این است که اگر نویسنده قصد دارد رساله را به شکل کتاب در بیاورد، طبیعتا باید ابواب و فصول کتاب را هم تغییر دهد و از عناوین دقیق تری استفاده کند. نویسنده باید به متن، صورتی منطقی، مطابق با یک کتاب مستقل بدهد تا شکل و ظاهر متفاوت با یک رساله دانشگاهی باشد.


غیر از این مور، تسامح ها، اشکالات عبارتی و تعبیراتی در کتاب وجود دارد که آنها هم مورد نقد واقع شده است. مثلا از منظر علمی، ارتباط بین سواحل جنوبی و شمالی خلیج فارس مشخص نشده است. قسمت مهمی از کتاب درباره سلسله ها و حکومت های کرانه های جنوبی خلیج فارس است مثل آل ثانی در قطر، آل خلیفه در بحرین، آل سعود در عربستان و حکومتهای دیگری مثل عمارات و جزایر و سواحل خلیج فارس. نقد وارد به این بخش این است که ارتباط این بخشها در خلیج فارس با سرزمینهای ایرانی معلوم نشده است. اگر نویسنده این ارتباط را مشخص کرده بود و به تفصیل وارد ماجرای اجاره دادن جزایر ایرانی به بعضی از شیوخ عرب از دوران قاجار می شد، می توان گفت ارتباط منطقی هویداتر بود.


اشکال دیگر کتاب «خلیج فارس» این است که این کتاب بیشتر مشتمل بر کلیات موضوع است. درباره کلیات هم کتاب های متعدد نوشته شده و وجود دارد. توقع ما این است محققانی که می خواهند به خلیج فارس بپردازند، وارد جزئیات موضوع بشوند. مثلا اگر موضوع مربوط به رأس الخیمه باشد باید تک نگاری دقیقی درباره آن بیایید و توضیح داده شود که این جزیره از چه تاریخی دست شیوخ عرب افتاده است؟، چرا این اتفاق افتاده؟، چرا دولت ایران این جزیره را به آنها اجاره داده است؟، وضعیت اقتصادی جزیره چگونه است؟، بافت جمعیتی آن در چه وضعیتی است؟ چه نزاع هایی سر این جزیره بوده است؟ هم اکنون وابستگی این جزیره به دو طرف چگونه است؟ به خصوص نقش انگلستان در انتزاع این جزایر از ایران و تمهید و طراحی نقشه هایی برای جدا کردن این جزایر از ایران و دادن آنها به عرب ها مورد بررسی قرار گیرد، یا اینکه اصلا چرا انگلستان علاقه مند به جدا شدن این جزایر از ایران بود؟ و مسائل مربوط به کمپانی هند شرقی روشن شود. در حقیقت مقصود من این است که درباره ده ها و بلکه صدها موضوع مربوط به خلیج فارس و سیطره تاریخی ایران بر خلیج فارس می توان تک نگاری های متعدد پدید آورد بدون اینکه وارد کلیات شد.

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: