1394/2/1 ۱۰:۵۹
امروز روز سعدی است و من گفتنیهایم را به این مناسبت خجسته در ضمیمه كرگدن گفتهام. سعدی بزرگترین آموزگار ما است و هرچه بیشتر به او و فرمایشهای گهربار او توجه كنیم حال و روزمان بهتر خواهد شد. توجه به سعدی حرف زدن درباره سعدی نیست بلكه رجوع به آموزههای گرانقدر اوست كه خدا را شكر به لطف استادان بسیار، از پس قرنها به ما رسیده است. حرف زدن درباره سعدی هم البته محاسن بسیار دارد اما حسن اصلی از قبل انس و الفت با بوستان و گلستان و قصاید و غزلیات نصیبمان میشود. ما هر چیزی كم داشته باشیم ماثورات دینی و ادبی كم نداریم و از این حیث خداوند حجت را بر ما تمام كرده است. ما یك اقبال بلند دیگر هم داریم و آن اینكه خط و ربطمان تغییر چندانی نكرده و ما همچنان میتوانیم كتابهای هزار سال قبل به این طرف را بخوانیم و تقریبا بفهمیم. انگلیسیها و فرانسویها و آلمانیها هم البته به همان خط و ربط قدیم ماندهاند اما به همان راحتی كه ما متنهای قدیمی میخوانیم، آنها نمیتوانند. ملت تركیه كه بندگان خدا حتی متن ٦٠، ٧٠ سال پیش خودشان را هم نمیتوانند بخوانند .
امروز روز سعدی است و من گفتنیهایم را به این مناسبت خجسته در ضمیمه كرگدن گفتهام. سعدی بزرگترین آموزگار ما است و هرچه بیشتر به او و فرمایشهای گهربار او توجه كنیم حال و روزمان بهتر خواهد شد. توجه به سعدی حرف زدن درباره سعدی نیست بلكه رجوع به آموزههای گرانقدر اوست كه خدا را شكر به لطف استادان بسیار، از پس قرنها به ما رسیده است. حرف زدن درباره سعدی هم البته محاسن بسیار دارد اما حسن اصلی از قبل انس و الفت با بوستان و گلستان و قصاید و غزلیات نصیبمان میشود. ما هر چیزی كم داشته باشیم ماثورات دینی و ادبی كم نداریم و از این حیث خداوند حجت را بر ما تمام كرده است. ما یك اقبال بلند دیگر هم داریم و آن اینكه خط و ربطمان تغییر چندانی نكرده و ما همچنان میتوانیم كتابهای هزار سال قبل به این طرف را بخوانیم و تقریبا بفهمیم. انگلیسیها و فرانسویها و آلمانیها هم البته به همان خط و ربط قدیم ماندهاند اما به همان راحتی كه ما متنهای قدیمی میخوانیم، آنها نمیتوانند. ملت تركیه كه بندگان خدا حتی متن ٦٠، ٧٠ سال پیش خودشان را هم نمیتوانند بخوانند . چند هفته پیش كه سر تركیه در همین ستون بحثمان شده بود، خیلیها برای من نوشتند كه اهالی تركیه با فرهنگند و بعضیها حتی جلوتر رفتند و نوشتند و به دفاع از همسایه غربی نوشتند كه تركها خیلی پیشرفت كردهاند و اروپایی شدهاند و حتی از ایرانیها هم بافرهنگترند. من میلی به ادامه بحث نداشتم و پی حرفم را نگرفتم اما بدم نمیآمد این را به منتقدانم میگفتم كه چه فرهنگی است كه آدم نتواند نامه پدربزرگش را بخواند؟ فرهنگ، لباس نیست كه آدم از اروپا وارد كند. فرهنگ تركیب چیزهای بسیاری از جمله تاریخ و ماثورات است. وقتی آدم به عمد خودش را از این ماثورات بیبهره كند، چطور میتواند به فرهنگش ببالد؟ بگذریم و به جایش شكر این نعمت بیكران را به جا آوریم كه بهرغم همه مصایب و مشكلات و گرفت و گیرهایمان میتوانیم سعدی و حافظ و عطار و سنایی بخوانیم و كما بیش یك چیزهایی بفهمیم. فرهنگ از آسمان كه روی سرمان نمیبارد. دین و تاریخ و رسوم وكتاب و خلقیات انسانی را كه روی هم بریزیم، میشود فرهنگ. منتها ما یك مشكل تاریخیمان این است كه قدر داشتههایمان را نمیدانیم و آنچه خود داریم را از بیگانه تمنا میكنیم. گفت همه حسرت فرهنگ ما را میخوردند، پدرم میرفت سراغ همسایه. حالا قصه ما هم همین است. همه عالم حسرت سعدی و حافظ و مولانا و فردوسی را میخورند ما میرویم سراغ صد پله از اینها پایینتر. هر كدام از اینها كه نام بردم قومی را بلكه ملتی را كفایت میكنند. تركیه فقط صاحب قبر رومی است ببینید چطور در جهان در بوق و كرنایش كرد. انگلیسیها ببینید با شكسپیرشان و فرانسویها با رمبو چه میكنند. آن وقت ما حتی حضور این بزرگان را در كتابهای فارسی مدرسه كمرنگ میكنیم. فارسی مدرسه، سرش را بخورد، امتحان بگیرید ببینید چند نفر از مدیران مملكت سعدی بلدند بخوانند و هوش و گوششان هست كه نصایح او را در كار و بارشان عملی كنند؟ یك بار قبل از اینكه حسن روحانی رسما بر مسند پرزیدنتی تكیه زند از روی تواضع و اخلاص و خیرخواهی خواهش كردم تا فرصت دارند و هنوز كار اجرایی مثل هوار روی سرشان نریخته وقت بگذارند و در محضر یكی از استادان خوش صحبت ادبیات بنشینند و گلستان و بوستان را دوره كنند. مطمئنم حرفم را جدی نگرفتند و سعدیخوانی را تفننی مغایر كار كلان مملكتداری پنداشتند. بعد هم چنان درگیر كار و جلسه و سفر و كارتابل شدند كه مجال همین تفنن هم نصیبشان نشد. البته ایشان حتما قبلا سعدی خواندهاند و فرمودههای او را به یاد دارند اما هنوز هم به جد معتقدیم كه سعدی را باید جدی گرفت و حتی در اوج كار و تلاش هم از او غفلت نكرد. از عمق جان معتقدم اگر روسای جمهور قبل به سعدی بیشتر عنایت میكردند، اوضاع مملكت به مراتب بهتر از این میشد كه شده است. اصلا من اگر كارهای بودم حتما قانونی وضع میكردم كه از مدیركل به بالا هفتهای یك روز سعدی بخوانند و اصلا پیش نیاز مسوولیتپذیری را میگذاشتم دوره سعدی ضمن اینكه سعدی این حرفها را از خودش كه در نیاورد. همه این مطالب شیرین و خوشایند مأخوذ از قرآن و عترتند و آن بزرگوار با خوشذوقی تمام، عربیها را برایمان فارسی دلنشین كرده است. اگر ما نصیحت او را جدی میگرفتیم كه «مفرمای كار معظم به نوخاسته» آن وقت این همه نوخاسته بیهنر طلبكار مملكت نمیشدند و باتصمیمات غلط و احساسی دمار از روزگار مملكت درنمیآوردند. از من میشنوید، سعدی برای مذاكره هم حرف دارد و ظریف و تیمش اگر مستظهر به فرمایش سعدی باشند راحتتر بر آن ارقههای هفت خط تاثیر میگذاشتند. نگویید سعدی مال هشت قرن پیش است و حرفهایش قدیمی و تكراری است. اگر این حرف را بزنید معلوم است او را و اصلا ادبیات این سرزمین را نمیشناسید. اتفاقا سعدی همچنان تر و تازه است و میتواند حال ما را خوش كند.
روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید