معجزه هنر در کاهش خشونت / حسن ناهید

1394/1/30 ۰۹:۳۳

معجزه هنر در کاهش خشونت / حسن ناهید

کمتر هنرمند ایرانی‌ای را می‌شناسید که به جرم قتل یا دزدی محکوم شده باشد. من نیز در بیش از نیم‌قرن سابقه هنری‌ام چنین چیزی را به‌خاطر ندارم. کمتر هنر‌دوستی را می‌شناسید که به رفتار خشونت‌آمیز شهره باشد. در چنین شرایطی است که برخورد با برنامه‌های فرهنگی و هنری و مانع‌ایجادکردن برای برگزاری کنسرت‌های موسیقی یا نمایش فیلم‌ها و تئاترها جای تعجب دارد و به‌عنوان مسئله‌ای لاینحل باقی مانده است.

 

کمتر هنرمند ایرانی‌ای را می‌شناسید که به جرم قتل یا دزدی محکوم شده باشد. من نیز در بیش از نیم‌قرن سابقه هنری‌ام چنین چیزی را به‌خاطر ندارم. کمتر هنر‌دوستی را می‌شناسید که به رفتار خشونت‌آمیز شهره باشد. در چنین شرایطی است که برخورد با برنامه‌های فرهنگی و هنری و مانع‌ایجادکردن برای برگزاری کنسرت‌های موسیقی یا نمایش فیلم‌ها و تئاترها جای تعجب دارد و به‌عنوان مسئله‌ای لاینحل باقی مانده است. این اتفاق در حالی در ایران رخ می‌دهد که در تمام دنیا، نه‌تنها مسئولان فرهنگی که حتی دیگر زمامداران حکومت، تلاش می‌کنند تا هر‌چه‌بیشتر بحث هنر را در جامعه گسترش دهند؛ آنان به‌خوبی به این نکته واقف هستند که گسترش مسایل هنری و آموزشی، سهل‌ترین و درعین‌حال کم‌هزینه‌ترین راه است تا جامعه‌ای آرام داشته باشند؛ جامعه‌ای که نه‌تنها از خشونت عاری است، بلکه حتی ثروت‌ها و منابع طبیعی را نیز حفظ می‌کند. جالب آنکه، حتی در زندان‌های کشورهای دنیا نیز محکوم علاوه‌بر گذراندن دوره محکومیتش با مسایل هنری و فرهنگی آشنا می‌شود و گاه دیده می‌شود که بعد از خروج از زندان، نه‌تنها دیگر مشکلات گذشته‌اش را دنبال نمی‌کند که زندگی جدیدی را از سر می‌گذراند. این در حالی است که در کشور ما به‌هیچ‌روی از پتانسیل عظیمی که در این زمینه وجود دارد، بهره گرفته نمی‌شود. در‌حال‌حاضر ما مشاهده می‌کنیم که تعداد زیادی از جوانان، علاقه‌مند به فراگیری موسیقی هستند، کافی است نگاهی داشته باشید به تعداد هنرجویان سازها و آن را با چنددهه قبل مقایسه کنید؛ این مسئله در زمینه کتاب و همچنین دیگر هنرها نیز دیده می‌شود. تیراژ کتاب اگرچه همچنان پایین است اما تعداد‌ کسانی که به‌عنوان‌ نویسنده هم‌اکنون فعالیت می‌کنند، بسیار زیاد شده است؛ اما آیا این پتانسیل عظیم، توانسته به راهکاری در جامعه ختم شود؟ جواب به‌طور‌قطع منفی است و مایه تأسف؛ تأسف‌بارتر اینکه هنری که می‌توانسته در جهت بهبود وضعیت روانی هنرمند و جامعه حرکت کند، با سرکوب، بیشتر مایه ناامیدی می‌شود و همان‌طور که می‌دانید «ناامیدی» همواره سرایت بیشتری از امید دارد. به‌همین‌خاطر ضروری است تا مسئولان فرهنگی به‌خصوص در دولت کنونی که شعارشان «تدبیر و امید» است، به این مسئله توجه داشته باشند و یادشان باشد که هنر در زندگی ایرانیان همواره راه پرپیچ‌وخم و گسترده‌ای داشته است؛ مسئله‌ای که به‌راحتی می‌توان در زبان طنز و ادبیات و حتی حرف‌زدنشان مشاهده کرد. ایرانیان تنها مردمانی هستند که حتی در مواقع بحرانی نیز می‌توانند آن را با زبان طنز بیان کنند، این مسئله شاید دلیلی روان‌شناختی و جامعه‌شناسانه داشته باشد که من از آن اطلاعی ندارم، اما می‌توانم آن را به‌عنوان علاقه‌مندی آنان به هنر بدانم؛ همان‌طور که در هیچ کشوری مردم برای دیدن تک‌نوازی یا دونوازی هیچ هنرمندی تا این اندازه علاقه‌مند نیستند. معماری اصیل ایرانی نیز پرده از این ماجرا برمی‌دارد؛ اما کافی است هم‌اکنون با اندکی تأمل به این مسایل نگاه کنید و ببینید تا چه اندازه ما از هنرهای اصیلمان دور شده‌ایم و همین مسئله تا چه اندازه تاثیر منفی خودش را به‌جا گذاشته است. آنان که سن‌وسال بیشتری دارند، هیچ‌گاه تا این میزان خشونت را در جامعه ندیده‌ بودند، خشونتی که هر لحظه آماده انفجار است؛ در این میان است که توصیه می‌کنم از معجزه «هنر» غافل نشوید.

روزنامه شرق

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: