1393/12/26 ۰۹:۴۰
عبدالحسین زرینکوب که در روزهای پایانی سال1301 شمسی در محله بحرالعلوم شهر بروجرد زاده شده بود، به قول خودش هر سال، یک، دو روزی از نوروز پیرتر بود.عبدالحسین از کودکی به طلب دانش رفته بود و از شش سالگی که پای به مدرسه نهاده بود، دیگر از آن بیرون نیامده بود. در بروجرد به دبستان رفته بود و در تهران تحصیلات متوسطه را به پایان برده بود.
به یاد استاد زرینکوب
عبدالحسین زرینکوب که در روزهای پایانی سال1301 شمسی در محله بحرالعلوم شهر بروجرد زاده شده بود، به قول خودش هر سال، یک، دو روزی از نوروز پیرتر بود.عبدالحسین از کودکی به طلب دانش رفته بود و از شش سالگی که پای به مدرسه نهاده بود، دیگر از آن بیرون نیامده بود. در بروجرد به دبستان رفته بود و در تهران تحصیلات متوسطه را به پایان برده بود. سپس در خرمآباد و بعد در بروجرد به کار معلمی پرداخته بود. از کودکی با کتاب انس گرفته و با آن دوست شده بود. اول باری که اهل علم و ادب نام او را شنیدند، سال 1323 ش بود. در آن سال، در بروجرد کتاب کوچکی با عنوان فلسفه شعر یا تاریخ تطور شعر و شاعری در ایران منتشر شد که نویسنده آن، خود را «عبدالحسین زرینکوب دژم، دبیر ادبیات زبان فارسی» معرفی کرده بود. در آن زمان، عبدالحسین جوان کمتر از 22 سال داشت و هنوز تحصیلات دانشگاهی را آغاز نکرده بود و هیچ استادی جز کتاب نداشت. با این حال، همین رساله80 صفحهای آن اندازه مورد توجه اهل علم قرار گرفت که در همان زمان، دکتر صادق رضازاده شفق کتاب را بسیار ستود و دکتر پرویز ناتل خانلری هم در مجله سخن آن را نقد و بررسی کرد. پس از آن، با آغاز تحصیل در دانشگاه تهران، عبدالحسین جوان فرصت یافت تا با چاپ ونشر مقالههای متعدد توانایی علمی خود را به همعصران خویش بنمایاند و آنها را به تحسین و اعجاب افکند. روزی به طور اتفاقی، دکتر خانلری، جوانی را دیده بود که پاکتی را در صندوق پستی مجله سخن میاندازد. پس از آنکه نامش را جویا شده بود، او را به دفتر مجله دعوت کرده بود. در آنجا، خانلری و صادق هدایت اعتراف کرده بودند که تا آن زمان میپنداشتهاند عبدالحسین زرینکوب که مقالاتش را در سخن منتشر کردهاند، پیرمردی سپید موی و دیرینه سال است.
در عرصه شعر و شاعری شیفته حکیم طوس، فردوسی و نیز مولانا جلالالدین بود. او به قصهنویسی و نگارش نمایشنامه نیز علاقه نشان داد. ترجمه از کارهایی بود که عبدالحسین زرینکوب از جوانی بدان پرداخت. از قدیمترین ترجمههای وی میتوان به «بنیاد شعر فارسی»، نوشته دارمستتر (1326 ش) و «متافیزیک»، تألیف فلیسین شاله (1329 ش) اشاره کرد. بعدها نیز «شرح قصیده ترسائیه خاقانی» نوشته مینورسکی، فن شعر ارسطو و ادبیات فرانسه در قرون وسطی و رنسانس تألیف وردن سولینه را به فارسی برگرداند. عبدالحسین زرینکوب آرام و بیادعا به کار خویش پرداخت، بیآنکه خود را درگیر مشاجرات قلمی بیحاصل کند یا وقت خود را در مناصب اداری بگذراند، سر به زیر و افتاده، اما مصمم و پرشور، به تحقیق و تألیف مشغول شد که حاصل آن، حدود پنجاه عنوان کتاب و بیش از سیصد و پنجاه عنوان مقاله در زمینههای گوناگون ادبیات، تاریخ، عرفان و تصوف، فلسفه و تاریخ ادیان بود.
با اینکه استاد زرینکوب طبعی آرام و بیادعا داشت و به دور از هیاهو و جنجال به کار میپرداخت، اگر سرزمین و مردمش و فرهنگ پرمایه آن را درخطر میدید، در صف مقدم جبهه قرار میگرفت. در زمانی که بحث بیریشه «خلیج عربی» در بعضی از مجامع خارجی آغاز شده بود و تعدادی از کشورهای همسایه و غیرهمسایه این اصطلاح نادرست را به جای نام تاریخی «خلیجفارس» مطرح کرده بودند، استاد دکتر عبدالحسین زرینکوب با بحثهای علمی نشان داد که «خلیج عربی» نامی مجعول و ساخته سیاستمداران مغرض است. همچنین استاد زرینکوب با درک عمیق تاریخی خود دریافت که اصرار نمایندگان وقت اتحاد جماهیر شوروی برای نام بردن از ایران در طرح تألیف مجموعه «تاریخ تمدنهای آسیای مرکزی» که از سوی سازمان یونسکو انجام میگرفت، تنها به دلیل اعمال سیاستهای امپریالیستی و توسعهطلبانه است. بنابراین، استاد زرینکوب پس از اینکه در مقر یونسکو، طی سخنرانی خود، اثبات کرد که ایران هیچگاه جزو آسیای مرکزی نبوده است، پیشنهاد کرد که ذکر نام ایران در آن کتاب، تنها از جهت روابط فرهنگی دیرینه آن با اقوام آسیای مرکزی تلقی شود و از این رو، این امر نباید هیچگونه تعهد سیاسی و ارتباط ژئوپولتیک را برای ایران به دنبال داشته باشد.
روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید