1393/12/20 ۰۹:۱۶
اشاره: از مجموعه مقالاتی که در «آفریننامه ریاحی» (تقدیمشده به مرحوم دکتر محمد امین ریاحی) به چاپ رسیده، یکی نیز مطلب حاضر است که با تلخیص و حذف مآخذ تقدیم میشود:
شناخت جمهوری کوچک مرسوم به «اُسِتیا» (Qssetia) از هر جهت برای ما ایرانیان دارای اهمیت است. این جمهوری در قفقاز شمالی و وابسته به فدراسیون روسیه است و زبان آن، آسی، عضوی از خانواده زبانهای ایران و خویشاوند با زبان ماست. آسها خود را «ایر» (مفرد) و «ایران» (جمع)، زبان خود را «ایرانی» و میهن خود را «» یا «ایرانستان» میخوانند. جزء «ایر» در این نامها از ماده aryaی ایرانیِ باستان مشتق است و نام قومیِ همه مردمان ایرانی زبان است. آسها تنها بازماندگان شاخه شمالی اقوام ایرانی زبان به شمار میآیند. تبار آسها به سکایان و سَرمتَان باستان میرسد. کنون گوشهای از «الانیه» سدههای میانه است، فرهنگ آسها از همسایگان قفقازی عناصر بسیار به وام گرفته است، و حماسههای «نارت» حاوی لایههای رنگارنگ خاطرات تاریخی این قوم دیرین است.
در بخش مرکزی جبال بزرگ قفقاز واقع است و به وسیله این رشته کوه به دوپاره شمالی و جنوبی تقسیم میشود. بخش شمالی «جمهوری » است و در خاک فدراسیون روسیه جای دارد. بخش جنوبی، ولایت خودمختار جنوبی، در جمهوری گرجستان است. در آستانه انحلال شوروی، جنوبی دادخواهِ وحدت با همزبانان شمالی شد و دولت تفلیس توسل به خشونت را تنها چاره کار دید و ولایت خودمختار جنوبی را منحل کرد. این گفتار برهر دو بخش ناظر است و اگر به بخش شمالی اعتنای چندبرابر شده، دلیلی جز این ندارد که جمهوری از اعتبار بیشتر برخوردار است و اطلاعات مستند از آن به مراتب بیشتر از آگاهی ما از جنوبی است.
جغرافیای طبیعی و انسانی
مدار ۴۳ درجه عرض شمالی از میان خاک جمهوری شمالی میگذرد. همسایگان آن در شمال، استان استاوروپول روسیه و در جنوب، جمهوری گرجستان و در شرق، جمهوری اینگوش و در شمال شرقی، جمهوری چچن و در غرب، جمهوری کابارد و بالکار است. شمالی ۸ هزار و جنوبی ۳۹۰۰ کیلومترمربع مساحت دارد. کل از کشور قطر قدری بزرگتر است.
مرز دو پاره خطالرّأس جبال بزرگ قفقاز است که بلندترین قله آن اِلبُرس (۵۶۱۳ متر، همنام با البرز) است و کازبک (قاضی بیگ، ۵۰۵۰ متر) در مرز جمهوری جای دارد. خاک شمالی رو به شمال سراشیب است. ثلث جنوبی جمهوری از ارتفاعات برهنه پوشیده است و آبادیهای منفرد در درههای تنگ و پیچاپیچ آن مساکن تاریخی آسها در سدههای پیشین بوده است که غالباً به جلگهها کوچ کردهاند. ارتفاع دشت اوست از ۶۰۰ متر در جنوب تا ۳۵۰ متر از سطح دریا کاسته میشود و رودهایی که در مسیر جنوبی ـ شمالی آن را آبیاری میکنند، همه متعلق به حوضه آبریز تدرِکاند. تدرک از یخچال زیلگاخوخ (= زیلگا کوه) سرچشمه میگیرد و پس از پیمودن ۶۰۰ کیلومتر به بحر خزر میریزد. در باختر دشت اوست دره دیگور واقع است و مسکن اقلیت قومی آسهاست.
چشمههای معدنی و آبگرم زبانزد و از جاذبههای گردشگری و جلب سیاح است. جنوبی را چند معبر باریک و گردنههای بلند به شمالی متصل میکند. در جنوبی هامون فراخی وجود ندارد. بیش از نود درصد سطح آن بلندتر از هزارمتر است و نیمی از خاک آن را بیشه و مرتع پوشانده است. تنها در حاشیه جنوبی است که زراعت میشود. تسخینوال (Tskhinval) کرسی ولایتی و تنها شهر جنوبی ۱۰۳۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد. در جنوبی چندین رود و نهر جاری است که به رود کورا (کُر) میریزند. این رود پس از پیمودن گرجستان و خاک اران، با ارس یکی میشود و به دریای خزر میریزد.
بنابر سرشماری ۱۹۸۹، شمالی ۶۳۰ هزار و جنوبی ۱۰۳ هزار جمعیت داشت. از اهالی شمالی ۵۶ درصد آس، ۳۱ درصد روس، ۵ درصد اینگوش است و اوکراینیها و گرجیان و ارمنیان هر کدام ۲ درصد جمعیت را شاملند. در جنوبی ۶۶ درصد جمعیت آس، ۲۹ درصد گرجی و ۲درصد روس بودند.
از شهرهای شمالی ولادیقفقاز (پایتخت) و مُزدُگ پیشینهای بیش از یک قرن دارند و شهرهای بسلن، آلاگیر، دیگوره و آردی دُن جوانترند. ولادی قفقاز با ۳۲۰ هزار سکنه نیمی از جمعیت جمهوری را در خود جای میدهد و از کانونهای معتبر مدنی در سراسر قفقاز شمالی است.
آسها از لحاظ گویش و مذهب به دو گروه بخش میشوند. اکثریت آسها مسیحی ارتدکس و به لهجه ایرانیر ایرونی۱ گویشورند. ایرونی به عنوان زبان رسمی و ادبی پذیرفته شده و مورد استفاده همه آسها در کتابت است. گروه دیگر که یک چهارم کل جمعیت آسهاست. مسلمان سنیاند و گویش آنها «دیگوری» است. گفتنی اینکه آسها خواه رسما مسلمان و خواه مسیحی تلقی شوند، به اجرای احکام ادیان توحیدی اعتنا ندارند و آداب و اعتقادات کهن قومی در نزد ایشان زنده و جاری است!
تاریخ سیاسی
جامعه آسها از همان آغاز سده بیستم تابع تلاطمات سیاسی و اجتماعی روسیه بود. سالهای ۱۹۱۷ تا ۱۹۲۰ عرصه کارزارهای نیروهای سرخ و سفید و مذهبی گشت. در۱۹۲۰ استالین موجودیت «جمهوری خودمختار کوهستان» به مرکزیت قفقاز را اعلام کرد. خاک کنونی شمالی با عنوان «ناحیه آسی» تابعیت این جمهوری خودمختار را یافت که در سال ۱۹۲۴به محدودههای مجزای قومی بخش شد و سهم آسها از این تقسیم «ولایت خودمختار شمالی» بود.
اما جنوبی از چنین اختیاراتی برخوردار نشد. در سال ۱۹۱۸ گرجستان اعلام استقلال کرد و جنوبی پارهای از آن شد. شورشهای پیاپی آسها که وحدت با همزبانان شمالی را مطالبه میکردند، در مارس ۱۹۱۸، اکتبر ۱۹۱۹ و آوریل تا ژوئن ۱۹۲۰ رخ نمود که همه قلع و قمع شد. موضوع وحدت دو نیمه در طول دوره شوروی بارها از سوی اهالی مطالبه شد؛ ولی حتی در زمان استالین که خود تبار آسی داشت، اقدامی از طرف مسکو دیده نشد.
جنگ جهانی دوم در ارتقای حیثیت جمهوری و تحکیم مناسبات او با مسکو تاثیر ماندنی داشت. آسها که مردمانی دلیر و سلحشورند و از سده نوزدهم در ردههای فوقانی قشون روسیه نمایندگان سرشناس داشتند این جنگ را نیز عرصه رشادتهای خود نمودند و بیش از پیش اعتماد زمامداران شوروی را به خود جلب کردند. در بادی امر آلمانیها به همکاری آسها امیدوار بودند و در تبلیغات خود بر تعلق ایشان به نژاد ایرانی و آریایی تاکید داشتند. این تبلیغات ظاهراً کارساز نشد و آسها، علاوه بر حضور در ارتش شوروی، با سازمان دادن عملیات چریکی جداگانه سهم بارزی در پیروزیها داشتند.
شمار آسهایی که در جنگ جهانی دوم به جبههها رفتند ۱۱۰ هزار و تلفات آنها نیمی از این تعداد برآورد میشود. بدینسان امانت آسها نسبت به روسیه یبه اثبات رسید و این امر در تحکیم روابط مودتآمیز و مسکو تا امروز هم به قوت خود باقی است.
پینوشت:
۱٫ ایرانیر ایرونی (Ironi)، همان حکم تهرانیر تهرونی را دارد: در زبان آسی نیز واج رaر ایرانی باستان، هرگاه قبل از واج خیشومی رnر قرار گیرد، به صور گرد ادا میشود.
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید