1393/12/19 ۰۹:۱۰
نام «ایرج افشار» با ایران پیوند خورده است؛ با ایران شناسی و با ایرانگردی و گلگشت در ایران پیوند خورده است. افشار بیش از نیم قرن در ایران سفر کرد و سفرنامه نوشت. خود گفته است که ایرانگردی و گلگشت در وطن، لازمه ایران شناسی است. ایران شناس بزرگ، اعتقادی به شناخت ایران صرفاً بر مبنای آنچه در کتابها مکتوب و مدفون است نداشت و ایران شناسی را آنگاه زنده و رونده و زاینده و حقیقی میدانست که پژوهشگر با طبیعت و خرابه و مردم این سرزمین در آمیزد و این البته از رهگذر «سفر» تحقق مییابد.
در اندوه چهارمین سال فقدان ایرج افشار
ایرج افشار ساده و بیپیرایه سفر میکرد. با شناخت و مطالعه سفر میکرد. در سفر به دنبال نویافتهها و ناشناختهها بود بنابراین دل به دریا میزد و به راههای دشوار و کم آمد و رفت میافتاد. هدفش از سفر کشف و معرفی زیباییهای طبیعی ایران، شناخت بناهای دیرینه در معرض گزند باد و باران زمانه بود. میخواست تکهها و لحظههایی از شیوه دیرینه سال زیستن در این بوم و بر کهن را ثبت کند و به آیندگان بسپارد. به چشم دیده بود که ضرورتهای زندگی امروزین چطور سیلاب وار آداب و سنن زندگی بومی مردم را دگرگون کرده و میکند.
همچنین در نگاه ایرج افشار «کلیت» ایران بود که میبایست با این سفرها گامی برای شناختنش برداشته شود در نتیجه همانطور که برای معبد و برجی پارتی و ساسانی وقت صرف میکرد، مسجد سلجوقی و امامزاده صفوی و کاروانسرای قاجاری را نیز عزیز میداشت. اهتمامش فقط به بناها نبود؛ سنگ و گل و رود و دره و دریا و کوه و بیابان ایران برایش عزیز بود. چقدر درخت کهنسال دید و مشخصاتش را برای آیندگان ثبت کرد. چقدر چشم اندازهای بکر طبیعت ایران را معرفی کرد. باری، این «کل» برای افشار گرامی و نگاه داشتنی بود؛ «جزء جزء» این «کل» را دستاورد زحمت و ذوق و هنر «ملت ایران» میدانست و برگهای از کتاب پربرگ تمدن این سرزمین؛ سرزمینی که ایرج افشار شیفته و فریفته آن بود؛ یعنی وطنش؛ وطن مان؛ ایران. میتوان تلقی ایرج افشار از گلگشت در وطن را به «سبک» رایج سفر جوانان تبدیل کرد؛ جوانان بیداردل دانای سرشار از شور زندگی و عشق به ایران، به شیوه ایرج افشار به گلگشت در وطن روی بیاورند. به شوق شناخت ایران و شناساندن ظرایف و ظرفیتها و زیباییهای آن، ایرج افشاروار به کوه و بیابان و دشت و کویر بزنند و میراث طبیعی و تمدنی و تاریخی ایران را بشناسند و بشناسانند. از این میراث عکس بگیرند و منتشرکنند. مثل ایرج افشار نگران و نگاهبان دلسوز و صمیمی میراث طبیعی و تاریخی ایران باشند. خطرهایی که این میراث ملی را تهدید میکند، تذکر دهند. دیگران را نیز تشویق به گلگشت در گوشه گوشه ایران کنند تا از رهگذر این آمد و شدها به «همه جای» ایران، رشتههای انسجام ملی ما محکمتر شود. باری سفر به شیوه «افشار» خوشتر است...
روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید