سلفی‌گری تکفیری در فرانسه / حسین اسماعیلی ـ کارشناس فرهنگ بین‌الملل ـ بخش اول

1393/11/4 ۰۸:۱۷

سلفی‌گری تکفیری در فرانسه / حسین اسماعیلی ـ کارشناس فرهنگ بین‌الملل ـ بخش اول

درآمد: فرانسه، بزرگترین کشور اتحادیه اروپا، دارای جمعیتی بالغ بر ۶۷ میلیون نفر و دومین کشور این اتحادیه محسوب می‌شود. براساس قانون اساسی که طی انتخابات سال ۱۹۵۸ به تصویب رسید، سکولاریزم در این کشور به رسمیت شناخته شد. در فرانسه اقلیت‌های مختلف مذهبی زندگی می‌کنند که اسلام، بعد از مذهب کاتولیک، با جمعیتی برابر با ۵ میلیون نفر، به عنوان دومین دین در این کشور محسوب می‌شود. نهادینه شدن اسلام در فرانسه به دلیل وجود روابط تاریخی فرانسه با جهان اسلام است که خود باعث ایجاد تحولات عمیق فرهنگی و اجتماعی در این کشور شده که در این مقاله به طور خلاصه به بخشی از آنها اشاره می‌گردد.

 

 

درآمد: فرانسه، بزرگترین کشور اتحادیه اروپا، دارای جمعیتی بالغ بر ۶۷ میلیون نفر و دومین کشور این اتحادیه محسوب می‌شود. براساس قانون اساسی که طی انتخابات سال ۱۹۵۸ به تصویب رسید، سکولاریزم در این کشور به رسمیت شناخته شد. در فرانسه اقلیت‌های مختلف مذهبی زندگی می‌کنند که اسلام، بعد از مذهب کاتولیک، با جمعیتی برابر با ۵ میلیون نفر، به عنوان دومین دین در این کشور محسوب می‌شود. نهادینه شدن اسلام در فرانسه به دلیل وجود روابط تاریخی فرانسه با جهان اسلام است که خود باعث ایجاد تحولات عمیق فرهنگی و اجتماعی در این کشور شده که در این مقاله به طور خلاصه به بخشی از آنها اشاره می‌گردد. از ایده گفتگوی اسلام و مسیحیت که برای اولین بار در سال ۱۹۶۵ در این کشور شروع شد، بیداری اسلامی مسلمانان و ایجاد تحولات عمیق در صحنه سیاسی اجتماعی متعاقب پیروزی انقلاب اسلامی ایران در فرانسه تا ممنوعیت حجاب در سال ۱۹۸۹، به کارگیری سیاستهای تفرقه‌افکنانه برخی قدرتهای منطقه خلیج‌فارس در راستای تربیت عناصر سلفی‌های تکفیری در این کشور چند سال بعد از گسترش روزافزون آگاهیهای فرهنگی سیاسی مسلمانان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، و برخی مطالب دیگر به طور خلاصه در این نوشتار خواهیم گفت.

مورخان اروپایی تاریخ ورود اسلام به فرانسه را سال ۷۱۱ میلادی ثبت کرده‌اند. در این سال مسلمانان از طریق مرزهای اسپانیا، فرانسه را مورد حمله قرار دادند. در این جنگ که ریوگوا دالت (Rio Guadalet) نام گرفت، با پیروزی مسلمانان پایان یافت. سپاه پیروز از پیرنه (Pyrenees) عبور کرده و شهر بزرگ و تاریخی تولوز را فتح کردند. حضور مسلمانان در قسمت‌های مهم خاک فرانسه تا سال ۷۳۲ میلادی دوام یافت. در این سال شکست مسلمانان از شهر معروف دیگری به نام پواتیه(poitiers) توسط فرمانده مسیحی شارل مارسل شروع و به عقب راندن و شکست سپاهیان مسلمان انجامید. آثار و بقایای این دوران هنوز در شهرهای نامبرده موجود است.

حضور بعدی اسلام در فرانسه، متعاقب تسخیر ‌الجزائر در قرن ۱۸م شکل گرفت و به همین ترتیب کشورهای مغرب عربی (در آفریقای غربی) به‌تدریج به تصرف ارتش فرانسه درآمدند. تا سال ۱۸۵۰ برابر آمار رسمی موجود، ده هزار نفر از اهالی الجزائر و دیگر کشورهای مغربی در فرانسه سکنی گزیدند که اولین هسته مسلمانان امروزی در فرانسه به شمار می‌روند. بعد از این تاریخ، مهاجران به صورت گسترده‌تر به سوی فرانسه سرازیر شدند. همزمان با شروع جنگ جهانی اول، پس از درخواست کمک دولت وقت فرانسه، بالغ بر ۵۰۰‌هزار نفر از اهالی مسلمانان کشورهای یادشده به یاری ارتش فرانسه شنافتند و با دادن صدهزار کشته، بهای سنگینی بابت نجات و استقلال این کشور پرداختند. پس از جنگ مذکور، فرانسویان شاهد استقرار ترکیب جدیدی از مسلمانان اهالی کشورهای تونس، الجزائر، مراکش و آفریقای غربی و … در شهرهای بزرگ فرانسه بودند.

به پاس نقش مهم مسلمانان در پیروزی در جنگ به دستور مارشال لیونی و با مهندسی و نظارت قادرابن قبریت مسجد بزرگ و تاریخی پاریس برای رفع نیازهای مذهبی مسلمانان ساخته و در سال ۱۹۲۲ افتتاح گردید. به همین ترتیب پیروزی فرانسویان در جنگ جهانی دوم نیز مدیون کمک مؤثر مسلمانان بود. فداکاری مثال‌زدنی آنان در جریان جنگ، بار دیگر فرانسه را مرهون ایثار آنها ساخت. بعد از پایان جنگ، از سال ۱۹۴۵ تا سال ۱۹۷۴ و قبل از بسته‌ شدن مرزها به روی مهاجران، توده‌های انبوهی از کارگران و خانواده‌های آنها به فرانسه رفتند. برابر آمار رسمی، تا سال ۱۹۸۵ بالغ بر دومیلیون و هشتصد هزار نفر از مسلمانان در فرانسه رحل اقامت افکندند. (گرهلم و لیتمن، ۱۳۷۸، ص۱۴۲)

حضور فرهنگ اسلامی تا دهه ۱۹۷۰ در فرانسه چندان محسوس نبود. مسلمانان از بدو ورود به فرانسه، مراسم مذهبی خود را به طور سنتی به جا می‌آوردند. در میان مهاجران الجزائری، «جمعیت هارکیان» قرار داشتند که پافشاری برانجام مراسم مذهبی در خاک فرانسه از یک سو و همکاری و همراهی آنان با نیروهای فرانسوی در جریان جنگهای داخلی الجزائر در زمان استعمار از سوی دیگر که موجب پناهنده شدن ۵۰۰ هزار نفر از آنان به فرانسه پس از پیروزی انقلاب الجزائر شد، دلیل مضاعفی بر افزایش جمعیت مسلمانان و توقعات آنان از جامعه فرانسه گردید. (p28، ۱۹۸۶،Lamand)

در اماکن فرهنگی محدود مسلمانان به برگزاری نمازهای یومیه و مراسم اعیاد مسلمانان بسنده می‌گشت و به دو دلیل مباحث سیاسی تا سال ۱۹۸۰ جایگاهی در میان مسلمانان نداشت: اول اینکه دیکتاتورهای کشورهای مغرب عربی (از قبیل مراکش، تونس، الجزائر و…) تمامی مساجد و امامانش را کاملاً تحت نظر داشتند. دوم، انگیزه و الگوی مشخصی برای ورود به بحثهای سیاسی وجود نداشت. این حالت تا وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۸۰ـ ۱۹۷۹ ادامه داشت. پس از این پیروزی بود که تحولات شگرفی در صحنه سیاسی اجتماعی فرانسه به منصه ظهور رسید که به قول یکی از جامعه‌شناسان مشهور فرانسه (ژیل کپل)۱ «دوران ایرانی» لقب گرفت.

 

‌آغاز تحولات سیاسی مسلمانان

فعالیت محدودی در زمینه ارتقای فرهنگ اسلامی که در آن زمان امری نادر در غرب به شمار می‌آمد، با تأسیس «انجمن اسلامی دانشجویان عرب» به ابتکار پرفسور حمیدالله در سال ۱۹۶۳ انجام می‌گرفت. جوّ غالب در دانشگاههای فرانسه وجود فرهنگ سیاسی چپ بود که گروه‌های دانشجویی کمونیستی، سوسیالیست‌‌ها و حتی گروههای آنارشیستی را در بر می‌گرفت. وجود انجمن مذکور دست کم به حفظ فاصله فرهنگ سیاسی میان دانشجویان مسلمان از دیگر دانشجویان پیرو مکاتب الحادی کمک می‌کرد.

اعضای انجمن مذکور به مدت دو دهه، بدون هیچ مانعی، در میان توده‌های دانشجویی عرب و به صورت محدودی در میان کارگران مهاجر در پاریس، به فعالیتهای فرهنگی مذهبی پرداختند. آنان دارای گرایش اخوانی معتدل بودند. فعالیتها، ایراد سخنرانی در چارچوب فرهنگ اسلامی توسط استاد حمیدالله و اقامه نمازهای یومیه، معمولاً در تالارهایی با ظرفیت محدود به انجام می‌رسید. بعد از دو دهه فعالیت محدود این گروه، درسال ۱۹۷۹ انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید و شور و حرارت زایدالوصفی را در میان قشرهای مختلف مسلمانان فرانسه ایجاد نمود.

پس از این رویداد، گروه مذکور دسته جمعی به مسجد بزرگ پاریس نقل مکان کردند و در سال ۱۹۸۰ همزمان، در شهرهای دیگر نیز به ایجاد مراکز کوچک اقدام نمودند. از شهرکهای دانشگاهی پاریس گرفته تا شهر بزرگ تولوز، محل فعالیت آنان شد. ایجاد یک مکان در تولوز، ارتباط آنان را با آلمان، محلی که رهبر اخوان‌المسلمین سوریه (به نام عصام عطار) به صورت پناهنده اقامت داشت، میسر می‌ساخت. حداکثر اوضاع فرهنگی دانشجویان عرب مسلمان در اقدامات مذکور خلاصه می‌‌شد. در میان دیگر گروههای مسلمان نیز فعالیتهای محدودی در خصوص فرهنگ سنتی اسلامی رواج داشت.

سال ۱۹۷۹ یا ابتدای «دوران ایرانی»، شور و حرارت حاصل از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، نوید احیای اسلام را می‌داد که اولین بازتاب آن، افزایش رو به رشد اماکن فرهنگ مذهبی از قبیل نمازخانه و مسجد در سراسر فرانسه بود که فرانسویان، با حیرت نظاره‌گر این تحولات بودند. جدول شاخص رشد اماکن مذهبی براساس آمار رسمی به طور خلاصه در ذیل آمده است:

اماکن فرهنگی (نمازخانه‌‌ها و مساجد) در سالهای قبل از ۱۹۶۵، ۱۹۷۵، ۱۹۸۰ و ۱۹۸۵ به ترتیب: ۴ باب، ۶۸ باب، ۲۱۱ باب و ۹۱۲ باب و انجمن‌های اسلامی در همان زمانها به ترتیب از ۳ تا به ۶۰ و بعد۱۵۲ و سپس ۶۳۵ واحد شده‌اند. «انجمن اسلامی مسلمانان جدیدالاسلام با اصالت فرانسوی» درسال ۱۹۷۲ بالغ بر ده مرکز و در سال ۱۹۸۵ به ۸۷ انجمن رسید. (۲۳۴ ، p228،kepel1987)

کمی پس از استقرار جمهوری اسلامی ایران، اقدام دانشجویان مسلمان ایرانی مقیم فرانسه، منجر به بیرون راندن مأموران رژیم سابق از سفارت و رایزنی فرهنگی گردید. متذکر می‌گردد رایزنی فرهنگی رژیم شاه در محله مشهور ژان‌بار۲ قرار داشت که بعداً محل فعالیتهای دانشجویان مسلمان ایرانی با نام «کانون اسلامی» گردید. این مکان بعدها به نقطه عطف تأثیرگذاری فرهنگ اسلام سیاسی در صحنه اجتماعی سیاسی فرانسه تبدیل شد.

بعد از این رویدادها، دانشجویان مذهبی و همچنین گروههایی با گرایشهای مختلف سیاسی از ایران به فرانسه آمدند و اغلب شروع به فعالیتهای سیاسی نمودند. هواداران منافقین، سلطنت‌طلب‌ها، توده‌‌ای‌ها و دیگر گروهها از جمله مخالفان سیاسی انقلاب نوپای ایران به شمار می‌آمدند.

سالهای ۱۹۸۱ـ۱۹۸۰ دو رویداد مهم مرتبط با ایران در فرانسه به وقوع پیوست: شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که تأثیر منفی آن مدتها بر اذهان مسلمانان فرانسه سنگینی می‌کرد، و فرار بنی‌صدر و رجوی و پناهیدن آنان به فرانسه که به التهابات خبری در فرانسه گسترش بیشتری بخشید. براساس نظر ژیل کپل ـ جامعه‌شناس فرانسوی ـ و مشاهدات میدانی نویسنده، حمایت از رژیم بعثی در میان برخی از مسلمانان، جای خود را به طرفداری از جمهوری اسلامی ایران داد. مسلمانان، طرفداری از نظام مذهبی ایران را بر هواداری از رژیم غیرمذهبی عراق ترجیح می‌دادند.

دانشجویان ایرانی طرفدار جمهوری اسلامی ایران، بعدها «دانشجویان پیرو امام خمینی» لقب گرفتند و در کانون اسلامی پذیرای دانشجویان عرب و مهاجران مسلمان و حتی فرانسویان علاقه‌مند به فرهنگ اسلامی بودند و از یک سو به برگزاری نماز جمعه در شهرک دانشگاهی پاریس و برپایی غرفه کتب مذهبی و از سوی دیگر به درگیریهای تحمیلی و پایان‌ناپذیر با ضدانقلابیون و مخالفان انقلاب اسلامی می‌پرداختند. متذکر می‌گردد از میان دانشجویان عرب مسلمان که با کانون اسلامی مرتبط بودند، تعداد انگشت شماری، بعدها جزو شخصیت‌های مهم و سران مذهبی سیاسی پیشرو در انقلاب بیداری اسلامی کشورهای خود (مغرب عربی امروز) گردیدند.

مدتی بعد ایستگاههای مترو مملو از شعارهای ضدانقلاب ایرانی و همچنین شعارهایی به طرفداری از انقلاب اسلامی گشت. بیشترین تأثیر اقدامات خودجوش دانشجویان مسلمان ایرانی، ایجاد ارتباط با مراکز فرهنگی مهاجران مسلمان بود که توانست ماهیت فعالیتهای سنتی آنان را دگرگون سازد. خطبه‌های نماز جمعه تهران و اخبار رویدادهای سیاسی ایران که با کمترین اختلاف زمانی در پاریس پخش می‌گردید، برای مهاجران جذاب می‌نمود.

سالهای ۱۹۸۱ لغایت۱۹۸۴، سالهای پرالتهابی برای صحنه سیاسی داخل فرانسه محسوب می‌شد. اعتصاب، کارخانه‌های اتومبیل‌سازی پواسی۳ و او.اس٫اولنی۴ (سازنده اتوموبیل‌های سیتروئن و تالبوت) و کارخانه بیلییان کورت۵ (سازنده رنو) را فراگرفت. کارگران عمدتاً مسلمان این کارخانه‌ها، مطالبات فرهنگی مذهبی خود از قبیل ایجاد نمازخانه، تعطیلات در اعیاد اسلامی و ایجاد تسهیلات برای ماه مبارک رمضان و… را خواستار بودند. ژیل کپل۶ جامعه‌شناس، در کتاب خود به نام «تولد یک مذهب در فرانسه» (۱۹۸۷) این رویدادها را نتیجه مستقیم تأثیر انقلاب اسلامی ایران می‌داند. در سال ۱۹۸۳ گاستون دوفر۷ ـ وزیر وقت کشور فرانسه ـ در خصوص بحرانهای ایجاد شده گفت: «مسببان اصلی، بنیادگرایان شیعه (دانشجویان مسلمان پیرو خط امام) هستند.» (kepel1987p250-251) احتمال داده می‌شود که بعد از این اظهارات بود که به دستور وزیر کشور، نماینده وقت فرهنگی جمهوری اسلامی و تعدادی از دانشجویان فعال در کانون را تحت‌الحفظ از فرانسه اخراج کردند.

بدین ترتیب فعالیتهای دانشجویان ایرانی که به ‌طور محدود ولی مؤثر جهت رساندن پیام انقلاب اسلامی، با کمترین امکانات و بدون پشتیبانی‌های سیاسی، به انجام می‌‌رسید، پایان یافت و صحنه اجتماعی سیاسی فرانسه، محلی برای ایفای نقش فرقه نوظهور سلفی‌های وهابی گردید. نکته جالب توجه اینکه تا آن وقت کلمه فرقه گرایانه‌ای در میان مسلمان رواج نداشت. عباراتی از قبیل بنیادگرایی شیعه و یا انقلاب شیعی، توسط رسانه‌ها و مقامات فرانسوی ادا می‌گردید. از سال ۱۹۸۵ به بعد بود که فرانسه شاهد ارائه تفسیر جدیدی از اسلام گردید که حتی در میان پیروان مذاهب پنجگانه اسلامی مقیم فرانسه نیز غریب می‌نمود. خاطره خوش دوران ایرانی در اذهان مسلمان و فرانسویان علاقه‌مند به انقلاب اسلامی تحت‌الشعاع گروه جدید به‌نام سلفی‌گرایان قرار گرفت که موضوع اصلی این مقاله می‌باشد.

 

آغاز حرکتهای سلفی‌گرایانه تکفیری

طی نوشتار ژیل کپل در کتاب «تولد یک مذهب در فرانسه»، از اواسط سال ۱۹۸۰ انجمن اسلامی فرانسه (G.I.F) از طریق پیوستن جریانهای مختلف‌ اسلامی شروع به شکل‌گیری کرد. انجمن مذکور خواهان گسترش فرهنگ دینی در میان کارگران مهاجر بود. شخصی به نام شیخ‌ فیصل۸ که به او لقب «مرشد دینی» داده بودند، از تشکیل‌دهندگان اصلی انجمن به شمار می‌رفت. وی قبلاً در مسجد دانشجویان تونسی در شهر والنسیا به‌عنوان روحانی فعالیت داشت؛ اما بعداً به همراه انجمن، در سال ۱۹۸۱ به پاریس نقل مکان کرد و در مسجد عمَر و مسجد بزرگ استالینگراد به وعظ و خطابه پرداخت. انجمن اسلامی فرانسه به چاپ بروشوری اقدام نمود که در آن برنامه‌های کاری انجمن به تفصیل شرح داده شده بود.

چاپ تقویم، دیدار از زندانیان مسلمان، ایجاد مؤسسه‌ای برای انجام حج و ساخت مسجد بزرگی مختص امور و رواج سلفی‌گری از جمله برنامه‌ها بود. از مشخصات مهم شیخ فیصل، دعوت مسلمانان به گذاردن نقاب (برای زنان) وگذاردن محاسن انبوه و پوشیدن ردای بلند (برای مردان) بود. همچنین انجام امر به معروف و نهی از منکر و در صورت نیاز از طریق به‌کارگیری زور، به خصوص در محیط غربی سفارش می‌شد. کمکهای محدود مردمی کفاف مخارج سنگین طرحهای ارائه شده را نمی‌داد؛ بنابراین وی دست کمک به سوی عربستان دراز کرد. بانک اسلامی توسعه، مستقر در ریاض، مبلغ ۴۶ر۱۷ میلیون فرانک فرانسه را به حساب این انجمن واریز نمود و بدین سان تبلیغات برای رشد افکار سلفی‌گری به‌طور برنامه‌ریزی شده از سال ۱۹۸۶ به ‌بعد شروع شد.

در سال ۱۹۸۴ انجمن دیگری به منظور گسترش دامنه فعالیتهای سلفی گرایانه از طریق گردهم آمدن سلایق مختلف گروه‌های اسلامی اهل تسنن، به نام اتحادیه انجمن اسلامی فرانسه (UOIF) تأسیس گردید که در برگیرندة سی‌ویک تشکل و انجمن‌های محلی مذهبی، شامل اهالی مغرب عربی و ترکهای متمایل به افکار اخوان‌المسلمین بود. شیخ فیصل که در این زمان به اداره این مرکز هم مشغول بود. به منظور تأمین مخارج گزاف ۳۰ الی ۶۰ درصد مرکز مذکور، که بالغ بر میلیونها یورو تخمین زده می‌شد، دست خود را بار دیگر به سوی عربستان دراز نمود. بقیه هزینه‌ها از طریق عوارض اعطای گواهی حلال۹ از فروشندگان مواد غذایی دریافت می‌گردید(Kepel1987p263-265). بدون هیچ‌گونه تردید، دولتهای فرانسه فقط نظاره‌گر این تحولات نبودند.

 

گسترش سلفی‌گرایی تکفیری

«سمیر آمگار» یکی از محققان و جامعه‌شناسان مجرب فرانسه پایان‌نامه‌ دکتری خود را در خصوص اقلیت سلفی در فرانسه، در مدرسه عالی مطالعات علوم اجتماعی پاریس ارائه کرده است. وی به مدت یک سال شبانه‌روز با آنان زندگی کرد و براساس تحقیقی که روزنامه لیبراسیون در ماه ژانویه سال ۲۰۰۶ به چاپ رساند، نامبرده را با اصالت الجزائری معرفی کرده که در ابتدا درجبهه نجات اسلامی الجزائر بود و سپس مطالعات اولیه خود را در دانشگاهی در عربستان به پایان برد. این روزنامه به نقل از وی می‌نویسد که عربستان همه‌ساله ده بورس تحصیلی در رشته الهیات سلفی وهابی به داوطلبان از کشور فرانسه اعطا می‌نمود. آمگار تعداد مساجد سلفی‌ها را ۵۰ مسجد از میان ۲۰۰۰ مسجد و مراکز مذهبی موجود در فرانسه برمی‌شمارد که بیشتر در مراکز شلوغ و پر تراکم محل‌ زندگی مسلمانان قرار دارند. مراکز فرهنگی بزرگی چون اتحادیه انجمن‌های اسلامی فرانسه از جمله مراکز نشر افکار وهابیون سلفی در فرانسه به شمار می‌رفت. (Sauvager2012)

براساس مقاله روزنامه‌نگار و متخصص امور خاورمیانه، خانم آریون بون زون۱۰ که در سال ۲۰۱۱ منتشر گردید، از ۵ میلیون مسلمان مقیم فرانسه، حدود ۱۲۰۰۰ سلفی وجود دارد، که یک سوّم‌شان، از بین مسیحیان (پروتستان و کاتولیکی) هستند که بعد از مسلمان شدن، به سلفی‌گری تکفیری روی آورده‌اند و با شکل و شمایلی چون سلفیان، با ردای بلند و محاسن و موهای انبوه و بور، توجه هر بیننده را جلب می‌نمایند. جالب اینکه فروشگاههایی مانند بیلاویر ۱۱ در فرانسه به تولید لباسهای مخصوص برای زنان و مردان آنان مبادرت می‌کنند. (Bonzon2011)

 

پی‌نوشتها:

۱٫Gilles Kepel

 ۲٫Jean-Bart ۳٫ Poissy 4. OS daulnay ۵٫ Billancourt  ۶٫ Gilles Kepel ۷٫ Gaston Defferre

8ـ شیخ فیصل مولوی دارای مدرک قضاوت شرعی از دانشگاه ریاض به‌عنوان اولین واعظ با گرایش سلفی در فرانسه محسوب می‌شود که از همان زمان علیه نظام حاکم بر سوریه فعال بود. افکار وی پس از اخوان‌المسلمین به سمت سلفیان ارشادی متمایل شد و در فرانسه با این گرایش فعالیت خود را شروع کرد.

۹ـ درج کلمه «حلال» بر روی مواد غذائی مسلمانان بعد از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در فروشگاههای مسلمانان رواج یافت.

۱۰٫ ArionBonzon ۱۱٫ Billa Wear

روزنامه اطلاعات

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: