چهل روزگی خورشید / علی نیکویی

1402/11/15 ۱۰:۵۴

چهل روزگی خورشید / علی نیکویی

دهمین روز از ماه بهمن در تقویم باستانی ایرانیان جشن سده است؛ آیین سده با غروب خورشید روز دهم از ماه بهمن برپا می‌شود كه شاخص‌ترین ویژگی آن روشن كردن آتشی بزرگ است؛ امروزه جامعه زرتشتیان ایران پاسداران این آیین كهن ایرانشهری هستند و آن را گرامی می‌دارند.

  پیرامون چرایی و چیستی جشن سده

سده جشن ملوك نامدار است / زِ افریدون و از جم یادگار است

(عنصری)

دهمین روز از ماه بهمن در تقویم باستانی ایرانیان جشن سده است؛ آیین سده با غروب خورشید روز دهم از ماه بهمن برپا می‌شود كه شاخص‌ترین ویژگی آن روشن كردن آتشی بزرگ است؛ امروزه جامعه زرتشتیان ایران پاسداران این آیین كهن ایرانشهری هستند و آن را گرامی می‌دارند.

پیش از پرداختن به این مقاله در یاد داشته باشیم كه باشندگان ایران در دوران باستان جامعه‌ای كشاورز بودند و هیچ كاری در باور دینی ایشان برتر از كاشت و داشت و برداشت نمی‌بود؛ این جمله از كتاب دینی قوانین ضددیو (وندیدادِ اوستا) كه می‌گوید: «هر آنكس كه گندم می‌كارد، راستی می‌افشاند» به ‌وضوح به ما نشان می‌دهد جایگاه والای كشاورزی را در آموزه‌های دینی پیش از اسلام ایرانیان. در این جامعه دهقانی هر چیزی كه برای كشاورزی مفید بوده جنبه تقدس می‌داشته و آفریده خداوندگار خوبی، اهورامزدا و هر چیزی كه برای كشت‌ و زرع مضر بوده، تجسم اراده پلشتِ اهریمنی.

برای كشاورزی آب، خاك، باد، نور و گرمای خورشید كه سازنده فصل‌های گرم سال و درآمدن محصول بوده دارای مطلوبیت هستند و سرما و خشكی و فصل‌هایی از سال كه خورشید ساعات كمتری در آسمان است [پاییز و زمستان] عناصر نامطلوب. اگر این بنیان فكری را در ذهن داشته باشیم بهتر متوجه آن نیایش داریوش بزرگ [شاهنشاه هخامنشی] به درگاه اهورامزدا می‌شویم كه فرمود تا حك كنند: «اهورامزدا این سرزمین را از دشمن، خشكسالی و دروغ در امان دارد.» زیرا خشكسالی مصیبتی برابر با یورش دشمن اجنبی به كشور دارد و به اندازه دروغ در پیشگاه خداوندگار راستگوی كریه‌المنظر است و حتی تصویرسازی از بهشت و جهنم برای ایرانیان باورمند زرتشتی در دوران باستان بسیار پاداش و عذابش قابل‌ درك برای جامعه كشاورزی بود؛ بهترین جایگاه مینوی برای روان درگذشتگان نیكوكار «گروتمان» نامیده می‌شد سرای «نور و سرود» (1) و برای بدكاران «دوژنگه» سرای سرما و تاریكی بی‌پایان (2) .

اما در باب علت پیدایش این جشن، افسانه‌های گوناگون آمده است، یكی از این داستان‌ها به پیدایش آتش اشاره دارد. فردوسی می‌گوید: هوشنگ پادشاه پیشدادی كه شیوه كشت و كار، كندن كاریز، كاشتن درخت... را به او نسبت می‌دهند، روزی در دامنه كوه ماری دید اژدهاپیكر پس سنگی برگرفت و به سوی مار انداخت تا او را بكشد، مار اژدهاپیكر خزید و از تیررس سنگ شاه گریخت؛ اما از برخورد سنگ‌ها جرقه‌ای زد و آتش نخستین‌بار پدیدار شد.

برآمد به سنگ گران سنگ خُرد / هم آن و هم این سنگ گردید خُرد

فروغی پدید آمد از هر دو سنگ / دل‌سنگ گشت از فروغ آذرنگ

نشد مار كشته ولیكن ز راز / از این طبع سنگ آتش آمد فراز

جهان‌دار پیش جهان‌آفرین / نیایش همی كرد و خواند آفرین

كه او را فروغی چنین هدیه داد / همین آتش آن گاه قبله نهاد

یكی جشن كرد آن شب و باده خورد / سده نام آن جشن فرخنده كرد

هوشنگ شاه با دیدن شعله‌های آتش و نور زیبای آن به درگاه یزدان ستایش‌ها كرد و قدری از آن آتش گرفتند و چون شب فرارسید جشنی بزرگ از برای دست یازیدن بدین فروغ كه یزدان به او هدیه داده بود، برپا كردند و آتشی سُتُرگ از آن شعله كه در كوه پدید آمده بود، ساختند و آتش را قبله خود نهادند و آن شب باده خوردند و این جشن را سده نامیدند. داستان‌های دیگر در مورد علت پیدایش این جشن آمده كه به ‌اختصار می‌توان گفت: كیومرث را صد فرزند شد و چون این یك‌صد فرزند به حد رشد رسیدند، جشنی برپا شد و این جشن را سده نامیدند؛ روایتی دیگر می‌گوید: چون مشی و مشیانه (آدم و حوای زرتشتی) فرزندان‌شان به یك‌صد رسید این اتفاق را جشن گرفتند و آن را سده نامیدند. گروهی بر این باورند از جشن سده تا نوروز پنجاه روز و پنجاه شب پیش است كه مجموع آن می‌شود صد شب و روز به این سبب این امر جشن سده را پنجاه روز به نوروز برپا می‌كردند...

جشن سده بی‌شك از دورانی بسیار كهن وجود داشته و در عصر ساسانیان باشكوه خاصی برپا می‌شده، البته از این جشن در اوستا و نوشته‌های پهلوی نامی برده نشده و شاید علت این سكوت كتُب دینی زرتشتی در مورد سده آن باشد كه این جشن از اعیاد ایرانیان پیش از گرویدن به دین زرتشتی باشد؛ اگر قول بیرونی را بپذیریم (3) كه این جشن تنها در دوره اردشیر بابكان (۲42 - ۲24 میلادی) در زمره اعیاد مذهبی درآمده و با آیین زرتشتی درآمیخته و سپس صورت جشن ملی یافته و تا قرن‌های پس از اسلام دوام آورده، این نظر بسیار محتمل است؛ زیرا دوره اشكانی و ساسانی دوره درآمیختن كامل فرهنگ بومی و آریایی با دیانت زرتشتی در ایران است.

جشن سده دقیقا در پایان چله بزرگ (4) قرار دارد و به اعتقاد عوام با به‌سررسیدن این چله زمین باید دزدانه نفسی بكشد؛ در شب جشن سده همگان به صحرا می‌رفتند و بوته‌ها فراهم می‌كردند و با آتش‌زدن بوته‌ها شادی و پایكوبی می‌نمودند و باورمند بودند، آتش بازمانده این آیین، سرما را نابود می‌كند. گردآوری این بوته‌ها فریضه‌ای عمومی بود، بزرگان و ثروتمندان مردمانی را اجیر می‌كردند كه به جای ایشان بوته گرد آورند. شاهان و بزرگان و مردمان هر یك به فراخور حال خود به تهیه هیزم و خار و خاشاك و به خصوص چوب گز می‌پرداختند و پشته‌ای از آن می‌ساختند تا در آتش بزرگ قرار دهند.

ابوالفضل بیهقی در مورد جشن سده در عصر امیرمسعود غزنوی (۱۰4۰-۱۰3۰ میلادی) چنین می‌گوید: و سده نزدیك بود، اشتران سلطانی را و همه لشكر به صحرا بردند و گز كشیدن گرفتند تا سده كرده‌اید... و گز دیگر جمع كردند كه سخت بسیار بود و كوهی برآمد بزرگ... و سده فراز آمد... و آتش به هیزم زدند و پس از آن شنیدم كه قریب ده فرسنگ فروغ آتش بدیده بودند و كبوتران اندود بگذاشتند و ددگانِ برف اندود و آتش زده دویدن گرفتند و چنان سده‌ای بود كه دیگر چنان ندیدم و آن به خرمی به پایان آمد(5).

اما اگر از ورای اسطوره‌ها كه پیرامون جشن سده را گرفته بگذریم، جشن سده نه ارتباطی به عدد صد دارد و نه به پیدایش آتش به دست هوشنگ پیشدادی!

سده از واژه اوستایی (SADA) كه اسم است گرفته شده و معنی آن یعنی ظهور، آشكارایی، پیدایش. جشن سده در واقع جشن چهل روزگی خورشید است (6)، یعنی چهل روز از شب یلدا (شب تولد خورشید) گذشته است؛ پس این روز را جشن می‌گرفتند و آتش به ‌پا كردن نوعی جادوی گرم‌ كردن جهان به شمار می‌آمده.

آیین مهرپرستی و خورشید در باور دینی ایرانیان باستان

خورشید در اسطوره‌های ایران باستان جایگاه والا و مقام شكوهمندی دارد، در روزگار پیش از ظهور زرتشت خورشید به شكل ایزدی نیرومندی با نام مهر یا میترا مورد پرستش بوده و در روزگار پسازرتشت به عنوان آفریده خداوند (اهورامزدا) مورد تكریم و احترام بود؛ مهر تا پیش از ظهور زرتشت مقام خدایی داشت و پس از آن نیز حضور قوی داشته؛ اما از رتبه خدایی به جایگاه یاور اهورامزدا تنزل مقام كرد؛ بی‌شك خورشید و اهمیت آن و پرستش این عنصر حیات‌بخش و شباهت‌ها و ویژگی‌های آن با ایزد مهر كه ایزد روشنایی و فروغ به شمار می‌آید، سبب شد كه خورشید به ‌تدریج با ایزد مهر یكسان شمرده شود و سوگند خوردن به خورشید مترادف با سوگند خوردن با مهر و سوگند با پروردگار مطلق شناخته شود. (7) در اسطوره‌های دینی زرتشتی، این خورشید است كه همه ‌چیز را می‌داند و همه‌ چیز را می‌بیند (8) و پیمان‌ها را گواهی می‌كند (9).آن چیز كه در میان ایرانیان باستان به خورشید درجه بالای تقدس می‌داد صرفا خورشید بودنش نبود؛ بلكه انوار خورشید بود و مهر ایزد نور است، بهترین تفسیر از ارتباط خورشید و میترا می‌تواند این باشد كه میترا خود خورشید نیست، بلكه نور و روشنایی است كه تاریكی را زایل می‌كند و زندگی و شادمانی را به زمین هدیه می‌كند و با گرما و انوارش طبیعت را بارور می‌سازد، دیوهایی كه در تاریكی به‌سر می‌برند و سبب انتشار گناه و نافرمانی و ناپاكی و خشكی و بی‌بركتی زمین می‌شوند را دور می‌كند (10) . در اسطوره‌های ایرانی؛ نخستین ایزدی كه با میترا زورآزمایی می‌كند خورشید است و چون در این نبرد میترا بر خورشید پیروز می‌شود، ناچار خورشید با میترا پیمان همكاری می‌بندد و در ازای این پیمان از نشان دوستی برخوردار می‌شود. پس میترای پیروزمند بر اثر این توافق تاج درخشانی بر سر خورشید می‌نهد كه از آن‌ پس در مسیر گردش روزانه خود همواره این تاج را بر سر حفظ می‌كند؛ پس از غلبه در نبرد با خورشید، میترا بر پا می‌ایستد و دست راست خویش را به سوی خورشید دراز می‌كند و پیمان دوستی را با فشردن دست او استوار می‌كند؛ از آن‌ پس این دو پشتیبان هم و همواره یار وفادار برای یكدیگر مانده‌اند (11). در ادبیات دینی ایرانیان جایگاه قرارگیری خورشید و میترا كاملا مشخص است، اهورامزدا در قلمروی بی‌پایان، با فاصله از خورشید كه به ‌اندازه فاصله خورشید از زمین است فرمانروایی می‌كند، اهریمن در قلمروی تاریكی مطلق است و میترا در حدفاصل میان این دو قرار دارد (12).

در باور ایرانیان باستان داستان‌هایی اشاره به زاییده شدن ایزد مهر دارد كه نیرویی باطنی و سحرآمیز مهر را از درون صخره‌ای به جهان خارج، بیرون افكنده است؛ میترا در این حالت كاملا عریان است و كلاه فریجی (13) به سر دارد، دستش را بلند كرده و خنجری و مشعلی به آن گرفته است، او زاییده روشنایی است و از دل سنگی ‌زاده شده است. صخره‌ای آبستن شد و میترا را زایید (14) . جدا از چگونگی زایش مهر، زمان زاییده شدن مهر نیز درخور توجه است، زیرا تولد مهر یك حادثه نجومی است كه یك شب در سال رخ می‌دهد و آن شب یلداست كه چندین هزاره در ایران سابقه دارد، ۳۰ آذر یا ۲۱ دسامبر كوتاه‌ترین روز و بلندترین شب را در طول سال دارد؛ اما بلافاصله پس از آغاز دی، روزها به ‌تدریج بلندتر و شب‌ها كوتاه‌تر می‌شود، زین رو این شب را شب یلدا به معنی تولد خورشید شكست‌ناپذیر كه همان ایزد مهر بود، نامیده‌اند (15) .

در دیانت زرتشتی نیز خورشید در شمار مطهرات و پاك‌كننده‌هاست؛ در اكثر فرگردها كه در رابطه با احكام است، خورشید به عنوان پدیده‌ای از آفرینش كارش پاكیزه كردن و از میان ‌بردن آلودگی‌ها و نجاسات است، در فرگردهای ۵ و ۶ وندیداد این نكته به خوبی نمایان است كه چگونه عمل خورشید نگرشی را نشان می‌دهد. این عمل را در بارگاه مردگان به‌ جای می‌آوردند، مرده را از كته (16) بیرون می‌بردند و در فصل مناسب به سوی دخمه حمل می‌كردند و در بلندی كوه و تپه‌ای قرار می‌دادند به‌گونه‌ای كه چشم‌هایش رو به خورشید قرار می‌گرفت و این نوعی وسیله آمرزش بود، اگر مزداپرستان مردگان خود را خورشید نگرشی نمی‌كردند؛ مانند این بود كه مرد پارسایی را كشته‌اند (17)‌. در كتاب پهلوی شایست و ناشایست در مورد پرهیز از آلودگی خورشید و حفظ تقدس آن احكامی موجود است كه زن دشتان (18) به خورشید و دیگر روشنی نباید بنگرد ... (19)

بنابراین جشن سده با شب یلدا [شب تولد خورشید] ارتباط پیدا می‌كند، باورمندی به تولد خورشید و جشن سده از عقاید برگرفته از آیین مهرپرستی در ایران است؛ جشن سده مانند برپایی جشن تولدی است برای خورشید. در سرزمین ایران حتی امروزه نیز برای كودكان جشن چهل‌روزگی برپا می‌دارند یا برای مردگان مراسم شب چهلم برگزار می‌كنند كه بی‌شك تقدس چهل در ارتباط با آیین مهر در ایران است؛ پس بر ما و شما جشن چهل روزگی خورشید [جشن سده] شادباش.

منابع

1- آذرگشنسب، اردشیر. (1372) مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان. انتشارات فروهر.

2- اولانسی، دیوید. (1396) پژوهشی نو در میتراپرستی. ترجمه مریم امینی. نشر چشمه.

3- بویس، مری. (1393) رپیثوین، نوروز و جشن سده. بهارستان ایران. ش ۲. صص ۱۷-۳۰.

4- بیرونی. (1318) التفهیم. تصحیح جلال همایی، تهران. چاپخانه مجلس.

5- بیهقی، ابوالفضل. (1356) تاریخ بیهقی. تصحیح علی‌اكبر فیاض. انتشارات دانشگاه مشهد.

6- جوادی، شهره و نیكویی، علی. (1394) اسطوره خورشید در هند و ایران. هنر و تمدن شرق، ۳ (10)، ۱۵-۲۱

7- رضی، هاشم. (1376) وندیداد. ج ۴. تهران نشر فكر روز.

8- رضی، هاشم. (1381) آیین مهر (تاریخ آیین رازآمیز میترایی) . تهران، انتشارات بهجت.

9- كومن، فرانس. (1383) آیین پر رمز و راز میترایی، ترجمه هاشم رضی.تهران.انتشارات بهجت.

10- مزداپور، كتایون. (1369) شایست و نشایست. تهران. موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.

11- نیكویی، علی. (1397) مطالعه تطبیقی اساطیر ایران و ارمنستان با تكیه ‌بر ایزد «مهر». هنر و تمدن شرق، ۶ (19) .

پاورقی‌ها

1- نگاه كنید به: (آذرگشنسب، ۱۳۷۳: ۳۷)

2- نگاه كنید به: (دهخدا، لغتنامه، مدخل دوزخ)

3- نگاه كنید به: بیرونی، التفهیم. تصحیح جلال همایی، چاپخانه مجلس. ۱۳۱۸.ص۲۵۷

4- چهل روز اول فصل زمستان (اول دی تا دهم بهمن) را كه سرمای شدید و سوزناكی پدیدار می‌گشت و از نظر زمانی طولانی‌تر بود را چله بزرگ نام نهادند و از دهم بهمن تا اول اسفند كه از نظر زمانی نصف چله بزرگ است را تحت عنوان چله كوچك قلمداد می‌كردند.

5- بیهقی، ۱۳۵۶: ۵۷۲

6- بویس، ۱۳۹۳: ۳۰

7- جوادی؛ نیكویی. ۱۳۹۴: ۱۶

8- نگاه كنید به: یشت ۱۰/۲۷: قهرمانی با ده‌ هزار چشم، فریب‌ناپذیر كه همه ‌چیز را می‌داند.

9- نگاه كنید به: یشت‌های ۳۵ و ۶۵.

10- كومن، ۱۳۸۳: ۲۵

11- كومن، ۱۳۸۳: ۱۳۴

12- كومن، ۱۳۸۳: ۳۰

13- كلاهی منسوب به اهالی فریجیه در آسیای صغیر، یعنی كلاه‌ نمدی با راس خمیده كه در هنر یونان و روم باستان دال بر شرقی بودن شخص است. (اولانسی، ۱۳۸۰:۵۷)

14- رضی، ۱۳۸۱:۲۹۶

15- نیكویی، ۱۳۹۷:۳۲

16- كته Kata اتاقی بوده كه زرتشتیان در شرایط خاصی [مانند شرایط جوی یا حوادث اجتماعی] كه امكان بردن اجساد مردگان‌شان به برج فراموشی نداشتند دو تا سه شب و در صورت ضرورت تا یك ماه آنجا با شرایط خاص امانت می‌گذاشتند. (برای اطلاعات بیشتر نگاه كنید به: رضی، ۱۳۷۶، ج ۴: ۱۸۷۵)

17- رضی، ۱۳۷۶، ج ۴: ۱۸۷۵

18- زنان دشتان؛ مراد زنانی كه دچار عادت ماهیانه می‌شوند.

19- مزداپور، ۶۴: ۱۳۶۹

منبع: روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: