بررسی توسعه نیافتگی کشور نیازمند کشف علل توسعه نیافتگی روستاهاست

1393/10/30 ۱۰:۳۹

بررسی توسعه نیافتگی کشور نیازمند کشف علل توسعه نیافتگی روستاهاست

داریوش رحمانیان درباره اهمیت كتاب «نظام ارباب غایب در ایران» گفت: در ایران درباره جامعه‌شناسی تاریخ، تحقیقات كافی وجود ندارد. یكی از وجوه اهمیت كتاب دكتر عبداللهیان، پرداختن به حوزه جامعه‌شناسی تاریخ است. او دست بر غیبت جامعه‌شناسی تاریخی گذاشته است.

 

 

داریوش رحمانیان درباره اهمیت كتاب «نظام ارباب غایب در ایران» گفت: در ایران درباره جامعه‌شناسی تاریخ، تحقیقات كافی وجود ندارد. یكی از وجوه اهمیت كتاب دكتر عبداللهیان، پرداختن به حوزه جامعه‌شناسی تاریخ است. او دست بر غیبت جامعه‌شناسی تاریخی گذاشته است.

نشست نقد و بررسی کتاب «مفهوم‌پردازی واقعیت در جامعه‌شناختی تاریخی: نظام ارباب غایب در ایران» نوشته حمید عبداللهیان با حضور نویسنده کتاب، علی‌اصغر سعیدی، کاووس واضحی و داریوش رحمانیان، بعد از ظهر دیروز، دوشنبه 29 دی‌ماه در پژوهشکده تاریخ اسلام برگزار شد.

عبداللهیان در این نشست با اشاره به این كه كتاب «نظام ارباب غایب در ایران» به انگلیسی نوشته شده است و بعد توسط غلامرضا جمشیدیها و علیرضا صادقی ترجمه شده، گفت: یكی از مشكلاتی كه در شناخت تاریخ وجود دارد، فاصله زمانی است. هایدگر نقدی بر استاد خود بر این مبنا دارد كه «من» و بیرون از «من» وجود ندارد و همه چیز در درون انسان است.

وی با اشاره به تشتت تاریخ ایران گفت: تا پیش از انقلاب اسلامی، حدود 60 درصد مردم ایران روستایی بودند. چه طور ممكن است آن حجم عظیم تولیدات روستایی، كمكی به رشد ایران نداشته باشد؟ گرچه در یك نظریه معتقدند كه در آن زمان، شهرها به نوعی روستا بوده و از طرف دیگر، زمین‌داری خصوصی نیز معنایی نداشته است.

وی با اشاره به تاریخ بهره‌برداری از زمین در ایران كه به دو هزار سال پیش باز می‌گردد، گفت: ماركسیست‌ها بر شیوه تولید تأكید می‌كردند كه شامل ابزار تولید و روابط تولید می‌شود. حال باید پرسید كه واحدهای بهره‌برداری از زمین چه رابطه‌ای با زمین، گاو، آب، بذر، و نیروی كار دارد. سه ابزار گاو، آب و بذر را مباشر كه نماینده مالك بود، تعیین می‌كرد. از طرفی، تولید اقلام كشاورزی چقدر هزینه برمی‌داشت كه مالكان حدود چهار پنجم آن را برمی‌داشتند؟ من در پی یافتن پاسخ این پرسش‌ها، به این نتیجه رسیدم كه واحدهای بهره‌برداری مبتنی بر استثمار است. نظام تولید كشاورزی در ایران، نظام تولید بر اساس مبانی ماركسیست‌ها نبود.

وی افزود: علت عقب‌افتادگی روستایی در ایران شكل‌گیری مالكان غایب و بیرون بودن تولیدات كشاورزی از روستاها و نبود بازگشت سرمایه است.

 

استحكام شیوه تولید كشاورزی در ایران مانع نفوذ سرمایه‌داری در آن است

سخنران دوم این نشست، كاووس واضحی بود كه در توصیف این كتاب گفت: «نظام ارباب غایب در ایران» تحلیلی است بر توسعه‌نیافتگی ایران (روستاها) بر مبنای نقد شیوه فئودالیته. بررسی توسعه‌نیافتگی ایران جز با شناخت علل توسعه‌نیافتگی روستاها امكان‌پذیر نیست. درباره «ارباب غایب» نوشته‌های متعددی وجود دارد ولی هیچ یك به مانند كتاب حمید عبداللهیان به شرح ماجرا نپرداخته‌اند.

وی با اشاره به دو هسته مركزی در این كتاب عنوان کرد: تشریح نحوه اخذ مازاد از روستاها توسط ارباب و بررسی آثار این انتقاد بر توسعه‌نیافتگی روستاهای ایران دو هسته اصلی این كتاب به شمار می‌آید. دولت در ایران همواره ضعیف‌تر از طبقه تجار و ارباب بوده است. این دولت نبوده كه مازاد اخذ می‌كرده بلكه طبقات تجار دست به چنین كاری می‌زدند. نقش سرمایه تجاری در فئودالیسم چه در اروپا و چه در ایران همواره مطرح بوده است.

این پژوهشگر مسائل اقتصادی و اجتماعی ادامه داد: منشأ بی‌توجهی به سرمایه تجاری و كم‌لطفی به آن، ریشه در صحبت دوگانه ماركس درباره سرمایه تجاری دارد. ماركس سرمایه تجاری را مخل فرآیند سرمایه‌داری صنعتی می‌داند. او معتقد است كه سرمایه تجاری آن طور نیست كه بود و نبودش فی‌نفسه اهمیت داشته باشد. بود و نبود آن وابسته به شیوه تولید است. همین جاست كه تفاوتی بین ساختار شیوه تولید در ایران و اروپا دیده می‌شود.

وی افزود: اگر شیوه تولید در برابر سرمایه‌داری سفت و مقاوم باشد، به همان میزان می‌تواند در برابر سرمایه تجاری نیز مقاومت كند. انجام كار در كشاورزی ایرانی مبتنی بر عوامل غیرخانوادگی و عمدتا اجتماعی بوده است. شیوه تولید دهقانی در ایران امروز آنچنان غلیظ است و آنقدر استحكام دارد كه ساختار سرمایه‌داری در آن نفوذ نمی‌كند، پس باید به همین شكل بماند. البته، باید به این نكته توجه كرد كه هر چقدر نظام تولید سخت و محكم باشد، باز هم نظام سرمایه‌داری به شكلی از عهده كار برمی‌آید. شهرها در دوره پیشاسرمایه‌داری به روستاها وابسته بوده‌اند. اساسا وابستگی شهر به روستا از آنِ دوران فئودالیسم است.

وی در انتقاد به مازاد و شیوه محاسبه عبدالهیان گفت: ایشان دو تعریف برای مازاد دارد. مازاد بر اساس سرمایه‌داری و مازاد بر اساس شیوه پیشاسرمایه‌داری. به طور كلی، تولید كل منهای مصرف، مازاد است. این مازاد و انباشتی كه در این كتاب مورد توجه است، هنوز هم در ایران رایج است. انباشت اولیه عمدتا بر اساس سلب مالكیت از دهقان بوده است. در اصلاحات ارضی از دهقان سلب مالكیت نشد، بلكه از مالك سلب مالكیت شد. نتیجه سلب مالكیت از مالك، شیوه تولید دهقانی بوده و نتیجه سلب مالكیت از دهقان، شیوه سرمایه‌داری است.

 

در ایران شهر بر خلاف غرب، مركز حكومت است

 داریوش رحمانیان در این نشست با اشاره به شیوه تولید گفت: ماركس با یك پرسش ریگی در كفش تمام علوم انسانی‌ انداخت و آن این كه شیوه تولید چگونه است؟ چگونه می‌توان بر اساس ساختارهای اجتماعی و شیوه تولید، تاریخ را خواند؟ ماركس بخش عمده‌ای از زندگی خود را صرف سرمایه‌داری كرد. بسیاری از متفكران پرسیدند كه چرا سرمایه‌داری و این شیوه خاص تولید در اروپا رخ داد و نه در دیگر كشورها؟

وی درباره كتاب «نظام ارباب غایب در ایران» گفت: اگر نیم‌نگاهی به بحث اصلاحات ارضی در ایران داشته باشم، به این نتیجه می‌رسیم كه ما در ایران مالكیت خصوصی نداریم. از زمان مشروطه به بعد، بعضی متفكران كمابیش به این سو گرایش یافتند كه ما فئودالیسم نداشتیم. این مساله خام و ابتدایی، به لحاظ مفهومی، برای ما اهمیت زیادی داشت. همین جا باید به این سوال مهم اشاره كرد كه تاریخ پیشا تجدد ایران، با چه مفهومی باید خوانده شود؟

این پژوهشگر تاریخ با اشاره به نظرات احمد اشرف درباره ارباب غایب افزود: در ایران، شهر بر خلاف غرب، مركز حكومت است. زیرا مسجد (قدرت دینی) و بازار (قدرت اقصادی) در كنار كوشك و ارگ (قدرت سیاسی) قرار دارد و پیرامون آن بقیه قسمت‌های شهر شكل می‌گیرد. جامعه‌شناسی تاریخی در ایران نیز حول همین مساله شكل گرفت. در ایران درباره جامعه‌شناسی تاریخ، تحقیقات كافی وجود ندارد. یكی از وجوه اهمیت كتاب دكتر عبداللهیان، پرداختن به حوزه جامعه‌شناسی تاریخ است. او دست بر غیبت جامعه‌شناسی تاریخی گذاشته است. تاریخ نیاز به روش‌های جدید و مفاهیم كاربردی جدید دارد كه مبتنی بر واقعیت جامعه ما باشد.

استاد دانشگاه تهران درباره مفهوم بدیل نظام ارباب غایب گفت: تاریخ روستایی ایران را چگونه باید قرائت كرد؟ عقب‌ماندگی و توسعه‌نیافتگی ایران را چگونه باید تبیین كرد؟ آیا نظام ارباب غایب را می‌توان در كل سرزمین ایران در نظر گرفت؟ حوزه زمانی این كتاب، قرن 19 و 20 است. پس ایشان چندان ادعایی برای اعمال همین نظر در تاریخ ماقبل از برهه مذكور ندارد. ولی برای تاریخ ماقبل آن و تاریخ‌های دوردست‌تر آن چه باید كرد؟

آخرین سخنران این نشست، علی‌اصغر سعیدی بود كه با پیشنهادی درباره عنوان كتاب، صحبت خود را آغاز كرد و گفت: اگر نام این كتاب «یك روایت در ارباب غایب ایران» بود، مناسبت‌تر به نظر می‌رسید. باید روایت‌های بسیاری از نظام ارباب رعیتی وجود داشته باشد تا روایت كسی مانند دكتر كاتوزیان زیر سوال برود. نقد روایت‌های دیگر تا چه اندازه در فروپاشی روایت‌های غیر می‌تواند موثر باشد؟ همواره برای من این سوال وجود دارد كه اگر قرار است از روایت ایدئولوژی‌زدایی كنیم، از كجا باید مطمئن شد كه همین روایت نیز آلوده به ایدئولوژی نیست؟

نشست نقد و بررسی کتاب «مفهوم‌پردازی واقعیت در جامعه‌شناختی تاریخی: نظام ارباب غایب در ایران» با پرسش و پاسخ میان حاضران  جلسه و سخنرانان به پایان رسید.

خبرگزاری ایبنا

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: