ناهمزمانی در جهان کنونی، زمینه‌سازخلط مسائل سیاسی و تاریخی / دکتر رضا داوری اردکانی - بخش پنجم و پایانی‏

1393/10/28 ۰۷:۳۹

ناهمزمانی در جهان کنونی، زمینه‌سازخلط مسائل سیاسی و تاریخی / دکتر رضا داوری اردکانی - بخش پنجم و پایانی‏

آموختن علم رسمی و تحصیلی برای کسانی که هوش و استعداد آموختن دارند، به هر قوم و ملت و فرهنگی که تعلق داشته باشند، کاری اگر نه آسان، شدنی است و این آموزش در مدت نسبتاً کوتاهی می‌تواند صورت گیرد. در صورتی که فراهم آوردن شرایط بنای جهان علم و دخالت دادن پژوهش در اداره سازمانها و مؤسسات فرهنگی و آموزشی و مالی ـ اقتصادی اگر بسیار دشوار نباشد، در مدت اندک میسر نمی‌شود.

آموختن علم رسمی و تحصیلی برای کسانی که هوش و استعداد آموختن دارند، به هر قوم و ملت و فرهنگی که تعلق داشته باشند، کاری اگر نه آسان، شدنی است و این آموزش در مدت نسبتاً کوتاهی می‌تواند صورت گیرد. در صورتی که فراهم آوردن شرایط بنای جهان علم و دخالت دادن پژوهش در اداره سازمانها و مؤسسات فرهنگی و آموزشی و مالی ـ اقتصادی اگر بسیار دشوار نباشد، در مدت اندک میسر نمی‌شود.

یکی از موارد ناهمزمانی، ناهمزمان بودن علم به عنوان امر تمدنی (علم آموختنی) با جهان علم و علم به عنوان فرهنگ است. در امر اول سیاست می‌تواند تصمیم بگیرد؛ چنان که دولتها می‌توانند آموزش عالی را توسعه دهند و بودجه کافی برای پژوهش در نظر گیرند، یا به علم و پژوهش بی‌اعتنا بمانند و البته این توجه و اعتنا در پیشرفت علم مؤثر است؛ اما ایجاد فرهنگ علم و پژوهش کار سیاست نیست (هرچند که سیاست نمی‌تواند به آن اهتمام نکند)؛ زیرا فرهنگ به معنی خاص، با برنامه به وجود نمی‌آید. اگر در سالهای اخیر تعبیر «فرهنگ‌سازی» متداول شده است، مراد از فرهنگ در این لفظ، رسوم و آداب سطحی آموختنی است؛ اما مراتبی از فرهنگ هست که ساختنی نیست و در محاسبه برنامه‌ریزان نمی‌گنجد.

این سخن صرف نظر از اینکه با تلقی رایج از سیاست و قدرت آن سازگاری ندارد، قدری بوی یأس و بدبینی می‌دهد؛ زیرا بر وفق آن تدبیرهای صرفاً سیاسی سود نمی‌دهد و اثر ندارد؛ ولی مگر می‌شود که سیاست به پدیدآمدن فضا و هوای علم و بهره‌برداری از پژوهشهای علمی بی‌اعتنا باشد و با خیال راحت بگذارد مستعدترین فارغ‌التحصیل‌های دانشگاههای کشور از وطن خود بروند و در جای دیگر وطن بگزینند؟

 

تلقی از وطن

قضیه این است که آدمیان در زمان کنونی و در دوران تجدد ممکن است دو و حتی چند وطن داشته باشند؛ زیرا صرف نظر از وطن به معنی مولد و موطن و زبان مادری، علم و تکنولوژی نیز که ستون این جهان است، کانون یا کانونهایی دارد که می‌تواند محل تعلق خاطر و وطن اهل دانش و تکنیک باشد. دانشمندان علاوه بر وطنی که در آنجا زاده شده و پرورش یافته‌اند، وطن دیگرشان هم فضا و جهان دانش و پژوهش است. وطن اول و دوم می‌تواند یکی باشد یا بشود و به هرحال اختلافی میان این دو وطن نیست و به نظر نمی‌رسد هیچ دانشمندی باشد که وطن اولش به دانش او نیاز علمی معین داشته باشد و او به این نیاز وقعی نگذارد و از خدمت کشور سرباز زند.

این مطلب توجیه فرار مغزها نیست و منافاتی با اهتمام حکومت و دولت و سازمانهای کشوری به بهتر کردن وضع دانش و پژوهش و رعایت حرمت و مقام دانشمند و وارد کردن علم در اداره امور ندارد. یکی از مواردی که دانشمندان و سیاستمداران باید برای طرح درست مسئله و حل آن همکاری کنند، همین امر مهاجرت دانشمندان است. آنچه گفته شد، معنی‌اش این نیست که حکومت و دولت نباید در مورد مهاجرت نخبگان اقدامی بکند، بلکه برعکس این مسئله مهم هرگز نباید از نظر دور بماند؛ زیرا بسیاری دیگر از مسائل مهم کشور هم به آن بستگی دارد؛ اما نه دولت، نه دانشمندان و دانشگاهیان، هیچ کدام نباید گمان کنند که مشکل مهاجرت نخبگان با نصیحت و تعارف حل می‌شود. فرار مغزها را از وجهه نظر سیاسی نباید دید.

 

تشخیص امر تاریخی از امر سیاسی

یکی از نکات مبهم این نوشته که شاید بسیاری از اهل فضل هم کمتر به آن توجه کرده باشند، تمییز و تشخیص امر تاریخی از امر سیاسی است. امر سیاسی در حیطه قدرت سیاست و تصمیمگیری سیاستمدار است؛ اما امر تاریخی گرچه می‌تواند و گاهی باید از جهاتی مورد اهتمام دولت و حکومت باشد، در حیطه اقتدار سیاسی نیست. سیاستمدار در مورد آنچه اکنون و در آینده نزدیک می‌تواند متحقق شود، تصمیم می‌گیرد؛ اما امر تاریخی به گذشتهای وابسته است که باید امکانهای گذشت از آن فراهم شود تا بتواند به موضوع تصمیم و تدبیری مبدل شود.

متأسفانه حکومتهای جهان توسعه‌یافته چندان با مشکل تاریخی سر و کار ندارند یا تا این اواخر کمتر با آن مواجه بوده‌اند. حتی شاید کشورهای در حال توسعه که مشکل متعلق به آنهاست، این تمییز و تشخیص را دوست نداشته باشند و به آن اعتنا نکنند؛ ولی همه باید به این امر بیندیشند که هر جامعه و نظامی تناسبی دارد و شئون آن به هم بسته‌اند و از یکدیگر محافظت می‌کنند. بنابراین علم و تکنولوژی و معاش و مدیریت و تولید و مصرف هر یک در هر نظامی جایی و اندازه‌ای دارند و اگر در جای خود قرار گیرند و در اندازه خود باشند، مایه قوام نظم و اعتدالند و اگر همزمان و همراه و هماهنگ نباشند، بر هیچ‌یک اثری که باید مترتب نمی‌شود.

 

زمان توسعه

اکنون نه فقط جهان توسعه‌یافته با جهان توسعه‌نیافته همزمان نیست، بلکه در این جهان هم اجزا و شئون ناهمزمانند. این ناهمزمانی را معمولاً «عقب‌افتادگی» تعبیر می‌کنند. این تعبیر گرچه به یک اعتبار درست است، اما نباید پنداشت که مثلاً کشورهای در حال‌توسعه در زمانهای قبل از قرن بیست‌ویکم میلادی به سر می‌برند. زمان توسعه متعلق به جهان توسعه‌یافته است و کشورهای دیگر معمولاً حتی اگر در پی توسعه باشند، نمی‌توان گفت که مثلاً پنجاه یا صدسال عقب افتاده‌اند و به قرن بیستم یا نوزدهم تعلق دارند.

اکنون هیچ کشوری در جهان وجود ندارد که تاریخش تاریخ قرن نوزدهم و بیستم اروپا باشد. آن دو قرن، قرون گذشته تاریخ تجددند و اکنون و آینده حقیقی هیچ کشوری نیستند. در عصر ما کشورها به اعتبار کوششی که در راه توسعه علمی ـ تکنیکی می‌کنند، زمانشان، زمان اکنون است؛ منتها توسعه‌یافته‌ها اکنونشان تاریخی است و دیگران در اکنون تهی و تکراری و تقلیدی به سر می‌برند. قرن بیست‌ویکم که قرن علیلی است، به دنیای توسعه‌یافته تعلق دارد. دیگران هم در عین بی‌زمانی، در پی این قرن علیل تکاپویی می‌کنند.

ناهمزمانی تاریخی را با زمان تقویم نمی‌توان اندازه گرفت؛ زیرا همزمانی در هماهنگی و همبستگی و ناهمزمانی در گسیختگی و پریشانی ظاهر می‌شود. در کشور ما با وجود پیشرفتهای علمی و فنی دهه‌های اخیر میان توسعه علوم و به‌خصوص توسعه آموزش با اقتصاد و مدیریت و تکنولوژی، ناهمزمانی آشکار پدید آمده است. در این ناهمزمانی مثلاً توسعه آموزش و تربیت دانشمند بر پژوهش و بهره‌گیری از فواید پژوهش سبقت دارد و این توسعه و تربیت به حکم نیازمندی نیست و نمی‌توان به درستی تعداد دانشمندان مورد نیاز و تخصص‌های لازم را نیز معلوم و معین کرد. کشور هم نمی‌تواند در برنامه توسعه آموزش علوم و پرورش دانشمند و پژوهشگر را با نیازهایش هماهنگ سازد.

در این ناهمزمانی برنامه‌های آموزشی دستخوش تصنع می‌شود و احراز عناوین علمی و اخذ مدرک تحصیلی اهمیت بی‌جا و بیش از حد پیدا می‌کند تا جایی که ممکن است این عناوین و مدارک به کالای قابل خرید و فروش مبدل شود و برخی از فارغ‌التحصیل‌های فاضل و مستعد و بی‌گناه در زمره عاملان غافل رونق و رواج این بازار فاسد قرار گیرند.

روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: