1393/10/14 ۰۸:۱۰
رسانههای جمعی میتوانند واقعیت را دستکاری کنند؛ دقایقی که مطرح میکنند، همگی دستکاری شده است.۱ گذشته از این، رسانههای جمعی به عنوان دروازهبان خبر عمل میکنند؛ آنان در برابر کهکشانی از دادهها و اخبار قرار دارند؛ لذا حق انتخاب دارند. رسانه میتواند هر خبر را به خواست خود از گردونه خارج سازد، خبری دیگر را وارد گردونهی خبر خود نماید؛ میتواند خبر وارد شده را در صفحه اول جای دهد یا به صفحات آخرین منتقل کند. میتواند باز همان خبر را با حروف بزرگ برجسته سازد، یا آنکه با حروفی ریز در بین آگهیهای گوناگون جای دهد. بدینسان میبینیم رسانهها از این طریق به عنوان قدرت سیاسی عمل میکنند. میتوانند یک زعیم سیاسی را کوچک یا بزرگ کنند، بزرگی را کوچک، کوچکی را بزرگ نمایند، میتوانند واقعهای کوچک را محور قرار دهند، وقایعی مهم را در حاشیه برانند.
دیگر آنکه رسانههای جمعی، اولین بار در تاریخ برای سیاستمداران، قدرت اظهارنظر برای تودهها را فراهم آوردهاند، هرگز در تاریخ چنین نبود. حال یک قدرت سیاسی میتواند در آن واحد به اعماق تودهها راه یابد و اندیشه و عمل خود را برای همگان توجیه نماید. به تعبیری دیگر، او در هر آن، در هر مکان و در بین هر قشری از جامعه حاضر است.
هر زعیم سیاسی، علیالخصوص آنان که قدرت را در اختیار دارند، میتوانند از هر تریبون در هر گوشهی جامعه استفاده نمایند و صدای خود را به گوش جهانیان برسانند.
بدینسان، ملاحظه میشود رسانههای جمعی در هر برهه و در هر لایه وارد سیاست میشوند و هیچ زعیم سیاسی نمیتواند از آنان غافل باشد. در بسیاری موارد از آنان با عنوان تاجبخش۲ یاد میکنند. قدرتمندان سیاست خود را برمیگزینند.۳ فرایند دمکراسی را از واقعی به صوری تبدیل میکنند. برجستهسازی، وارونهسازی را از طرق متعدد به انجام میرسانند. برای مثال فردی که صاحب چندین رسانه است، مردم را در رگبار تبلیغات خود از هر جهت قرار میدهد. در اکثر موارد مردم نمیدانند که همه این رسانهها از آن یک نفر است.
حضور حاد و روشن رسانهها در حوزهی سیاست موجبات آن را فراهم آورده است که رقابت رسانهای آغاز شود. هر صاحب مقامی درصدد برمیآید که خود یک میکروفون قوی چون رسانه داشته باشد.
امپریالیسم خبری و فرهنگی
در امتداد ورود و حضور رسانههای جمعی در حوزه سیاست، میتوان از فرایند حاد امپریالیسم خبری و فرهنگی یاد کرد. رسانههای جمعی در دست قدرتمندان جهان میتوانند حوادث دیگر ملل را نیز تحتالشعاع خود قرار دهند. آنچنان که مردم یک کشور اخبار داخل خود را نیز از آن رسانه خارجی دریافت کنند. از این طریق میتوان حوادث سیاسی را در هر کشور به کنترل درآورد.
امروزه از این فرایند با قدرت نرم۴ یاد میکنند. به جای آنکه همانند سنتها از فشار و جبر نظامی و پیادهکرده نیرو استفاده کنند، به شکلدهی حوادث جهان از طریق رسانهها اقدام میکنند. باز همان نتیجه که توسعهطلبی و امپریالیسم خوانده میشود، تحققپذیر میشود؛ با این تفاوت که هزینه اندکی دارد، زمان کمی لازم دارد و در مقابل، تأثیر مستدام و طولانی دارد. زیرا ذهن آدمیان را در کنترل میگیرد؛ پایدار است و امواج تأثیر را برمیانگیزد.۵
فرهنگ و رسانه
رسانههای جمعی در مهمترین حوزهی حیات انسانها نیز وارد میشوند و آن حوزه فرهنگ است؛ آثارش در این زمینه بسیار است. به بعضی اشاره میکنیم:
کشتار فرهنگها
منظور آن است که جوامع قدرتمند از منظر رسانه میتوانند فرهنگ یا فرهنگهای دیگر را هدف قرار دهند و آن را مضمحل نمایند؛ خود از فرایند فرهنگپذیری، فرهنگزدایی و فرهنگپذیری مجدد یاد میکنند.
فرهنگهای کوچک آماج چنین حملاتی هستند؛ جامعهای کوچک و فقیر را در دل قاره سیاه درنظر آورید. مردمانش با توان اندک مالی، یک تلویزیون سیاه و سفید میخرند. جامعه توان آن را ندارد که خوراک شبانهروزی برای رسانهاش فراهم آورد؛ لذا در بازار آزاد رسانهها، فیلمهایی را برمیگزینند و مردمان خود را با همان در معرض آسیب قرار میدهند؛ بدین معنی که:
ـ زبان آن را آلوده میسازد.
ـ ارزشهای ملّی آن را واژگون مینماید.
ـ سبک زندگی آنان را مختل میسازد.
و در نهایت فرهنگ رسا و توانا را که در خلال قرون فراهم آمده بود و کارا نیز بود، نابود میسازد. مثالِ معروفِ کشتار فرهنگی، نابودسازی فرهنگ سرخپوستان آمریکاست. آنان مردمی بودند که سالها در آسایش حیات میگذراندند، در سرزمین خود بودند، آرام آرام بنای فرهنگی مناسب را فراهم آورده بودند. یکباره در معرض تهاجم رسانهای غربیان قرار گرفتند. حالا سرخپوستانی را میبینید کوکاکولا در دست، زبان مادری خود را با انگلیسی عوض کردهاند. لباس جین میپوشند و از تمام مناسک و شعائر فرهنگی خود به دور افتادهاند!
فرایند تمثل
در امتداد همین فرایند، رسانههای جمعی میکوشند تا اندیشه مردمان جوامع کوچک و ضعیف را در صحنه جهانی تسخیر کنند که آنان دچار تمثل شوند. معنی این سخن این است که جامعه و فرهنگ خود را تحقیر کنند و جامعهای دیگر (غرب صنعتی) را آرمانی سازند و از آن بهشتی موعود فراهم آورند. این فرایند در زمره خطرناکترین جریانهای تاریخی استعمار فرهنگی و در نهایت کشتار فرهنگهای دیگر است. بدین قرار، ملاحظه میشود امپراتوریهای جدیدی با ابزار رسانههای جمعی تولید شده است که در تاریخ بشر بیسابقه است. قدرتی عظیم دارند و چنانچه ناتوان باشیم، در معرض آن قرار میگیریم.
با آنچه آمد، ملاحظه میشود حیات بشر عصر تازهای را تجربه میکند که نیاکان ما از آن هیچ اطلاعی نداشتند؛ در این عصر که ما آن را «عصر رسانهای» اطلاق میکنیم، انسانهایی دیگر فراهم میآیند. آنان نگاهشان از طریق نگاه دیگر (رسانهها) صورتپذیر میشود. جهان را از طریق رسانهها میبینند و سپس حوادث آن را تفسیر میکنند. آنان سبک زندگی دیگری دارند، الگوهای غذایی تازهای یافتهاند، و حالا دولتها از طریق رسانهها میتوانند به اعماق خانهها راه یابند.۶ رسانههای جمعی میتوانند ارتباطات انسانی را دگرگون نمایند.
در سنتها، در خانهها انسانها دور هم جمع میشدند، حال چنین نیست. صاف و مستقیم مینشینند و همه به این ابزار جادویی که تلویزیون نام دارد، تماشا میکنند. خانهها در معرض تاخت و تاز حوادث بیرون از خانه قرار دارند. ارتباطات درونی خانواده به نفع ارتباطات بیرونی کاهش پذیرفته است.
کتاب حاضر [جامعه شناسی ارتباطات در جهان معاصر] درصدد شناخت همه این ابعاد است، هدف، کنترل رسانههای جمعی به نفع ارتباطات انسانی است. باید رسانهها به عنوان یک تکنولوژی مهار شوند، در خدمات انسان قرار گیرند و سعادت انسانها را فزونی بخشند. باشد که این اهداف تحقّق پذیرند و این اثر گواهی در این راه بلند است.
پینوشتها:
۱٫ Manipulated facts : به بیان بهتر، هر پیامداری چنین میکند، ما از آن با تعبیر بر ساختگرایی یاد میکنیم. منظور این است که هر گوینده یا نویسنده یا به تعبیر دیگر هر پیامدار، واقعیت را از روزنه خود بازسازی میکند.
۲٫ king maker
3ـ در شرایط سقوط و انحطاط در مواردی رسانهها، دمکراسی و فرایند آن را ضایع میسازند. یعنی به نوعی، تبلیغات قراردادی را به انجام میرسانند. به عنوان مثال فردی وارد میشود، میخواهد نامزد مجلس عوام یا سنا شود، از او میپرسند اسمت، شغلت و … سپس میگویند با شرایط تو، مبلغ کنترات صدهزار دلار خواهد بود که نصف آن را حال و نصف دیگر را بعد از انتخابات میپردازی، حتی آنان در مواردی وارونهسازی را نیز انجام میدهند؛ مثلاً اگر داوطلب مجرد است، چنان تبلیغ میکنند که اصلاً باید چنین باشد که تمام وقت خود را صرف مردم نمایند.
۴٫ Soft Power
5ـ Expansionism: منظور آن است که رسانهها میتوانند دیگران را نیز در فرآیند پیامرسانی خود درگیر کنند. بدین معنی که قشری را تحت تأثیر قرار میدهند.
۶ـ حتی امروزه دولتها میتوانند محرمانهترین رفتار خانواده را که تولیدمثل است، موردتوجه قرار دهند. در مواردی الگوی افزایشی و در مواردی دیگر بر حسب نیاز، جامعه الگوی کاهش را پیشنهاد نمایند.
*جامعه شناسی ارتباطات در جهان معاصر
( اثر دکتر محمد باقر ساروخانی و خانم دکتر عالیه شکربیگی، انتشارات بهمن برنا، چاپ اول:۱۳۹۳)
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید