کاربست معانی شعر حافظ در فهم و شناخت فرهنگ سیاسی ایران / پوریا پرندوش

1393/10/13 ۰۸:۰۹

کاربست معانی شعر حافظ در فهم و شناخت فرهنگ سیاسی ایران / پوریا پرندوش

هنر در جوامع استبداد زده و بیمار خود نوعی آیینه خود بینی و خویش بیزاری است که در واقع می تواند منعکس کننده شرایط سیاسی- اجتماعی خاص خویش هم باشد. آنچه که زبان غیر مستقیم از هنر می‌گیرد چیزی نیست جز گیرایی و تاثیرگذاری بیشتر در سایر اقشار و برگی از تاریخ فرهنگی-سیاسی- اجتماعی اعصار گذشته است. این هنر می تواند در آثار پیکاسو، منظومه کمدی الهی دانته و یا اشعار حافظ متغیرباشد. در واقع هرکدام بیانگر در محل حضور داشتن و نداشتن است . بی کرانگی زمانی- مکانی که از راه مقایسه شرایط منعکس شده در شعردر قرون گذشته و تطبیق آن با زمان حال است می تواند بیشتر نمایانگر تغییر زمانه و پیش روی تاریخی و یا احتضار و تحجر و پس روی است .

 

 

هنر در جوامع استبداد زده و بیمار خود نوعی آیینه خود بینی و خویش بیزاری است که در واقع می تواند منعکس کننده شرایط سیاسی- اجتماعی خاص خویش هم باشد. آنچه که زبان غیر مستقیم از هنر می‌گیرد چیزی نیست جز گیرایی و تاثیرگذاری بیشتر در سایر اقشار و برگی از تاریخ فرهنگی-سیاسی- اجتماعی اعصار گذشته است. این هنر می تواند در آثار پیکاسو، منظومه کمدی الهی دانته و یا اشعار حافظ متغیرباشد. در واقع هرکدام بیانگر در محل حضور داشتن و نداشتن است . بی کرانگی زمانی- مکانی که از راه مقایسه شرایط منعکس شده در شعردر قرون گذشته و تطبیق آن با زمان حال است می تواند بیشتر نمایانگر تغییر زمانه و پیش روی تاریخی و یا احتضار و تحجر و پس روی است .

عوامل و متغیرهای سیاسی-فرهنگی زمانه حافظ وی را بر آن داشته که به نقد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی زمانه خویش بپردازد و چاره جویی را در آگاهی و روشنگری و آنچه که به قول نیچه پرهیز از تلطیف تلخی واقعیت کشنده است با ابزار هنر است بپردازد که به نقد و چاره جویی می نشیند . ذکر نکته ای به جاست که به قول حافظ:

تو کز سرای طبیعت نمی روی بیرون

کجا به کوی طریقت گذر توانی کرد

حافظ از شعور جمعی جامعه ای که خود مظهر زهد و تزویر و ریا و نادانی میداند فراتر می‌رود تا بتواند به کوی طریقت که آگاهی بخشی و نقد رذیلت های فرهنگی-سیاسی جامعه خود است نایل گردد . جامعه ای که توصیف می کند، این گونه است :

معرفت نیست در این قوم خدا را سببی

تا برم گوهر خود را به خریدار گهر

این بی معرفتی نسبت به خویش و شرایط و خویش پرستی و منفعـت طلبی وی را اگرچه بــه خریـدار گهر در زمـانه خـود نمی رساند تا گوهر خود را عرضه کند ولیکن تحفه ایامی می شود که پر از فتنه ها ی پشت پرد ه است:

حالی درون پرده بسی فتنه می رود

تا آن زمان که پرده برافتد چه ها کند

این به درون رفتن و هجرت درونی و انزوای از جمع، سبب تامل در وضع موجود می گردد و در این دیالکتیک با جهان بیرون است که زیست جهان وی شکل می گیرد. شهری که به قول حافظ ،خالی از عشاق است و حقیقت جویان زبان بسته و قلم بشکسته به دنبال کسی می گردند که از خویش پرستی و یا انزوای درونی به در بیاید و به قول حافظ مردی از خویش برون آید و کاری بکند:

شهر خالی ز عشاق بود کز طرفی

مردی از خویش برون آید و کاری بکند

یا:

نه من ز بی عملی ملولم و بس

ملامت علما هم ز علم بی عمل است

اگرچه این گوهر استقلال و فردیت در حافظ به مثابه نماد روشنگری در زمانه خود و قشر روشنفکر جامعه با فضیلت قناعت و فاصله گرفتن از قدرت مندان است که پدید می آید آنجا که از خدای خویش گوهر فقر می خواهد تا به حشمت و تمکین برسد :

دولت فقر خدایا به من ارزانی دار

کاین کرامت سبب حشمت و تمکین من است

***

گنج زرگر نبود کنج قناعت باقی است

آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد

***

ما آبروی فقر و قناعت نمی بریم

با پادشه بگوی که روزی مقدر است

***

ما ملک عافیت نه به لشگر گرفته ایم

ما تخت سلطنت نه به بازو نهاده ایم

و دل سپردن به تاج و تخت را، دل سپردن به هیچ می داند که روزی بر باد می رود :

بادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ

در معرضی که تخت سلیمان رود به باد

آنچه که در شعر حافظ به تلنگر ذهن عافیت بین می آید، پایایی ظلم و ریا و تزویر است. آنچه که شریعتی چند قرن پس از وی نیز بر آن صحه می گذارد که زنجیره زر و زور و تزویر حاکم بر تاریخ گشته است و گریزگاهی نیست. این زنجیره های متداخــل به هم پیوسته به هم مربوط در شکل دادن به نظام ظالم سالاری و مظلوم پروری و عافیت طلبی و استحمار و استثمار در تاریخ نقش داشته که می توان جلوه های آن را در شعر حافظ هم نظاره کرد:

فلک به مردم نادان دهد زمام مراد

تو اهل فضلی و دانش همین گناهت بس

مبوس جز لب معشوق و جام می حافظ

که دست زهد فروشان خطاست بوسیدن

***

می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب

بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند

***

می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب

چون نیک بنگری همه تزویر می کنند

***

در میخانه ببستند خدایا مپسند

که در خانه تزویر و ریا بگشایند

این شرایط، حافظ را به برخورد دوگانه با امر محسوس واقع راه می برد. اولاً به تقدیر گرایی و مـلامت کشــی و رندی روی می آورد و از طرفی دنبال مرد عمل گرای آگاهی است که در جایی حاضر به رضا دادن به نظم موجود و ظلم رفته است:

رضا به داده بده وز جبین گره بگشای

که بر من و تو در اختیار نگشاده است

او سفله پروری را و قدر دانستن نادان ها و بر صدر نشستن تزویرکاران را از فلک و رضا و زمانه می بیند که تقدیر محتومی است ومی نالد :

سبب مپرس که چرخ از چه سفله پرور شد

که کام بخشی او را بهانه بی سبب است

***

ز انقلاب زمانه عجب مدار که چرخ

از این فسانه هزاران هزار دارد یاد

اگرچه حافظ به تغییر«کارخانه» به قول خود و عدم ثبات دهر ایمان دارد، ولیکن این جلوه های دترمینیستی با آنچه که بی عملی و انتظار بیهوده و ظلم پذیری و ظالم پروری از طریق سکوت بر ظلم رفته است، می تواند تالی فاسدی را به بار آورد.

فی الجمله اعتماد مکن بر ثبات دهر

کاین کار خانه ای است که تغییر می کند

آنچه که رجوع به حافظ را ضروری تر می کند، می تواند منطق مقایسه باشد. در جایی که وی را عاشق و عارف کرده اند، و سیاست زدگی را از وی می خواهند؛ ولیکن حافظ را ظلم زمانه و آه ستمدیدگان جامعه به خوانش در می آورند و از وی طلب عافیت می کنند. آنچه که سنت ها را دوباره زنده می کند،بازگشت به دیگری بیدارتر بوده است تا به عافیت پیشگان رام شده، نهیب و تلنگری بزند. در واقع،اخلاقیات حافظ را که بر ضدّ ظلم و ریا و وابستگی به قدرت و ستم پیشگی جامعه در کنار قدرت موجود است،می توان در هر دوره ای ترویج و تبلیغ کرد؛ تا برهم زنندگان چرخی باشند که طالب زبونی شان است.

چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد

من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک

روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: