1399/6/4 ۰۴:۳۰
انقلاب مشروطه، بیشک یکی از بزرگترین رخدادهای اجتماعی و سیاسی در تاریخ ایران است که تمام مسائل کشور را درآن زمان تحتالشعاع خود قرار داد، درحیات ادبی کشور نیز، تأثیر و انعکاس وسیعی پیدا کرد. چه بسیارنویسندگان و شعرایی که به گروه آزادی خواهان پیوستند و از راه قلم به مبارزه مستقیم با دشمنان آزادی برخاستند. فرخی یزدی (1263-1318) نخستین بار تحت تأثیرفضای روحی انقلاب مشروطیت در شهرستان یزد که هنوز نظام استبدادی در آن برقرار بود، منظومهای به ظاهر در ستایش حکمران ساخت اما در واقع او را به استقرار آزادی و قانون نصیحت کرد.
امضای قرارداد 1919 میلادی (1298ش) از سوی وثوقالدوله نخست وزیروقت ایران با دولت انگلیس و در زمان سلطنت احمد شاه، کشور را وارد مرحله نوینی کرد. طبق این قرارداد ایران مستعمره انگلیس تلقی شده و استقلال ایران و آزادی و اختیار او در داشتن هر گونه روابط مستقیم با سایر دولتها و انجام هرگونه گفتگو و قراردادهای سیاسی و اقتصادی از ایران گرفته میشد. گمرگات ایران در مقابل وامی که دولت انگلیس میداد، ازاختیار ایران خارج و وزارت دارایی و وزارت جنگ تحت سلطه مستشاران انگلیسی قرار میگرفت.
سرکوب مخالفین قرارداد وثوقالدوله
وثوقالدوله برای خاموشکردن صداهای اعتراض به قرارداد 1298 عده زیادی را دستگیر و تبعید نمود که با مخالفتها و شورشهای گستردهای در تمام نقاط ایران مواجه شد. پس از آن مشیرالدوله مامور تشکیل کابینه شد. وی مطبوعات را آزادی بیشتری داد و ضمن صدور اعلامیهای، اجرای قرارداد را تا تصویب مجلس متوقف کرد. اما کابینه او دراثر کارشکنیهای انگلیس سقوط کرد و سپهدار اعظم رشتی رئیس الوزرا شد. کابینه او نیز در 24 دی ماه 1299 استعفا داد. پس از اینکه سپهدار مکلف به تشکیل کابینه شد در 3 اسفند 1299 با کودتا مواجه و کابینهاش سقوط کرد. رضاخان با کودتا به روی کار میآید و صبح روز بعد بیانیه 9 ماده «حکم میکنم» را صادر میکند که در ماده چهارم آن آمده بود:«تمام روزنامجات و اوراق مطبوعه تا موقع تشکیل دولت بکلی موقوف و برحسب دستور کلی و اجازهای است که بعدا داده خواهد شد، باید منتشر شود.»
در آستانه یک سالگی کودتای رضاخان، او اعلامیه شدیداللحن دیگری خطاب به روزنامهنگاران صادر کرد و آنها را به شکستن قلم و بریدن زبان و حبس تهدید نمود. اما این توب و تشرها موجب واکنشهایی از سوی مخالفین شد.
فرخی یزدی در جراید اشعار و مقالات مؤثری درباره آزادی نوشت. در اوایل جنگ بینالملل اول مدتی را در عراق گذراند. به سبب مخالفت با قرار داد 1919م وثوق الدوله و كودتای 1299ش مدتها در زندان به سر برد. در سال 1300 روزنامه طوفان را به مدیریت خودش منتشر کرد. فرخی در شماره 22 طوفان مقالهای در اعتراض به قانون شکنیهای رضاخان انتشار داد و چون عصر همان روز ماموران حکومت نظامی برای دستگیریاش رفتند، همراه چند نفر از روزنامهنگاران و روشنفکران به سفارت شوروی رفته، در آنجا متحصن شدند. این تحصن بیش از پنج ماه ادامه یافت. فرخی در روزنامه طوفان، سال 2 شماره 8، 30 شهریور 1301 رضاخان را چنین خطاب کرد «آقای سردار سپه، در مملکت مشروطه در مقابل مجلس، یک نفر وزیر هرچند مقتدر هم باشد، قانون به او اجازه نمیدهد مدیر روزنامه را جلب به محاکمات عسکریه (نظامی) نماید...»
خشم حکومت علیه مقالات فرخی یزدی
در دوره رضاخان روزنامههای ستاره ایران، اقدام، ایران آزاد، میهن، نجات ایران و طوفان بارها توقیف شدند. فرخی از حکومت شتر گاو پلنگی نام برد که خصلت اصلی دولتهای وقت ایران شده بود. فرخی خود در این زمینه نوشت این سومین باری است که روزنامهاش توقیف میگردد و خود او نیز چندمین بار است که آماج خصومتها واقع میشود. تقاضای فرخی این بود که جلوی خودسری رضاخان گرفته شود و قانون اساسی معیار رفتارهای متصدیان شود. به نظر او حکومت نظامی باید از تهران و شهرهای دیگر برداشته میشد، زیرا این حکومت نظامی جان مردم را به لب رسانیده است. دیگر تقاضای او این بود که زندانیان سیاسی به همراه تبعیدیان به خانههای خود بازگردند، بودجه کلان و سرسامآور وزارت جنگ به مجلس ارائه گردد و مورد تجدید نظر و اصلاح واقع شود.
نوشتههای فرخی یزدی بهعنوان بزرگترين غزلسرای عصر خود موجب خشم حکومت میشود و دستور میدهند او را به زندان بیفکنند، اما زیرفشار آزادیخواهان، فرخی از زندان آزاد شد و روزنامه «طوفان» را به صاحب امتیازی خود و مدیر مسئولی موسویزاده تأسیس میکند. طوفان در دوران انتشار چندین بار توقیف شد که در چنین مواقعی که روزنامه طوفان توقیف میشد، فرخی با در دست داشتن مجوز و امتیاز سایر روزنامهها همچون «پیکار، قیام، طلیعه، آئینه افکار و ستاره شرق» مقالات و اشعار خود را منتشر میکرد.
پس از رفع توقیف، طوفان با همان سبك سابق، نخستین شماره سال دوم را در 21 مرداد 1301 انتشار داد. سال دوم طوفان پس از چاپ 31 شماره مجدداً توقیف گردید و به جای آن روزنامه پیكار منتشر شد. روزنامه طوفان در دوران انتشار جمعاً 15 بار توقیف شد. پس از نشر شماره 10 سال 2 شخص سردارسپه از آن شكایت كرد و تقاضای محاكمه مدیر آن را نمود.
فرخی، خود بسیاری از سرمقالات و بعضی از مقالات را مینوشت و نوشتههایش بیشتر از نظر سبک انتقادی، گرایشهای سیاسی و پیام رسانی اهمیت داشت. نثر نوشتههای روزنامه فرخی انتقادی وخطابی است، که بیشتر تحت تاثیر نثر روزنامهنگاری مشروطیت به ویژه روزنامهنویسی دهخدا بود. دوران مبارزات قلمی فرخی با طوفان، به دو دوره اصلی تقسیم می شود: دوره یكم از بدو تاسیس طوفان تا توقیف آن به علت نشر مقاله «امنیت چیست؟»؛ دوره دوم از زمان انتشار مجدد آن در تاریخ 6/6/1305 تا پایان مصونیت سیاسی فرخی در مجلس هفتم. (بهمن 1307) اصلیترین دوران انتشار طوفان، دوره یكم بود كه این نشریه انتقادات تندی به زورمداران، بیدادگران و قانونگریزان داشت.
درخشش روزنامه طوفان در عرصه مطبوعات
طوفان بهعنوان یكی از بهترین روزنامههای ایران مقالاتش در موضوع آزادیخواهی خیلی تند و صریح بود و در قسمت ادبی هم هر شماره یك رباعی به مناسبت سرمقاله و یك غزل در صفحه آخر درج مینمود. فرخی غیر از روزنامه طوفان، نشریه دیگری به نام «طوفان هفتگی» با همكاری سیدفخرالدین شادمان منتشر میكرد. طوفان هفتگی نشریهای ادبی - اجتماعی بود. فرخی توانست در دوران انتشار این دو نشریه همكاری گروهی از برجستهترین نویسندگان و شاعران آن عصر را جلب كرده و آثارشان را در طوفان به چاپ برساند. طوفان هفتگی جمعاً 41 شماره انتشار یافت و در اواخر بهمن 1307 هر دو نشریه طوفان به سبب فرار فرخی به اروپا تعطیل شدند.
روایتهایی از دوختن لبهای فرخی یزدی نقل شده است اما انورخامهای از رهبران حزب توده که دو سال با فرخی یزدی در زندان همبند بوده، روایت متفاوتی را نقل کرده است: روزی در زندان از او پرسیدم: آقای فرخی لبهای شما را چطور دوختند؟ راستی خیلی درد داشت؟ با سادگی عادی خود جواب داد، مگر لبهای من کرباس بود که بدوزند! و توضیح داد که ضیغمالدوله قشقایی حاکم یزد، تهدید کرده بود که لبهایش را خواهد دوخت و منظور خاموش کردن او بود.
بعد ازسرنگونی حکومت سلسله قاجاریه در مجلس هفتم، فرخی به عنوان نماینده یزد به مجلس راه یافت و در سال 1309به اتهام توطئه علیه حکومت، به شوروی گریخت. بعد به برلن رفت و با روزنامه «پیکار» همکاری کرد. سال 1311 یا 1312 تیمورتاش سفری به برلین کرد و در آنجا دیداری با فرخی داشت. در این ملاقات تیمورتاش وی را تشویق به بازگشت به ایران کرد و به او اطمینان داد در صورت بازگشت به ایران مورد رافت رضاشاه قرار خواهد گرفت! فرخی که از ماندن در کشوری بیگانه رضایتی نداشت، فریب وعده حکومت وقت را خورد و به تهران بازگشت. در ایران عدهای به اسم «طلبکار مالی» شکایتی علیه او طرح کردند و وی را با برنامهریزی قبلی به زندان کشاندند. در 1316 او را محاکمه و ابتدا به 27 ماه زندان محکوم کردند. در دادگاه تجدیدنظر مدت زندان وی به سه سال افزایش یافت. در زمان حضور او در زندان پروندهای با اتهام «اسائه ادب به مقام سلطنت» برای او تشکیل شده بود.
او دوران حبس خود را میگذراند تا اینکه در 25 مهرماه 1318 بنا به «گزارش رسمی» زندان بر اثر بیماری مالاریا در بیمارستان زندان درگذشت اما در زندان شهربانی به قتل رسید .محل دفن فرخی یزدی هیچگاه معلوم نشد اما برخی مسگرآباد تهران را مدفن وی میدانند. چهار سال بعد از مرگ فرخی، در پی سقوط رضاشاه، پزشک احمدی (پزشک زندان قصر) در دادگاه جنایی تهران به جرم «قتلهای عمد در عصر رضاشاه» از جمله قتل فرخی یزدی به اعدام محکوم شد. در دادگاه گفته شد فرخی یزدی با تزریق آمپول هوا توسط پزشک احمدی در زندان به قتل رسیده است.
منبع: روزنامه سازندگی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید