1399/5/22 ۰۴:۳۰
آیا بیماری همهگیر كروناویروس ما را به نگرش به مردن سنتیتر و پذیرفتهتر بازمیگرداند یا تلاشهای ما برای طولانی كردن زندگی را تقویت میكند؟ دنیای مدرن با این اعتقاد شكل گرفته است كه انسان میتواند از مرگ پیشی بگیرد و آن را شكست دهد. این یك نگرش جدید انقلابی بود. در بیشتر تاریخ، انسانها با خونسردی تسلیم مرگ میشدند.
مهدی احمدی: یووال نوح هراری، روشنفكر عمومی، تاریخنگار و استاد دانشگاه و نویسنده كتابها و نوشتههایی پرفروش و پرمخاطب است كه بسیاری از آنها به زبانهای متعددی در سراسر دنیا از جمله فارسی ترجمه شده و مورد استقبال گسترده علاقهمندان به مباحث تاریخی قرار گرفته است، از جمله انسان خردمند، 21 قرن برای قرن 21، پول و ... .
او یكی از معدود روشنفكران و نویسندگانی است كه در ماههای اخیر در واكنش به كرونا، گفتارها و نوشتارهای فراوانی پدید آورده و با رسانهها و نشریات متعدد در این زمینه گفتوگو كرده است.
او در نوشتار حاضر روی موضوع مرگ و كرونا انگشت گذاشته است و نشان میدهد كه در روزگار سیطره «علم» و «نگرش علمی» (scientific) تبیینها در مورد مرگ و علل وقوع آن تغییر كرده است، اگرچه نگرشها و ایدئولوژیهای مدرن، كماكان از پاسخگویی به پرسشهایی راجع به پس از مرگ ساكتند و حرفی برای گفتن ندارند. هراری همچنین نشان میدهد كه در مواجهه با كرونا بهتر است به جای فرافكنی، مسوولیت و وظیفه خود را به یاد آوریم و آگاهانه با آن مواجه شویم.
**************
مرگ در تاریخ
آیا بیماری همهگیر كروناویروس ما را به نگرش به مردن سنتیتر و پذیرفتهتر بازمیگرداند یا تلاشهای ما برای طولانی كردن زندگی را تقویت میكند؟ دنیای مدرن با این اعتقاد شكل گرفته است كه انسان میتواند از مرگ پیشی بگیرد و آن را شكست دهد. این یك نگرش جدید انقلابی بود. در بیشتر تاریخ، انسانها با خونسردی تسلیم مرگ میشدند. تا اواخر عصر مدرن، بیشتر ادیان و ایدئولوژیها مرگ را نه تنها سرنوشت اجتنابناپذیر ما بلكه به عنوان منبع اصلی معنا در زندگی میدیدند. مهمترین وقایع وجود بشر پس از آنكه آخرین نفس خود را كشیدید اتفاق میافتد. فقط پس از مرگ میتوانستید اسرار واقعی زندگی را دریابید. فقط در این صورت رستگاری ابدی به دست میآوردید یا دچار نفرین ابدی میشوید. در دنیایی بدون مرگ - و بنابراین بدون بهشت، جهنم یا تناسخ- باورهای سنتی معنایی نخواهند داشت. در بیشتر تاریخ برترین ذهن انسانها مشغول معنادهی به مرگ بودند، نه تلاش برای شكست دادن آن. حماسه گیلگمش، اسطوره اورفئوس و یوریدیس، كتابهای مقدس مثل وداها و كتابها و حكایتهای بیشمار دیگری با صبر و حوصله برای انسانهای مضطرب توضیح میداد كه ما میمیریم زیرا امر باری آن را حكم كرده است، یا كیهان یا مادر طبیعت و ما با فروتنی و فضل آن سرنوشت را بهتر میپذیرفتیم. شاید روزی امر باری مرگ را از طریق یك ژست متافیزیكی عظیم لغو كند. اما هماهنگ كردن چنین فجایعی به وضوح فراتر از پرداخت بها با گوشت و خون انسانهاست.
علم چه میگفت؟
سپس انقلاب علمی به وجود آمد. برای دانشمندان، مرگ یك تقدیر نیست، این فقط یك مشكل فنی است. انسانها میمیرند نه به خاطر تقدیر، بلكه به دلیل برخی نقصهای فنی میمیرند. قلب از پمپاژ خون متوقف میشود. سرطان كبد را نابود كرده است. ویروسها در ریهها تكثیر میشوند و مسوول این مشكلات فنی چیست؟ سایر مشكلات فنی. قلب پمپاژ خون را متوقف میكند، زیرا اكسیژن كافی به عضله قلب نمیرسد. به دلیل برخی جهشهای تصادفی ژنتیكی، سلولهای سرطانی در كبد گسترش مییابد. ویروسها در ریههای من مستقر شدند زیرا شخصی در اتوبوس عطسه میكرد. هیچچیز متافیزیكی در مورد آن وجود ندارد. علم معتقد است كه هر مشكل فنی راهحل فنی دارد. برای غلبه بر مرگ نیازی نیست كه منتظر وعدههای سنتی باشیم. چند دانشمند در یك آزمایشگاه میتوانند این كار را انجام دهند. اكنون این متخصصان در كتهای سفید آزمایشگاه هستند. اگر ضربان قلب دچار اختلال شود، میتوانیم آن را با دستگاه تنظیمكننده ضربان بهبود بخشیم یا حتی قلب جدیدی را پیوند بزنیم. اگر سرطان بیداد كند، میتوانیم با اشعه آن را بكشیم. اگر ویروسها در ریهها گسترش یابند، میتوانیم آنها را با چند داروی جدید مهار كنیم. درست است، در حال حاضر ما نمیتوانیم تمام مشكلات فنی را حل كنیم. اما در حال كار روی آنها هستیم. بهترین ذهنها دیگر وقت خود را صرف تلاش برای معنای مرگ نمیكنند. درعوض، آنها مشغول طولانیتر كردن زندگی هستند. آنها در حال تحقیق در مورد سیستمهای میكروبیولوژیكی، فیزیولوژیكی و ژنتیكی مسوول بیماری و پیری، ایجاد داروهای جدید و درمانهای انقلابی هستند.
دو قرن مبارزه با مرگ
در تلاش خود برای طولانیتر كردن زندگی، انسانها بسیار موفق بودهاند. در طول دو قرن گذشته، میانگین امید به زندگی از زیر 40 سال به 72 سال در كل جهان و به بیش از 80 سال در برخی كشورهای توسعه یافته رسیده است، بهویژه كودكان موفق به فرار از چنگال مرگ شدند. تا قرن بیستم حداقل یكسوم از كودكان هرگز به بزرگسالی نمیرسیدند. جوانترها بهطور مرتب درمعرض بیماریهای كودكان مانند اسهال خونی، سرخك و آبله قرار میگرفتند. در انگلستان قرن 17، حدود 150 از هر 1000 نوزاد در سال اول جان خود را از دست میدادند و تنها حدود 700 نفر آن را به 15 سالگی میرسیدند. امروز، تنها
5 كودك از 1000 كودك انگلیسی در طول سال اول خود میمیرند و 993 نفر پانزدهمین سالگرد تولد خود را جشن میگیرند. در كل دنیا، میزان مرگ و میر كودكان به كمتر از 5درصد رسیده است.
سكوت ایدئولوژیهای جدید در برابرپس از مرگ
انسانها در تلاش برای حفظ و تمدید زندگی چنان موفق بودهاند كه جهانبینی ما به شكلی ژرف تغییر كرده است. در حالی كه باورهای سنتی زندگی پس از مرگ را منبع اصلی معنا میدانستند، از قرن هجدهم ایدئولوژیهایی مانند لیبرالیسم، سوسیالیسم و فمینیسم تمام علاقه به زندگی پس از مرگ را از دست دادند. بعد از فوت دقیقا چه اتفاقی برای یك كمونیست میافتد؟ چه اتفاقی برای یك سرمایهدار میافتد؟ چه اتفاقی برای یك فمینیست میافتد؟ جستوجوی جواب در نوشتارهای كارل ماركس، آدام اسمیت یا سیمون دوبووار بیهوده است. تنها ایدئولوژی مدرن كه هنوز هم نقشی اساسی به مرگ میبخشد، ناسیونالیسم است. ملیگرایی در لحظات شاعرانه و ناامیدانه، وعده میدهد كه هركس برای ملت بمیرد، برای همیشه در حافظه جمعی آنها زندگی خواهد كرد. با این حال این وعده چنان مبهم و مهآلود است كه حتی اكثر ناسیونالیستها هم دقیقا نمیدانند چگونه از آن استفاده كنند. چگونه واقعا در حافظه زندگی میكنید؟ اگر مردهاید، چگونه میدانید مردم شما را به یاد میآورند یا نه؟ یكبار از وودی آلن سوال شد كه آیا او امیدوار است برای همیشه در خاطر طرفداران سینما زندگی كند. آلن پاسخ داد: «من ترجیح میدهم در آپارتمانم زندگی كنم.» حتی بسیاری از باورهای سنتی تمركز خود را تغییر دادهاند. آنها به جای قول دادن سعادت در زندگی پس از مرگ، به آنچه میتوانند برای شما در این زندگی انجام دهند تاكید بیشتری دارند.
كرونا و مرگ
آیا همهگیری كووید19 نگرش انسان را به مرگ تغییر خواهد داد؟ احتمالا نه. برعكس این بیماری احتمالا باعث میشود كه ما فقط تلاشهای خود را برای محافظت از زندگی بشر دو برابر كنیم. واكنش فرهنگی غالب به كووید19، تسلیم شدن نیست؛ تركیبی از خشم و امید است. هنگامی كه یك اپیدمی در جامعهای قبل از مدرن مانند اروپای قرون وسطایی فوران میكرد، مردم مطمئنا از جان خود میترسیدند و با مرگ عزیزان ویران میشدند اما واكنش اصلی فرهنگی یك تسلیم شدن بود. روانشناسان ممكن است آن را «درماندگی آموخته شده» بنامند. مردم به خود میگفتند این خواست سرنوشت است یا شاید عذاب الهی برای گناهان بشریت. «خدا بهتر میداند. ما انسانهای شرور سزاوار آن هستیم و خواهید دید، در پایان همه چیز به بهترین نتیجه خواهد رسید. نگران نباشید، افراد خوب پاداش خود را در بهشت میگیرند و به دنبال دارو وقت خود را تلف نكنید. این بیماری از بالا فرستاده شده است تا ما را مجازات كند. كسانی كه فكر میكنند انسانها میتوانند با ابتكار عمل خود بر این بیماری همهگیر غلبه كنند، فقط گناه غرور را به جنایات دیگر خود اضافه میكنند. ما كی هستیم كه نقشههای بالا را خنثی كنیم؟»
اشتباه انسان
برعكس نگرش امروز قطبی است. هر زمان كه یك فاجعه باعث كشته شدن بسیاری از افراد شود مانند یك تصادف قطار، آتشسوزی شدید و حتی توفان، ما تمایل داریم آن را به عنوان یك اشتباه قابل اجتناب انسان و نه به عنوان مجازات یا یك فاجعه طبیعی اجتنابناپذیر تلقی كنیم. اگر شركت قطار در بودجه ایمنی خود مضایقه نمیكرد، اگر شهرداری مقررات بهتری را در مورد آتشسوزی اتخاذ كرده بود و اگر دولت سریعتر كمك میفرستاد، این افراد میتوانستند نجات پیدا كنند. در قرن بیست و یكم، مرگ گروهی به یك دلیل خودكار برای دعاوی و تحقیقات قانونی تبدیل شده است. این رفتار ما نسبت به طاعونها نیز هست. درحالی كه برخی واعظان سنتی سریع توصیف ایدز را به عنوان مجازاتی برای برخی افراد معرفی میكردند، جامعه مدرن با ملاطفت چنین نظریاتی را به مجذوبان آنها واگذار میكند و این روزها ما بهطور كلی گسترش ایدز، ابولا و سایر بیماریهای همهگیر اخیر را ناكامی سازمانی میدانیم. ما فرض میكنیم كه بشر دانش و ابزار لازم برای مهار چنین بیماریهایی دارد و با این وجود اگر یك بیماری عفونی از كنترل خارج شود، این امر ناشی از بیكفایتی انسان است تا خشم آسمانی. كووید19 نیز از این قاعده مستثنا نیست. بحران تا پایان فاصله زیادی دارد، اما بازی مقصر دانستن از قبل آغاز شده است. كشورهای مختلف یكدیگر را متهم میكنند. سیاستمداران رقیب مانند یك نارنجك دستی بدون ضامن، مسوولیت را از سمتی به سمت دیگر میاندازند.
امید در كنار خشم
در كنار خشم، امید بسیار چشمگیری نیز وجود دارد. قهرمانان ما كاهنان نیستند كه مردگان را دفن میكنند و فاجعه را بهانه میكنند؛ قهرمانان ما پزشكانی هستند كه جانها را نجات میدهند و ابرقهرمانان ما آن دانشمندان آزمایشگاهها هستند. درست همانطوركه فیلمبرداران میدانند كه اسپایدرمن و سوپرمن سرانجام آدمهای بد را شكست داده و دنیا را نجات خواهند داد، بنابراین ما كاملا مطمئن هستیم كه طی چند ماه، شاید یك سال، مردمی كه در آزمایشگاهها قرار دارند، درمانهای موثری برای كووید19 خواهند داشت و حتی شاید واكسن آن. سپس ما به این ویروس كرونای نامطبوع نشان خواهیم داد كه ارگانیسم آلفا در این سیاره كیست! سوالی كه از كاخ سفید و وال استریت گرفته تا بالكنهای ایتالیا بر سر زبانها جاری است این است كه «چه زمانی واكسن آماده خواهد شد؟» اگر نشود؟
هنگامی كه واكسن واقعا آماده شد و همهگیری به پایان رسید، مهمترین دستاورد بشریت چیست؟ به احتمال زیاد، اینگونه خواهد بود كه ما باید برای حفاظت از زندگی انسان تلاشهای بیشتری را نیز انجام دهیم. ما باید بیمارستان بیشتری داشته باشیم، پزشك بیشتری داشته باشیم، پرستار بیشتری داشته باشیم. ما باید دستگاههای تنفسی بیشتری، وسایل محافظت بیشتر، كیتهای آزمایش بیشتری را ذخیره كنیم. ما باید پول بیشتری برای تحقیق در مورد عوامل بیماریزای ناشناخته و توسعه درمانهای جدید سرمایهگذاری كنیم. ما نباید دوباره غافلگیر شویم.
برخی ممكن است استدلال كنند كه این یك درس نادرست است و این بحران باید به ما فروتنی یاد دهد. ما نباید از توانایی خود در تسخیر نیروهای طبیعت اطمینان داشته باشیم. بسیاری از این افراد منفیباف امروزی، بازماندگان قرون وسطایی هستند كه تواضع را موعظه میكنند، در حالی كه 100درصد مطمئن هستند كه همه جوابهای صحیح را میدانند. بعضی عوام متعصب نمیتوانند به خودشان كمك كنند، كشیشی كه به صورت هفتگی كتاب مقدس را برای كابینه دونالد ترامپ میخواند، اظهار داشت كه این بیماری همهگیر نیز مجازات برای برخی افراد است. اما حتی اكثر معیارهای سنتی امروزه نیز بیشتر به علم اعتماد میكنند تا به این باورهای قشری.
دولتها چه كنند
البته تمام كسانی كه به ما در مورد غرور انسانی هشدار میدهند رویای بازگشت به قرون وسطی ندارند. حتی دانشمندان موافقند كه ما باید در انتظارات خود واقعبین باشیم و نباید به قدرت پزشكان ایمان كور داشته باشیم تا ما را از تمام بلایای زندگی محافظت كنند. در حالی كه بشریت به عنوان یك كلیت روز به روز قدرتمندتر میشود، افراد هنوز هم باید با شكنندگی خود روبهرو شوند. شاید در یك یا دو قرن زندگی بشر بهطور نامحدود گسترش یابد، اما هنوز نه. به استثنای احتمال تعداد انگشتشماری از بچه میلیاردرها، فعلا همه ما روزی خواهیم مرد و همه ما عزیزانمان را از دست خواهیم داد. ما باید فانی بودن خود را بپذیریم. قرنها مردم از سنت به عنوان یك مكانیسم دفاعی استفاده میكردند و معتقد بودند كه در زندگی پس از مرگ برای همیشه وجود خواهند داشت. اكنون مردم گاهی اوقات به استفاده از علم به عنوان مكانیسم دفاعی جایگزین روی میآورند و به این باور میرسند كه پزشكان همیشه آنها را نجات میدهند و برای همیشه در آپارتمان خود زندگی میكنند. در اینجا به یك روش متعادل نیاز داریم. برای مقابله با همهگیریها باید به علم اعتماد كنیم، اما باید باز هم مسوولیت مقابله با مرگ و میر و انفعال فردی خود را بر دوش داشته باشیم. بحران فعلی مطمئنا بسیاری از افراد را از ماهیت موقتی زندگی انسان و دستاوردهای انسانی آگاهتر سازد. با این وجود، تمدن مدرن ما به عنوان یك كل احتمالا در جهت مخالف پیش خواهد رفت. با یادآوری شكنندگی آن، با ایجاد دفاعی قویتر واكنش نشان خواهد داد. با پایان یافتن بحران فعلی، من انتظار ندارم كه شاهد افزایش چشمگیر بودجه بخشهای فلسفه باشیم. اما شرط میبندم كه شاهد افزایش چشمگیر بودجه دانشكدههای پزشكی و سیستمهای بهداشتی خواهیم بود. و شاید این بهترین چیزی باشد كه ما انتظار داریم بشریت داشته باشد. دولتها به هر حال از نظر فلسفه خیلی خوب نیستند. فلسفه خارج از دامنه كاری آنهاست. دولتها واقعا باید روی ساختن سیستمهای مراقبتهای بهداشتی بهتر تمركز كنند. این وظیفه افراد است كه به پیشبرد فلسفه بپردازند. پزشكان نمیتوانند معمای وجود را برای ما حل كنند. اما آنها میتوانند برای جدال زندگی ما زمان بیشتری بخرند. كاری كه ما با آن زمان انجام میدهیم به خودمان بستگی دارد.
https://www.theguardian.com/books/2020/apr/20/yuval-noah-harari-will-coronavirus-change-our-attitudes-to-death-quite-the-opposite
منبع: روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید