جنبش مردمی / بهروز طیرانی - بخش دوم و پایانی

1399/5/15 ۰۴:۳۰

جنبش مردمی / بهروز طیرانی - بخش دوم و پایانی

در تاریخ ایران همواره اقدامات و تلاش‌هایی که برای رهایی از تسلط بیگانه بر کشور صورت گرفته، از اقبال و حمایت قشرهای گوناگون جامعه برخوردار بوده است. در بخش گذشته مستنداتی درباره حمایت از کالاهای داخلی عرضه شد. در این بخش به جنبشی که در میان طبقات مختلف مردم در حمایت از تأسیس نهاد ملی مالی برای مقابله با تسلط نهادهای مالی و پولی به پا شد، اشاره می‌شود.

 

 

بانک ملی

در تاریخ ایران همواره اقدامات و تلاش‌هایی که برای رهایی از تسلط بیگانه بر کشور صورت گرفته، از اقبال و حمایت قشرهای گوناگون جامعه برخوردار بوده است. در بخش گذشته مستنداتی درباره حمایت از کالاهای داخلی عرضه شد. در این بخش به جنبشی که در میان طبقات مختلف مردم در حمایت از تأسیس نهاد ملی مالی برای مقابله با تسلط نهادهای مالی و پولی به پا شد، اشاره می‌شود.

 

نخستین تلاش در راه تأسیس بانک برای حمایت از فعالیت‌های اقتصادی اجتماعی، در سال ۱۲۹۶ق (۱۲۵۸ش) و به پیشنهاد حاج محمدحسین امین الضرب به ناصرالدین‌شاه صورت گرفت (بانک ملی، ۶۵)؛ اما این پیشنهاد محقق نشد و عملا تا بعد از استقرار نظام مشروطه، زمام امور مالی کشور به دست بیگانگان بود؛ یعنی «بانک شاهنشاهی ایران» که انگلیسی‌ها تأسیس کردند و خودشان اداره می‌نمودند و عملا به مثابه بانک مرکزی تصمیم‌گیری‌های اقتصادی و مالی کشور را بر عهده داشت و رقیبش «بانک استقراضی روس» بود که بخش دیگری از اقتصاد را به دست داشت.

 

تأثیر عملکرد این دو بانک بر سرنوشت اقتصاد ایران تا بدانجا بود که یک ماه پس از تأسیس «مجلس شورای ملی» در نخستین فعالیت‌های قانون‌گذاری خود، بحث بر سر ایجاد بانک ملی را آغاز کرد. نمایندگان مجلس شورای ملی در جریان بررسی درخواست استقراض دولت از بانک استقراضی روس، با گفتگو پیرامون مضار درخواست وام از بیگانگان و عواملشان در کشور، موضوع تأسیس بانک ملی را مطرح و قانون تأسیس آن را تصویب کردند.

 

روز ۱۷آبان ۱۲۸۵حاج مخبرالسلطنه هدایت در مجلس شورای ملی حضور یافت و نامه‌ای از طرف میرزا نصرالله خان مشیرالدوله صدراعظم تسلیم کرد که در آن نوشته ‌شده بود: «شما به مجلس بروید و از طرف دولت بگویید دولت ۲۰کرور تومان مقروض است و با دولت روس و انگلیس مذاکره کرده که از آنها ۵کرور تومان قرض بگیرد… دولت روس و انگلیس دستور پرداخت قرض را به بانک شاهنشاهی داده‌اند و فقط محتاج رأی و اجازه مجلس است…» (جمشید ضرغام بروجنی-۳).

 

این پیشنهاد با مخالفت برخی از نمایندگان مواجه شد؛ از آن میان حاج محمد معین بوشهری طی نطق مفصلی،با استدلال اخذ وام بدون روشن شدن محل مصرف آن را رد کرد و نمایندگان تجار و اصناف نیز از او حمایت کردند. در جلسه بعد هدایت برای کسب موافقت مجلس مبلغ وام را به دو کرور کاهش داد؛ ولی باز هم مجلسیان گرفتن این مبلغ را هم رد کردند. بحث بر سر حل مشکل مالی و نیازهای دولت در جلسات روزهای بعد مجلس نیز ادامه یافت (کاتوزیان، ۱۳۷۹ـ۳۵۲).

 

در یکی از جلسات ناصرالملک وزیر مالیه درباره نیازهای فوری دولت به دریافت وام تأکید کرد؛ ولی تجار به رهبری حاج محمد معین به مخالفت ادامه دادند و در میانه بحث بر سر استقراض، وکلا بحث تأسیس بانک ملی را پیش کشیدند. پیش ‌از این در تاریخ ۱۷ رجب، روزنامه حبل‌المتین در باره لزوم تأسیس بانک ملی در مقاله‌ای مفصل ضرورت تأسیس بانک را یادآور شده بود. در آن مقاله آمده بود: «افتتاح بَنک برای دولت در کمال سهولت است و با قلیل وجهی که سرمایه طرف احتیاط قرار می‌گیرد، عرّابه به گردش می‌آید و چون تمام دخل دولت داخل و خارج از آن بنک خواهد شد، عظمت و اعتبار آن را کافی است لزوم و ضرورت این بنک برای ملت و دولت و مملکت ایران نه به ‌اندازه‌ای است که شرح آن در یک اخبار بگنجد.» (حبل‌المتین ـ سال چهاردهم ـ شماره۶).

 

در آن مقاله به دولت پیشنهاد شده بود که در این ‌باره با تجار بزرگی همچون امین‌الضرب و ارباب‌جمشید و معاون‌التجار و… گفتگو کند. در نگاه مؤیدالاسلام تمام امور اقتصادی دولت از راه ایجاد بانک می‌گذشت و با تأسیس آن می‌توان چرخ اقتصاد کشور را به راه انداخت. آنچه در نظر نویسنده مقاله بود، تأسیس یک بانک مرکزی دولتی بود که در حقیقت وظایف سازمان برنامه‌ و بودجه، بانک مرکزی و بخشی از وظایف وزارت‌های اقتصادی را عهده‌دار بود.

 

در جلسه نهایی که مجلسیان درباره تأسیس بانک مذاکره می‌کردند ناصرالملک وزیر مالیه با مشاهده مخالفت مجلسیان گفت: «من شخصا اصراری در استقراض از خارجه ندارم؛ ولی ضرورت و احتیاج به ‌قدری است که نمی‌توانم شرح دهم» (کاتوزیان ـ ۳۵۹). در پاسخ به این موضع، علما و تجار پیشنهاد کمک به دولت را مطرح کردند: «حاج امین‌الضرب در جواب اظهار داشت که: ما حاضریم تا چند روز دیگر دو کرور پول برای دولت تهیه و تقدیم کنیم. آقایان حاج شیخ فضل‌الله [نوری] و [سیدمحمد] طباطبایی اظهار داشتند که: ما به‌ قدر میسور حاضریم برای کمک دادن به بانک، وجهی داده و از طهران و ولایات تقاضا کنیم وجوهی جمع‌آوری نموده، به بانک ملی بدهند و مجلس خاتمه یافت.» (همان منبع)

 

گفتگوهای نمایندگان مجلس و دولت سرانجام به طرح پیشنهاد تأسیس بانک ملی منتهی شد و قانون تأسیس آن در جلسه ۵ آذر ۱۲۸۵ از تصویب نمایندگان گذشت. در همان حال که مذاکرات مجلس در جریان بود، در خارج از مجلس قشرهای مختلف مردم نیز بیکار ننشستند. به نوشته‌ هاشم محیط مافی به ‌جز نمایندگان مخالف استقراض، مردم نیز از این نظر حمایت کردند: «عموم اهالی حتی مخدرات محترمه به صدا درآمدند که: ما حاضریم از مال خود مجانا به دولت داده که از اجانب قرض نشود» (‌هاشم محیط مافی ـ۲۰۲).

 

تجار برای گرفتن بهانه از دولت در اصرار بر وام از بانک استقراضی، مبالغی را برای رفع نیازهای عاجل دولت جمع‌آوری نمودند. از سوی دیگر اعلانی برای جمع‌آوری کمک‌های مردمی تهیه و منتشر شد. متن اعلامیه چنین بود: «هر یک از ابنای وطن عزیز که مایل هستند که نام نیک خود را در صفحه روزگار باقی و ثابت بگذارند، در ادارات مقرره ذیل وجه سرمایه اشتراکی خود را برده، تحویل دهند و قبض موقتی که طبع شده به مهر و امضای صاحب اداره بگیرند. پس ‌از آنکه اسهام بانک حاضر شد، این قبوضات موقتی را به بانک داده، ورقه اسهام دریافت خواهد داشت.» (حبل‌المتین شماره ۲۱ ـ ۲۱ ذی‌القعده ۱۳۲۴ق).

 

با انتشار این اعلان، مردم استقبال پرشوری در خرید سهام برای تأسیس بانک ملی کردند. به نوشته کاتوزیان: «در همین ایام که مذاکرات بانک در میان بود، اتحادیه طلاب مردم را به مسجد و مدرسه سپهسالار قدیم (میرزا محمدخان) دعوت نموده، هر یک به فراخور خود از یک تومان تا ده تومان با کمال عسرتی که داشتند، تهیه نمودند… حتی پاره‌ای از حضار از طرف خانواده خود زینت‌آلات زنانه را برای فروش و تأدیه وجه به بانک آورده و در آن مجلس پس از ختم خطابه‌ها، قریب پنج‌هزار تومان نقداً حاضر گردید.» (کاتوزیان-۳۶۰).

 

حبل‌المتین برای ترغیب مردم به خرید سهام بانک، در مقاله مفصلی ضمن برشمردن منافع ملی و میهنی این اقدام، به افزایش بهای سهام آن اشاره ‌کرده بود: «شرکت در این بَنک ملی، هم صواب است و هم خرما. عنقریب سهام بنک به درجه‌ای ترقی نماید که مورث تحیر عالمیان گردد!» (حبل‌المتین ـ شماره ۲۱).

 

به ‌جز تهرانی‌ها، مردم شهرستان‌ها نیز ضمن استقبال از اقدام اهالی تهران، خود نیز به حمایت و مشارکت در این امر به پا خاستند. در تبریز تجار به دعوت انجمن ملی تبریز در منزل حاج مهدی کوزه‌کنانی ـ تاجر سرشناس شهر ـ عده‌ای از علما و تجار روز سیزدهم شوال گرد هم آمدند و حمایت خود را با ارسال تلگرافی به علمای تهران اعلام داشتند. (روزنامه انجمن تبریز ـ شماره ۱۴).

 

آوازه مشارکت مردم و به‌ویژه بانوان در این امر ملی، به‌سرعت در سراسر نقاط کشور پیچید. روزنامه انجمن تبریز این‌گونه خبر مشارکت مردم را منعکس ساخته است: «در طهران در منابر و مساجد، مردان و بیوه‌زنان به فریاد آمده، اظهار کردند که: ما لباس و فرش و مخلفات خود را فروخته، بلاعوض به دولت داده، راضی نخواهیم شد که دوباره از خارج قرض کنند.» (روزنامه انجمن تبریز شماره ۱۳، ص۲۳).

 

در شماره ۳۸ روزنامه انجمن تبریز مقاله‌ای که از بندر انزلی رسیده بود، به چاپ رسید. نویسنده نامه به موضوع مخالفت دولت‌های خارجی با تأسیس بانک ملی و همیاری و همکاری مردم در این خصوص پرداخته و اهمیت تأسیس بانک را برای خوانندگان شرح داده است. در این مقاله از جمله آمده است: «مدیر محترم جریده ملی در نمره ۱۸… شرحی از غیرت زنان غیور ایران خصوصا دارالخلافه باهره درج بود، مایه امیدواری شد…. اجانب بر اینکه زنهای غیور ایران آلات طلا و نقره و زینت‌های بی‌مصرف را به سکه رسانیده و بر بانک ملی شرکت نمایند، ابدا رضایت ندارند؛ زیرا می‌خواهند هفت قران ما را به پنج تومان بفروشند؛ فروختن سهل است، همان وجه‌ها توپ کروب شده، به سینه ایران راست شود…. نگویند بانک چه مصرف دارد؟ بانک ملت را از احتیاجات، دولت را از شروطات خانه‌برانداز بی‌نیاز می‌کند. مهیاکردن نواقصات به دستیاری بانک ملی می‌باشد.» (روزنامه انجمن تبریز ـ ۱۸ذی‌حجه ۱۳۲۴ ـ سال اول ـ شماره ۳۸).

 

در یکی از جلسات انجمن تبریز، تلگرافات متعددی که از شهرهای دیگر و از جمله خوی در باب امتنان از تشکیل بانک ملی ارسال‌ شده بود، قرائت شد (نمره ۳۰ سال اول ص۶۹). استقبال از تأسیس بانک، مشارکت در خرید سهام بانک و تشویق دیگران در این باب فقط مخصوص ایرانیان در داخل نبود، بلکه ایرانیان خارج از کشور و از جمله زردشتیان ساکن هندوستان نیز در این امر شرکت کرده بودند. به نوشته حبل‌المتین عمده‌التجار رستم وکیل تجارتخانه جمشیدیان در بمبئی از جمله کسانی بود که سهام بانک را خریده بود. سکینه‌بیگم، بیگم‌سلطان و سیده سلطان ـ دختران مؤیدالاسلام ـ نیز یک‌صد سهم خریده بودند. (حبل‌المتین شماره ۲۱).

 

در شماره ۶۷ روزنامه انجمن تبریز، نامه احمد تبریزی مقیم بغداد به انجمن ملی تبریز در باره اهمیت تأسیس بانک ملی چنین می‌خوانیم: «از نظر نباید دور داشت که ترقی مشروطیت وابسته به ترقی بانک محترم ملی است… ای ملت‌خواهان، هر چه این اساس ترقی کند، مشروطیت محکم‌تر خواهد شد… غیرت کنید، همت کنید خزانه مشروطیت را معمور و دشمنانش را مقهور کنید…. دو سال نخواهد گذشت که اسهام آن ‌یک بر سه ترقی خواهد کرد. بانک محترم شکوفه‌ای است که از نهال برومند مشروطیت روییده شده» (روزنامه انجمن تبریز ـ سال اول، شماره ۶۷).

 

به‌رغم استقبال و حمایت و مشارکت قشرهای مختلف مردم، امکان تأسیس بانک ملی میسر نگشت! دلایل این عدم توفیق متعدد بود. بخشی از آن به کارشکنی‌های دولت‌های بریتانیا و روسیه تزاری بازمی‌گشت و برخی دیگر به سیاستمداران و متنفذان داخلی مربوط می‌شد که منافع شخصی‌شان با تأسیس بانک لطمه می‌دید. علت مخالفت برخی نیز اهداف و انگیزه‌های سیاسی بود. به نوشته آدمیت از قول نصرالله تقوی نماینده تهران: «آن اشخاصی که می‌خواهند دست قدرتی در مالیه داشته باشند، مانع شدند… محض اینکه بسط ید خودشان در مالیه کم ‌نشود.» وی همچنین به نقل از یکی دیگر از نمایندگان مجلس می‌نویسد: «این مطلب را فهماندند که تأسیس بانک موجب ترقی مشروطیت می‌شود» (آدمیت، بی‌تا ۷۹).

 

آدمیت همچنین به مخالفت‌های بانک استقراضی روس و بانک شاهنشاهی با قانون تأسیس بانک ملی اشاره می‌کند و می‌نویسد: «وزیرمختار انگلیس درباره تعارض برخی مواد اساسنامه بانک ملی با امتیازنامة بانک شاهنشاهی با رئیس مجلس مذاکره کرد و هشدار داد: «اگر جناح ناسیونالیست پارلمان بخواهد روش خصمانه‌ای نسبت به «منافع اروپاییان در پیش بگیرد، احساس ناخوشایندی در انگلیس به وجود خواهد آمد» و افزود: «صلاح ایران این است که از ابراز سیاست ضد غربی پرهیز جوید!» (آدمیت منبع پیشین به نقل از: اسناد وزارت خارجه انگلیس ـ از اسپرینگ رایس به سر ادوارد گری مورخ ۱۸مه ۱۹۰۷).

 

بدین‌ترتیب تا بیش از بیست سال بعد که بانک ملی ایران تشکیل شد، زمام امور مالی ایران در دست بانک شاهنشاهی ایران بود که فقط نام ایران را بر خود داشت و اداره آن در دست انگلیسی‌ها بود باقی ماند.

 

به‌رغم ناکامی «شرکت اسلامیه» و «بانک ملی»، که یکی چند سال بعد از تأسیس منحل شد و دیگری مجال تأسیس نیز نیافت، جنبش مردمی در حمایت از این اقدامات ملی اکنون بعد از گذشت بیش از یک قرن، هنوز به‌ عنوان سندی بر بینش و آگاهی مردم از منافع ملی و مشارکت فعالانه آنها برای استقلال، سربلندی و محافظت از منافع ملی به شمار می‌رود.

 

منابع

آدمیت، فریدون ـ ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران ـ تهران، انتشارات روشنگران، بی‌تا

تهرانی (کاتوزیان) محمدعلی ـ مشاهدات و تحلیل اجتماعی و سیاسی از تاریخ انقلاب مشروطیت ایران ـ به کوشش دکتر ناصر کاتوزیان ـ تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۷۹

اشرف، احمد ـ موانع تاریخی رشد سرمایه‌داری در ایران در دوره قاجاریه ـ تهران، انتشارات زمینه، ۱۳۵۹

صفایی، ابراهیم ـ رهبران مشروطه ـ تهران، انتشارات جاویدان، ۱۳۶۳

طبری، احسان ـ ایران در دو سده واپسین ـ تهران، انتشارات حزب توده ایران، ۱۳۶۰

عیسوی، چارلز ـ تاریخ اقتصادی ایران قاجاریه ـ ۱۲۱۵-۱۳۳۲ه.ق ـ ترجمه یعقوب آژند ـ تهران، نشر گستره، ۱۳۶۲

مجدالاسلام کرمانی، احمد ـ سفرنامه کلات یا تاریخ انقلاب مشروطیت ایران ـ به کوشش محمود خلیل‌پور ـ اصفهان، انتشارات دانشگاه اصفهان، ۱۳۵۰

محیط مافی، هاشم ـ مقدمات مشروطیت ـ به کوشش امیر جانفدا و مجید تفرشی ـ تهران انتشارات فردوسی، ۱۳۶۳

ملک‌زاده، مهدی ـ تاریخ انقلاب مشروطیت ایران ـ تهران، انتشارات سخن، ۱۳۸۳

روزنامه حبل‌المتین

روزنامه انجمن تبریز

روزنامه تربیت

منبع: روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: