بازگشت به كدام خود؟ / محسن آزموده

1399/4/30 ۰۴:۳۰

بازگشت به كدام خود؟ / محسن آزموده

دهه 1340 خورشیدی ایران مصادف است با دهه 1960 میلادی و اوجگیری جریان‌های ضداستعماری و جنبش‌های دانشجویی در اروپا و امریكا و نارضایتی نسل جوان از سیاست‌های مداخله‌جویانه كشورهای غربی. در فضای اندیشه، این دهه همزمان است با ثمر دادن گفتمان ضدتجدد اگزیستانسیالیستی و شكل‌گیری نخستین رگه‌های جریان‌های فكری پست‌مدرن كه بعدا از ابتدای دهه 1970 با متفكرانی چون میشل فوكو، ژان بودریار، ژان فرانسوا لیوتار و... مطرح شد و سراسر جهان را در نوردید. یكی از ویژگی‌های فضای فكری در آن دهه، رویكرد همدلانه به جریان‌های فكری و فرهنگی شرقی و اندیشه‌های گنوسی و باطنی است.

 

دهه 1340 خورشیدی ایران مصادف است با دهه 1960 میلادی و اوجگیری جریان‌های ضداستعماری و جنبش‌های دانشجویی در اروپا و امریكا و نارضایتی نسل جوان از سیاست‌های مداخله‌جویانه كشورهای غربی. در فضای اندیشه، این دهه همزمان است با ثمر دادن گفتمان ضدتجدد اگزیستانسیالیستی و شكل‌گیری نخستین رگه‌های جریان‌های فكری پست‌مدرن كه بعدا از ابتدای دهه 1970 با متفكرانی چون میشل فوكو، ژان بودریار، ژان فرانسوا لیوتار و... مطرح شد و سراسر جهان را در نوردید. یكی از ویژگی‌های فضای فكری در آن دهه، رویكرد همدلانه به جریان‌های فكری و فرهنگی شرقی و اندیشه‌های گنوسی و باطنی است.

 

جوان ایرانی كه در این دهه برای تحصیل فلسفه یا سایر رشته‌های علوم انسانی، به یكی از كشورهای غربی سفر كند، تحت تاثیر این فضا قرار می‌گیرد و ناگزیر گرایش‌های مشابهی می‌یابد. نصرالله پورجوادی نیز در سال 1341 به امریكا سفر می‌كند تا در آنجا فلسفه بخواند. البته فلسفه‌ای كه در فضای رسمی دانشگاهی می‌آموزد، یعنی فلسفه تحلیل زبانی، تناسب چندانی با محیط فرهنگی پرشور آنجا ندارد، او چنان‌كه در گفت‌وگوی حاضر می‌خوانیم، پس از كارشناسی تصمیم می‌گیرد برای یادگیری فلسفه قرون وسطی به كانادا سفر كند، اما این امكان میسر نمی‌شود و در نتیجه به اروپا و فرانسه، یعنی مهد اصلی اگزیستانسیالیسم سیاسی و اجتماعی سفر می‌كند. حتی پیش از بازگشت به ایران، تصمیم می‌گیرد كه به هند سفر كند، اما درنهایت به ایران بازمی‌گردد و همین‌جا با نگارش پایان‌نامه‌ای در مقایسه آرای احمد غزالی، عارف شهیر ایرانی با پلوتینوس (فلوطین) بزرگ‌ترین متفكر مكتب نوافلاطونی دكترا می‌گیرد.

 

سال‌های پایانی دهه 1340 در ایران همچنین مصادف است با شكل‌گیری و اوج گرفتن جریان‌های فكری و فرهنگی ضدتجدد با شعار بازگشت به خویشتن. در میانه این دهه نوسازی از بالا، شتابزده و نامتوازن سیاسی و اجتماعی، موجب واكنش‌های تند از سوی روشنفكران و اهالی فرهنگ و هنر شد. غربزدگی جلال آل‌احمد اگرچه در سال 1341 منتشر شد، اما در طول این دهه، به صورت روزافزونی خوانده شد و تاثیر گذاشت. در سال‌های پایانی دهه چهل و ابتدایی دهه 1350، عموم روشنفكران و هنرمندان ایرانی از بازگشت به سنت و آنچه خود داشت سخن می‌گفتند؛ از علی شریعتی اسلام‌گرا و معترض سیاسی تا احسان نراقی جامعه‌شناس همراه با حاكمیت، از سیدحسین نصر، اندیشمند سنت‌گرا و مشاور دربار تا داریوش شایگان متفكری كه علاقه‌ای فراوان به فرهنگ‌های شرقی داشت.

 

رجوع نصرالله پورجوادی به سنت اما با این گرایش‌های مشهور به «آنچه خود داشت»، تفاوتی اساسی دارد. البته او هم در سال‌های دهه 1360 به اندیشه‌های سنت‌گرا تمایل فكری داشت و حتی نوشته‌ای از مارتین لینگز، یكی از بزرگ‌ترین متفكران سنت‌گرا، به فارسی ترجمه و منتشر كرد. اما ویژگی اساسی و حائز اهمیت كار پورجوادی كه او را از همه چهره‌های موسوم به دعوت به بازگشت به خود متمایز می‌كند، آن است كه اهل تحقیق و پژوهش است و از این حیث، بیش از آنكه در زمره روشنفكران و نظریه‌پردازان مذكور قرار گیرد، در حیطه پژوهشگرانی چون بدیع‌الزمان فروزانفر، محمد قزوینی، مجتبی مینوی، عبدالحسین زرین‌كوب، عباس زریاب‌خویی و... قرار می‌گیرد؛ نسلی از محققان برجسته و صاحبنام كه در دوران بعدی كسانی چون سیدجعفر شهیدی، محمدرضا شفیعی‌كدكنی، سعید حمیدیان، محمدعلی موحد، آذرتاش آذرنوش و... راه آنها را ادامه دادند.

 

ویژگی بارز این گروه اخیر شناخت ژرف و عمیق و در عین حال گسترده و وسیع آنها از فرهنگ مكتوب ایرانی- اسلامی است. آثار و نوشته‌های این محققان نشانگر مطالعات فراوان كتابخانه‌ای در منابع كهن و نسخ خطی و آثار منتشر نشده است. به عبارت دیگر، نوشته‌ها و كتاب‌های روشنفكران و متفكران مشهور به هویت اندیش و داعی به خویشتن، به‌رغم سر و صدای زیاد، چندان نشانگر عمق و گستردگی شناخت و آگاهی آنها از سنت فكری و فرهنگی ما نیست. به عبارت دیگر دعوت‌كنندگان به خویشتن، عموما آشنایی ژرفی از این خویشتن نداشتند و تنها به ظاهر و رویه آن تاكید می‌كردند. نگارنده حتی خطر می‌كند و می‌گوید كه حتی با مطالعه آثار سیدحسین نصر، به‌رغم شهرت عالمگیرش، در می‌یابیم كه چندان هم در فلسفه اسلامی عمیق نشده و در آثارش تنها تاریخ فلسفه اسلامی را روایت می‌كند، بدون اینكه فی‌الواقع بحثی فلسفی را مطرح كند.

 

این در حالی است كه كتاب‌ها و مقالات نصرالله پورجوادی نشان‌دهنده آن است كه او مطالعاتی گسترده و درازدامن در حوزه عرفان ایرانی-  اسلامی دارد. نگاهی اجمالی به فهرست بلند بالای آثار او نشان می‌دهد كه او به راستی محققی تراز اول و پژوهشگر و صاحب‌نظر در حوزه عرفان و ادب ایرانی- اسلامی است. نكته قابل‌توجهی كه او را از محققان و پژوهشگرانی چون قزوینی و فروزانفر متمایز می‌سازد، این است كه دكتر پورجوادی، همچون محققان هم‌نسل خود مثل شفیعی‌كدكنی و موحد، با نظریه‌ها و نگاه‌های جدید در عرفان و تاریخ پژوهی آشناست و به‌ویژه در آثار و نوشته‌های اخیرش نكاتی مطرح كرده كه از نقل آنچه فی‌الواقع بوده فراتر می‌رود و به ساحت نظرورزی درباره تاریخ فكری و فرهنگی ما می‌پردازد.

 

اواخر دهه 40 خورشیدی، بسیار درباره ضرورت بازگشت به خویشتن و رجوع به سنت سخن به میان می‌آمد، اما تجربه نیم قرن گذشته نشان داده كه آن «داعیان به خودی»، فی‌الواقع خویشتن خویش را نمی‌شناختند و از سنت تنها آنچه خود دوست داشتند را مراد می‌كردند. اكنون با مطالعه آثار تحقیقی می‌دانیم كه برای بازگشت به خویشتن باید از حد شعارهای ایدئولوژیك فراتر رفت و به راستی به مطالعه و تحقیق درباره سنت فكری و فرهنگی خودمان پرداخت، پژوهشی كه نتیجه‌اش ‌ای‌بسا بسیار متفاوت از آمال و آرزوهای ما باشد، چنان‌كه در عمل چنین شد. خودی كه در نتیجه این تحقیقات بر ما آشكار می‌شود، فرسنگ‌ها از آن خویشتن خیالین و موهوم متفاوت است.

منبع: روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: