1399/4/24 ۰۴:۳۰
واقعه مسجد گوهرشاد در تاریخ تحولات معاصر به رویداد پراهمیت سیاسی - اعتقادی تبدیل شد و در حافظه تاریخی مردم ایران جای گرفت. 21 تیر 1314 قیام مردم مشهد در اعتراض به سیاستهای ضداسلامی رضاخان در صحن مسجد گوهرشاد سرکوب شد. این قیام زمانی شکل گرفت که رضاخان دینستیزی را به اوج خود رسانده و درصدد بود تا سنتهای مذهبی و قوانین اسلامی را محو و نابود کرده و فرهنگ غربی رابه جای آن بنشاند.
واقعه مسجد گوهرشاد در تاریخ تحولات معاصر به رویداد پراهمیت سیاسی - اعتقادی تبدیل شد و در حافظه تاریخی مردم ایران جای گرفت. 21 تیر 1314 قیام مردم مشهد در اعتراض به سیاستهای ضداسلامی رضاخان در صحن مسجد گوهرشاد سرکوب شد. این قیام زمانی شکل گرفت که رضاخان دینستیزی را به اوج خود رسانده و درصدد بود تا سنتهای مذهبی و قوانین اسلامی را محو و نابود کرده و فرهنگ غربی رابه جای آن بنشاند. رضاخان در پیگیری این سیاست دستور داده بود تا حجاب از سر زنان مسلمان برگیرند، مردان کلاه غربی به سر کنند و روحانیون لباس روحانیت را از تن بیرون کنند. رضاخان مدرنیتهکردن و پیشرفت کشور را سرلوحه کارش قرار داده و پیشرفت غرب را به اشتباه در ورود زنان به جامعه جست و لذا تمام سعی و تلاش خود را در این راه به کار برد. دلایل رضاشاه در انجام این اقدامات، این بودکه نبایست بین ایرانیها با اروپائیان هیچگونه اختلافی باشد و آنها بدانند که تفاوت بین ایرانیان و اروپائیان جز همین کلاه و لباس چیزی نیست. رضاخان یک مساله در ایران فراموش کرده بود و آن هویت دینی و مذهبی مردم ایران و عدم سنخیت پیاده شدن افکار مغشوش وی در بین مردم جامعه ایران بود.
افغانستان و ترکیه به عنوان دو همسایه ایران، در این راه گام برداشته بودند و تا حدودی هم موفق شده بودند. اماناللهخان پادشاه افغانستان و مصطفی کمالآتاتورک در ترکیه سعی کردند با برداشتن حجاب از زنان در اروپایی مآبکردن مملکت خود گام بردارند. افغانستان اولین کشور اسلامی بود که اقدام به کشف حجاب از بانوان کرد. رضاخان آغاز ترقی مردم ایران را در ظاهر شدن زنان در جامعه و بیحجابی آنها دانست و پس از سفری که به ترکیه داشت، سعی کرد با تمسک به دوستانش (کمال آتاتورک و امانالله خان پادشاه افغانستان) در این راه گام بردارد. چنانچه مهدی قلی خان هدایت در کتاب خاطرات و خطرات، کشف حجاب در ایران را سوغات آنکارا میداند.
مخالفت روحانیت با کشف حجاب
در واکنش به این سیاست، روحانیون و مردم مسلمان در هر نقطهای از ایران به مخالفت برخاستند، ولی در این ماجرا مشهد پیشقدم شد. مسجد گوهرشاد از جمله مکانهای تجمع مردم بود. اجتماعات مردم در این مسجد هر روز بیشتر میشد و شهر حالت عادی خود را از دست میداد وسخنرانان نیز به ایراد بیانات آتشین میپرداختند. علما و روحانیون مشهد طی جلساتی پنهانی تصمیم گرفتند با این حرکت رضاخان مقابله کنند و او را از این کار بازدارند. انتشار خبر برپایی جشن شیراز و ضرب و شتم حسامالدین فال اسیری از علمای آنجا و همچنین تبعید دو تن از روحانیون تبریز، پیشنهاد شد آیتالله حاج آقا حسین قمی جهت ممانعت از اجرایی شدن کشف حجاب در ایران به تهران عزیمت و با شخص رضاخان ملاقات کند. محاصره شدن ایشان در باغ سراج الملک شهرری، باعث ناراحتی بیت ایشان و مردم مشهد گردید. ورود شیخ محمد تقی بهلول به مشهد و اطلاع یافتن او از وقایع باعث شد تا طی سخنانی در حرم رضوی مردم را به حمایت از آیتالله قمی فراخواند. سخنان او هر چند باعث شد تا برای مدت زمان کوتاهی در یکی از اتاقهای حرم زندانی گردد اما مردم به خروش آمده در اقدامی وی را آزاد ساختند و او هم آنها را به گسترش تحصن فراخواند.
همزمان با بازداشت حاج آقا حسین قمی، در مشهد نیز به دستور حکومت، روحانیونی همچون شیخ غلامرضا طبسی و شیخ نیشابوری دستگیر شدند. هشت تن از علما طی تلگرافی به رضاشاه از او خواستند تا با عدم اجرای کشف حجاب به این غائله خاتمه دهد. با عقیم ماندن رایزنیهای آیات عظام شیخ مرتضی آشتیانی، حسین فقیه سبزواری و نهاوندی با مقامات دولتی، یورش نظامیان به متحصنین حرم رضوی در روز یکشنبه 21/4/1314ش بهوقوع میپیوندد. نظامیان مستقر در مشهد برای متفرق ساختن مردم وارد عمل شدند و به روی آنان آتش گشودند و تعداد زیادی را کشتند و زخمی کردند، ولی مردم مقاومت کرده و سربازان نیز بنا به دستوری که به آنها رسیده، مراجعت کردند. سران نظامی و انتظامی مشهد این بار بنا به دستور رضاخان باتجهیزات کامل و افراد فراوان در نقاط حساس مستقر شدند و تفنگها، سلاحهای خودکار و حتی توپها را به منظور سرکوب مردم به میدان آوردند. در حوالی ظهر مأمورین نظامی و انتظامی از هر سو به مردم هجوم آورده و در داخل مسجد به کشتار آنان پرداختند.
نقش فتحالله پاکروان در سرکوب مردم
یکی از نظامیان عصر رضاشاه که به دلیل نقش سرکوبگرانهاش در واقعه موسوم به «کشف حجاب» و در کشتار مردم در مسجد گوهر شاد از او به نفرت یاد میشود، فتحالله پاکروان است. وی پدر سرلشکر حسن پاکروان (رئیس ساواک از سال 1339 تا 1343) فعالیتهای مؤثر اجتماعیش را همزمان با ورود رسمی رضاخان بر عرصه قدرت در سال 1304 آغاز کرد و سمتهای گوناگونی را بر عهده گرفت، از کفالت وزارت خارجه در دولت مخبرالسلطنه هدایت تا سفارت ایران در مسکو. وی پیش از این مقام، پستهای متعدد دیپلماتیک در کشورهای ترکیه، مصر، عربستان، ایتالیا، اتریش و شوروی برعهده داشت. وی در جریان واقعه مسجد گوهرشاد استاندار خراسان بود. در 1314 که موضوع تغییر کلاه پیش آمد، در مشهد بین پاکروان استاندار و اسدی نایبالتولیه اختلاف نظر ایجاد شد و اسدی معتقد به این نکته بود که در مشهد موضوع کلاه فرنگی در بوته اجمال باقی بماند. ولی پاکروان اعتقاد داشت اجرای آن مشکلاتی ایجاد نخواهد کرد. اسدی به علت نزدیکی به رضاشاه در عقیده خود پافشاری کرد، غافل از اینکه پاکروان هم مورد علاقه شاه بود.
در نتیجه این حمله مقاومت مردم بیدفاع درهم شکسته، تعداد زیادی زخمی و کشته میشوند. با پایان یافتن قیام گوهرشاد، رژیم طی عملیاتی تعداد زیادی از علما و افراد دخیل را بازداشت، عدهای متواری و عدهای هم تبعید شدند. کشتار مردم در این مسجد به اندازهای بود که به نقل از شاهدان عینی چند کامیون جنازه از صحنه کشتار خارج کردند. یک روز پس از این فاجعه عملیات دستگیری علما و روحانیون آغاز شد و تعداد کثیری از آنان بازداشت و روانه زندان شدند.
عمق فاجعه بسیار شدید بود، بطوریکه اجساد کشتهها و زخمیها را با کامیونهای بزرگ از شهر خارج و در گودال بزرگی دفن کردند و حتی بعضی بدین ترتیب زنده به گور شدند. بعضی از منابع تعداد مقتولین و مجروحین را بالغ بر 850 نفر ذکر کرده سید محمدعلی شوشتری که خود ناظر وقایع بوده تعداد کشتهها را 1670 نفر ذکر میکند. شوشتری بیان میکند که آقای دیهیمی ریاست مالی مشهد از قول کربلائی تقی، تحصیلدار مالیات نقل کرده که چون دیهیمی از کربلائی تقی از تعداد مقتولین سوال نموده است، او در جواب گفته:«از عده مستحضر نشدم ولی کامیون و اتومبیلهایی که جنازه را حمل میکرد شمرده یادداشت کردم تعداد 56 کامیون بود که در اغلب این کامیونها صدای نالههای زخمیها هم شنیده میشد که التماس مینمودند برای رضای خدا ما زندهایم.»
دستگیری مخالفین
با سرکوبی متحصنین در مسجد گوهرشاد، دستگیری مسببان قیام آغاز شد و رژیم نزدیک به 1100 نفر را دستگیر کرد و چون علما را عاملین اصلی قیام میدانستند، در وهله اول شروع به بازداشت آنها کردند. بعضی از علما از جمله محمدتقی بهلول، شیخ مهدی واعظ، شیخ محمد علی اردبیلی و شیخ علی اکبر مدقق خراسانی موفق به فرارگشتند، اما با این حال عده زیادی هم بازداشت شدند. با سرکوبی قیام گوهرشاد و دستگیری عاملین قیام، محمود جم وزیر داخله طی صدور اعلامیهای بهلول را طغیانگر و عامل این ناامنی دانسته، از متحصنین به مشتی اراذل و اوباش یاد میکند که تحت تاثیر سخنان شیخ بهلول قرار گرفته و ابتدا آنها به سوی ماموران حمله و ماموران مجبور به استفاده از اسلحه شدهاند.
قیام گوهرشاد را میتوان تقابل روحانیت مشهد با مظاهر بیدینی و مذهب زدایی رضاخان تفسیر کرد. با تثبیت پایههای سلطنت پهلوی، رضاخان که قدرت مطلقه را در دست داشت سعی کرد با پیاده کردن آنچه که او خود پیشرفت و تعالی جامعه میخواند از دول اروپایی و غربی عقب نماند.
یکی از نتایج این نهضت دستگیری، تبعدی و زندانی کردن همه کسانی بود که در جریان نهضت طومارهایی را امضاء کرده بودند. پس از قیام گوهرشاد، رضاخان محدودیتهایی را علیه علما بوجود آورد، بطوری که بعضی از علما بارها به تهران فراخوانده شده و مورد بازجویی قرار گرفتند و یا با اجیرکردن افرادی، زندگی شخصی آنها زیر نظر قرار داده میشد. تبلیغات منفی رژیم پهلوی برای منزوی کردن علما و روحانیت حتی افراد عادی جامعه را هم تحت تاثیر قرارداده بود. آیتالله قمی هر چند در تهران موفق به مذاکره با رضاخان نگردید، ولی با گذشت هشت سال از حادثه، با ورود به ایران در سال 1322ش با تصویب مواد پنجگانه پیشنهادی ایشان توسط دولت علی سهیلی، توانست بیحجابی را رسما ملغی سازد.
منبع: روزنامه سازندگی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید