انسان‌گرایی، پیدایش فلسفه امروزین / لوک فری - ترجمه سید محمدحسین وقار - بخش پنجم وپایانی

1393/7/19 ۱۱:۴۷

انسان‌گرایی، پیدایش فلسفه امروزین / لوک فری - ترجمه سید محمدحسین وقار - بخش پنجم وپایانی

جمله «می‌اندیشم، پس هستم» یکی از معروفترین و مهمترین اقوال فلسفی در سطح عالم است و به حق هم چنین است؛ زیرا خطی را در تاریخ اندیشه غربی ترسیم و عصر جدیدی را آغاز ‌کرد: عصر جدیدِ انسان‌گرایی که در کانون آن چیزی قرار دارد که با عنوان «ذهنیت» به آن اشاره می‌کنیم. منظورمان از ذهنیت دقیقاً چیست؟

 

 

آغازگاه فلسفه امروزین

جمله «می‌اندیشم، پس هستم» یکی از معروفترین و مهمترین اقوال فلسفی در سطح عالم است و به حق هم چنین است؛ زیرا خطی را در تاریخ اندیشه غربی ترسیم و عصر جدیدی را آغاز ‌کرد: عصر جدیدِ انسان‌گرایی که در کانون آن چیزی قرار دارد که با عنوان «ذهنیت» به آن اشاره می‌کنیم. منظورمان از ذهنیت دقیقاً چیست؟

اشعار جان دان («همه اینها تکه تکه شده، همه انسجام از میان رفته است») اجمالاً حکایت از وضعیت روحی دوره‌ای از تردید داشت که در خلال آن همه چیز، یعنی نظریه شناخت، اخلاق جدید و شاید بیش از همه، آموزه رستگاری می‌بایست بازسازی ‌شود. بدین منظور، اصل نخستینِ جدیدی لازم بود که نه کیهان بود و نه خدا. قرار بود این اصل هیچ چیز جز انسان، یا همان‌طور که فیلسوفان می‌گویند، «ذهن» نباشد.‏

دکارت بود که این اصل نخستین جدید را «ابداع کرد» تا بعدها روسو و کانت از آن استفاده کنند. دکارت بود که تردید مرتبط با نابودی قطعیات باستانی را به ابزارهای خیره‌کننده‌ای برای بازسازی کل بنای اندیشه فلسفی از آغاز تبدیل کرد. دکارت در دو اثر بنیادی خود، «گفتار در روش» (1637) و «تفکرات» (1641)، شکلی از داستان فلسفی (یا «روش»، کلمه‌ای که خود به کار برد) را در هیأتهای مختلف خلق می‌کند. او خود را بر آن می‌دارد که همه افکارش را بدون استثنا وحتی مسلم‌‌ترین و بدیهی‌ترین حقیقت‌ها را مورد سؤال قرار دهد؛ مثلاً وجود اشیا در بیرون خودِ من که روی صندلی نشسته‌ام و غیر آن. دکارت به منظور حصول اطمینان از تردید در قبال همه قطعیات بدون استثنا، حتی فرضیه وجود «روح پلیدی» را تصور می‌کند که خود را با فریفتن دکارت درباره همه چیز و به راستی همه چیز سرگرم می‌سازد.‏

دکارت موضع شک‌ورزی کامل را اتخاذ می‌کند و هیچ چیز را بر پایه اعتماد نمی‌پذیرد، مگر آنکه در نهایت به قطعیتی برسد که در برابر همه چیز پایداری کرده و با قدرت بر موضع خود بایستد، اعتقادی که حتی در مقابل سخت‌ترین تردیدها تغییر نکند. و این قطعیتی است که طبق آن، حتی اگر در حالت تردید به این چیزها بیندیشم، پس من خود باید چیزی باشم که وجود دارد! بدین دلیل است که من دائماً اشتباه می‌کنم، همه افکار من نادرست است، دائماً از یک «روح پلید» فریب می‌خورم؛ اما برای آنکه فریب بخورم یا خود را فریب بدهم، باید حداقل چیزی باشم که وجود دارد! اعتقادی همچنان باقی می‌ماند که در برابر همه تردیدها، هر چقدر هم که کلی باشد، مقاوم است و این قطعیتِ وجود خود من است. و از آن قاعده‌ای به دست می‌آید که بر پایه آن دکارت تحقیقات خود را به پایان می‌برد: «می‌اندیشم، پس هستم».‏

تجربة تردیدِ ریشه‌ای که دکارت نشان می‌دهد و ممکن است در آغاز دور از ذهن بیاید، سه فکر جدید را مطرح می‌سازد که برای نخستین بار در تاریخ اندیشه ظهور می‌یابند. این سه فکر که از پیش برای اسلاف برجسته او مقدر شده بود، برای فلسفه جدید دارای اهمیت اساسی است:‏

اول، هر بار که دکارت نمایش جدیدی از تردید را به صحنه می‌آورد، این نمایش نه تنها یک بازی عقلی نیست، بلکه این هدف را تعقیب می‌کند که به تعریف جدیدی از حقیقت برسد. دکارت با بررسی دقیق جزئیات و با دقتی وسواس‌گونه و جستجو تنها برای قطعیتی که در برابر همه چالشها سرسختانه مقاومت می‌کند، درحقیقت، «می‌اندیشم» نهایتاً به معیار حقیقت قابل‌اعتماد دست می‌یابد. حتی می‌توانیم بگوییم که این روش استدلال به تعریفی از حقیقت منجر خواهد شد که در برابر تردید مقاوم است، حقیقتی که هر «ذهن» می‌تواند نسبت به آن قطعیتِ مطلق داشته باشد. بدین ترتیب، حالت آگاهی ذهنی یا قطعیت به چیزی تبدیل می‌شود که از یک معیار جدید حقیقت هیچ چیز کم ندارد. و این تصویری ذهنی ایجاد می‌کند که چگونه مقوله ذهنیت به عاملی اصلی در طرح امروزینگی تبدیل می‌شود.

از اینجا به بعد، انحصاراً از منظر «ذهن» است که باید مطمئن‌ترین سنجه حقیقت را یافت (حال آنکه مردم باستان حقیقت را از منظر «عینی» تعریف می‌کردند؛ مثلاً وقتی می‌گویم: «الآن شب است»، این گزاره درست است اگر و تنها اگر با واقعیتی عینی، با خود حقیقت، تناظر داشته باشد، چه من از خود مطمئن باشم و چه نباشم). البته معیار ذهنی قطعیت برای مردم باستان ناشناخته نبود؛ زیرا در گفتگوهای افلاطون مورد بحث قرار گرفته است.

دوم، فکری که از منظر سیاسی و تاریخی تعیین‌کننده‌تر بود، فکر «لوح سفید» بود؛ یعنی امتناع کامل از پذیرش همه پیش‌پنداشتها و همه باورهای موروثی ناشی از سنت. دکارت با ابراز تردید نسبت به همه افکار متداول، با یک حرکت، مفهوم امروزین انقلاب را ابداع نمود. آلکسیس دو توکویل ـ اندیشمند و تاریخ‌نویس سیاسی سده نوزدهم ـ اظهار داشت: کسانی که انقلاب فرانسه را در سال 1789 آغاز نمودند و ما به آنها با عنوان «ژاکوبَن‌ها» اشاره می‌کنیم، در حقیقت «دکارتزین‌هایی» بودند که مدرسه را رها کرده و به خیابانها سرازیر شده بودند.‏

می‌توان گفت که انقلابیون در حوزه‌های سیاسی و تاریخی چیزی را تکرار کردند که دکارت در حوزه ‌اندیشه انتزاعی آغاز کرده بود. دکارت اعلام داشت که همه باورهای گذشته، همه افکار به ارث‌رسیده از خانواده یا دولت، یا القاشده از کودکی به بعد توسط مقامات (استادان، کشیشان) باید مورد تردید قرار گیرد و با آزادی کامل توسط ذهن منفرد بررسی شود؛ تنها او می‌تواند میان درست و نادرست تمییز دهد. به همین ترتیب، انقلابیون فرانسه اعلام داشتند که باید همه بقایای نظامهای گذشته را به دور بریزیم؛ همان‌طور که رابو سنت‌‌اتین ـ یکی از این انقلابیون ـ قولی خردمندانه را کاملاً به سبک دکارت اعلام داشت که سرانجام همچون نقطه عطفی برجستگی یافت، و آن این بود که انقلاب را می‌شد در یک جمله خلاصه کرد: «تاریخ ما تقدیر ما نیست».‏

درست بدان علت که ما از زمانی که کسی به خاطر ندارد، با امتیازات و نابرابریهای تثبیت‌شده در نظامی اشراف‌سالار یا پادشاهی زندگی کرده‌ایم، مجبور نیستیم به انجام همان کار ادامه دهیم. هیچ چیز ما را مجبور نمی‌سازد که همچنان به رعایت سنت برای همیشه ادامه دهیم. برعکس، وقتی سنتها خوب نیستند باید آنها را طرد و جایگزین کنیم. باید بدانیم چگونه «صفحه سفیدی از گذشته‌مان بسازیم» تا از ابتدا شروع به ساخت کنیم؛ درست همان‌طور که دکارت همه اعتقادات گذشته را مورد تردید قرار داد و بازسازی کامل فلسفه را بر شالوده‌ای استوار به دست گرفت؛ یعنی قطعیتی تغییرناپذیر، قطعیت کسی که مسئولیت خود را برعهده می‌گیرد و کسی که از این به بعد تنها به خود اعتماد می‌کند.‏

در هر دو مورد، هم مورد دکارت و هم مورد انقلابیون سال 1789، ذهن انسان به شالوده هر اندیشه‌ و عامل هر تغییری تبدیل می‌شود: بر مبنای تجربة تعیین‌کنندة «می‌اندیشم»، امحای مردم‌سالارانه و برابری‌خواهانة امتیازات نظام گذشته و اعلام (کاملاً بی‌سابقة) برابری همه انسانها.‏

توجه داشته باشید که ارتباط مستقیمی میان دو فکر بالا وجود دارد؛ میان تعریف حقیقت به مثابه قطعیت ذهن و بنیان‌گذاری مرام انقلابی. اگر باید از گذشته، یک صفحه سفید بسازیم و همه آن افکار، باورها و پیش‌پنداشتهایی را که مورد بررسی تفصیلی قرار نگرفته، مورد سخت‌ترین فرایندهای تردید قرار دهیم، این بدان دلیل است که جا دارد تنها به چیزی اعتقاد داشته باشیم و (به قول دکارت) برای چیزی «اعتبار قائل شویم» که بتوانیم در ذهنمان کاملاً از آن مطمئن باشیم. و از آن روایت جدیدی از طبیعت نیز پیش می‌آید که مبتنی بر آگاهی فردی و نه سنت است، قطعیتی منحصر به فرد که شناسایی، یعنی شناسایی فرد منفرد را در رابطه با خود قبل از دیگر گونه‌ها ضروری می‌سازد. بدین ترتیب این دیگر اعتقاد یا ایمان نیست که ما را قادر می‌سازد که به غایت حقیقت برسیم، بلکه آگاهی از نفس است.‏

سوم، فکری که امروزه تصور قدرت انقلابی بی‌سابقة آن در عصر دکارت برای ما دشوار است: فکری که بر پایه آن باید همه «استدلالها از موضع قدرت» را مطرود بدانیم. عبارت «استدلال از موضع قدرت» یعنی همه اعتقادهای مدعی برخورداری از حقیقت مطلق که از خارج توسط نهادهای برخوردار از قدرت تحمیل‌شده و حق مناقشه با آنها را نداریم: خانواده، مدیران مدرسه، کشیشان و مانند آن؛ مثلاً اگر کلیسا فتوا دهد که زمین گرد نیست و به دور خورشید نمی‌چرخد، شما هم باید همین فکر را بکنید، و اگر امتناع کنید یا خود را در معرض خطر احتمالی سوختن بر چوبه مرگ یا اجبار به اعتراف علنی به اشتباه خود قرار می‌دهید، حتی اگر کاملاً حق با شما باشد، درست مانند آنچه بر گالیله رفت.‏

این دکارت بود که با تردید ریشه‌ای خود، استدلال از موضع قدرت را مطرود ساخت. دکارت با ابداع «روح سنجشگر» و آزادی اندیشه، بنیان‌گذار فلسفه امروزین است. این فکر که انسان باید عقیده‌ای را بدان دلیل بپذیرد که توسط نوعی از اقتدار خارجی تداوم می‌یابد، آنچنان برای روح امروزین زننده است که عملاً معرف امروزینگی می‌گردد. درست است که ما گاهی شخص یا نهادی را مشمول اعتمادمان می‌سازیم، اما این حرکت دیگر معنای سنتی خود را از دست داده است: اگر من موافقت می‌کنم که از قضاوت دیگری پیروی کنم، این بدان دلیل است که دلائل موجهی را برای این کار گرد آورده‌ام، و بدان دلیل نیست که این شخصِ دیگر بدون رضایت من، اقتدار خود را از خارج بر من تحمیل کرده است. ‏

روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: