1393/6/16 ۰۷:۵۱
مرحوم دكتر امیرناصر كاتوزیان(1306ـ 1393) حق بزرگی به گردن جامعه حقوقی كشورمان دارد. اغلب فارغالتحصیلان رشته حقوق یا بیواسطه شاگرد ایشان بودهاند ویا از طریق كتابهای ایشان به ویژه مجموعه «قواعد عمومی قراردادها» پای درسش نشستهاند.
یكی از ویژگیهای استاد كاتوزیان مأنوس بودن ایشان با كتب فقهی شیعی بود. آشنایی عمیق او با یافتههای نوین حقوقی غرب وتسلطش بر كتب فقهی امامیه گاه او را به مقایسه بین این دو وامیداشت. و همواره یافتههای فقهای شیعه را میستود و دقتهای فقهی علمای شیعه را كه در چارچوب منابع فقهی (كتاب، سنت، اجماع و عقل) به استنباط حكم شرعی همت میگماشتند، ارج مینهاد و پایههای حقوق مدنی ایران را بر روی فقه امامیه مستحكم واستوار میدید.
او معتقد بود: « ما به جایی نخواهیم رسید که هیچگاه به فقه نیاز نداشته باشیم. من این موضوع را قبول ندارم كه بینیاز از توجه به فقه باشیم؛ زیرا ما هر چقدر مدرن باشیم، ساخته گذشته خودمان هستیم. از گذشته بریدن، صفت پسندیدهای نیست. من جملهای در مقدمه کتاب «ضمان قهری و مسئولیت مدنی» نوشتهام با این عنوان که: «گذشته و آینده هر دو حقیقت هستند. بنابراین رستگار کسی است که یک چشم به گذشته داشته باشد و یک چشم به آینده؛ یعنی تمام حقیقت را ببیند.در اینجا حقیقت دو نیم شده است: نیمی در گذشته و نیمی در آینده» و خدا نکند روزی بیاید که ما از گذشته خود ببریم. مثل خیلی از ملتها که این کار را کردند و نتیجه نامطلوبی گرفتند؛ ولی طرز تفکر و استنباطها در بستر زمان تغییر میکند. ( ماهنامه علوم انسانی مهرنامه، ش10، فروردین 1390)
یك بار دانشجویی به تصور اینكه استاد را خوش آید، گفت: «مگر فقیهان هم نكتهای در این باب دارند؟» استاد بیدرنگ و با جدیت پاسخ داد كه: «شما حق ندارید درباره فقیهانی كه برای استنباط یك حكم فقهی، عمری را صرف كردهاند، چنین بگویید. حتی امروز نیز نظرات سالیان پیش فقیهان امامیه از برخی نظرات حقوقدانان غربی مترقیتر است.»
استاد كاتوزیان خود علاقهمندیاش به فرهنگ اسلامی را چنین توصیف میكند: «در دوره لیسانس، کشش فوقالعادهای به فرهنگ اسلامی پیدا کردم، به طوری که ورقه امتحانی اصول مرا که مرحوم استاد محمود شهابی ملاحظه کرد، از اینکه دانشجویی از تمام کتب فقها و اصولیین شاهد و مثال میآورد و ادله و براهین برای اثبات موضوع ذکر میکند، بسیار متعجب شد. پس از آن، ورقه مرا مهر و موم کردند و گفتند که: آن را به قم می فرستیم تا آقایان مراجع و طلاب ببینند که ما در دانشکده حقوق چه جور دانشجویانی داریم!»
اولین جرقههای عرفان و فلسفه
ایشان پیدایش توجه به معنویت اسلامی را نیز مرهون استاد خود میداند: «من لازم میدانم از معلم عارف خودم ـ مرحوم میرافضلی ـ که به مثنوی بسیار علاقه داشت و درس عربی را به صورت تجزیه و ترکیب نهجالبلاغه برای ما میگفت، یاد کنم. ایشان وقتی وارد کلاس میشد، دو بیت از مثنوی را با صدای شکسته و لرزان میخواند و بچهها بینهایت برای این پیرمرد احترام قائل بودند و مطلقاً در کلاسش لودگی و شیطنت نمیکردند. بیگمان اولین جرقههای عرفان و فلسفه توسط ایشان در ذهن و ضمیر من روشن شد.
مرحوم میرافضلی قطعهای از نهجالبلاغه را سر کلاس مینوشت و بعد آن را معنی و تجزیه و ترکیب میکرد و صرف و نحو را به این طریق به ما میآموخت.»
این معنویت همواره وتا واپسین روزهای عمر استاد قرینشان بود. بسیاری از كتابهای حقوقی خود را بینالطلوعین وپس از راز ونیاز با معبود نگاشته است. او خود در زندگینامهاش مینویسد: «صبحها به تاریکی برمیخاستم و پس از نماز و نیایش، با دلی گرم و پرامید به کار میپرداختم و چنان در آن غرق میشدم که نه گذشت زمان را میفهمیدم و نه احساس کسالتی میکردم.» در جای دیگری مینویسد: «دستکم نیمی از کتابهایم را در آن خلوت صبحگاهی نوشتهام.»
یك بار از استاد دیگری شنیدم كه از قول دكتر كاتوزیان نقل میكرد: « من هر گاه كه كتاب فقهی را مطالعه میكنم، برای نویسنده فقیه آن كتاب فاتحهای قرائت میكنم.»
عیب مشترك حقوقدانان
این توجه به اخلاق ومعنویت در برداشتهای حقوقی ایشان نیز راه یافته بود؛ چنان كه خود در این باره میگوید: «حقوقدانان ایرانی از یك عیب مشترك رنج میبرند (كه البته این عیب مشترك دارای یك «دلیل تاریخی» نیز هست) وآن این است كه آنها همه چیز را در قالب قانون جستجو میكنند و برای اخلاق و عرف و انسان و خواستههای انسانی، كمترارزشی قائل هستند. به روایتی عنان آنها به دست منطق است و حتی بعضیهایشان هیچ ابائی ندارند كه بگویند منطق حقوق، منطق ریاضی است!
این سالهای اخیر ـ عمدتاً ـ تحقیقاتم صرف «مبارزه» با این «فكر» و «روش» شده است. من سعی كردم كه حقوق را از دایره محدود منطقی و ادبی خارج كنم و به وادی انسانیت و اخلاق بكشانم. رسالههایی كه به تازگی در دانشكده حقوق ارائه میشود (كه عمدتاً تحت نظر من میگذرد) نشان میدهد كه تا اندازهای در این راه توفیق پیدا كردهام؛ هرچند اندك. یك فكر تازه برای اینكه پا بگیرد و دامنگیر شود، به سالها زمان نیاز دارد. (مصاحبه دكتر ساكت با دكتر كاتوزیان به نقل از سایت كانون وكلا)
بر مسند قضاوت
استاد پیش از انقلاب اسلامی مدتی بر مسند قضاوت تكیه داشت در باره پروندهای كه ابهام قوانین موجود آن زمان آشكارا به نادیده گرفتن حق كسی میانجامید، با استناد به فقه و رفع ابهام، احقاق حق كرد. خود او در این باره مینویسد:
«مدتی چند در فکر تصمیم عادلانهای بودم؛ ولی با صراحت شرط ضمن عقد مواجه میشدم تا اینکه به کتب فقهی مراجعه کردم و در آنجا با قاعده ممنوع بودن جمع ثمن و مثمن در یک دارایی، مواجه شدم و همین امر، فکر مرا به این سمت سوق داد که این شرط را نباید به نحوی تفسیر کرد که مستلزم جمع عوض و معوض باشد؛ لذا شرط را به تعهد به وسیله تفسیر نمودم، نه تعهد به نتیجه و بنابراین، فروشنده توانست ثمن خود را دریافت دارد.» (قواعد عمومی قراردادها، ج3)
ارجاعات فراوان به كتب فقهی شیعی فقیهان متقدم یا متأخر مانند امام خمینی(ره) ومرحوم آیتالله خویی(ره) در اغلب كتابهای دكتر كاتوزیان دیده میشود. گاه نظریهای از استادان حقوق فرانسه نقل میكرد و بیدرنگ نمونهای از آن اندیشه واستنباط در آثار فقیهان شیعه را به رخ میكشید. این نگاه احترامآمیز به فقیهان را او به میان دانشجویان خود نیز كشانده است.
روح عدالتجویش در سایه فضل الهی غنوده باد!
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید