درباره فرضیه‌های نادرست نژادی آریا، سامی و ترک / شاپور رواسانی

1397/2/8 ۱۰:۱۵

درباره فرضیه‌های نادرست نژادی آریا، سامی و ترک / شاپور رواسانی

حمله نظامی دولت ترکیه علیه کردهای شمال سوریه و اعمال پلیس دولت ترکیه علیه کردهای جنوب ترکیه به استناد و به اتکای فرضیه‌های نژادی ترک صورت می‌گیرد. متأسفانه در جامعه بزرگ شرق هنوز به این امر توجه نشده است که به تدریج فرضیه‌های نادرست آریا، سامی و ترک ابزار فرهنگی و سیاسی کشورهای سرمایه‌داری غرب برای ایجاد نفاق در جامعه بزرگ شرق و به منظور ادامه سلطه سیاسی و اقتصادی استفاده شده است و ما گرفتار نتایج شوم این سلطه و دام فرهنگی-سیاسی هستیم.

 

حمله نظامی دولت ترکیه علیه کردهای شمال سوریه و اعمال پلیس دولت ترکیه علیه کردهای جنوب ترکیه به استناد و به اتکای فرضیه‌های نژادی ترک صورت می‌گیرد. متأسفانه در جامعه بزرگ شرق هنوز به این امر توجه نشده است که به تدریج فرضیه‌های نادرست آریا، سامی و ترک ابزار فرهنگی و سیاسی کشورهای سرمایه‌داری غرب برای ایجاد نفاق در جامعه بزرگ شرق و به منظور ادامه سلطه سیاسی و اقتصادی استفاده شده است و ما گرفتار نتایج شوم این سلطه و دام فرهنگی-سیاسی هستیم.

تحلیل ساختار و تاریخ جامعه باید بر‌اساس حق حیات انسان‌ها، مشترکات فرهنگی و اجتماعی صورت گیرد نه براساس نظریات نادرست نژادی، تجاوزات و جنگ‌ها. پان‌ایرانیسم، پان‌عربیسم، پان‌تورکیسم و پان‌کردیسم با ساختار فرهنگی و مشترکات قومی اقوام جامعه بزرگ شرق در تضاد هستند. باید توجه کرد که فقط یک نژاد انسانی وجود دارد و جامعه انسانی که در تمام جهان از اقوام و طوایف و گروه‌های اجتماعی تشکیل شده، با وجود پراکندگی در قاره‌ها و کشورها و تفاوت‌های ظاهری جسمی می‌توانند صاحب فرزند شوند. با توجه به تاریخ جهان و حرکت اقوام در جهات مختلف در هزاران سال می‌توان گفت که قوم و قبیله و طایفه خالص وجود نداشت و ندارد. در سطور ذیل به بررسی این فرضیه‌ها می‌پردازیم.

 

فرضیه نژادی آریا

آنگتیل دو پرون در مقاله‌ای که در سال ۱۷۶۸م. انتشار داد، به نقل از هرودوت واژه آریا را برای نام‌گذاری اقوامی که در لشکر خشایارشا (۴۸۰ ق. م.) در جنگ با یونانی‌ها شرکت داشتند، از پارسیان، مادها، آشوریان، باختریان، هندیان، آریاها، خزرها و عرب‌ها نام می‌برد.

با توجه به نوشته هرودوت مشخص می‌شود که در این اثر تاریخی از آریا‌ها به نام قومی در کنار سایر اقوام یاد شده است، نه کمتر و نه بیشتر.

در توجه به ترجمه فارسی نرمان شارپ از فرمان‌های هخامنشی (داریوش)، آریایی نام قومی است که کتیبه به زبان آنان نوشته شده است.

با ترجمه مقاله آنگتیل دو پرون (۱۷۷۷ م.) واژه آریا وارد مباحث مردم‌شناسی، زبان‌شناسی و نژادشناسی شد.

به نظر رولاند کنت، ژوزف ویز هوفر، پیر له لوک و پیر بریانت، محققان اروپایی ترجمه کلمه‌ای که در کتیبه (هخامنشی) به کار رفته، به معنای طایفه، خاندان و نسل است و نه نژاد.

با ترجمه مقاله آنگتیل دو پرون (۱۷۷۷ م.) به زبان آلمانی، واژه آریا وارد مباحث مردم‌شناسی و زبان‌شناسی در حیطه زبان آلمانی شد و از آن زمان افسانه‌پردازی‌ها و بهره‌برداری‌های سیاسی از این واژه آغاز شد.

فریدریش شله گِلِ آلمانی ۱۸۱۹ م. کوشید برای آلمانی‌ها (اقوام ژرمن) اجداد آسیایی و آریایی بیابد و می‌نویسد:

«اجداد ژرمن‌ها را تا زمانی که در آسیا بودند، باید تحت نام آریا جست. از این زمان فرضیه نادرست نژادی توسعه یافت و به جای اقوام آریا سخن از نژاد آریا به میان آمد».

در ایران تبلیغ نژادی آریا در دوران سلطنت پهلوی آغاز شد و توسعه یافت؛ به‌طوری‌که رضاخان سوادکوهی برای خود نام خانوادگی پهلوی را انتخاب كرد و فرزندش محمدرضا پهلوی به خود لقب آریامهر داد. ادامه فهرستی حتی محدود از نام کسانی که به تبلیغ نژادی پرداختند و از «نژاد» آریا سخن گفتند، مقدور نیست؛ زیرا این تبلیغ توسعه فراوانی یافت و این امر چنان در بررسی‌های سیاسی و تاریخی تکرار شده که برای عده‌ای جنبه حقیقت تاریخی و بدیهی یافته بود.خوشبختانه در ایران در‌حال‌حاضر دوران تبلیغ و استناد به نژاد آریا به پایان رسیده است.

 

 فرضیه نژاد سامی

آگوست لودویک فون شلُوُزر (1735- 1808م.) زبان‌شناس آلمانی در سال ۱۷۷۱ م. با توجه به شباهت‌ها و تفاوت‌ها در گروه‌های زبانی دو گروه زبان خویشاوند را سامی و یافثی (نام فرزندان حضرت نوح) نام‌گذاری كرد. باید توجه کرد که شلوزر اصطلاح زبان‌های سامی را در تقسیم‌بندی گروه‌های زبانی خویشاوند به کار برد و سخنی از «نژاد» به میان نیاورد؛ اما به نام‌گذاری شلوزر (زبان‌های سامی) ایرادهای فراوان گرفته شده است. یکی اینکه فهرست اسامی و اقوامی را که امروزه در گروه زبان‌های سامی قرار می‌دهند، با فهرست اسامی قبایل و اقوامی که در فهرست تورات به‌عنوان اولاد و احفاد سام نام برده شده‌‌اند، مطابقت ندارد و پاره‌ای از اقوام و قبایل که در گروه زبان‌های سامی قرار داده می‌شوند، در فهرست تورات جزء اولاد حام (فرزند دیگر نوح) آمده‌اند.

با آمیختن و تعمیم زبان‌شناسی به مردم‌شناسی در چارچوب فرضیه‌های «نژادی» لغت و مفهوم سامی نیز رفته‌رفته مانند کلمه و مفهوم آریا از زبان‌شناسی وارد مردم‌شناسی شده و به‌تدریج سخن از اقوام سامی و نه «نژاد» سامی به میان آمد... . تاکنون محل اقامت اولیه سامی‌ها مانند وطن اولیه آریا‌یی‌ها پیدا نشده است.مونتگمری می‌نویسد:

«... عربستان محل ذخیره نژاد سامی است که فرهنگش را با خون سامی تازه می‌سازد و...». البته معلوم نیست مراد مونتگمری از خون سامی چیست.ترایچکه مانند بسیاری از نژادپرستان اروپایی انسان سفیدپوست را به دو قوم آریایی و سامی تقسیم می‌کند؛ اما باید دانست که این رده‌بندی‌ها پایه علمی ندارند و منجر به ابراز نظریاتی درباره نژادشناسی شده‌‌اند که کاملا غلط و سیاسی است. سال‌هاست استناد به انتصاب به نژاد سامی اعتبار خود را از دست داده است.

 

فرضیه نژاد ترک

فرضیه نژادی ترک در دوران عثمانی رواج یافت.

برخلاف آنچه تبلیغ می‌شود، ضیاء گوک آلپ پدر نظریه نژادی پان‌تورانیسم و پان‌تورکیسم نیست. ضیاء گوک آلپ خود می‌نویسد: «وقتی در سال ۱۸۹۶ م. به استانبول رسیدم، اولین کتابی که خریدم، کتاب لئون کاهون بود که مشوق نظریه پان‌تورکیسم بود».آرمینیوس وامبری اهل مجار، استاد زبان در بوداپست و جاسوس معروف انگلیس نیز در سال ۱۸۶۸ م. یعنی سال‌ها پیش از شروع فعالیت‌های سیاسی ضیاء گوک آلپ و علی بیک از نژاد تورانی در مقابل نژاد ایرانی سخن می‌گفت.مبلغ دیگر پان‌تورکیسم موریس کاهون با نام مستعار تکین آلپ بود که در آثار خود از سرزمین توران به‌عنوان «گهواره خلق‌ها و مبدأ نژاد... و سرزمین پدری... ترک‌ها» یاد می‌کند.درباره فرضیه نژاد ترک و پان‌تورکیسم نیز مانند بررسی‌ها درباره «آریا» و «سامی» با کشفیات مورخان خیال‌پرداز و سیاسیون سروکار داریم.گفته می‌شود: «یافث پسر حضرت نوح هشت پسر داشت که فرزند بزرگ وی ترک نام گرفت...». اگر آنچه را که در افسانه‌ها آمده، بپذیریم، روابط خانوادگی پسرهای یافث با حام و سام (نسبت برادرزاده‌ها و عموها) خویشاوندی و «هم‌نژادبودن» ترک و سامی را پذیرفته‌ایم. اینکه همگی اولاد و نوادگان یک پدر (نوح) بودند.

افسانه دیگری هم درباره منشأ اولیه قوم یا اقوام ترک شهرت دارد که افسانه گرگ خاکستری است.

پایگاه و محتوای نظری و سیاسی و تاریخی پان‌تورکیسم (ترک) آثار شرق‌شناسان اروپایی قرون هجدهم و نوزدهم است. با توجه به فهرست کتب سیاسی، فلسفی و تاریخی که از آثار نویسندگان اروپایی غربی ترجمه شده و در عثمانی انتشار یافته‌‌اند و همچنین فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی سازمان‌یافته محافل سیاسی غرب می‌توان به‌خوبی نشان داد که روشنفکران ترک سخت تحت‌ تأثیر فرهنگ استعماری قرار گرفته‌‌اند. از مهم‌ترین این آثار می‌توان کتاب و تاریخ عمومی هون‌ها، ترک‌ها، مغول‌ها و دیگر تاتاران غربی اثر ژوزف دو گوئینیه را نام برد. همان‌طوری که ضیاء گوک آلپ می‌نویسد «نوشته دو گوئینیه در اواخر سلطنت‌ سلطان عبدالعزیز اوایل سلطنت ‌سلطان عبدالحمید در استانبول مورد توجه عمیق روشنفکران قرار گرفت». آرمینوس وامبری که در خدمت استعمار انگلستان بود، می‌نویسد: «... در مدت اقامتش در استانبول کوشش می‌کرد توجه روشنفکران ترک را به خویشاوندی نژادی و فرهنگی‌شان با ترک‌های آسیای مرکزی جلب کند». وامبری در رقابت استعماری میان روسیه و انگلستان در آسیا، برای ایجاد دشمن نیرومند در آسیا علیه روسیه سخت پان‌تورکیسم را تبلیغ می‌کرد.در دوران عثمانی، روشنفکران تحت‌ تأثیر تبلیغات وابستگان فرهنگ غرب و عمال سیاسی آنان نظریه نژاد ترک را پذیرفتند. مصطفی کمال پاشا لقب آتاتورک را به خود داد. بزرگ‌ترین ضربه به فرهنگ و تاریخ این سرزمین و مردم آن با تغییر الفبای فارسی  عربی به لاتین در دوران سلطه مصطفی کمال پاشا وارد شد و موجب شد که مردم این سرزمین به علت تغییر الفبا از تاریخ دوره‌های گذشته خود جدا و بی‌خبر بمانند. متأسفانه هنوز هم در ترکیه فرضیه باطل نژاد ترک از جانب طبقه حاکم تبلیغ و به آن استناد می‌شود و گروه‌های افراط‌گرای آن جامعه با استناد به این افسانه و با استفاده از سنبل گرگ خاکستری (بوز قورد) در صحنه سیاسی و اجتماعی این کشور فعال‌اند.امیدوارم قوم ترک بتواند خود را از افسانه‌های نژادی نجات دهد.محتوای نظری اصطلاحات سیاسی مانند پان‌ایرانیسم، پان‌تورکیسم، پان‌عربیسم و پان‌کردیسم و در‌این‌باره ناسیونالیسم نژادی، فرضیه‌های غلط آریا، سامی و ترک‌اند. این فرضیه‌های نادرست سال‌هاست در راستای ایجاد خصومت میان اقوام خویشاوند در جوامع شرقی تبلیغ می‌شوند تا برادرکشی، خرید اسلحه و سلطه استعمار ادامه یابد.

آیا نمی‌توان با تکیه بر حقایق اجتماعی و تاریخی و فرهنگ مشترک اقوام شرقی در راستای اتحاد قدم برداشت؟

بررسی مشروح نظریات ابرازشده این مقاله:

- رواسانی، شاپور؛ نادرستی فرضیه‌های نژادی آریا، سامی و ترک، انتشارات روزنامه اطلاعات، تهران چاپ دوم ۱۳۹۴، ص ۱۲۲- ۷.

- اتحادیه مردم شرق، نشر امیرکبیر، تهران ۱۳۸۶.

*استاد بازنشسته کرسی اقتصاد اجتماعی کشورهای در حال توسعه دانشگاه الدنبورگ آلمان

منبع: روزنامه شرق

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: