عمارت باشکوه دانش روی ستون‌های اخلاق / دکترعمادالدین فیاضی

1396/11/11 ۰۹:۳۴

عمارت باشکوه دانش روی ستون‌های اخلاق / دکترعمادالدین فیاضی

تاریخ کشور ما بخصوص تاریخ معاصر ایران ناظر حوادث، جریان‌ها و شاهد ظهور شخصیت‌های برجسته در زمینه‌های مختلف بوده است؛ شخصیت‌هایی که در مقطعی از تاریخ به مردمان و اطرافیانشان درس‌های علمی و عملی در زمینه‌های گرایش به اخلاق و معنویات دادند و با وجود گذشت دهه‌های متمادی هنوز هم یاد خاطره و عملکرد صادقانه آنها در عرصه‌های اخلاقی و اجتماعی در یاد‌ها مانده و هنوز هم می‌توانند الگوها و نمونه‌های خوبی برای جامعه اخلاق مدار باشند.

 

تاریخ کشور ما بخصوص تاریخ معاصر ایران ناظر حوادث، جریان‌ها و شاهد ظهور شخصیت‌های برجسته در زمینه‌های مختلف بوده است؛ شخصیت‌هایی که در مقطعی از تاریخ به مردمان و اطرافیانشان درس‌های علمی و عملی در زمینه‌های گرایش به اخلاق و معنویات دادند و با وجود گذشت دهه‌های متمادی هنوز هم یاد خاطره و عملکرد صادقانه آنها در عرصه‌های اخلاقی و اجتماعی در یاد‌ها مانده و هنوز هم می‌توانند الگوها و نمونه‌های خوبی برای جامعه اخلاق مدار باشند.

اهمیت حاج شیخ‌ عبدالکریم حائری نه فقط به‌عنوان کسی که یک پایگاه علمی- مذهبی را پایه‌گذاری کرد بلکه اهمیت و اعتبار وی بیش از هر چیز به‌عنوان یک رهبر مذهبی در پرتو کمالات علمی و اخلاقی او نهفته بود و به لحاظ برخوردهای مثبت اجتماعی به گونه‌ای عمل می‌کرد که در دلهای مردم جای داشت و درست در زمانی که به کار تعلیم و تعلم مشغول بود به امور مردم نیز رسیدگی  و در حوادث زمانه همچون تکیه‌گاه و ملجأ مردم عمل می‌کرد. سؤالی که اینجا مطرح می‌شود این است که چرا ویژگی‌های اخلاقی شیخ عبدالکریم نسبت به سایر وجوه او آنقدر حائز اهمیت است؟ پاسخ واضح است، برای اینکه اساساً اگر دین داران گردهم آیند و تکالیف دینی خود را به جای آورند، اما فاقد فضایل و تکالیف اخلاقی باشند، آن جامعه دینی، فضیلتی ندارد و نمی‌توان برای آن ارزشی قائل بود. بنابراین نه تنها امروزه بلکه در طول تاریخ ملاک بزرگ برای یک جامعه دیندار، جامعه‌ای است که اخلاق مدار بوده و استانداردهای اخلاقی در آن رعایت شود مگر نه اینکه پیامبر گرامی اسلام(ص) هدف بزرگ رسالت خود را تکمیل و پیروی از مکارم اخلاقی قلمداد می‌کرد(1) و اتفاقاً حاج شیخ عبدالکریم از این زاویه است که می‌تواند الگویی برای هم سلکان خود و سایر مردم باشد، بویژه برای جامعه‌ای مانند جامعه ایرانی که در همه زمان‌ها بالاخص در زمان کنونی سخت نیازمند داشتن چنین الگوهای وارسته اخلاقی است. بزرگترین ویژگی حاج شیخ اخلاق مدار بودنش بود و نقل می‌شود که به حدی خوش اخلاق و خوش مجلس بود که وصف نتوان کرد. (2)

حاج شیخ همچنان که خود به مسائل اخلاقی عنایت کامل داشت، به طلاب نیز پیوسته توصیه می‌کرد که به مسائل اخلاقی توجه کنند و در این راه از مرحوم حجت‌الاسلام حاج میرزا علی اصفهانی که از وعاظ معروف بوده و در تشریح خصوصیت‌های اخلاقی تبحر داشت دعوت کرد که یک دهه برای طلاب درس اخلاق بگوید و آنان را موعظه کند، او نیز سراسر آن 10 روز را برای طلاب از مقوله اخلاق سخن گفت. (3)

حاج شیخ بسیار ساده و بی‌تکلف بود و همچون یک طلبه معمولی در بین سایر طلاب روی زمین می‌نشست و با آنان درد دل می‌کرد، بگونه‌ای که اگر کسی از خارج وارد می‌شد نمی‌توانست او را که رئیس حوزه بود از دیگران تمیز دهد. هر وقت میهمان در منزل داشت تا زمانی که از همه خدمتکارها و زیردست ها بر سر سفره حاضر نمی‌شدند با میهمانان خویش غذا نمی‌خورد. او همیشه به فکر رسیدگی به فقرا و بیماران بود، هر روز به بیمارستان و دارالایتامی که خود ساخته بود می‌رفت و از بیماران عیادت می‌کرد. یکی از طلاب که به علت بیماری در بیمارستان حاج شیخ بستری بود می‌نویسد: حاج شیخ برای سرکشی بیمارستان آمده‌اند و ظاهراً مرا هم عیادت کرده و در پایین محوطه بیمارستان در سایه درخت‌ها روی صندلی نشسته بود و عده‌ای هم اطرافش بودند و سینی توت هم جلوی آنهاست و پرستارها ایتام را می‌آورند و ایشان به لباس و نظافت آنان رسیدگی می‌کند و بعضی از آنان که بزرگترند راجع به غذا و مواظبت‌هایی که از ایشان می‌شد، مطالب زیادی از حاج شیخ می‌پرسند. دیدن این منظره چنان حالم را دگرگون ساخت که قطرات اشک از چشمانم سرازیر شد. (4)

یکی از بزرگان نقل می‌کند که به یاد دارم زمانی یکی از طلاب بیمار شد، حاج شیخ شخصاً دارویش را تهیه کرد و به منزل برده به خانواده‌اش دستور داد که آن را آماده سازند و سپس خودش دارو را به حجره آن طلبه برد و حتی به خادمش نداد که ببرد. (5)

 شیخ محمد صادق تهرانی شاگرد شیخ، مطالب جالبی درباره خصوصیات اخلاقی ایشان نقل می‌کند. وی می‌گوید: حاج شیخ علاوه بر اینکه به‌طور کلی خوش اخلاق و بی‌تکبر بود، برای طلبه‌ها پدری مهربان و دلسوز بود و خیلی به آنها محبت می‌کرد. یکی از کارهای جالب ایشان، تعیین شهریه‌ای برای طلاب بود. هرکس به اندازه‌ای که زندگی‌اش بگذرد، شهریه‌ای داشت. از کارهای دیگر او اینکه به کسبه و مغازه‌دارهای اطراف حرم سفارش کرده بود که به طلبه‌ها نسیه بدهید، اگر آنان پولتان را ندادند، من پرداخت آن را ضمانت می‌کنم. از این رو، هر طلبه‌ای که پولش تمام می‌شد، احتیاجات خود را به طور نسیه از کسبه خریداری می‌کرد. طلبه‌ها هم دفترچه‌ای داشتند، هر چه را نسیه می‌خریدند، در آن یادداشت می‌کردند و در آخر ماه قرض خود را پرداخت می‌کردند. حاج شیخ وقتی شهریه طلاب را می‌پرداخت اگر پولی باقی می‌ماند دستور می‌داد قرض طلبه‌ها را - که به ضمانت ما بوده - بپردازید. این پشتوانه طلبه‌ها بود که دغدغه فکری نداشته باشند. (6) البته این رسیدگی مختص به طلاب نبود بلکه نقل می‌کنند با لباس مبدل به خانه فقرا و همسایگان می‌رفت و برای آنان غذا یا سایر مایحتاج زندگی می‌برد.(7) به افراد درمانده شهریه می‌داد، شب‌های عید برای فقرا عیدی در نظر می‌گرفت، ‌در یکی از سال‌ها که قحطی سایه شوم خود را افکنده و فقرا در سختی و رنج به سر می‌بردند، دارالاطعامی تأسیس کرد که دائماً فقرا را اطعام می‌کرد. (8)

حاج عبدالکریم حائری در مورد علم آموزی تأکید بسیار داشت، او می‌گفت: وظیفه ما همین است، آقایان اسلام رفت، ما باید با درس خواندنمان کاری کنیم که اسلام دیرتر برود، (9) او طلاب کسل و بی‌حال را تشویق می‌کرد و محصلان جدی را تحسین و ستایش می‌کرد و با کثرت مخارجی که داشت و طلاب بسیاری که اداره می‌کرد، هرگز دیده نشد که طلبه‌ای را رد کند یا خاطری را افسرده سازد یا انسانی را خجلت دهد و از این‌رو همه به او عنوان یک پدر مهربان نظر می‌کردند. (10)

حاج شیخ به مسائل اخلاقی حساسیت فراوان داشت و بسیار در تهذیب اخلاق طلاب سعی و کوشش می‌کرد و به محض اینکه سوء اخلاقی از طالب علمی دیده می‌شد، شهریه او قطع می‌کرد و می‌فرمود: «به درد من نمی‌خورد و مایل نیستم در حوزه باشد ولو خوب هم تحصیل کند.»

حاج شیخ هرگز پول بی‌حسابی را که از سوی مردم به عناوین گوناگون شرعی به دستش می‌رسید، به مصرف رفاه و آسایش خانواده و بستگان خویش نمی‌رساند. او اندکی پیش از مرگ وجوه شرعی را در حضور علمای برجسته آن زمان توزیع کرد که پس از درگذشت وی به وسیله بستگانش یا دیگران به مصرف نادرست نرسد. (11) زمانی یکی از بزرگان عبای ظریف قیمتی برای یکی از دو فرزند ایشان به رسم یادبود و هدیه فرستاد، حاج شیخ به فرزند خود رو کرد و گفت: پسرم این عبا برای تو زیاد است برای اینکه بعضی از طلاب اصلاً عبا ندارند، آن را فروخته و پول آن را چند دست عبا متوسط خرید یکی را به فرزند خود بقیه را به طلاب مستمند داد. (12)

چنانچه گذشت، ایشان هیچ وقت وجوهی که سهم امام بود برای صرف خود استفاده نمی‌کرد و به اصطلاح از وجوه ارتزاق نمی کرد. روزی مادر مرحوم دکتر محمد مصدق معروف به نجم السلطنه که مقلد حاج شیخ بود، به ایشان گفت: من علاقه‌مندم که مخارج شخصی شما را بپردازم و او گفت: اگر می‌خواهد به‌عنوان سهم امام مخارج مرا بپردازی قبول نمی‌کنم، چرا که برای من این همه پول آوردند و من یک شاهی را نصیب خود نمی‌کنم. (13)

وسعت نظر فراوان حاج شیخ عبدالکریم حائری از عمده ویژگی‌های او بود، زمانی یکی از علمای ساوه به حضورش رسید که من مردم ساوه را از تقلید آقای مامقانی - از علما و مراجع نجف - برگردانده و به شما توجه داده‌ام و اینک آنان از شما تقلید می‌کنند، مرحوم حاج شیخ سخت ناراحت شد و برآشفت و گفت: «چرا چنین کردی مگر وزن کرده بودید که علم مرا از ایشان بیشتر دیدید و مردم را از ایشان برگردانیدید.» (14)

آیت‌الله حائری چنانچه گذشت تقوای زیادی در مصرف اموال عمومی و وجوه شرعی داشت و حتی هنگام وفات، همه اثاثیه‌اش به 1500 تومان نمی‌رسید و نیز مبالغی مقروض بود و حاضر نبود بدهی‌های خود را از بیت المال بپردازد. (15) او حتی جهت ازدواج پسرانش یا برای شوهر دادن دخترانش قرض کرده بود و در زمان وفات ایشان، چنانکه می‌خواستند از اموال او طلب خود را بردارند همه زندگی و اثاثیه منزل او باید بابت قرض‌هایی که داشت پرداخت می‌شد، چنین بود که طلبکاران بدهی‌های حاج شیخ را بخشش کردند و از طلب‌هایی که داشتند چشم پوشیدند. حاج شیخ حتی خانه‌ای از آن خود نداشت. (16) او از حقوق همسر اولش که بینایی خود را از دست داده بود غفلت نمی‌ورزید و حتی در مواقع لزوم با وجود کهولت سنی و پیری او را در جهت رفع احتیاجات طبیعی به دوش می‌کشید و این توجه به گونه‌ای بود که موجب حسادت همسر دوم و سایر اعضا خانواده او نگردد.

با وجود تفکرات اصلاح‌طلبانه حاج شیخ در امور حوزه باز هم برخی از افراد با نظارت وی به مخالفت برخاستند و به جهت تنگ نظری‌های فکری و فرهنگی که در نوع بینش این افراد بود، پیوسته موانعی برای او ایجاد می‌کردند. برای نمونه ایشان به فکر افتاده بودند که یک عده از طلاب را به زبان‌های خارجی و بعضی مقدمات علوم جدید مجهز کنند تا بتوانند اسلام را نه تنها نزد قشر تحصیلکرده کشور بلکه در کشورهای خارج نیز تبلیغ کنند اما وقتی که این خبر منتشر شد، گروهی از عوام و شبه عوام از تهران به قم رفتند و اتمام حجت کردند که این پولی که مردم به منزله سهم امام می‌دهند برای این نیست که زبان کفار را یاد بگیرند، اگر این وضع ادامه پیدا کند ما چنین و چنان خواهیم کرد!!! آیت‌الله حائری هم دید که ادامه این کار، باعث انحلال حوزه و خراب شدن اساس کار است موقتاً از نظر خود صرف نظر کرد. (17)

آیت‌الله طالقانی در مقاله‌ای درباره موانعی که بعضی از افراد متعصب در برابر اقدامات آیت‌الله حائری ایجاد می‌کردند سخن گفته‌اند و این گونه افراد را در واقع همچون سدی در برابر اصلاحات واندیشه‌های مترقیانه وی شمردند و اینکه اشخاصی به ظاهر مقدس، در موقعیت‌های حساس خود را به منزله واسطه مردم و علما قرار می‌دادند و باعث می‌شدند که اندیشه‌های اصلاحی برخی از روحانیون روشنفکر بتدریج فراموش شود، آیت‌الله حائری نیز، تحت فشار چنین اشخاصی قرار داشت و چنانچه نظر اصلاحی و جدیدی را مطرح می‌کرد نگران برخورد نامناسب این گروه بود. (18)

آیت‌الله حائری هر چند نظرات مترقیانه‌ای درباره تقسیم علوم حوزوی یا ارتباط دادن و آشنایی طلاب با علوم جدید داشت، اما در اکثر مواقع این نظریات به مرحله عمل نمی‌رسید و به جهات یاد شده مجبور بود از نظرات خود صرف نظر کند، اما در مجموع طرح چنین مسائلی حکایت از دیدگاه روشن و تحول پذیر حاج شیخ داشته است. آیت‌الله حائری یک شخصیت کاملاً اخلاق مدار بود و هرگز در عمر خود به‌دنبال سیاست بازی‌های غیراخلاقی نبود و از این نظر می‌تواند الگوی قابل قبولی برای پیروی باشد.

 

پی نوشت:

1-»إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الْأَخْلَاقِ» من برای تکمیل مکارم اخلاقی برگزیده شدم

2- محمد شریف رازی، آثار الحجه یا تاریخ و دائره المعارف حوزه علمیه قم، جلد اول، ناشر کتابفروشی برقعی، قم شعبان 1373ه.ق، ص 54

3-مجله حوزه، ش 58، مهر و آبان 1372، مصاحبه با آیت‌الله سید اسماعیل هاشمی، ص 55

4-زندگی فردی ناشناخته، مؤلف، نامعلوم، تاریخ نشر سوم شعبان 1401 قمری، ص 83. (این کتاب هر چند مؤلف آن مشخص نیست اما از آنجایی که مطالب ارزنده‌ای را داراست و در بعضی از موارد مطالب بدیعی دارد مورد استناد واقع شده است)

5- رضا مختاری، سیمای فرزانگان، مرکز انتشارات اسلامی

6- مجله یاد، ش4، ‌ص 41

7- گفت‌و‌گوی اختصاصی نگارنده با دکتر مهدی حائری، تهران، ‌درمنزل شخصی ایشان، دیماه 1375

7-عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، انتشارات کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، قم، رجب 1405ه.ق، ص 439

9- یاد، پیشین، ص 42

10- کریمی، آیت‌الله مؤسس، ص 76، به نقل از جلد سوم نقباء البشر، آقا بزرگ تهرانی، ص 1164

11- عبدالهادی حائری، آنچه گذشت...، ص 14

12- محمد رازی، آثار الحجه، ص 57

13- گفت‌و‌گوی اختصاصی نگارنده با دکتر مهدی حائری، تهران، ‌درمنزل شخصی ایشان، دیماه 1375

14- کریمی، آیت‌الله مؤسس، ص 66

15-مختاری، ‌سیمای فرزانگان، ص 420

16-مجله یاد، ش 4، ص42

18/  17- مجله حوزه، ش 46، مهر و آبان 1370، به نقل از آیت‌الله طالقانی

منبع: روزنامه ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: