1396/8/17 ۱۰:۳۰
در میان خیل شاعران گذشتۀ پارسی زبان، به کمتر شاعری بر می خوریم که دست از جان بشوید و در مقابل پادشاهان و قدرتمندان – چه آشکارا و چه به زبان حکایت و رمز – حرف حق را بگوید و بلندی همت را در مقابل خوان پر نعمت آنان دو تا و دو تو نکند، در این میان بعضی از عارفان، با تکیه بر قدرت لایزالی یگانه معشوق ازلی، چه از زبان خود یا با گفتار طبقات پایین جامعه و یا از قول دیوانگان عاقل، تازیانۀ انتقاد را بر گردۀ این قدرتمندان می کوبند، شعر اینگونه شاعران است که می تواند لقب «تازیانۀ سلوک» بگیرد.
چکیده: در میان خیل شاعران گذشتۀ پارسی زبان، به کمتر شاعری بر می خوریم که دست از جان بشوید و در مقابل پادشاهان و قدرتمندان – چه آشکارا و چه به زبان حکایت و رمز – حرف حق را بگوید و بلندی همت را در مقابل خوان پر نعمت آنان دو تا و دو تو نکند، در این میان بعضی از عارفان، با تکیه بر قدرت لایزالی یگانه معشوق ازلی، چه از زبان خود یا با گفتار طبقات پایین جامعه و یا از قول دیوانگان عاقل، تازیانۀ انتقاد را بر گردۀ این قدرتمندان می کوبند، شعر اینگونه شاعران است که می تواند لقب «تازیانۀ سلوک» بگیرد.
یکی از این شاعران عارف، عطار نیشابوری است، که «سلطانی» جز آن «سلطان حقیقی» نمی شناسد و «شاهی» جز «پادشاه ازلی» نمی داند.
عطار، از سویی لوازمو خلق و خوی پادشاه عادل را بیان می کند و از جهت دیگر، از زبان تودۀ مردم آنها را می نکوهد و گاه پند و اندرز می دهد، و گاه با خشم در مقابل آنان می ایستد و حق گویی می کند.
این مقاله بحثی جستجوگرانه دربارۀ قدرت ستیزی عطار نیشابوری است.
ادبیات فارسی دانشگاه آزاد مشهد1387 شماره18
دریافت مقاله
منبع: پرتال جامع علوم انسانی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید