«علی‌اشرف» جاودانه شد

1396/8/6 ۱۰:۵۷

«علی‌اشرف» جاودانه شد

سوم شهریور هزاروسیصدوبیست- چهارم آبان هزاروسیصدونودوشش. در میانه این دو تاریخ علی‌اشرف درویشیان، نویسنده معاصر و راوی سال‌های ابری و سلول‌ ١٨ و آبشوران و تلخستان، زیست و قریب‌به نیم قرنِ آن را به روایتِ روزگار مردمان فرودست خطه غرب پرداخت. او با نوشتنِ نخستین داستان‌هایش «از این ولایت» در سال‌های نخست دهه پنجاه، دستگیر شد و به زندان افتاد و بعد از این در كرمانشاه و تهران چند بار دیگر در بند شد و از معلمی بركنار، تااینكه همزمان با انقلاب اسلامی با دیگر زندانیان سیاسی آزاد شد و به‌قول خودش «مردم آزادشان كردند.»

 درویشیان، نویسنده مطرح متعهد درگذشت

شیما بهره‌مند: سوم شهریور هزاروسیصدوبیست- چهارم آبان هزاروسیصدونودوشش. در میانه این دو تاریخ علی‌اشرف درویشیان، نویسنده معاصر و راوی سال‌های ابری و سلول‌ ١٨ و آبشوران و تلخستان، زیست و قریب‌به نیم قرنِ آن را به روایتِ روزگار مردمان فرودست خطه غرب پرداخت. او با نوشتنِ نخستین داستان‌هایش «از این ولایت» در سال‌های نخست دهه پنجاه، دستگیر شد و به زندان افتاد و بعد از این در كرمانشاه و تهران چند بار دیگر در بند شد و از معلمی بركنار، تااینكه همزمان با انقلاب اسلامی با دیگر زندانیان سیاسی آزاد شد و به‌قول خودش «مردم آزادشان كردند.» درویشیان در خانواده‌ای تهی‌دستِ كارگری در كرمانشاه به‌دنیا آمد. از پنج‌سالگی همراه پدرش به آهنگری می‌رفت، زمانی كه هنوز پایش به پدال نمی‌رسید و پدر آجر می‌گذاشت زیر پایش تا به دم برسد. بعد كه مغازه پدرش از دست رفت، شاگردبنا شد، «سخت‌ترین شغل دنیا». می‌نشست زیر آفتاب خشت می‌زد و خشت‌ها پر از تیغ بوته‌های بیابان بود و تمام دست‌هایش را زخم می‌كرد. این‌ها روایتِ درویشیان از روزگار كودكی‌اش است و بعد هم كه از این زندان به آن زندان و اخراج از معلمی... علی‌اشرف درویشیان یكی از آخرین نویسندگان نسلی بود كه به «تعهدِ ادبیات» باور داشت و داستان‌هایش در شمار ادبیات سیاسی یا اجتماعی بود و ژانر آن هم «رئالیسم اجتماعی». اما مهم‌تر از این دسته‌بندی‌ها طرز زیستِ درویشیان بود كه در روزگار ما دیگر از سكه افتاده است. نویسنده‌ای متعهد كه ادبیات را امكانی برای مبارزه و تغییر می‌دانست و در تمام دوران كاری‌اش زندگی و روزگار پُرفلاكتِ مردم فرودست خطه‌ای از كشور را تصویر كرد و تا به آخر از باورهایش دست نكشید. درویشیان نویسنده‌ای بود كه به مُد روز كاری نداشت. در دورانی كه او نوشتن آغاز كرد رئالیسم اجتماعی و نوشتن از رنج‌های فرودستان و آنان كه صدایی در گفتمان غالب نداشتند، ضرورتی جهانی بود و او نیز هم‌ردیف با دیگر
نویسنده/روشنفكران به این كار پرداخت. درویشیان در تمام عمر مستقل ماند و از هیچ نهاد و دارودسته‌ای چشمداشتی نداشت كه هیچ، انتخابِ او بركنارماندن از مُدها و منفعتی بود كه هرازگاهی در دورانِ گشودگی‌های اندك سیاسی و فرهنگی پیشكش می‌شد ازسوی كسانی كه در همین اثنا جایی برای خود در نهادهای رسمی می‌یافتند و در عین حال سودای آن داشتند كه خود را در نسبت با جریان روشنفكری نیز تعریف كنند و از این نَمد نیز كلاهی نصیب ببرند. درویشیان اما اهلِ نشستن بر سر خوان نعمتی نبود كه او را از رسالتی كه خود برای خودش تعریف كرده بود، دور كند. بگذریم.
علی‌اشرف درویشیان، نویسنده متعهد ادبیات ایران با داستان‌های نخست خود «از این ولایت» چاپ خرداد ١٣٥٢، «آبشوران» چاپِ ١٣٥٥ كه بار نخست با نامِ مستعار او، لطیف تلخستانی چاپ شد، خود را به‌عنوان نویسنده‌ای متعهد و در قالبِ ادبیات سیاسی شناساند. «همراه آهنگ‌های بابام»، «سلول ١٨»، «كتاب بیستون» «فصل نان»، «دُرشتی»، رمانِ بلند و دوجلدی‌«سال‌های ابری» ازجمله آثار داستانی ‌مطرح اوست. درویشیان هم‌چنین در زمینه ادبیات كودك و نوجوان نیز آثار درخوری دارد: «روزنامه دیواری مدرسه ما»، «کی برمی‌گردی داداش جان؟»، «ابر سیاه هزار چشم»، «ق‍ص‍ه‌ه‍ای آن س‍ال‌ه‍ا» برخی از آثار او در این حوزه است. درویشیان هم‌چنین در حوزه نقد و پژوهش نیز آثار قابل‌تاملی دارد و شاید از بهترین‌های او در این زمینه «ف‍ره‍ن‍گ اف‍س‍ان‍ه‌ه‍ای م‍ردم ایران»، «ف‍ره‍ن‍گ ک‍ردی ک‍رم‍ان‍ش‍اه‍ی: ک‍ردی - ف‍ارس‍ی» است كه روایتِ گردآوری این متل‌ها و افسانه‌ها هیچ كم از داستان‌های او ندارد. درویشیان درباره نویسنده سلف خود صمد بهرنگی نیز دو كتاب درآورده است: «ص‍م‍د ج‍اودانه شد» و «یادمان صمد بهرنگی». او هم‌چنین مجموعه مقالاتی نیز دارد كه آخرینِ آن‌ها كتابی است با عنوان «دانه و پیمانه» كه همراه رضا خندان (مهابادی) اخیرا منتشر شده است و شامل نقدونظراتی است درباره رمان‌ها و داستان كوتاه‌های ایرانی و خارجی كه عمدتا در دهه هفتاد در مجلاتی چون «آدینه» و «كارنامه» و «كلك» به‌چاپ رسیده‌اند. تمام این نقدها و انتخاب آثار برای نوشتن نقد و نظر نیز هم‌چون دیگر آثار درویشیان از داستان تا پژوهش‌ها و نقدها رویكردی سیاسی و اجتماعی دارد. او چندی پیش در یكی از آخرین گفت‌وگوهایش با عنوان «مثل خارپشتی در مشت» گفت كه «به خیلی از رؤیاهایمان نرسیدیم» اما معتقد بود راهی جز این نداشتیم. «اگر هزارسال بعد هم بمیرم و باز در آن شرایط زنده شوم همان كارها را خواهم كرد» و این پایبندی به ایده‌ها شاید، بارزترین خصیصه او بود.
 مراسمِ بدرقه این نویسنده فقید روز دوشنبه از منزل ایشان واقع در كرج برگزار می‌شود و جزئیات مراسمِ خاكسپاری و یادبودِ ایشان نیز متعاقبا اعلام خواهد شد.
* برگرفته از عنوان «صمدجاودانه شد» اثر علی‌اشرف درویشیان


منبع: شرق

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: