1396/7/23 ۱۱:۳۱
در اروپا هر که می خواهد در علمی و فنی استاد شود سالهای سال شاگردی می کند و از تربیت استاد و از مطالعۀ کتب بهره مند می شود؛ در ایران این قدر معلوم شده است که تعلم و کتاب خواندن و چیز یادگرفتن زحمت دارد، از دود چراغ خوردن سینۀ آدم خراب می شود، بالخصوص به ایرانیان، هوش و عقل را برای این داده است که معطل نماند می توان زیر کرسی یا پشت میز نشست و جور استاد نبرده همه چیز را دانست!
شنیدم که مرحوم امام جمعۀ خوئی می گفته است که در خوی روضه خوانی بنام آقا سید عظیم بود که بر بالای منبر هر اسمی میخواست می گفت و او را زادۀ پیغمبری یا امامی معرفی می کرده و از معجزات او حکایتها می کرد و تفصیلات عجیب با ریزه کاری های غریب دربارۀ شهادت او و قساوت مخالفین و قتلۀ او می گفت. روزی از او پرسیدیم که این مطالب که می گویی در کدام کتابست و کجاست که ما ندیده ایم، جواب داد که من محتاج کتاب نیستم، با زعفر جنّی رفیقم ، او در صحرای کربلا بوده است و در عهد نوح و سلیمان و موسی و عیسی بوده است، همه جا بوده است و همۀ وقایع را برأی العین مشاهده کرده است؛ استناد من به گفتار اوست که هر هفته به دیدن من می آید و از حالات شهیدان کربلا و سایر شهدا برایم حکایتها می کند که اگر بخواهم همه را برای شما بگویم تمامی بیست و چهار ساعت یک روز هم کفایت نمی کند، آنچه بر منبر می گویم یکی از هزار است....
یغما، سال پنجم تیر 1331 شماره 4 (پیاپی 49)
دریافت مقاله
منبع: پرتال جامع علوم انسانی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید