تابوی نقدناپذیری شعر آیینی / رضا اسماعیلی

1396/7/22 ۱۰:۳۲

تابوی نقدناپذیری شعر آیینی / رضا اسماعیلی

«همه فنون هنر را نقادی جلا و صیقل ‌می‌دهد و بالا ‌می‌برد. خصوصیات مثبت را برجسته ‌می‌کند و کسانی که در ابتدا در برخورد ‌نمی‌ توانند به آن فنون دست پیدا کنند، آن خصوصیات را ‌می‌شناسند، و عیوب و ضعف‌ها را نیز مشخص ‌می‌کند و لازم است که این نقد انجام بگیرد.» (بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با شاعران، رمضان ۱۳۸۶)

 

 

 در آستانه فرا رسیدن سالروز شهادت امام سجاد(ع)

«همه فنون هنر را نقادی جلا و صیقل ‌می‌دهد و بالا ‌می‌برد. خصوصیات مثبت را برجسته ‌می‌کند و کسانی که در ابتدا در برخورد ‌نمی‌ توانند به آن فنون دست پیدا کنند، آن خصوصیات را ‌می‌شناسند، و عیوب و ضعف‌ها را نیز مشخص ‌می‌کند و لازم است که این نقد انجام بگیرد.» (بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با شاعران، رمضان ۱۳۸۶)

 

شعر آیینی، در هاله ای از تقدّس!

متاسفانه امروز بعضی با این استدلال که بدون اذن و عنایت اهل بیت(ع) و روح القدس نمی توان به حریم شعر آیینی پا نهاد و در مدح و منقبت آنان شعر گفت، شعر آیینی را در هاله ای از تقدس پیچیده اند و به هیچکس اجازه ورود به حوزه نقد و آسیب شناسی آن را نمی دهند.

به خاطر همین فضای بسته و سنگین، کار به جایی رسیده که حتی طرح مباحث ساده «واژه شناسی شعر آیینی» برای دلسوزان و دغدغه مندان این عرصه، دشوار و دردسرساز شده است. تا جایی که استاد ارجمند محمد علی مجاهدی، به عنوان پدر شعر آیینی انقلاب، در مصاحبه با خبرگزاری ها علناً از حاکمیت این فضای بسته غیرعلمی، شکوه و شکایت می کند و مسئولین امر و عالمان دینی را به چاره اندیشی فرا می خواند.

 

وی در پاسخ به این سؤال که چرا چاپ کتاب

آسیب شناسی شعر آیینی شما – علیرغم آماده بودن – تا کنون به تعویق افتاده است، دردمندانه می گوید:«آنچه که انتشار این اثر را به تعویق انداخت، نگاه‌هایی است که در این زمینه وجود دارد. مسیر، یک مسیر پر سر و صدایی است. دست روی هر شعری می‌گذارم، صدای عده‌ای به اعتراض بلند می‌شود. هنوز کتاب چاپ نشده، جبهه‌گیری‌ها شروع شده است!»، و این برای جامعه دینی ما مصیبت بزرگی است.

برای مثال، بسیار دیده ام که اهل ادب در جلسات غیر رسمی و خصوصی، به ورود بسیاری از انحرافات و کژتابی های مضمونی و اعتقادی به حوزه شعر آیینی – از جمله خطاب «ارباب» به امام حسین – معترف و معترض اند، ولی وقتی از آنها می خواهی اعتراض خود را به صورت صریح و علنی بیان کنند، سکوتی معنادار می کنند و با زبان بی زبانی می گویند:

گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند

جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد

واقعیت امر نیز چیزی جز این نیست. یعنی به محض ورود به حوزه پر خوف و خطر آسیب شناسی شعر آیینی، گوینده؛ مظلومانه از سوی کسانی که خود را مسلمان تر از رهبر معظم انقلاب، عالمان دینی و پیشکسوتان شعر آیینی می دانند مورد تکفیر قرار می گیرد و سنگ باران هجمه ها و تهمت های سنگین و گوناگون می شود، تهمت هایی از قبیل: وهابی، بی سواد، دشمن دین، مخالف عزای حسینی،مخالف گریه بر مصیبت کربلا و…! با این هجمه و هزینه سنگین، جای تعجب نیست که این عرصه از حضور دلسوزان و دغدغه مندان

خالی است و همه منتظرند تا «دستی از غیب برون آید و کاری بکند»!

 

«امین» شعر انقلاب، و شعر آیینی

علی رغم چنین تصوری، «امین» شعر انقلاب، این گونه ادبی را از نقد بی نیاز نمی دانند و همواره در خط مقدم این جبهه به روشنگری پرداخته و بر این نکته تاکید کرده اند که در برابر بیان مطالب انحرافی و خرافی که باعث مخدوش شدن چهره اسلام و وهن خاندان رسالت می شود، نباید ساکت،

بی تفاوت و منفعل بود و با مواخذه و تذکر به شاعر و مداح، باید از تکرار چنین مسائلی پیشگیری کرد. تا آنجا که به یاد دارم، در دیدارهای سالانه، هرگاه در حضور ایشان شعر یا مرثیه ای خوانده شده که با روح دین و آیین در تقابل بوده، بدون هیچ ملاحظه ای به شاعر و مداح آن تذکر داده و خواستار اصلاح شعر یا مرثیه شده اند.

ایشان در مقام مرجعی صاحب فتوا و عالمی روشن اندیش و بصیر، طرح مسائل غلط و خلاف آموزه های دینی و قرآنی را در شعر آیینی جایز نمی دانند و بر این دقیقه پای می فشارند که شعر اصیل دینی باید«متکی و مستند به معارف حقه‌ الهیه» باشد. توصیه هنوز و همیشه ایشان، حفظ میراث عاشورا و فرهنگ انسان ساز حسینی از دستبرد تحریفات و خرافات است:

«مدح و مصیبت ائمه(علیهم‌السلام)بخش مهمی از شعر دینی است، اما در این بخش باید سخنان معقول، منطقی و برخاسته از نگاه و سلیقه‌ درست به‌ کار برده شود و از برداشت‌های عامیانه و سطحی، و بیان مسائل جعلی و توهمی پرهیز شود.»(فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با شاعران آیینی، پنج شنبه ۵ اسفند ۱۳۹۵)

 

داستان پیامبر(ص) و حسان بن ثابت

با همه این تاکیدات، باید صادقانه بپذیریم که آستانه «نقدپذیری» ما در حوزه شعر آیینی، هنوز بسیار پایین است و علاوه بر «نقدناپذیری»، گاهی در دامن زدن به این آفت ها و آسیب ها لجاجت هم می کنیم. برای مثال بعضی از دوستان با استناد به این حدیث امام صادق(ع) که می فرماید:«کسی برای ما (اهل بیت) شعر نمی‌گوید، مگر این که خدا او را به روح القدس یاری دهد.»؛همه شعرهای آیینی را – به صورت مطلق – مصداق این حدیث می دانند.

ایشان ولی از این نکته غافل اند که یاری و تأیید روح القدس تا زمانی است که شاعر اهل بیت(ع) در مسیر تبلیغ و ترویج آموزه های اصیل دینی و قرآنی و پاسداری از سنت و سیره نبوی و عدالت علوی گام بردارد. یعنی این «یاری و تأیید» مشروط به گام برداشتن در صراط مستقیم «حق» است، نه دائم و همیشگی.

مصداق بارز آن در تاریخ اسلام نیز«حسان بن ثابت» است که پس از ورود پیامبر اکرم(ص) به مدینه، به دعوت پیامبر لبیک گفت و ایمان آورد و شعرش را در خدمت اسلام قرار داد. پیامبر مکرم اسلام نیز خطاب به او فرمود:«ای حسان! تا وقتی که از ما دفاع کنی، مؤید به تائیدات روح القدس خواهی بود.» زیرا حسان بعد از رحلت پیامبر(ص) و پس از به خلافت رسیدن علی(ع)، از بیعت با آن حضرت امتناع ورزید و از مسیر همراهی با حق و ولایت منحرف شد.

با عنایت به داستان«حسان»، معلوم می شود که هر شعری که موضوع دینی داشت، مورد تأیید خاندان رسالت نیست. شعر باید علاوه بر موضوع، «موضع دینی» هم داشته باشد. چه بسیار شعرهایی که پیشانی نوشت دینی دارند، ولی سرنوشت دینی، نه. موضوع حسینی دارند، ولی موضع حسینی، نه!

بنابراین، تأیید روح القدس، مشروط به قرار گرفتن شاعر آیینی در مدار یکتاپرستی، حق طلبی، ظلم ستیزی وعدالت خواهی است. شعرهایی از این جنس الهام روح القدس و مورد تأیید اهل بیت اند، ولی یقیناً شعر فریادگر«لااله الا زینب»، الهام شیطان است و هرگز مُهر تأیید روح القدس بر پیشانی اش نخواهد خورد.

 

بگذارید خدا کار خودش را بکند!

برای رشد و ارتقای کیفی شعر آیینی، باید تابوی «نقدناپذیری» آن را شکست. چرا که شعر آیینی نیز همچون همه گونه های ادبی، برای باروری و بالندگی بیشتر نیازمند نقد و آسیب شناسی است. اتفاقاً در این عرصه، بیش از سایر عرصه ها نیاز به مراقبه و محاسبه و مؤاخذه داریم. چون ممدوح ما بزرگان دینی هستند و غفلت از نقد و آسیب شناسی، باعث فرو افتادن شاعر در چاه و چاله «وهن» اهل بیت(ع) می شود. اما متأسفانه بسیاری با تقدس بخشیدن به شعر آیینی، ورود به عرصه نقد و آسیب شناسی این گونه ادبی را «گناه کبیره» می شمارند و می گویند خداوند خودش حافظ دین و آیینش هست و نیازی به دلسوزی امثال من و شما ندارد،«بگذارید خدا کار خودش را بکند!» اصلاح دین به من و شما چه ربطی دارد؟!

با چنین منطقی، دیگر نیازی به آمدن ۱۲۴ هزار پیامبر برای هدایت انسان نبود. اگر چنین حرفی درست باشد، باید از این به بعد کرکر?«امر به معروف و نهی از منکر» را نیز پایین بکشیم و فارغ از درد دین، سرگرم کار و زندگی خودمان باشیم. ولی این چنین نیست و اسلام مسلمان مسئول می خواهد و مسئولیت پذیری جزو ذات دینداری و مسلمانی است.

 

تقدّمِ «تعهد ادبی» بر«تعهد دینی»

متأسفانه در حوزه نقد و آسیب شناسی شعر آیینی و هیأت؛ جامعه ادبی ما نیز موضعی کاملاً انفعالی و بی تفاوت به خود گرفته است. از دلایل دیگر این بی تفاوتی، تقدم «تعهد ادبی» بر «تعهد دینی» است. به این معنا که شاعران و ادیبان ما پیش و بیش از «تعهد دینی»، به «تعهد ادبی» خود می اندیشند. یعنی به نوعی حساب «شاعر بودن» را از «دیندار بودن» جدا کرده و بیشتر به دنبال این هستند که «شاعر خوبی» باشند.

شاید پیش خود چنین می اندیشند که رابطه آنان با دین و خدا یک رابطه کاملاً شخصی و خصوصی است که نباید به حوزه شعر و ادبیات کشیده شود. به خاطر همین ذهنیت، کار اصلی خود را گفتن و انتشار شعر می دانند و بس٫ به زعم من، شعر آیینی ما چوب این سکوت و بی تفاوتی ها را می خورد که علی رغم پیشرفت ها و جهش های قابل تأمل تکنیکی و ساختاری که مورد تایید و تاکید مقام معظم رهبری است، روز به روز شاهد افزایش آسیب های مضمونی و محتوایی در این عرصه هستیم. تا جایی که در سال های اخیر، رهبر معظم انقلاب با احساس خطر از فرو افتادن شعر آیینی در دامچاله های «تحریف و خرافات»، و به نیت سر به راه کردن این قافله، شخصاً به حوزه آسیب شناسی شعر آیینی ورود پیدا کرده اند.

در حالی که این وظیفه و رسالت ذاتی جامعه شاعران و ذاکران اصیل آیینی است که با حرکت های انقلابی، جهادی و خودجوش، مانع منحرف شدن قافله شعر آیینی از صراط مستقیم توحید و رستگاری شوند و یقین داشته باشند که تلاش دغدغه مندانه و دلسوزانه آنها مورد تأیید امین شعر انقلاب قرار خواهد گرفت.

اجازه بدهید به عنوان جمع بندی و نتیجه گیری، فرازی دیگر از بیانات رهبر ادیب و فرزانه انقلاب را – که بزرگترین پرچمدار آسیب شناسی شعر دینی و آیینی روزگار ماست – تقدیم شما خوبان کنم و با همین فراز رشته کلام را کوتاه:

«…اینها وظیفه همه کسانی است که امام حسین علیه السّلام را الگو می‏دانند. خوشبختانه ملت ما همه نسبت به حسین‏بن‏علی علیه السّلام خاضع اند و آن بزرگوار را بزرگ می‏شمارند. حتی خیلی از غیر مسلمان ها این گونه‏اند.» (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار پاسداران انقلاب اسلامی به مناسبت روز پاسدار در تاریخ ۲۴ آذر ۱۳۷۵)

منبع: اطلاعات

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: