1396/6/20 ۰۸:۱۱
میخاییل سرگیویچ ایوانف، تاریخنگار و ایرانشناس روس در کتاب «تاریخ نوین ایران» آماری جالب درباره بخشبندی جمعیتی ایران در سالهای پایانی دوره قاجار ارایه داده است. او در اینباره مینویسد: «در اوایل قرن بیستم، ایران هنوز کشوری فلاحتی بود. همانطور که سیدمحمدعلی جمالزاده نیز در کتاب خود به نام «گنج شایگان یا اوضاع اقتصادی ایران» متذکر میشود، از جمعیت ٩ الی ١٠میلیونی ایران، بیش از نصف آن را ساکنان ساکنان ده یعنی دهقانان تشکیل میدادند، در حدود یکچهارم آن ایلات چادرنشین بودند که بهطور عمده به دامپروری اشتغال داشتند
تصویر تاریخنگار روس از بخشبندی جامعه ایران در اواخر قاجار
میخاییل سرگیویچ ایوانف، تاریخنگار و ایرانشناس روس در کتاب «تاریخ نوین ایران» آماری جالب درباره بخشبندی جمعیتی ایران در سالهای پایانی دوره قاجار ارایه داده است. او در اینباره مینویسد: «در اوایل قرن بیستم، ایران هنوز کشوری فلاحتی بود. همانطور که سیدمحمدعلی جمالزاده نیز در کتاب خود به نام «گنج شایگان یا اوضاع اقتصادی ایران» متذکر میشود، از جمعیت ٩ الی ١٠میلیونی ایران، بیش از نصف آن را ساکنان ساکنان ده یعنی دهقانان تشکیل میدادند، در حدود یکچهارم آن ایلات چادرنشین بودند که بهطور عمده به دامپروری اشتغال داشتند (کردها، لرها، بختیاریها، قشقائیها، بلوچها، ترکمنها، عربها و غیره) و در حدود یکپنجم آن نیز مردم شهرنشین و از آن جمله ساکنان شهرهای کوچک بودند که قسمت اعظم آنان نیز بکارهای کشاورزی اشتغال داشتند. باین ترتیب، سهچهارم جمعیت ایران به کار کشاورزی و دامپروری مشغول بودند». این وضع با زمانهای همزمان میشود که جمعیت اندک شهرنشینان ایرانی در پی پارهای انجام دگرگونیهای سیاسی و اجتماعی برمیآیند و پیروزی جنبش مشروطیت، دستاورد آن کوششها بهشمارمیرود. همزمان اما با وضع نامناسب جمعیت غالب روستایی روبهروییم که پذیرش و گسترش آن دگرگونیهای سیاسی و اجتماعی را سخت مینماید؛ از آنرو که آنان در فقر و بدبختی به سرمیبرند. ایوانف در اینباره روایتی معنادار ارایه کرده است: «[در اوایل سده بیستم خورشیدی] استثمار شدید فئودالی باعث فقر عمومی و ورشکستگی دهقانان شد. ناظمالاسلام کرمانی در کتاب خود وضع دهقانان را چنین توصیف میکند که اکثرا گرسنه، مریض و لاغر بودند و فقط پوستی بر استخوان آنها باقی مانده بود و اکثرا قبل از دوران پیری، فرسوده و شکسته میشدند و میمردند. کنسول روس در کرمان در تاریخ ٣٠ آوریل سال١٩٠٩ گزارش داد که حتی در بم و نرماشیر که نواحی منطقه کرمان به حساب میآیند «در میان مردم، مرگومیرهای ناشی از گرسنگی بچشم میخورد و فقر و فلاکت در دهات، دهقانان را مجبور به چریدن در علفزار و تغذیه از ریشه گیاهان وحشی کرده است». در جنوب و جنوب شرقی ایران، دهقانان مدت چندین ماه از سال را با خوردن ملخهای نمکزده و آفتابخورده همراه با آرد هسته خرما بسر میآوردند. قحطی و بیماریهای واگیر مانند وبا و طاعون، گاه سراسر کشور را فرامیگرفت». کنشهای شهرنشینان برای دستیابی به پارهای دگرگونیها در کنار چنین تصویری از زیست روستاییان در بیشتر منطقههای ایران، کوششهای نافرجام را برای دستیابی به توسعه در آن زمانه روایت میکند.
منبع: شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید