حیات فکری سیاسی امام‌عصر(عج) / رسول جعفریان - بخش چهارم و پایانی

1396/2/25 ۰۹:۰۳

حیات فکری سیاسی امام‌عصر(عج) / رسول جعفریان - بخش چهارم و پایانی

با روی کار آمدن مقتدر عباسی از سال ۲۹۵ به بعد، زمینه رشد شیعه در بغداد و نقاط دیگر فراهم شد. در این دوره شاهد آن هستیم که بسیاری از شیعیان برجسته، دارای مشاغل حکومتی و اداری بودند. پیش از این اشاره کردیم که آمادگی شیعیان برای نفوذ در امور حکومتی از مدتها قبل مطرح بوده است[...]

 

 

با روی کار آمدن مقتدر عباسی از سال ۲۹۵ به بعد، زمینه رشد شیعه در بغداد و نقاط دیگر فراهم شد. در این دوره شاهد آن هستیم که بسیاری از شیعیان برجسته، دارای مشاغل حکومتی و اداری بودند. پیش از این اشاره کردیم که آمادگی شیعیان برای نفوذ در امور حکومتی از مدتها قبل مطرح بوده است[...]

جریان مشارکت شیعیان امامی در دستگاه حکومتی در دوران آخرین امامان(ع) رو به گسترش گذاشت. در دوران امام یازدهم(ع) و پس از آن در غیبت صغری، شمار فراوانی از شیعیان در دستگاه عباسی شغلهای مهمی به دست آوردند. یعقوبی ـ مورخ برجسته شیعی امامی ـ شغل دبیری داشت و لذا به «کاتب» شهرت یافت. وی که در غیبت صغری می‌زیست، شرح حال امامان را تا زمان امام هادی(ع) آورده است. علی بن محمد بن زیاد صیمری از دیگر شیعیانی است که شوهرخواهر جعفر بن محمد وزیر بود و توانست در حکومت شغل مهمی به دست آورد. وی نویسنده کتاب «الاوصیاء» است که ابن طاوس (م۶۶۴) قطعاتی را از آن نقل کرده است.

نکته مهم در این دوران این بود که شیعیان با وجود دشواری‌های فراوان، توانستند این قبیل موقعیت‌ها را به دست آورند و جایگاه خویش را در بغداد مستحکم سازند. در این زمان، افزون بر دشمنی عباسیان نسبت به شیعیان، شورش‌های شیعیان زیدی، جنبش قرامطه و نیز حرکت اسماعیلیه خطرهای فراوانی را برای شیعیان امامی به دنبال داشت؛ چرا که به هر حال نام شیعه میان آنان مشترک بود. با این حال شیعیان امامی کوشیدند تا خود را از این جریانات به دور دارند و سلطه خویش را در بغداد استوار سازند.

شیخ صدوق از قول مخالفان اشکالی را درباره مسأله غیبت امام‌زمان(ع) آورده و آن اینکه چرا امامان در دوران اموی که فشار شدیدتر بود، غیبت نکردند، اما در دورانی که شیعیان فراوان شده و به واسطه دوستی با بزرگان دولتی و صاحبان قدرت، قدرت و شوکتی یافتند، مسأله غیبت پیش آمد؟ در این نقل، به طور تلویحی به نفوذ سیاسی شیعیان در این دوره اشاره شده است. پاسخ شیخ صدوق آن است که آن زمان، حرکت امامان(ع) سیاسی نبوده و بحث قیام به سیف برای امامان شیعه در کار نبود؛ اما نسبت به امام زمان(ع) مسأله «قائم» بودن و قیام به سیف مطرح بود و به همین دلیل خطر از این ناحیه بسیار پیش‌بینی می‌شد.

آنچه قابل تأمل است، این که شیعه از یک سو امامت عباسیان را نامشروع می‌دانست و از سوی دیگر در حکومت آنان تا حد وزارت به کار می‌پرداخت. این مسأله‌ای است که از دیرباز در فقه سیاسی شیعه مورد توجه بوده و افزون بر عبارات فراوانی که در کتابهای فقها در این باره آمده، سید مرتضی (م۴۳۶) رساله‌ای خاص در این باره تألیف کرده که ما گزارش آن را در جای دیگری آورده‌ایم.۱

 

مهدویت و فرقه‌های اسلامی

نظریه مهدویت در شیعه امامیه، در کنار نظریه امامت به صورت امر استوار باقی ماند. در میان اهل سنت نیز این نظریه طرفداران زیادی یافت و به‌ویژه در میان شماری از طوایف آنان، به‌خصوص تسنن شمال افریقا، بیش از دیگران مطرح شد. تأثیر این باور در تحولات سیاسی شمال افریقا از دیرباز مطرح بوده و طی قرن اخیر هجری، ماجرایی مانند مهدی سودانی، مؤثر در یک جنبش سیاسی و ضد استعماری علیه بریتانیا بود که در سال ۱۸۹۸ سرکوب شد.

گرچه گفته می‌شود که مهدویت به عنوان یک رکن اعتقادی در اهل سنت نیست، اما اعتقاد به آن از دیر زمان وجود داشته است. شاهد آن کتابها و… رساله‌های بی‌شماری است که در این‌باره نوشته شده و شماری از متون آن در کتابی با نام «الامام المهدی عند اهل السنه» گردآوری شده است. مخالفان مهدویت از قدیم در میان اهل سنت بوده‌اند و شاعری چون ابن‌معتز(م۲۹۶)، که یک روز هم خلیفه عباسی شد، در اشعاری به‌صراحت باور به مهدویت را در میان شیعیان مورد تمسخر قرار می‌دهد. به‌تدریج عقیده به مهدویت، به صورت امر ثابت در میان اهل سنت درآمد، اما به عکسِ شیعه که معتقد به ولادت آن حضرت و دوام عمر ایشان تا وقت ظهور بود، آنان غالبا ابراز می‌کردند که مهدی در پایان این عالم یا در وقتی خاص که خداوند مصلحت بداند، متولد خواهد شد.

در میان اهل سنت، عمده احادیث مهدویت، در کتابهایی با عنوان «الملاحم و الفتن» وارد شده که اشاره به رویدادهای مربوط به آخر‌الزمان است. یکی از قدیمی‌ترین این آثار، کتاب «الملاحم و الفتن» نعیم بن‌حماد (م ۲۲۹) است که آین? خلاف‌گویی و جعل است. زاویه دید این اخبار، رویکردی است که به تغییرات سیاسی عمده به‌ویژه تغییر حکومت دارد و بیش از آنکه واقع‌نمایی دینی داشته باشد، بیانگر تحولات سیاسی جاری همراه با خط‌دهی به آینده این تحولات است. این آثار در میان شیعه نیز رواج یافت و چندین اثر در این زمینه، توسط مؤلفان شیعی نوشته شد.

بعدها که تصوف جهان تسنن را در اشغال خود گرفت، باور اولیاء جای عقیده به مهدویت را به مقدار زیادی گرفت، گرچه در برخی از مناطق، حتی به رغم تصوف، مهدویت و ادعای آن، چندان ریشه کرده بود که همچنان جایگاه خود را حفظ کرد. منازعه سیدحیدرآملی با ابن‌عربی بر سر باور به مهدویت و مفهوم «خاتم‌اولیاء» اشارتی به سرنوشت این مفهوم میان اولیاگرایی صوفیان و باور شیعیان عارفی چون سیدحیدر آملی به نقش مهدی(ع) در جایگزینی خاتم اولیائی است.

اما در میان شیعیان نیز ماجرای مهدویت در ادوار مختلف، منشأ برخی از نگاشته‌‌ها، نگره‌‌ها، آداب خاص مانند انتظار ظهور و آمادگی برای آن در روزهای جمعه در کاشان قرن ششم و برخی از شهرهای و نیز ادعاهای ظهور به‌ویژه در قرن نهم توسط جریان «نوربخشیه» و «مشعشعیه» بوده است. همچنین در برخی از جنبش‌های غالی شیعی مانند «حروفیه» نیز ردپای ماجرای مهدویت مطرح بوده است.

اما در فقه شیعی، تأثیر مهدویت در بسیاری از احکام و افکار سیاسی وجود داشته و عمده‌ترین آن، مفهوم «نیابت فقیه» از امام زمان(ع) بوده است. این نیابت که ابتدا نیابت خاص بود، بعد از آن، به عنوان نیابت عام مطرح شد و با وجود دیدگاه‌های متفاوت، همواره در فقه، به‌ویژه در احکام خمس و جهاد و نیز حکومت، مبنای بسیاری از فروغ فقهی شده است. این مسأله در نهایت با عنوان ولایت فقیه، مبنای نظریه سیاسی شیعه در دوره صفویه تا انقلاب اسلامی شد.

از سوی دیگر،‌ در آغاز دوره صفوی، مسأله مهدویت قدری جدی‌تر مطرح شد و علاوه بر علما که عنوان نیابت عام داشتند، برخی از شاهان صفوی و وابستگان به آنان نیز خود را به نوعی مقدمه ظهور حضرت مهدی(ع) می‌دانستند. در این زمینه نشانه‌های فراوانی وجود دارد که ما در مقاله‌ای مستقل به آن پرداخته‌ایم.۲

در نیمه قرن سیزدهم هجری، با ظهور علی محمدباب، داستان تازه‌ای درباره مهدویت و ادعای بابیت آغاز شد که به‌تدریج به پیدایش فرقه‌ای تازه و سپس آیینی جدید در ایران و برخی از کشورهای همجوار منجر شد. اساس این ماجرا، در آغاز سوءاستفاده‌ای بود که از کلمه «مهدویت» و «بابیت» صورت گرفت. جریان مذکور توسط دولت قاجاری به‌ویژه شخص امیرکبیر سرکوب شد؛ اما پایان نیافت و تا به امروز، البته در قالبی دیگر، به راه خود ادامه داده است. در مقابل این ماجرا، شیعیان با تقویت معارف مهدوی، هم در زمینه‌های حدیثی و هم ادبی، به معارضه با بهائیت برخاستند و اندیشه مهدویت و حضور آن را در میان شیعیان تقویت کردند. در همین زمینه، انجمن‌های ادبی و نیز تبلیغی در اواخر قاجار و سپس در میانه دوره پهلوی ایجاد شد و در اطراف آنها حرف و حدیث‌های فراوانی شکل گرفت. در ایران بعد از انقلاب، اندیشه مهدویت همچنان یکی از محوری‌ترین مسائل بحث و بررسی بوده و هست. علاوه بر توجه ویژه به مسجد جمکران، نیز برگزاری جلسات فراوان و هفتگی برای «دعای ندبه» که یکی از منظم‌ترین ادعیه برای تشریح مبانی مهدویت است، و نیز «توجه خاص» برخی از دولت‌‌ها در اواخر دهه ۸۰، سبب توجه بیشتر به این مسأله و نگارش آثار بسیار فراوان در این موضوع شده است.

اندیشه مهدویت در جهان معاصر سنی مطرح و آثار فراوانی در این زمینه، در سعودی و کشورهای دیگر به چاپ می‌رسد. یکی از بزرگترین تحولات سیاسی معارض در کشور سعودی، در سال ۱۴۰۰ هجری توسط یک سلفی مدعی مهدویت و شدیدا ضد دولت سعودی با نام جهیمان، در داخل حرم شریف مکی صورت گرفت که به کشته شدن وی و بیش از پانصدنفر انجامید. از آن زمان آثار فراوانی درباره مهدویت در این کشور چاپ شده و تلاش شده است تا خصائص و ویژگی‌های موجود در روایات مورد توجه قرار گیرد.

*حیات سیاسی ـ اجتماعی امامان شیعه(ع)

(نشر علم ، چاپ سوم: ۱۳۹۳)

 

پی‌نوشت‌ها:

۱- نک: سیاست و فرهنگ در روزگار صفوی، ج۱، ص۲۸۴ـ۲۹۳٫

۲ - مقاله نظریه اتصال دولت صفویه با دولت صاحب‌الزمان علیه‌السلام (نمونه تاریخی) به ضمیمه رساله «شرح حدیث دولتنا فی‌آخر‌الزمان» چاپ شده در مجله پیام بهارستان، شماره۱۱

منبع: روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: